برگی از خاطرات من با ایرج افشار
✍️ اکبر ایرانی
فسفسنامه چه شد؟!
اهل پژوهش و تألیف و تصحیح، دو دستهاند: گروهی تابع مکتب وسواس و دقتّند؛ و جمعی، طرفدار مکتب کثرت و سرعت؛ و برخی هم اهل سرعتند و مدعی دقت. گویا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در فیزیک هم که طبق آن سرعت و دقّت در کمیت خواص با هم جمع نمیشوند، ناظر به این مسأله است. یعنی امکان ندارد کسی کتابی را با سرعت، تألیف یا متنی را تصحیح یا ترجمه کند، ولی حاصل کارش کمغلط و بینقص باشد. معروف است که استادان بنامی چون: علامه قزوینی، مجتبی مینوی و امیرحسن یزدگردی (مصحح نفثة المصدور) سرآمدان مکتب دقّت بودند و در مقابل استادان پرکار: ایرج افشار، سعید نفیسی و دانشپژوه از جمله پیروان مکتب سرعت. تاریخ و اهل فن، داور کار و روش و آثار قلمی این بزرگان خواهد بود. آنچه مسلم است اعتدال در همۀ امور است که بزرگان ما فرمودهاند: «خیر الامور اوسطها».
اصحاب سهشنبه با استاد افشار
سهشنبهها را برای مطالعه و تحقیق در دایرةالمعارف بزرگ برگزیده بودم. وقتی کتابخانه استاد افشار به رسم امانت به دایرةالمعارف سپرده شد، رفتهرفته این مصرع را زمزمه میکردم که: « شوق دیدار تو دارد جان بر لب آمده». در بدو ورود از مرحوم قیدی سراغ میگرفتم که آیا استاد افشار تشریف آوردهاند؟ یکسر به کتابخانه اختصاصی ایشان میرفتم. بندهنوازیها و نواختهای ایشان هرگز فراموشم نمیشود. خاطرات خوبی از آن ایام با ایشان دارم. در این روز دوستان و محبان استاد گرد ایشان جمع میشدند و کسب فیض میکردند.
علامه قزوینی و ادوارد براون
گاه سخن بر سر دقتهای بزرگان میرفت. ایشان یاد میکردند از علامه قزوینی که حتی اگر بسم الله الرحمن الرحیم را در نسخهای ضبط میکرد، از روی قرآن نگاه میکرد. دقت و تتبع و ژرفنگری او در منابع به قدری بود که موجب حیرت اقرانش میشد. نقل است روزی براون به قزوینی گفت: قرار نیست همهٔ کارها را من و تو بکنیم، باید به دیگران هم مجال تحقیق و بررسی داد. منظور براون این بود که دقت و تتبع بیش از حد، آدم را از کارهای دیگر وا میدارد. چه بخشی از انجام کارها بر عهدهٔ دیگر پژوهشگران است. لذا خود استاد افشار بر همین عقیده، برنامههای علمیش را مدیریت میکرد. آنقدر کار و برنامه و طرح و غیره در دستور کار داشت که انجام عمدهٔ آنها را وظیفهٔ خود میدانست.
