Telegram Web
Forwarded from حسن شاه‌رجب
فردا دیر است
مبادا هجمه‌ی خبرهای داغ، حواسمان را از وضعیّت هم‌وطنانمان در #سیستان‌وبلوچستان که این‌روزها گرفتار سیل شده‌اند پرت کند.

#در_کنار_همیم
#تنهایتان_نمیگذاریم
@shah_ch 🌿
کجا بودیم و کی خندیده ام،یادم نمی آید
که از این مملکت جز درد و غم،یادم نمی آید

گلستان،سیستان،کرمان،مریوان،از که بنویسم
که جز اندوه و ماتم پشتِ هم،یادم نمی آید

مرا دشمن صدا کردند،تا جایی که می دانم
در این دستِ قلم،غیر از قلم یادم نمی آید

اگرچه حاکمانم ادعایِ عدل و دین دارند
چهل سال است جز ظلم و ستم،یادم نمی آید

کجا رفتند بابکهایِ خرّم دین،سیاوشها
که از تاریخ جز مشک و علم،یادم نمی آید

وطن،در ذهنِ پر اندوه من آنقدر ویرانی
که تا یادت می افتم،غیرِ بم یادم نمی آید

#سیل
#مصطفی_علوی
@moalavi
یک نفر پشتِ دست می بوسد
دیگری پشتِ پای مردم را
آن یکی فکر می کند با خود
که ببوسد کجای مردم را

کاندیدایی زمان تبلیغات
ضمن سوگندهای طولانی
وعده داده،پس از برنده شدن
می رساند صدای مردم را

عصرِ هر پنج شنبه بعضی ها
نوحه خوان می برند با خودشان
ضمن تبلیغ،گرم می سازند
لحظه های عزای مردم را

یک نفر در خطابه ای غرّا
گفته با اتکا به این آرا
بیشتر میکنم از آنچه که هست
پول یارانه های مردم را

آن یکی گفته،بعدِ پیروزی
قصدِ آزادی بیان دارد
قصد دارد کمی جلو ببرد
ذهنِ واپس گرای مردم را...

آی آقا که رفته ای در خواب
صحن مجلس برای خوابِ تو نیست
وعده هایی که داده ای این بود؟
خوب داری هوای مردم را


#مصطفی_علوی
@moalavi
چه آسان مملکت را دستِ مُشتی عقل کل دادیم
چه آسان زیرِ بار دیکتاتورها،تن به جل دادیم

به قعر دره افتادیم،تا در خودرویِ خدمت
به دستِ بی کفایتهای نامسئول،رُل دادیم

بهارستانِمان،شد جای دلقکها و هوچی ها
به واقع،دل به حرف و وعده ی مُشتی تِرول دادیم

نشستیم و عزا پشتِ عزا دیدیم،از روزی
که دستِ حاج محمود کریمی کنترل دادیم

شبیه گاوها در مسلخِ سلّاخ صف بستیم
خبر از پشتِ درها داشتیم و باز هُل دادیم

به استقبالِ آزادی،زدیم از خانه ها بیرون
به هر تیری که آمد سمتمان،یک دسته گل دادیم

وطن،غمگین ترین تاریخ شد سهم تو،از وقتی
تو را تحویلِ بی تدبیر هایِ عقل کل دادیم


https://www.tgoop.com/moalavi
جسم اگر یک عمر شد ناقص،چه کاری می کند؟
دستِ خواب آلوده ی بی حس،چه کاری می کند؟

عمرمان با وعده ها نابود شد،معلوم نیست
مردکِ بی عرضه ی ناکِس،چه کاری می کند؟

ارتباطِ بینِ مسئولان و مردم را ببین
تا بفهمی کُنت با کُنتِس چه کاری می کند

این گرانی ها که دخل از مایه دار آورده است
فکر کن با مردم مفلس چه کاری می کند؟

مجلس شورای اسلامی ست یا میدان جنگ؟
گزمه و سردار در مجلس چه کاری می کند؟

ما که با تولید داخل خودکفایی داشتیم
شیخمان در کشور قبرس چه کاری می کند؟

دست از حلقوممان بردار تا ثابت کنیم
این گلو جز ناله و خِس خِس چه کاری می کند

آی آقا،لحظه ای بنشین و با خود فکر کن
فقر با یک ملتِ دپرس،چه کاری می کند؟


#مصطفی_علوی
@moalavi
«مرا دردیست اندر دل،اگر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم،که مغز استخوان سوزد» سعدی


