Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/mohsenjalalpour/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
✍️ محسن جلال‌پور@mohsenjalalpour P.1657
MOHSENJALALPOUR Telegram 1657
سوگ صنایع

هفته گذشته یکی از رفقای جوان تماس گرفت و با صدایی گرفته گفت که قفل بزرگی بر کارگاه کوچکش زده و دیگر قصد تولید ندارد. انگار قلبش را از سینه کنده باشند، از روزهایی گفت که با هزار امید و آرزو کارگاه را راه‌اندازی کرد، اما حالا زیر بار مشکلات، کمرش خم شده است.
21 ماه مرداد در تقویم رسمی کشور، روز حمایت از صنایع کوچک بود؛ صنایعی که ستون فقرات اقتصاد ایران‌اند. این صنایع، با کمتر از 50 کارمند، حدود 92 درصد از کل واحدهای صنعتی کشور را تشکیل می‌دهند و نزدیک به 45 درصد از اشتغال صنعتی را تأمین می‌کنند. اما این روزها حال و روزشان خوب نیست. بسیاری در آستانه تعطیلی‌اند و آن‌هایی که هنوز نفس می‌کشند، با درد و رنج به حیات خود ادامه می‌دهند.

اگر می‌شد بنگاه‌های صنعتی را پس از مرگ کالبدشکافی کرد، احتمالاً دلیل اصلی مرگ بسیاری از آن‌ها «قتل توسط دولت» اعلام می‌شد. البته منظور از دولت، فقط قوه مجریه نیست، بلکه کل نظام حکمرانی را در بر می‌گیرد؛ از سیاست‌گذاری‌های کلان تا تصمیم‌های خلق‌الساعه‌ای که کمر تولید را می‌شکند.

پیش خودم فکر می‌کردم کاش برای صنایع هم قبرستانی بود و سیاست‌گذاران را مجبور می‌کردند پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها به این قبرستان بروند. شاید آن‌جا، میان سنگ قبرهای خاموش کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، می‌دیدند که سیاست‌هایشان چه بلایی بر سر رویاهای تولیدکنندگان و زندگی کارگران آورده است.

قبرستان صنایع پر است از داستان‌های ناگفته. هر سنگ قبر، روایت کارآفرینی است که با امید شروع کرد، اما زیر فشار تورم، کمبود نقدینگی، قطعی برق و آب، بروکراسی پیچیده و قوانین ناپایدار، به زانو درآمد. کارگری که نان خانواده‌اش را از دست داد، خانواده‌ای که با بیکاری سرپرستش فروپاشید و جامعه‌ای که با هر تعطیلی، قدمی به سوی ناامیدی و بحران نزدیک‌تر شد. این قبرستان، آینه‌ای است از ناکارآمدی سیاست‌هایی که به جای حمایت، موانع می‌سازند؛ از مالیات‌های سنگین و بیمه‌های کمرشکن تا نوسان‌های ارزی که هر روز تولیدکننده را غافلگیر می‌کند.
اما این قصه نباید به اینجا ختم شود. اگر قرار است روز حمایت از صنایع کوچک فقط نامی در تقویم نباشد، باید صدای این بنگاه‌ها شنیده شود. سیاست‌گذاران باید به جای شعار، به میدان عمل بیایند. ساده‌سازی قوانین، تأمین نقدینگی، ثبات در سیاست‌های اقتصادی و رفع موانع زیرساختی مثل کمبود انرژی، کمترین کاری است که می‌توان برای نجات این صنایع کرد. شاید وقت آن رسیده که به جای قبرستان، «بیمارستانی» برای صنایع کوچک بسازیم؛ جایی که زخم‌هایشان درمان شود، نه اینکه شاهد مرگ خاموششان باشیم.

