نبود اصلا به فکرِ خاکمان،آقا محمد خان
به مردم زخم میزد بی امان،آقا محمد خان
نبود از او بغیر از نام بد،در دفتر تاریخ
سیاهی در سیاهی توأمان،آقا محمد خان
دلاور بود،در میدانِ جنگِ خالی از لشکر
درون کاخِ خود،شیرِ ژیان آقا محمد خان
خزر،چون تلخ بود و دوستی با اجنبی شیرین
از این دل کند و شد در بندِ آن،آقا محمد خان
گمان میکرد ایران ارث باباش است،از این رو
وطن را زد بنامِ دیگران،آقا محمد خان
گذشت ایام و کشور دست نااهلان چنان افتاد
که رفت از یاد مردم ناگهان،آقا محمد خان
قجر شد رو سفید از طرزِ کشورداریِ آنها
روانش شاد،شد جنت مکان آقا محمد خان
#قرارداد_ننگین
#مصطفی_علوی
@moalavi
به مردم زخم میزد بی امان،آقا محمد خان
نبود از او بغیر از نام بد،در دفتر تاریخ
سیاهی در سیاهی توأمان،آقا محمد خان
دلاور بود،در میدانِ جنگِ خالی از لشکر
درون کاخِ خود،شیرِ ژیان آقا محمد خان
خزر،چون تلخ بود و دوستی با اجنبی شیرین
از این دل کند و شد در بندِ آن،آقا محمد خان
گمان میکرد ایران ارث باباش است،از این رو
وطن را زد بنامِ دیگران،آقا محمد خان
گذشت ایام و کشور دست نااهلان چنان افتاد
که رفت از یاد مردم ناگهان،آقا محمد خان
قجر شد رو سفید از طرزِ کشورداریِ آنها
روانش شاد،شد جنت مکان آقا محمد خان
#قرارداد_ننگین
#مصطفی_علوی
@moalavi
هر کسی در طولِ عمرش،میکَنَد جان بیشتر
سهمش از دنیاست،احوالی پریشان بیشتر
هرچه ما در فقر و بدبختی فروتر میرویم
میرود بالا رفاه از کولِ لبنان بیشتر
خاکِ ما،موقوفه ای در دستِ چین و روسیه ست
نقش ما هم نیست از حد نگهبان بیشتر
چین کشید از پای ما شلوار،دولتمردها!
عُرضه دارد از شماها بند تنبان،بیشتر
بین کشورهای دنیا،مطمئنا می خورد
وضعِ ما از حیث بدبختی،به سودان بیشتر
ابر می بارد،ولی این حجمِ بارش نیست از
گریه های مادران در ماه آبان،بیشتر
آن بهارستان که از احوال ما آگاه نیست
نیست در رَنکینگِ ما،از چاله میدان بیشتر
جای دانش فکر دزدی باش،وقتی می برند
نخبه های مملکت را سمت زندان بیشتر
هر که سهمش را نخورد از سفره،کوتاهیِ اوست
آی مردم،سطلْ از این در خیابان بیشتر؟
شیخ ما،تحریمها را بی اثر توصیف کرد
سنگ پا قطعا ندارد،رو از ایشان بیشتر
#مصطفی_علوی
@moalavi
سهمش از دنیاست،احوالی پریشان بیشتر
هرچه ما در فقر و بدبختی فروتر میرویم
میرود بالا رفاه از کولِ لبنان بیشتر
خاکِ ما،موقوفه ای در دستِ چین و روسیه ست
نقش ما هم نیست از حد نگهبان بیشتر
چین کشید از پای ما شلوار،دولتمردها!