ماجرای فسفسنامه
چاپ عکسی(نسخهبرگردان) چند اثر از جمله الابنیه و علینامه و شرح تعرف و تاریخ هرات و... و نوشتن مقدمه نسخهشناسی را به ایشان پیشنهاد کردم. الابنیه و تاریخ هرات را پذیرفت. قرار شد کارهای جنبی هم برای شناخت این آثار انجام دهیم. از جمله مقالاتی که تاکنون دربارهٔ الابنیه شده را هم جمع، ترجمه و همزمان با چاپ عکسی، منتشر کنیم. الابنیه چاپ شد، رونمایی شد و چند سالی هم از آن گذشت ولی مقالات مربوط به آن را طرف قرارداد بهرغم قولهای مکرّر اما نرساند. روزی با استاد افشار سخن بر سر این گروه افراد و این دست امور رفت، طبعاً بالمناسبه ذکر خیر کسانی شد که نه اهل مکتب دقتند و نه مذهب سرعت. بلکه بر مشرب تسویف گام مینهند و به اصطلاح کار را مدام امروز و فردا میکنند که طبعاً این یا از سر وسواس است یا بر ره فسفاس. به قول جامی:
خار در دیدهٔ فرصت مشکن
کار امروز به فردا مفکن
سخن که بدینجا رسید، استاد افشار یادی از دوست دیرین خود مصطفی مقربی کرد که دوسه دهه روی موضوعی کار میکرد که زمانی قرار بود به عنوان پایاننامه دکتری از آن دفاع کند که آخر هم نکرد. موضوع کار او اصوات مرکب و دوآوایی بود، مثل هرهر، کرکر، نق نق، تق تق ... ، استاد افشار گفت زندهیاد مقربی خیلی وسواس به خرج میداد و میخواست کاری کامل و شامل انجام دهد و روزی به طنز به او گفتم: آقای مقرّبی! بالاخره این فسفسنامه را کی تمام میکنی؟! اول مرحوم مقربی از این حرف استاد ناراحت میشوند ولی استاد با زیرکی میگویند منظورم این است که فسفس هم یکی از همان اصوات است!
ظاهراً آقای مقربی با ناشری قرارداد نداشته، شاید دوست داشته علاوه بر امر موظفی رساله، برای دل خود کاری کارستان کند. اما فرض کنید با ناشری قرارداد داشته، حال بنشینید پای درد دل ناشر. البته منظور، خودمان نیستیم، چون ناشران، غالباً اهل کسب و سود و دخل و خرج و حساب و کتاب و خرید اقلام نشر از کاغذ گرفته تا گالینگور و هزینه های چاپ و صحافی و توزیع و حقالتألیف و انبار و غیره هستند و اگر کاری دیر به دستشان برسد، به کلی در تمام این موارد ضرر میکند، بخصوص اگر نمونهٔ نهایی اثر را هم به پدیدآورنده داده باشد.
✍️ اکبر ایرانی
فسفسنامه چه شد؟!
اهل پژوهش و تألیف و تصحیح، دو دستهاند: گروهی تابع مکتب وسواس و دقتّند؛ و جمعی، طرفدار مکتب کثرت و سرعت؛ و برخی هم اهل سرعتند و مدعی دقت. گویا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در فیزیک هم که طبق آن سرعت و دقّت در کمیت خواص با هم جمع نمیشوند، ناظر به این مسأله است. یعنی امکان ندارد کسی کتابی را با سرعت، تألیف یا متنی را تصحیح یا ترجمه کند، ولی حاصل کارش کمغلط و بینقص باشد. معروف است که استادان بنامی چون: علامه قزوینی، مجتبی مینوی و امیرحسن یزدگردی (مصحح نفثة المصدور) سرآمدان مکتب دقّت بودند و در مقابل استادان پرکار: ایرج افشار، سعید نفیسی و دانشپژوه از جمله پیروان مکتب سرعت. تاریخ و اهل فن، داور کار و روش و آثار قلمی این بزرگان خواهد بود. آنچه مسلم است اعتدال در همۀ امور است که بزرگان ما فرمودهاند: «خیر الامور اوسطها».
اصحاب سهشنبه با استاد افشار
سهشنبهها را برای مطالعه و تحقیق در دایرةالمعارف بزرگ برگزیده بودم. وقتی کتابخانه استاد افشار به رسم امانت به دایرةالمعارف سپرده شد، رفتهرفته این مصرع را زمزمه میکردم که: « شوق دیدار تو دارد جان بر لب آمده». در بدو ورود از مرحوم قیدی سراغ میگرفتم که آیا استاد افشار تشریف آوردهاند؟ یکسر به کتابخانه اختصاصی ایشان میرفتم. بندهنوازیها و نواختهای ایشان هرگز فراموشم نمیشود. خاطرات خوبی از آن ایام با ایشان دارم. در این روز دوستان و محبان استاد گرد ایشان جمع میشدند و کسب فیض میکردند.
علامه قزوینی و ادوارد براون
گاه سخن بر سر دقتهای بزرگان میرفت. ایشان یاد میکردند از علامه قزوینی که حتی اگر بسم الله الرحمن الرحیم را در نسخهای ضبط میکرد، از روی قرآن نگاه میکرد. دقت و تتبع و ژرفنگری او در منابع به قدری بود که موجب حیرت اقرانش میشد. نقل است روزی براون به قزوینی گفت: قرار نیست همهٔ کارها را من و تو بکنیم، باید به دیگران هم مجال تحقیق و بررسی داد. منظور براون این بود که دقت و تتبع بیش از حد، آدم را از کارهای دیگر وا میدارد. چه بخشی از انجام کارها بر عهدهٔ دیگر پژوهشگران است. لذا خود استاد افشار بر همین عقیده، برنامههای علمیش را مدیریت میکرد. آنقدر کار و برنامه و طرح و غیره در دستور کار داشت که انجام عمدهٔ آنها را وظیفهٔ خود میدانست.
ماجرای فسفسنامه
چاپ عکسی(نسخهبرگردان) چند اثر از جمله الابنیه و علینامه و شرح تعرف و تاریخ هرات و... و نوشتن مقدمه نسخهشناسی را به ایشان پیشنهاد کردم. الابنیه و تاریخ هرات را پذیرفت. قرار شد کارهای جنبی هم برای شناخت این آثار انجام دهیم. از جمله مقالاتی که تاکنون دربارهٔ الابنیه شده را هم جمع، ترجمه و همزمان با چاپ عکسی، منتشر کنیم. الابنیه چاپ شد، رونمایی شد و چند سالی هم از آن گذشت ولی مقالات مربوط به آن را طرف قرارداد بهرغم قولهای مکرّر اما نرساند. روزی با استاد افشار سخن بر سر این گروه افراد و این دست امور رفت، طبعاً بالمناسبه ذکر خیر کسانی شد که نه اهل مکتب دقتند و نه مذهب سرعت. بلکه بر مشرب تسویف گام مینهند و به اصطلاح کار را مدام امروز و فردا میکنند که طبعاً این یا از سر وسواس است یا بر ره فسفاس. به قول جامی:
خار در دیدهٔ فرصت مشکن
کار امروز به فردا مفکن
سخن که بدینجا رسید، استاد افشار یادی از دوست دیرین خود مصطفی مقربی کرد که دوسه دهه روی موضوعی کار میکرد که زمانی قرار بود به عنوان پایاننامه دکتری از آن دفاع کند که آخر هم نکرد. موضوع کار او اصوات مرکب و دوآوایی بود، مثل هرهر، کرکر، نق نق، تق تق ... ، استاد افشار گفت زندهیاد مقربی خیلی وسواس به خرج میداد و میخواست کاری کامل و شامل انجام دهد و روزی به طنز به او گفتم: آقای مقرّبی! بالاخره این فسفسنامه را کی تمام میکنی؟! اول مرحوم مقربی از این حرف استاد ناراحت میشوند ولی استاد با زیرکی میگویند منظورم این است که فسفس هم یکی از همان اصوات است!
ظاهراً آقای مقربی با ناشری قرارداد نداشته، شاید دوست داشته علاوه بر امر موظفی رساله، برای دل خود کاری کارستان کند. اما فرض کنید با ناشری قرارداد داشته، حال بنشینید پای درد دل ناشر. البته منظور، خودمان نیستیم، چون ناشران، غالباً اهل کسب و سود و دخل و خرج و حساب و کتاب و خرید اقلام نشر از کاغذ گرفته تا گالینگور و هزینه های چاپ و صحافی و توزیع و حقالتألیف و انبار و غیره هستند و اگر کاری دیر به دستشان برسد، به کلی در تمام این موارد ضرر میکند، بخصوص اگر نمونهٔ نهایی اثر را هم به پدیدآورنده داده باشد.
تکلیف ما چیست؟
الحمدلله ما ناشر معمولی نیستیم، مؤسسهای علمی هستیم و برای توجیه اقتصادی وارد بازار احیای متون گذشته نشدیم، طبعاً و گویا علیالظاهر ازین مشکلات و دغدغهها نداریم. مثلاً قرارداد 10-15 ساله نداریم (بجز چند تا). نمونهٔ نهایی کاری هم در دست کسی نداریم (بجزچند تا). پیگیری را هم لازم نمیدانیم (چندان فایده ندارد). فکر میکنیم اهل فضل، قدر وقت ما و خودشان را مغتنم میشمارند و کارشان را طبق قرارداد در موعد مقرر تحویل میدهند. البته گاه که پس از گذشت ماهها و سالها تحویل میدهند، مسئولانه زیاد پیگیری میکنند. شما اگر به فهرست قراردادها و آثار در نوبت چاپ میراث مکتوب در وبگاهمان نظری بیفکنید، به عرض بنده میرسید. حال نمیدانم این افراد (فسفسو) از کدام قبیله هستند؟ اهل دقت یا سرعت یا وسواس یا ...؟ آنان که اهل سرعتند، تکلیفشان با کرام الناقدین است. آنان که اهل دقتند، تکلیفشان با کرام (ت) الناشرین است و آنها که اهل فسفاس هستند، تکلیفشان با کرام الکاتبین هست که کریمهٔ «اوفوا بالعقود» را نشنیدند و با خلف وعدهٔ خود قاعدهٔ شرعی و عقلی لا ضرر را که «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» مرعی نداشتند و به مصداق «الانسان علی نفسه بصیره» نیک میدانند که چه وقتی و چه حقّی از مردم اعمّ از ناشر و همکار و... تلف کردهاند. غفرالله لنا و لکم و لهم.
@mirasmaktoob
.
الحمدلله ما ناشر معمولی نیستیم، مؤسسهای علمی هستیم و برای توجیه اقتصادی وارد بازار احیای متون گذشته نشدیم، طبعاً و گویا علیالظاهر ازین مشکلات و دغدغهها نداریم. مثلاً قرارداد 10-15 ساله نداریم (بجز چند تا). نمونهٔ نهایی کاری هم در دست کسی نداریم (بجزچند تا). پیگیری را هم لازم نمیدانیم (چندان فایده ندارد). فکر میکنیم اهل فضل، قدر وقت ما و خودشان را مغتنم میشمارند و کارشان را طبق قرارداد در موعد مقرر تحویل میدهند. البته گاه که پس از گذشت ماهها و سالها تحویل میدهند، مسئولانه زیاد پیگیری میکنند. شما اگر به فهرست قراردادها و آثار در نوبت چاپ میراث مکتوب در وبگاهمان نظری بیفکنید، به عرض بنده میرسید. حال نمیدانم این افراد (فسفسو) از کدام قبیله هستند؟ اهل دقت یا سرعت یا وسواس یا ...؟ آنان که اهل سرعتند، تکلیفشان با کرام الناقدین است. آنان که اهل دقتند، تکلیفشان با کرام (ت) الناشرین است و آنها که اهل فسفاس هستند، تکلیفشان با کرام الکاتبین هست که کریمهٔ «اوفوا بالعقود» را نشنیدند و با خلف وعدهٔ خود قاعدهٔ شرعی و عقلی لا ضرر را که «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» مرعی نداشتند و به مصداق «الانسان علی نفسه بصیره» نیک میدانند که چه وقتی و چه حقّی از مردم اعمّ از ناشر و همکار و... تلف کردهاند. غفرالله لنا و لکم و لهم.
@mirasmaktoob
.