اثر مرگ بنگاه
چنان‌که شرح دادم، این روزها شاهد تعطیلی یا تعدیل گسترده نیرو در بنگاه‌های اقتصادی هستیم. غیرقابل‌پیش‌بینی بودن شرایط، تعطیلی‌های مکرر، کمبود برق و آب، رکود شدید بازار و تورم افسارگسیخته، دست به دست هم داده و یکی پس از دیگری بنگاه‌ها را زمین‌گیر کرده است. در چند دهه گذشته، چنین شرایط بحرانی‌ای تجربه نکرده بودم. این زنگ خطری است که باید صدای بلند آن به گوش سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران برسد.
سیاستمدارانی که مدافع سیاست‌های تنش‌زا هستند، به این فکر نمی‌کنند که ورشکستگی یا تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی خصوصی، پیش از آسیب به صاحبان و سهامداران، جامعه را دچار بحران می‌کند:
نخست، تعطیلی یا تعدیل نیرو در یک بنگاه نه‌تنها کارگران مستقیم، بلکه چندین برابر آن، نیروهای غیرمستقیمی که با بنگاه در ارتباط‌اند را بیکار می‌کند. این بیکاری به مشکلات معیشتی، نارضایتی و در نهایت بحران‌های غیرقابل‌کنترل اجتماعی منجر می‌شود.
دوم، کاهش تولید بنگاه‌ها به کمبود عرضه کالا، گرانی و حتی قحطی می‌انجامد که تبعات سنگین اجتماعی و اقتصادی در پی دارد.
سوم، ورشکستگی یک بنگاه مانند دومینو، زنجیره‌ای از بنگاه‌های مرتبط را مختل می‌کند، تا جایی که دیگر واحدها نیز به سرنوشت مشابهی دچار می‌شوند.
چهارم، توقف فعالیت بنگاه‌ها پرداخت‌های دولتی مانند مالیات، بیمه تأمین اجتماعی، عوارض و هزینه‌های آب، برق و گاز را مختل و چرخه مالی دولت را با چالش جدی مواجه می‌کند.
پنجم، اختلال در چرخه اقتصادی، بخش خدمات را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و این بخش نیز با کاهش تقاضا مواجه می‌شود.


🔹 دوست جوانم هنوز امیدوار است، هرچند امیدی شکننده. شاید اگر امروز دست به کار شویم، فردا او و هزاران تولیدکننده دیگر، به جای قفل زدن به کارگاه‌هایشان، چراغ آن‌ها را دوباره روشن کنند. این قبرستان خیالی نباید بزرگ‌تر شود؛ وقت آن است که سیاست‌گذاران، به جای تماشای مرگ صنایع، برای زنده نگه‌داشتن آن‌ها قدمی بردارند.

سرمقاله روزنامه دنیای‌اقتصاد


☑️ محسن جلال پور

@mohsenjalalpour
👍37😢11🙏1



tgoop.com/mohsenjalalpour/1657
Create:
Last Update:

سوگ صنایع

هفته گذشته یکی از رفقای جوان تماس گرفت و با صدایی گرفته گفت که قفل بزرگی بر کارگاه کوچکش زده و دیگر قصد تولید ندارد. انگار قلبش را از سینه کنده باشند، از روزهایی گفت که با هزار امید و آرزو کارگاه را راه‌اندازی کرد، اما حالا زیر بار مشکلات، کمرش خم شده است.
21 ماه مرداد در تقویم رسمی کشور، روز حمایت از صنایع کوچک بود؛ صنایعی که ستون فقرات اقتصاد ایران‌اند. این صنایع، با کمتر از 50 کارمند، حدود 92 درصد از کل واحدهای صنعتی کشور را تشکیل می‌دهند و نزدیک به 45 درصد از اشتغال صنعتی را تأمین می‌کنند. اما این روزها حال و روزشان خوب نیست. بسیاری در آستانه تعطیلی‌اند و آن‌هایی که هنوز نفس می‌کشند، با درد و رنج به حیات خود ادامه می‌دهند.

اگر می‌شد بنگاه‌های صنعتی را پس از مرگ کالبدشکافی کرد، احتمالاً دلیل اصلی مرگ بسیاری از آن‌ها «قتل توسط دولت» اعلام می‌شد. البته منظور از دولت، فقط قوه مجریه نیست، بلکه کل نظام حکمرانی را در بر می‌گیرد؛ از سیاست‌گذاری‌های کلان تا تصمیم‌های خلق‌الساعه‌ای که کمر تولید را می‌شکند.

پیش خودم فکر می‌کردم کاش برای صنایع هم قبرستانی بود و سیاست‌گذاران را مجبور می‌کردند پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها به این قبرستان بروند. شاید آن‌جا، میان سنگ قبرهای خاموش کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، می‌دیدند که سیاست‌هایشان چه بلایی بر سر رویاهای تولیدکنندگان و زندگی کارگران آورده است.

