Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/mohsenjalalpour/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
✍️ محسن جلال‌پور@mohsenjalalpour P.1646
MOHSENJALALPOUR Telegram 1646
درباره تاسیان

آخرین قسمت سریال تاسیان را دیدم. این سریال از معدود آثاری بود که مرا به دوران شیرین نوجوانی و سال‌های پایانی پیش از انقلاب برد. به خاطر دارم در نوروز ۱۳۵۷ با خانواده به تهران سفر کردیم. قرار بود چند روزی بمانیم و سپس به شمال برویم. تهران آن روزها بسیار زیبا و دلربا بود. خیابان‌ها چراغانی شده بودند و هیچ نشانه‌ای از ناآرامی دیده نمی‌شد. همان‌طور که در ابتدای سریال دیدیم، مردم مشغول زندگی عادی و روزمره خود بودند اما ناگهان همه چیز به هم ریخت.

هر یک از شخصیت‌ها بخشی از جامعه آن روزها را به تصویر می‌کشند. جمشید نجات نماینده کارآفرینان ایران‌دوستی است که برای ساختن ایرانی مدرن تلاش می‌کردند اما در عین حال همچنان با سنت گره خورده بودند و نتوانستند با خواسته‌ها و دیدگاه‌های نسل جدید، همراهی کنند. جمشید نجات نماینده نسلی است که سختی بسیاری تجربه کرد اما با تلاش فراوان توانست کارخانه‌ای دست و پا کند. او عاشق کار و تلاش بود و کارخانه و کارکنانش را مانند خانواده دوست داشت. جمشید در قامت انسانی خودساخته، خانواده‌دوست و میهن‌پرست، نماینده بسیاری از صنعتگران و تجار آن دهه است که همه فکر و ذکرشان تولید، حفظ و توسعه کارخانه بود، هرچند کارگران به خاطر القائات گروه‌های چپ، هیچ‌گاه به عشق آشکار او به ساختن پی نبردند. مرحوم اصغر حاجی‌بابا در فیلم مستند «پنبه و آتش» تعریف کردند که در ابتدای انقلاب، کارآفرینان را در بشکه‌ می‌گذاشتند و دور کارخانه می‌چرخاندند.
بقیه شخصیت‌ها هم در جامعه آن دوران، نمونه‌هایی داشتند.حاج رضا، بازاری مسلمان که مورد اعتماد اهالی محله و بازار است. همسرش، قدسی‌، نیز نمونه‌ای از زنان همیشه نگران است که تمام فکر و ذکرش به خانه، حاج رضا و فرزندانش معطوف است. دو پسرشان، امير و اميد، با وجود بزرگ شدن در یک خانه، شخصیت‌هایی کاملاً متفاوت دارند. یکی انقلابی و مخالف ساختار است و دیگری مانند بسیاری از جوانان آن زمان، جوانی عاشق‌پیشه است.

از همه این‌ها مهم‌تر، شخصیت استاد کمونیست دانشگاه تهران بود که من را یاد روشنفکرانی انداخت که در گمراه کردن جامعه نقش داشتند و در نهایت کشور را گرفتار آشوب کردند و خودشان از مهلکه گریختند.

به‌طور خلاصه، زندگی دو خانواده نجات و یوسفی تا حد زیادی شرایط خانواده‌های آن دوران را به تصویر می‌کشد. به نظرم آنچه در سریال تاسیان رخ داد، بازتابی از دوران نوجوانی ما بود. همان‌طور که شخصیت‌های این سریال، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، مسیرهای درست و نادرستی را طی کردند، ما نیز چنین تجربه‌هایی را از سر گذراندیم. تجربه‌هایی که شاید اگر امروز به آن زمان بازمی‌گشتیم، قطعاً آن‌ها را تکرار نمی‌کردیم.



☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour
👍117😢12👌7👏5👎3



tgoop.com/mohsenjalalpour/1646
Create:
Last Update:

درباره تاسیان

آخرین قسمت سریال تاسیان را دیدم. این سریال از معدود آثاری بود که مرا به دوران شیرین نوجوانی و سال‌های پایانی پیش از انقلاب برد. به خاطر دارم در نوروز ۱۳۵۷ با خانواده به تهران سفر کردیم. قرار بود چند روزی بمانیم و سپس به شمال برویم. تهران آن روزها بسیار زیبا و دلربا بود. خیابان‌ها چراغانی شده بودند و هیچ نشانه‌ای از ناآرامی دیده نمی‌شد. همان‌طور که در ابتدای سریال دیدیم، مردم مشغول زندگی عادی و روزمره خود بودند اما ناگهان همه چیز به هم ریخت.

هر یک از شخصیت‌ها بخشی از جامعه آن روزها را به تصویر می‌کشند. جمشید نجات نماینده کارآفرینان ایران‌دوستی است که برای ساختن ایرانی مدرن تلاش می‌کردند اما در عین حال همچنان با سنت گره خورده بودند و نتوانستند با خواسته‌ها و دیدگاه‌های نسل جدید، همراهی کنند. جمشید نجات نماینده نسلی است که سختی بسیاری تجربه کرد اما با تلاش فراوان توانست کارخانه‌ای دست و پا کند. او عاشق کار و تلاش بود و کارخانه و کارکنانش را مانند خانواده دوست داشت. جمشید در قامت انسانی خودساخته، خانواده‌دوست و میهن‌پرست، نماینده بسیاری از صنعتگران و تجار آن دهه است که همه فکر و ذکرشان تولید، حفظ و توسعه کارخانه بود، هرچند کارگران به خاطر القائات گروه‌های چپ، هیچ‌گاه به عشق آشکار او به ساختن پی نبردند. مرحوم اصغر حاجی‌بابا در فیلم مستند «پنبه و آتش» تعریف کردند که در ابتدای انقلاب، کارآفرینان را در بشکه‌ می‌گذاشتند و دور کارخانه می‌چرخاندند.
بقیه شخصیت‌ها هم در جامعه آن دوران، نمونه‌هایی داشتند.حاج رضا، بازاری مسلمان که مورد اعتماد اهالی محله و بازار است. همسرش، قدسی‌، نیز نمونه‌ای از زنان همیشه نگران است که تمام فکر و ذکرش به خانه، حاج رضا و فرزندانش معطوف است. دو پسرشان، امير و اميد، با وجود بزرگ شدن در یک خانه، شخصیت‌هایی کاملاً متفاوت دارند. یکی انقلابی و مخالف ساختار است و دیگری مانند بسیاری از جوانان آن زمان، جوانی عاشق‌پیشه است.

از همه این‌ها مهم‌تر، شخصیت استاد کمونیست دانشگاه تهران بود که من را یاد روشنفکرانی انداخت که در گمراه کردن جامعه نقش داشتند و در نهایت کشور را گرفتار آشوب کردند و خودشان از مهلکه گریختند.

به‌طور خلاصه، زندگی دو خانواده نجات و یوسفی تا حد زیادی شرایط خانواده‌های آن دوران را به تصویر می‌کشد. به نظرم آنچه در سریال تاسیان رخ داد، بازتابی از دوران نوجوانی ما بود. همان‌طور که شخصیت‌های این سریال، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، مسیرهای درست و نادرستی را طی کردند، ما نیز چنین تجربه‌هایی را از سر گذراندیم. تجربه‌هایی که شاید اگر امروز به آن زمان بازمی‌گشتیم، قطعاً آن‌ها را تکرار نمی‌کردیم.



☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour

BY ✍️ محسن جلال‌پور


Share with your friend now:
tgoop.com/mohsenjalalpour/1646

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. 4How to customize a Telegram channel? Telegram message that reads: "Bear Market Screaming Therapy Group. You are only allowed to send screaming voice notes. Everything else = BAN. Text pics, videos, stickers, gif = BAN. Anything other than screaming = BAN. You think you are smart = BAN. It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS): The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture.
from us


Telegram ✍️ محسن جلال‌پور
FROM American