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
آیین نکوداشت یکصدمین زادروز استاد ایرج افشار یزدی
کتابشناس نامدار، ایرانشناس، و پژوهشگر تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران
با حضور:
غلامرضا امیرخانی
علی بلوکباشی
علیاشرف صادقی
اکبر قلمسیاه
اصغر دادبه
مصطفی محقق داماد
نوشآفرین انصاری
عبدالعظیم پویا
جمشید علیزاده
بهرام پروینگنابادی
محمدرضا ابوییمهریزی
حسین مسرت
اکبر ایرانی
با اجرای موسیقی از:
گروه خیال 🎵
گروه آوای صلح 🎶
📍 شهر جهانی یزد، تالار مرکزی
📅 ۱۵ مهر ۱۴۰۴
🕕 ساعت ۱۸:۳۰
🎥 پخش در گوگل میت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
📺 پخش زنده از شبکه استانی یزد:
https://telewebion.com/live/taban
و از شبکهٔ خبر صدا و سیما:
https://telewebion.com/live/irinn
کتابشناس نامدار، ایرانشناس، و پژوهشگر تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران
با حضور:
غلامرضا امیرخانی
علی بلوکباشی
علیاشرف صادقی
اکبر قلمسیاه
اصغر دادبه
مصطفی محقق داماد
نوشآفرین انصاری
عبدالعظیم پویا
جمشید علیزاده
بهرام پروینگنابادی
محمدرضا ابوییمهریزی
حسین مسرت
اکبر ایرانی
با اجرای موسیقی از:
گروه خیال 🎵
گروه آوای صلح 🎶
📍 شهر جهانی یزد، تالار مرکزی
📅 ۱۵ مهر ۱۴۰۴
🕕 ساعت ۱۸:۳۰
🎥 پخش در گوگل میت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
📺 پخش زنده از شبکه استانی یزد:
https://telewebion.com/live/taban
و از شبکهٔ خبر صدا و سیما:
https://telewebion.com/live/irinn
افشار با شخصیتهای مختلفالعقیده دوستی و معاشرت و همنشینی داشت. در شمار آنان باید از دکتر محمد مصدق، سید حسن تقیزاده، علی دشتی، مطیعالدولهٔ حجازی و اللهیار صالح و برخی نظریهپردازان حزب توده چون احسان طبری و بزرگ علوی دوستی و آشنایی داشت، اما با بررسی مطالبی که دربارهٔ افرادی از این دست نوشته، این نکته روشن میشود که وی به هر حال خود صاحب یک عقیدهٔ مشخص سیاسی و فرهنگی بوده و اینگونه عقاید او هر چند آشکارا بدانها نپرداخته، اما از فحوای کلامش در مقالات مختلف بهخوبی دستگیر خواننده میشود.
مأخذ: گزارش میراث شماره ۴۴. جامعیت علمی ایرج افشار. سید علی آل داود.
@mirasmaktoob
.
مأخذ: گزارش میراث شماره ۴۴. جامعیت علمی ایرج افشار. سید علی آل داود.
@mirasmaktoob
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیین نکوداشت یکصدمین زادروز استاد ایرج افشار یزدی
کتابشناس نامدار، ایرانشناس، و پژوهشگر تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران
با حضور:
غلامرضا امیرخانی
علی بلوکباشی
علیاشرف صادقی
اکبر قلمسیاه
اصغر دادبه
مصطفی محقق داماد
نوشآفرین انصاری
عبدالعظیم پویا
جمشید علیزاده
بهرام پروینگنابادی
محمدرضا ابوییمهریزی
حسین مسرت
اکبر ایرانی
با اجرای موسیقی از:
گروه خیال 🎵
گروه آوای صلح 🎶
📍 شهر جهانی یزد، تالار مرکزی
📅 ۱۵ مهر ۱۴۰۴
🕕 ساعت ۱۸:۳۰
🎥 پخش در گوگل میت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
📺 پخش زنده از شبکه استانی یزد:
https://telewebion.com/live/taban
و از شبکهٔ خبر صدا و سیما:
https://telewebion.com/live/irinn
کتابشناس نامدار، ایرانشناس، و پژوهشگر تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران
با حضور:
غلامرضا امیرخانی
علی بلوکباشی
علیاشرف صادقی
اکبر قلمسیاه
اصغر دادبه
مصطفی محقق داماد
نوشآفرین انصاری
عبدالعظیم پویا
جمشید علیزاده
بهرام پروینگنابادی
محمدرضا ابوییمهریزی
حسین مسرت
اکبر ایرانی
با اجرای موسیقی از:
گروه خیال 🎵
گروه آوای صلح 🎶
📍 شهر جهانی یزد، تالار مرکزی
📅 ۱۵ مهر ۱۴۰۴
🕕 ساعت ۱۸:۳۰
🎥 پخش در گوگل میت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
📺 پخش زنده از شبکه استانی یزد:
https://telewebion.com/live/taban
و از شبکهٔ خبر صدا و سیما:
https://telewebion.com/live/irinn
❤1
توضیحات صالحی امیری در واکنش به برداشتها از اظهاراتش دربارۀ مولانا
صالحی امیری: ثبت جهانی [مثنوی] مولانا اقدامی مشترک و فرهنگی است. نه ما این شخصیت را به کشوری بخشیدهایم و نه کشوری آن را به ما بخشیده است.
https://mirasmaktoob.com/توضیحات-صالحی-امیری-در-واکنش-به-برداشت/
صالحی امیری: ثبت جهانی [مثنوی] مولانا اقدامی مشترک و فرهنگی است. نه ما این شخصیت را به کشوری بخشیدهایم و نه کشوری آن را به ما بخشیده است.
https://mirasmaktoob.com/توضیحات-صالحی-امیری-در-واکنش-به-برداشت/
👎1👌1
آیین نکوداشت صدمین زادروز «ایرج افشار» پدر کتابشناسی ایران در یزد
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی با برشمردن ویژگیهای شخصیتی استاد ایرج افشار، جدیت، دلسوزی، تسلط بر تاریخ معاصر ایران و سخاوت علمی را از این ویژگیها برشمرد.
غلامرضا امیرخانی در مراسم نکوداشت یکصدمین زادروز ایرج افشار ایرانشناس، کتابشناس و پژوهشگر نامآور فرهنگ و تمدن کهن ایران که شامگاه سهشنبه ۱۵ مهر در تالار مرکزی شهر یزد برگزار شد، اظهار کرد: در بزرگی ایرج فشار همین بس که ۱۵ سال از وفات ایشان میگذرد و اکنون این جمعیت بیشمار از مردم فرهنگدوست استان و دیگر استانهای کشور برای مراسم نکوداشت این ایرانشناس برجسته حضور دارند.
وی با اشاره به جدیت بالا و دلسوزی زیاد ایرج افشار، گفت: معمولاً افردی که کتاب و مقالات زیادی دارند از احتمال خطا و سطحینویسی برحذر نمیمانند ولی ایرج افشار از این نواقص مبرا بود و تسلط زیادی در حوزه تاریخ معاصر ایران داشت.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی با اشاره به اشراف بالای ایرج افشار در تالیف آثارش، گفت: هنوز هم تمام آثار این ایرانشناس برجسته کشورمان بعد از دهها از زمان تالیف آنها، قابلیت استفاده دارند.
وی با بیان این که ایرج افشار در انعکاس دانستههای علمی خود به دیگران هیچ خساستی نداشت، گفت: سخاوت علمی ایشان به نوعی بود که هر کسی در خانه وی را میزد، میتوانست پاسخ سئوالات خود را از وی اخذ کند.
امیرخانی در پایان نیز از مسئولان استان یزد به لحاظ برگزاری این مراسم نکوداشت و مشارکت مردم فرهنگدوست یزد در این برنامه قدردانی کرد.
استاندار یزد هم در این مراسم گفت: خدا را به خاطر داشتن این چهرههای برجستهٔ کشوری قدردان هستیم و بنا داریم با برگزاری بزرگداشت برای این بزرگان، این ظرفیتهایمان را به جوانان استان و کشورمان معرفی کنیم.
محمد رضا بابایی با اشاره به آیات قران کریم مبنی بر اهمیت تجلیل از انسانهای فرهیخته و مفید جامعه و تاکید بر این اقدام، افزود: اگر استاد ایرج افشار ۳۰۰ کتاب و سه هزار مقاله را تالیف کرده است در واقع به تنهای کار چند صد دانشمند را انجام داده و باعث فخر یزدیها و مردم ایران زمین شده است.
علی اشرف صادقی، زبانشناس، نیز در این مراسم با اشاره به برخی خصوصیات افشار، گفت: استاد ایرج افشار از تمام لحظههای عمر خود به بهترین نحو استفاده میکرد و حتی سفرهایی که انجام میداد، به نوعی سفرهای علمی بود.
وی افزود: قطعاً استاد ایرج افشار از معدود اساتید کشورمان بود که تا این اندازه به فرهنگ کشورمان خدمت کرد.
صادقی در ادامه با اشاره به تاسیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به سرپرستی افشار، فعالیت او در این زمینه را معادل عملکرد دهها استاد دانشگاه خواند و گفت: ایرج افشار به تعبیر امروزیها یک انسان هایپر بود و به اندازه چندین انسان توانمند فعالیت میکرد.
این ایرانشناس برجسته اظهار کرد: استاد افشار همواره برای غنای بیشتر این کتابخانه از منابع داخل و خارج کشور تلاش میکردند.
وی گفت: افشار همواره از متون کهن فارسی، سفرنامهها و اسناد و بقعهها و کتیبهها در جهت معرفی و ارتقای فرهنگ و میراث مکتوب ایران بهره میگرفت که در قالب چند جلد به نام «دفتر تاریخ» شاهد این تلاشها هستیم.
صادقی استاد افشار را از مجلهشناسان معروف کشور دانست و در این باره گفت: این استاد نامآور کشورمان علاوه بر کتابهای زیادی که به چاپ رساندند، حدود ۵۰ تا ۶۰ جلد مجله را نیز در کشورمان منتشر کردند و در اغلب آنها مقالات خود را نیز منتشر میکردند.
این محقق ایرانشناس با بیان خاطراتی از استاد ایرج افشار و پشتکار او، گفت: افشار در طول حیات خود سیمنارها و کنگرههای متعددی در حوزه ایرانشناسی را راهاندازی کرد که با همتی که داشت، گرداننده تمام اینها نیز خودش بود.
سعید زارع، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان یزد نیز در ابتدای مراسم ضمن نکوداشت شخصیت برجسته استاد افشار، حضور باشکوه مردم یزد و شخصیتها و فرهیختگان برجسته کشوری مانند اکبر ایرانی، علی بلوکباشی و بهرام پروین گنابادی و دیگر مهمانان را خیرمقدم و قدردانی کرد.
برگزاری پنل علمی، رونمایی از سند هویتی ایرج افشار، رونمایی از تمبر استاد ایرج افشار و اجرای موسیقی سنتی از دیگر برنامههای این مراسم نکوداشت بود که البته با یک ساعت تاخیر آغاز شد.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی با برشمردن ویژگیهای شخصیتی استاد ایرج افشار، جدیت، دلسوزی، تسلط بر تاریخ معاصر ایران و سخاوت علمی را از این ویژگیها برشمرد.
غلامرضا امیرخانی در مراسم نکوداشت یکصدمین زادروز ایرج افشار ایرانشناس، کتابشناس و پژوهشگر نامآور فرهنگ و تمدن کهن ایران که شامگاه سهشنبه ۱۵ مهر در تالار مرکزی شهر یزد برگزار شد، اظهار کرد: در بزرگی ایرج فشار همین بس که ۱۵ سال از وفات ایشان میگذرد و اکنون این جمعیت بیشمار از مردم فرهنگدوست استان و دیگر استانهای کشور برای مراسم نکوداشت این ایرانشناس برجسته حضور دارند.
وی با اشاره به جدیت بالا و دلسوزی زیاد ایرج افشار، گفت: معمولاً افردی که کتاب و مقالات زیادی دارند از احتمال خطا و سطحینویسی برحذر نمیمانند ولی ایرج افشار از این نواقص مبرا بود و تسلط زیادی در حوزه تاریخ معاصر ایران داشت.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی با اشاره به اشراف بالای ایرج افشار در تالیف آثارش، گفت: هنوز هم تمام آثار این ایرانشناس برجسته کشورمان بعد از دهها از زمان تالیف آنها، قابلیت استفاده دارند.
وی با بیان این که ایرج افشار در انعکاس دانستههای علمی خود به دیگران هیچ خساستی نداشت، گفت: سخاوت علمی ایشان به نوعی بود که هر کسی در خانه وی را میزد، میتوانست پاسخ سئوالات خود را از وی اخذ کند.
امیرخانی در پایان نیز از مسئولان استان یزد به لحاظ برگزاری این مراسم نکوداشت و مشارکت مردم فرهنگدوست یزد در این برنامه قدردانی کرد.
استاندار یزد هم در این مراسم گفت: خدا را به خاطر داشتن این چهرههای برجستهٔ کشوری قدردان هستیم و بنا داریم با برگزاری بزرگداشت برای این بزرگان، این ظرفیتهایمان را به جوانان استان و کشورمان معرفی کنیم.
محمد رضا بابایی با اشاره به آیات قران کریم مبنی بر اهمیت تجلیل از انسانهای فرهیخته و مفید جامعه و تاکید بر این اقدام، افزود: اگر استاد ایرج افشار ۳۰۰ کتاب و سه هزار مقاله را تالیف کرده است در واقع به تنهای کار چند صد دانشمند را انجام داده و باعث فخر یزدیها و مردم ایران زمین شده است.
علی اشرف صادقی، زبانشناس، نیز در این مراسم با اشاره به برخی خصوصیات افشار، گفت: استاد ایرج افشار از تمام لحظههای عمر خود به بهترین نحو استفاده میکرد و حتی سفرهایی که انجام میداد، به نوعی سفرهای علمی بود.
وی افزود: قطعاً استاد ایرج افشار از معدود اساتید کشورمان بود که تا این اندازه به فرهنگ کشورمان خدمت کرد.
صادقی در ادامه با اشاره به تاسیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به سرپرستی افشار، فعالیت او در این زمینه را معادل عملکرد دهها استاد دانشگاه خواند و گفت: ایرج افشار به تعبیر امروزیها یک انسان هایپر بود و به اندازه چندین انسان توانمند فعالیت میکرد.
این ایرانشناس برجسته اظهار کرد: استاد افشار همواره برای غنای بیشتر این کتابخانه از منابع داخل و خارج کشور تلاش میکردند.
وی گفت: افشار همواره از متون کهن فارسی، سفرنامهها و اسناد و بقعهها و کتیبهها در جهت معرفی و ارتقای فرهنگ و میراث مکتوب ایران بهره میگرفت که در قالب چند جلد به نام «دفتر تاریخ» شاهد این تلاشها هستیم.
صادقی استاد افشار را از مجلهشناسان معروف کشور دانست و در این باره گفت: این استاد نامآور کشورمان علاوه بر کتابهای زیادی که به چاپ رساندند، حدود ۵۰ تا ۶۰ جلد مجله را نیز در کشورمان منتشر کردند و در اغلب آنها مقالات خود را نیز منتشر میکردند.
این محقق ایرانشناس با بیان خاطراتی از استاد ایرج افشار و پشتکار او، گفت: افشار در طول حیات خود سیمنارها و کنگرههای متعددی در حوزه ایرانشناسی را راهاندازی کرد که با همتی که داشت، گرداننده تمام اینها نیز خودش بود.
سعید زارع، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان یزد نیز در ابتدای مراسم ضمن نکوداشت شخصیت برجسته استاد افشار، حضور باشکوه مردم یزد و شخصیتها و فرهیختگان برجسته کشوری مانند اکبر ایرانی، علی بلوکباشی و بهرام پروین گنابادی و دیگر مهمانان را خیرمقدم و قدردانی کرد.
برگزاری پنل علمی، رونمایی از سند هویتی ایرج افشار، رونمایی از تمبر استاد ایرج افشار و اجرای موسیقی سنتی از دیگر برنامههای این مراسم نکوداشت بود که البته با یک ساعت تاخیر آغاز شد.
اکبر ایرانی، مدیرعامل موسسه میراث مکتوب:
ایرج افشار را فرزند ایران و آیینه تمامقد این سرزمین خواند.
او غیبت افرادی چون افشار را باعث فقر فرهنگی دانست و تأکید کرد: اندیشه و آثار افشار زنده است و خواهد ماند و وظیفه امروز، ترسیم زندگی و نفس حضور این بزرگان برای مردم است.
ایرج افشار را فرزند ایران و آیینه تمامقد این سرزمین خواند.
او غیبت افرادی چون افشار را باعث فقر فرهنگی دانست و تأکید کرد: اندیشه و آثار افشار زنده است و خواهد ماند و وظیفه امروز، ترسیم زندگی و نفس حضور این بزرگان برای مردم است.