قبرستان صنایع پر است از داستان‌های ناگفته. هر سنگ قبر، روایت کارآفرینی است که با امید شروع کرد، اما زیر فشار تورم، کمبود نقدینگی، قطعی برق و آب، بروکراسی پیچیده و قوانین ناپایدار، به زانو درآمد. کارگری که نان خانواده‌اش را از دست داد، خانواده‌ای که با بیکاری سرپرستش فروپاشید و جامعه‌ای که با هر تعطیلی، قدمی به سوی ناامیدی و بحران نزدیک‌تر شد. این قبرستان، آینه‌ای است از ناکارآمدی سیاست‌هایی که به جای حمایت، موانع می‌سازند؛ از مالیات‌های سنگین و بیمه‌های کمرشکن تا نوسان‌های ارزی که هر روز تولیدکننده را غافلگیر می‌کند.
اما این قصه نباید به اینجا ختم شود. اگر قرار است روز حمایت از صنایع کوچک فقط نامی در تقویم نباشد، باید صدای این بنگاه‌ها شنیده شود. سیاست‌گذاران باید به جای شعار، به میدان عمل بیایند. ساده‌سازی قوانین، تأمین نقدینگی، ثبات در سیاست‌های اقتصادی و رفع موانع زیرساختی مثل کمبود انرژی، کمترین کاری است که می‌توان برای نجات این صنایع کرد. شاید وقت آن رسیده که به جای قبرستان، «بیمارستانی» برای صنایع کوچک بسازیم؛ جایی که زخم‌هایشان درمان شود، نه اینکه شاهد مرگ خاموششان باشیم.

اثر مرگ بنگاه
چنان‌که شرح دادم، این روزها شاهد تعطیلی یا تعدیل گسترده نیرو در بنگاه‌های اقتصادی هستیم. غیرقابل‌پیش‌بینی بودن شرایط، تعطیلی‌های مکرر، کمبود برق و آب، رکود شدید بازار و تورم افسارگسیخته، دست به دست هم داده و یکی پس از دیگری بنگاه‌ها را زمین‌گیر کرده است. در چند دهه گذشته، چنین شرایط بحرانی‌ای تجربه نکرده بودم. این زنگ خطری است که باید صدای بلند آن به گوش سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران برسد.
سیاستمدارانی که مدافع سیاست‌های تنش‌زا هستند، به این فکر نمی‌کنند که ورشکستگی یا تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی خصوصی، پیش از آسیب به صاحبان و سهامداران، جامعه را دچار بحران می‌کند:
نخست، تعطیلی یا تعدیل نیرو در یک بنگاه نه‌تنها کارگران مستقیم، بلکه چندین برابر آن، نیروهای غیرمستقیمی که با بنگاه در ارتباط‌اند را بیکار می‌کند. این بیکاری به مشکلات معیشتی، نارضایتی و در نهایت بحران‌های غیرقابل‌کنترل اجتماعی منجر می‌شود.
دوم، کاهش تولید بنگاه‌ها به کمبود عرضه کالا، گرانی و حتی قحطی می‌انجامد که تبعات سنگین اجتماعی و اقتصادی در پی دارد.
سوم، ورشکستگی یک بنگاه مانند دومینو، زنجیره‌ای از بنگاه‌های مرتبط را مختل می‌کند، تا جایی که دیگر واحدها نیز به سرنوشت مشابهی دچار می‌شوند.
چهارم، توقف فعالیت بنگاه‌ها پرداخت‌های دولتی مانند مالیات، بیمه تأمین اجتماعی، عوارض و هزینه‌های آب، برق و گاز را مختل و چرخه مالی دولت را با چالش جدی مواجه می‌کند.
پنجم، اختلال در چرخه اقتصادی، بخش خدمات را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و این بخش نیز با کاهش تقاضا مواجه می‌شود.


🔹 دوست جوانم هنوز امیدوار است، هرچند امیدی شکننده. شاید اگر امروز دست به کار شویم، فردا او و هزاران تولیدکننده دیگر، به جای قفل زدن به کارگاه‌هایشان، چراغ آن‌ها را دوباره روشن کنند. این قبرستان خیالی نباید بزرگ‌تر شود؛ وقت آن است که سیاست‌گذاران، به جای تماشای مرگ صنایع، برای زنده نگه‌داشتن آن‌ها قدمی بردارند.

سرمقاله روزنامه دنیای‌اقتصاد


☑️ محسن جلال پور

@mohsenjalalpour

BY ✍️ محسن جلال‌پور




Share with your friend now:
tgoop.com/mohsenjalalpour/1657

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content. The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. Administrators
from us


Telegram ✍️ محسن جلال‌پور
FROM American