درد داریم،که تا مغزِ عصب می سوزد
ترس داریم بگوییم،که لب می سوزد

جهل را لای خرافات تپانده ست به ما
او که با غصه ی درعا و حلب می سوزد

او که با آب دهان رفع مرض می‌فرمود
چند روزیست که از شدّتِ تب،می سوزد

ماندم ایشان که بُنِ حِرز و دعا بود،چرا
دارد اینگونه تنش از سرِ شب می سوزد؟

رِجعت از سمت بهشت است به اعماق دَرَک
لاجرم،بیشتر از سمتِ عقب می سوزد

چند روزیست به آنجایِ خرافاتی ها
آتش افتاده و الحق که عجب می سوزد

چارده قرنِ تمام است که این خاک غریب
دارد از آتش یک قومِ عرب می سوزد


#مصطفی_علوی
@moalavi
مدافعان وطن
به نام انسانیت
درود بر شما دوستان و همراهان عزیز
فرا رسیدن بهار طبیعت مبارک باد
سالی پر از تندرستی و شادی در پیش داشته باشید🏵🏵🏵🏵🏵
به امید روزهای بهتر



ای خداوندِ ذوالجمال و جلال
خواب اگر نیستی،زبانم لال

لطف کن،لااقل فقط امسال
حوّل احوالنا به احسنِ حال

#نوروز
#مصطفی_علوی
@moalavi
سیل می آید پس از باران،خدا را شاکریم
خانه هامان می شود ویران،خدا را شاکریم

خاک از اهواز می آید به کرمان می رسد
درد می گیریم بی درمان،خدا را شاکریم

ما نه تنها بابت کمبودهامان،بلکه از
بابت این حجم از بحران،خدا را شاکریم

همچنان که در پیِ یک لقمه،سگ دو می زنیم
پای می کوبیم و دست افشان خدا را شاکریم

بیشتر،چون امنیت داریم و از هر حیث نیست
وضعمان چون مردمِ سودان،خدا را شاکریم

در کدامین مملکت،در صدر و ذیلش دیده اید
اینهمه مسئول با وجدان،خدا را شاکریم

قدر نعمت را ندانستیم در دوران قبل
با همه بیچارگی،الان خدا را شاکریم


#مصطفی_علوی
@moalavi
در خانه ام نشسته ام و «جُم» نمی خورم
هنگام تشنگی بجز از خم نمی خورم

اصلا تکان(به قدرِ همان لحظه‌ای که لب
اقدام می کند به تبسم)،نمی خورم

سوهان که هیچ،هرچه که بر آن نوشته است
تولید و پخش و صادره از قم،نمی خورم

ته مانده های دیگ غذا،گرم اگر شوند
حتی برای دفعه ی دوم،نمی خورم

من مطمئنم این کرونا کار دشمن است
چون،من رتیل پخته و کژدم نمی خورم

باید تعهدی بدهد خلقِ چین که باز
احشاءِ موش و لاشه ی قاقم نمی خورم

اینها چگونه عقرب و خفاش می خورند
والله من خیارزه با دم،نمی خورم

یارب اگرچه عاشق حوریه ام،ولی
از ترس مرگ،از سرِ جا جُم نمی خورم


#مصطفی_علوی
@moalavi
Forwarded from طنزیمات ادبی
هوار می شود از عرش بر زمین،بحران
علی الخصوص بر ایران،دو جین دو جین بحران

هنوز در شوکِ بحران اولی هستیم
که می پرد وسطِ خانه دومین بحران

از اینکه یکسره با این پدیده درگیریم
گمان کنم که به این خاک بوده پین،بحران

به تاخت می رود از شرقِ دور تا مغرب
نشسته محکم و قبراق روی زین،بحران

کنارِ پنبه و روغنْ بنفشه در بازار
اثر گذاشته بر نرخ وازلین،بحران

درست مثل مدیرانِ برخی اُرگانها
نشسته بر سرِ هر تپه«نقطه چین»،بحران

دعای اهلِ دعا،کارگر نمی افتد
کشیده پرده ی شک بر سرِ یقین بحران

مگر که علم در این برهه حرکتی بزند
که کارِ حرز و دعا نیست،حل این بحران

همیشه بوده و عادت به بودنش داریم
بمان همیشه در این خانه،آفرین بحران


#مصطفی_علوی
@moalavi
@tanz20 👈
درد و غم این روزها بیش از توانِ مردم است
نا امیدی واژه ای رایج میانِ مردم است

هر فشاری بعد از این وارد شود بی فایده ست
تیغه ی چاقویشان بر استخوانِ مردم است

هر کجا دیدی که بحث از واژه ی«سرویس»بود
شک نکن منظورِ آقایان،دهانِ مردم است

حاتم طائی شدن با پولِ مهمان سخت نیست*
بخششِ مسئولها از سهم نانِ مردم است

مانده ام انگشت بر دندان،چرا پروردگار
همّ و غمَّش بیشتر در امتحانِ مردم است

ظرفِ این چل سال و اندی پی به این بردیم که
آنچه کلاً ارزشش هیچ است،جانِ مردم است

یک طرف کمبودِ امکانات و یک سو اختلاس
مثل سوهان روی اعصاب و روانِ مردم است

مثلِ لیوانی که نیمش آب و نیمش خالی است
نیمه ی بالاییِ لیوان،از آنِ مردم است

مثنوی ها میتوان از درد این ملت نوشت
شعرِ من یک مختصر از داستانِ مردم است


*پ.ن:خرج که از کیسه ی مهمان بود
حاتم طائی شدن آسان بود


#مصطفی_علوی
@moalavi
🔻مارکز می‌گه:
...
حالا خیلی هم مهم نیست چی می‌گه. مهم این بود بدونید که من گابریل گارسیا مارکز می‌خونم.