عُرضه دارد از شماها بند تنبان،بیشتر
بین کشورهای دنیا،مطمئنا می خورد
وضعِ ما از حیث بدبختی،به سودان بیشتر
ابر می بارد،ولی این حجمِ بارش نیست از
گریه های مادران در ماه آبان،بیشتر
آن بهارستان که از احوال ما آگاه نیست
نیست در رَنکینگِ ما،از چاله میدان بیشتر
جای دانش فکر دزدی باش،وقتی می برند
نخبه های مملکت را سمت زندان بیشتر
هر که سهمش را نخورد از سفره،کوتاهیِ اوست
آی مردم،سطلْ از این در خیابان بیشتر؟
شیخ ما،تحریمها را بی اثر توصیف کرد
سنگ پا قطعا ندارد،رو از ایشان بیشتر
#مصطفی_علوی
@moalavi
مکن گشایش از این بیشتر،که جِر خوردیم
کلید را نچپان توی در،که جِر خوردیم
در ابتدا تَرَکی بود بین فقر و غنا
نکرد وعده ی ملّا اثر که جِر خوردیم
چقدر در صف ارزاق عمرمان طی شد
چقدر در صفِ قند و شکر که جِر خوردیم
قسم به حضرت روح القدُس،پدر و پسر
قسم به لحظه ی شقّ القمر،که جِر خوردیم
از این جماعت بی حال،یک نفر لطفا
به کدخدا برساند خبر که جِر خوردیم
مصافمان اگر از روبروست،باکی نیست
حریف آمده از پشت سر،که جِر خوردیم
غلام نرگسِ آن ... بیخیالِ این اشعار
به ما فشار نده نره خر،که جِر خوردیم
به روزِ حشر،اگر توشه خواستند از تو
بگو چه چیزی از این توشه سَر،که جِر خوردیم
وطن،تو را چه به اندوه این و آن خوردن
به خاور آمدی از باختر که جِر خوردیم
#مصطفی_علوی
@moalavi
کلید را نچپان توی در،که جِر خوردیم
در ابتدا تَرَکی بود بین فقر و غنا
نکرد وعده ی ملّا اثر که جِر خوردیم
چقدر در صف ارزاق عمرمان طی شد
چقدر در صفِ قند و شکر که جِر خوردیم
قسم به حضرت روح القدُس،پدر و پسر
قسم به لحظه ی شقّ القمر،که جِر خوردیم
از این جماعت بی حال،یک نفر لطفا
به کدخدا برساند خبر که جِر خوردیم
مصافمان اگر از روبروست،باکی نیست
حریف آمده از پشت سر،که جِر خوردیم
غلام نرگسِ آن ... بیخیالِ این اشعار
به ما فشار نده نره خر،که جِر خوردیم
به روزِ حشر،اگر توشه خواستند از تو
بگو چه چیزی از این توشه سَر،که جِر خوردیم
وطن،تو را چه به اندوه این و آن خوردن
به خاور آمدی از باختر که جِر خوردیم
#مصطفی_علوی
@moalavi
شما را میتوان چون بت پرستید و خدا را نه
خدا را میتوان حتی صدا زد تو،شما را نه
شما بخشنده،می دانم،ولی هنگام بخشیدن
ببخش از سهم خود یک ذره آقا،سهم ما را نه
جوانان را به رقص آورده بندِ دارِتان،حقا
که از هر نوع رقصی دیده بودم،در هوا را نه
بنازم حکم هایت را،جنابِ قاضی القُضّات
که می تارَد غریبان را به سختی،آشنا را نه
برای لقمه ای نان تا کمر خم شو درون سطل
که بر می تابد این را شیخ ما،موی رها را نه
چه نفعی می برند از اشک،ظرفِ مدتِ ده روز؟
که قیدِ جان ما را می زنند اما عزا را نه
در آبادی مواظب باش،سگها پاچه می گیرند
مخاطب کن تمام روستا را،کدخدا را نه
مرنج ای شیخ از دستم که از این وضع هردمبیل
فقط یک شمّه را گفتم،تمام ماجرا را نه
#مصطفی_علوی
@moalavi
خدا را میتوان حتی صدا زد تو،شما را نه
شما بخشنده،می دانم،ولی هنگام بخشیدن
ببخش از سهم خود یک ذره آقا،سهم ما را نه
جوانان را به رقص آورده بندِ دارِتان،حقا
که از هر نوع رقصی دیده بودم،در هوا را نه
بنازم حکم هایت را،جنابِ قاضی القُضّات
که می تارَد غریبان را به سختی،آشنا را نه
برای لقمه ای نان تا کمر خم شو درون سطل
که بر می تابد این را شیخ ما،موی رها را نه
چه نفعی می برند از اشک،ظرفِ مدتِ ده روز؟
که قیدِ جان ما را می زنند اما عزا را نه
در آبادی مواظب باش،سگها پاچه می گیرند
مخاطب کن تمام روستا را،کدخدا را نه
مرنج ای شیخ از دستم که از این وضع هردمبیل
فقط یک شمّه را گفتم،تمام ماجرا را نه
#مصطفی_علوی
@moalavi
زیر فشار فقر و گرانی و استرس
چیزی نمانده کشور ایران شود پِرِس
هر دولتی به خودرو ی خدمت سوار شد
غم را میان سفره ی ما کرد کمپرس
چون جرأتی نمانده که مُشتی گره کنیم
چشم امید ماست به سمت لس آنجلس
از سهم ما به کشور همسایه می دهند
از نفت و گاز و آب و غذا،تا طلا و مس
ای وصله های خورده به پیراهن وطن
پاک است پیش روی شما،لکه ی نجس
دریای نفت هم گِرِهی وا نمی کند
از بس دوانده ریشه در این خاک،مختلس
دندان برای کشتن هم تیز کرده ایم
از بس که سگ خورانده به ما شرکت دِمِس
راهی برای رد شدن از این رکود نیست
یارب خودت بیا و به فریادمان برس
#مصطفی_علوی
@moalavi
زیر فشار بار گرانی شدم پرس
انَّ الحیاةَ استرسٌ بعد استرس
#محمد_نظری_ندوشن
چیزی نمانده کشور ایران شود پِرِس
هر دولتی به خودرو ی خدمت سوار شد
غم را میان سفره ی ما کرد کمپرس
چون جرأتی نمانده که مُشتی گره کنیم
چشم امید ماست به سمت لس آنجلس
از سهم ما به کشور همسایه می دهند
از نفت و گاز و آب و غذا،تا طلا و مس
ای وصله های خورده به پیراهن وطن
پاک است پیش روی شما،لکه ی نجس
دریای نفت هم گِرِهی وا نمی کند
از بس دوانده ریشه در این خاک،مختلس
دندان برای کشتن هم تیز کرده ایم
از بس که سگ خورانده به ما شرکت دِمِس
راهی برای رد شدن از این رکود نیست
یارب خودت بیا و به فریادمان برس
#مصطفی_علوی
@moalavi
زیر فشار بار گرانی شدم پرس
انَّ الحیاةَ استرسٌ بعد استرس
#محمد_نظری_ندوشن
در رأس نشسته،ذره ای سختش نیست
دلواپس هیچ چیز جز تختش نیست
یکروز ولی جواب پس خواهد داد
شاهی که به فکر خلقِ بدبختش نیست
#آبان_خونین
#مصطفی_علوی
@moalavi
دلواپس هیچ چیز جز تختش نیست
یکروز ولی جواب پس خواهد داد
شاهی که به فکر خلقِ بدبختش نیست
#آبان_خونین
#مصطفی_علوی
@moalavi
ای نام خدا پیش شما برکتِ دکّان
ما را غم نان است و شما را غم لبنان
از یُمن قدمهای شماهاست که هر روز
دنبالِ غذاییم سرِ سطلِ خیابان
تدبیر شما چیست در این برهه ی حساس
جز وعده ی بی حاصل و بحران پسِ بحران
مختومه نخوانید،که در محضر تاریخ
باز است کماکان سرِ پرونده ی آبان
باتوم به دستانِ شما،امر به معروف
کردند و پرید از سر مردم،تبِ ایمان
هرچند که از جنگ و تجاوز خبری نیست
سرخ است زمینِ وطن از خون جوانان
ای کاش کمی شرم و حیا بود شما را
از همت و بابایی و صیادی و دوران
تا فرصت از این بیشتر از دست نرفته ست
ای کاش بیایید فرود از خر شیطان
#مصطفی_علوی
@moalavi
ما را غم نان است و شما را غم لبنان
از یُمن قدمهای شماهاست که هر روز
دنبالِ غذاییم سرِ سطلِ خیابان
تدبیر شما چیست در این برهه ی حساس
جز وعده ی بی حاصل و بحران پسِ بحران
مختومه نخوانید،که در محضر تاریخ
باز است کماکان سرِ پرونده ی آبان
باتوم به دستانِ شما،امر به معروف
کردند و پرید از سر مردم،تبِ ایمان
هرچند که از جنگ و تجاوز خبری نیست
سرخ است زمینِ وطن از خون جوانان
ای کاش کمی شرم و حیا بود شما را
از همت و بابایی و صیادی و دوران
تا فرصت از این بیشتر از دست نرفته ست
ای کاش بیایید فرود از خر شیطان
#مصطفی_علوی
@moalavi
تا کی غم سوریه و لبنان و یمن را
بر طبل بکوبید و نبینید وطن را
با دزد دکل،بر سرِ یک سفره نشستید
بر دار کشیدید ولی دزد کفن را
دیروز جهان در کفِ پابوسی ما بود
امروز گرفتیم به سر،پای پکن را
پوتینِ کدام اجنبی از مرز گذشته ست
کاین گونه به هم ریخته آواز تجن را
نیزار به نیزار دویدیم و دویدند
در حجله نشاندیم به خون کل بدن را
از پا ننشستند،نه سرباز نه سردار
تا صرف نکردند به هر شکل،زدن را
ضحاک نبود اینهمه خون ریز و جوان کش
نشکست عرب مثل شما حرمت زن را
باشد که نباشید و بسازیم به شادی
ویرانه به ویرانه ی این خاک کهن را
#مصطفی_علوی
@moalavi
بر طبل بکوبید و نبینید وطن را
با دزد دکل،بر سرِ یک سفره نشستید
بر دار کشیدید ولی دزد کفن را
دیروز جهان در کفِ پابوسی ما بود
امروز گرفتیم به سر،پای پکن را
پوتینِ کدام اجنبی از مرز گذشته ست
کاین گونه به هم ریخته آواز تجن را
نیزار به نیزار دویدیم و دویدند
در حجله نشاندیم به خون کل بدن را
از پا ننشستند،نه سرباز نه سردار
تا صرف نکردند به هر شکل،زدن را
ضحاک نبود اینهمه خون ریز و جوان کش
نشکست عرب مثل شما حرمت زن را
باشد که نباشید و بسازیم به شادی
ویرانه به ویرانه ی این خاک کهن را
#مصطفی_علوی
@moalavi
از درخت سیب،بادمجان نمی آید بدست
باد می کارید و جز طوفان نمی آید بدست
گریه کن مادر که در این مملکت یک لقمه نان
جز به تن دادن به این و آن نمی آید بدست
صبح تا شب در خیابان ها میان سطل ها
هیچ سهرابی از این دامان نمی آید بدست
چشم وا کردیم و در برزخ به دنیا آمدیم
این سلوک معنوی،ارزان نمی آید بدست
میتوان عمری سخنران بود بر منبر،ولی
هیچ چیز از این لبِ جُنبان نمی آید بدست
ناز شستِ ساقی ات،ای شیخِ استکبار کُش
اینهمه مستی به ده لیوان نمی آید بدست
دست بردارید از این دکّان که از دین ساختید
دین اگر دکان شود،ایمان نمی آید بدست
ریشه های ظلم اگر خشکید،ظالم رفتنی ست
درد اگر مزمن شود،درمان نمی آید بدست
در مسیر انقلابی،فکر آزادی نباش
این مهم،جز دور برگردان نمی آید بدست
کاش دست از آفرینش می کشیدی چند وقت
یارب از این آدمی،انسان نمی آید بدست
#مصطفی_علوی
@moalavi
باد می کارید و جز طوفان نمی آید بدست
گریه کن مادر که در این مملکت یک لقمه نان
جز به تن دادن به این و آن نمی آید بدست
صبح تا شب در خیابان ها میان سطل ها
هیچ سهرابی از این دامان نمی آید بدست
چشم وا کردیم و در برزخ به دنیا آمدیم
این سلوک معنوی،ارزان نمی آید بدست
میتوان عمری سخنران بود بر منبر،ولی
هیچ چیز از این لبِ جُنبان نمی آید بدست
ناز شستِ ساقی ات،ای شیخِ استکبار کُش
اینهمه مستی به ده لیوان نمی آید بدست
دست بردارید از این دکّان که از دین ساختید
دین اگر دکان شود،ایمان نمی آید بدست
ریشه های ظلم اگر خشکید،ظالم رفتنی ست
درد اگر مزمن شود،درمان نمی آید بدست
در مسیر انقلابی،فکر آزادی نباش
این مهم،جز دور برگردان نمی آید بدست
کاش دست از آفرینش می کشیدی چند وقت
یارب از این آدمی،انسان نمی آید بدست
#مصطفی_علوی
@moalavi
یکی از جیب اعلیحضرت و دربار آویزان
یکی از منبر و سجاده و دستار آویزان
به لطف لانه ی جاسوسی از تصمیم گیران شد
کسی که چارچنگولی شد از دیوار آویزان
پدر در حفظ ارزشها گلو جِر می دهد اینجا
پسر آن سوی مرز از تخم استکبار آویزان
خدا را شکر در ایران که نه،در خارج اما هست
وکیل از متهم،جراح از بیمار آویزان
بنازم عدلتان را،دادِ مردم را در آوردید
که هر کس حق بگوید می شود از دار آویزان
تمام عمرمان شب بود و وحشت بود و تاریکی
شبیهِ دسته ای خفاش کنج غار آویزان
بدستِ جغدها افتاده گویا کارِ بستان ها
که هر مرغی خوش الحان تر،شد از منقار آویزان
#مصطفی_علوی
@moalavi
یکی از منبر و سجاده و دستار آویزان
به لطف لانه ی جاسوسی از تصمیم گیران شد
کسی که چارچنگولی شد از دیوار آویزان
پدر در حفظ ارزشها گلو جِر می دهد اینجا
پسر آن سوی مرز از تخم استکبار آویزان
خدا را شکر در ایران که نه،در خارج اما هست
وکیل از متهم،جراح از بیمار آویزان
بنازم عدلتان را،دادِ مردم را در آوردید
که هر کس حق بگوید می شود از دار آویزان
تمام عمرمان شب بود و وحشت بود و تاریکی
شبیهِ دسته ای خفاش کنج غار آویزان
بدستِ جغدها افتاده گویا کارِ بستان ها
که هر مرغی خوش الحان تر،شد از منقار آویزان
#مصطفی_علوی
@moalavi
خسته از حجم غمی که در خبر خوابیده است
میزنی بیرون،ولی غم پشت در خوابیده است
همزمان با ما که در بیچارگی سر می بریم
کدخدا بر بالشی از جنس پر خوابیده است
او که ما را دائما در صحنه میخواهد،خودش
جای امنی،کاملا دور از خطر خوابیده است
ای شماهایی که دائم نانتان در روغن است
نان ما عمریست در خون جگر خوابیده است
ما به الطاف شما اصلا نداریم احتیاج
پشت هر خیری که میخواهید،شر خوابیده است
مردم بیچاره ای هستیم،خیلی ساده ایم
بت شکن در سایه ی بت،با تبر خوابیده است
شیرِ میدانیم و از ما برنمی خیزد بخار
مثل آن شیری که نقشش بر سپر خوابیده است
حاجی از ما رأی می گیرد که مشکل حل کند
بعد میبینی که در مجلس دمر خوابیده است
گوشه ی بعضی عباها را که بالا می زنی
زیرشان دلال و سلطان شکر خوابیده است
قصد بیداری ندارد کدخدا این روزها
رفع زحمت کن برادر،این بشر خوابیده است
#مصطفی_علوی
@moalavi
میزنی بیرون،ولی غم پشت در خوابیده است
همزمان با ما که در بیچارگی سر می بریم
کدخدا بر بالشی از جنس پر خوابیده است
او که ما را دائما در صحنه میخواهد،خودش
جای امنی،کاملا دور از خطر خوابیده است
ای شماهایی که دائم نانتان در روغن است
نان ما عمریست در خون جگر خوابیده است
ما به الطاف شما اصلا نداریم احتیاج
پشت هر خیری که میخواهید،شر خوابیده است
مردم بیچاره ای هستیم،خیلی ساده ایم
بت شکن در سایه ی بت،با تبر خوابیده است
شیرِ میدانیم و از ما برنمی خیزد بخار
مثل آن شیری که نقشش بر سپر خوابیده است
حاجی از ما رأی می گیرد که مشکل حل کند
بعد میبینی که در مجلس دمر خوابیده است
گوشه ی بعضی عباها را که بالا می زنی
زیرشان دلال و سلطان شکر خوابیده است
قصد بیداری ندارد کدخدا این روزها
رفع زحمت کن برادر،این بشر خوابیده است
#مصطفی_علوی
@moalavi
اهل فتوا به خواب خوش رفتند
هیچکس در کنار مردم نیست
سهم ما از زمین اجدادی
بعد از این غیر بوی گندم نیست
حیف از آن سروها که افتادند
در هیاهوی جنگ تحمیلی
تا بیفتد امور این کشور
دستِ چندین گروه فامیلی
تکه تکه،تنش فروخته شد
این کهن بوم بخت برگشته
دورِ اسکندر است یا قاجار
بر سرِ تاج و تخت برگشته
در تنور زمانه افتادیم
تا گروهی غریبه نان بخورند
یادمان داده اند از اول
ما بکاریم و دیگران بخورند
ما عروس هزار دامادیم
سالیان است اینچنین هستیم
چند مدت عروس روسِ تزار
مدتی در نکاح چین هستیم
دولتِ ناامیدِ بی تدبیر
کم بر این ننگ،پافشاری کن
زنده ها بی تفاوتند اینجا
ریسعلی لااقل تو کاری کن
#مصطفی_علوی
@moalavi
#قرارداد_ننگین
هیچکس در کنار مردم نیست
سهم ما از زمین اجدادی
بعد از این غیر بوی گندم نیست
حیف از آن سروها که افتادند
در هیاهوی جنگ تحمیلی
تا بیفتد امور این کشور
دستِ چندین گروه فامیلی
تکه تکه،تنش فروخته شد
این کهن بوم بخت برگشته
دورِ اسکندر است یا قاجار
بر سرِ تاج و تخت برگشته
در تنور زمانه افتادیم
تا گروهی غریبه نان بخورند
یادمان داده اند از اول
ما بکاریم و دیگران بخورند
ما عروس هزار دامادیم
سالیان است اینچنین هستیم
چند مدت عروس روسِ تزار
مدتی در نکاح چین هستیم
دولتِ ناامیدِ بی تدبیر
کم بر این ننگ،پافشاری کن
زنده ها بی تفاوتند اینجا
ریسعلی لااقل تو کاری کن
#مصطفی_علوی
@moalavi
#قرارداد_ننگین