🔻مصطفی علوی
@nimroozmag
«به آنان که در طول تاریخ قلم خود را فروختند»


از دعا گویانِ سلطان باش،تا غولت کنند
در یکی از حوزه های شعر مسئولت کنند

مثل خیلی ها در آخور سر فرو بر،گاو باش
تا کنارِ سفره با نشخوار مشغولت کنند

لال شو کر باش،پا درکفش آقایان نکن
تا شبیهِ جیبِ بعضی ها پر از پولت کنند

هر که فاعل بود بیرون رفت از میدان،اگر
عشقِ میدانی،بیا بگذار مفعولت کنند

خوش چراگاهیست،فعلا شب چری کن گوسفند
پیش از آن روزی که با یک حکم،معزولت کنند

برّه جان،با گرگ بودن دال بر گرگیت نیست
فوقِ فوقش در خلالِ قصه شنگولت کنند

شامل هر کس نخواهد شد چریدن پای بیت
پیشِ چوپان گوسفندی کن،که مشمولت کنند


#مصطفی_علوی
@moalavi
کم بر سرِ حقِّ خلق پا بگذارید
کم درد به روی دردِ ما بگذارید

پس ای حضرات،جای یک قبرِ بزرگ
از خود نامی بزرگ جا بگذارید


#مصطفی_علوی
@moalavi
تا فرصتِ انتقاد و نقادی نیست
در کشور ما امید آبادی نیست

گیرم که در این قفس پری هم بزنیم
این آزادی،دلیل آزادی نیست


#مصطفی_علوی
@moalavi
الهی شکر...

الهی شکر،در ایرانِ ما آشوب و بلوا نیست
اگر دنیا پر از فحشاست،اینجا فقر و فحشا نیست

اروپا را اگر بحران آب از پا در آورده ست
بحمد الله در این مملکت از این خبرها نیست

اگر در کل کشورهای دنیا دزد مسئول است
خدا را شکر از این حیث،ایران مثل دنیا نیست

برای یک اروپایی،خدا یک منبعِ کسب است
الهی شکر،ایران لااقل مثل اروپا نیست

دکانی ساختند از دین و می دوشند مردم را
بحمدِالله مسجدهای ما مثل کلیسا نیست

مدام از جیبِ مردم می خورد دولت در آمریکا
الهی شکر،همچین!دولتی در کشورِ ما نیست

اگر مُشتی فسیل آنجا به قدرت سفت چسبیدند
در ایران هیچکس در پُستِ خود یک عمر مانا نیست

چنان از مردمِ مظلوم شیلی صحبت است آنجا
که گویی هیچکس جز مردم شیلی در آنجا نیست

در ایران میتوان قرنیه داد و بربری سق زد
ولی در غرب امکانِ چنین چیزی مهیا نیست

الهی شکر ما خوبیم و خوشحالیم از اینکه
فسادی نیست در ایران،اگر هم هست پیدا نیست


#مصطفی_علوی
@moalavi
میتوان دد بودن اما شکل انسان داشتن
دم زدن از آدمیّت،خوی حیوان داشتن

فقر مردم را ندیدن،چشم بستن بر فساد
حکم سنگین در خصوصِ مویِ نسوان داشتن

قطع ید کردن،به جرمِ دزدیِ یک دانه سیب
اختلاسِ دوستان،از خلق پنهان داشتن

دستِ مردم را فشردن در کمالِ احترام
رأی مردم را زدن،اندوه لبنان داشتن

میتوان خود را فریدون جا زدن،ضحاک وار
دست در پرونده ی قتلِ جوانان داشتن

در مواعظ میتوان از سادگی دم زد،ولی
خانه های آنچنانی در لواسان داشتن

مثل لولویِ سرِ خرمن،سوار دوشِ باد
در خیال خویش اما،نقش سلطان داشتن

میتوان...اما نباید تا به این حد پست بود
ای خوشا قدری شرف،یک ذره وجدان داشتن

#مصطفی_علوی
@moalavi
#نه_به_اعدام
#امیرحسین_مرادی
#سعید_تمجیدی
#محمد_رجبی
2025/10/13 14:38:23
Back to Top
HTML Embed Code: