نمرهٔ ۲۹، ایضاً: درین ایامِ انتظار به حُسناتّفاق و به یاری اقبال مصون از زوال همایون، در میان کتابهای عالیپاشا کتابی به دست آوردم که خورشیدپاشا، مستشار حال صدراعظم، در ایّام مأموریّت سرحد که در معیّت درویشپاشا بود، برحسبِ تعليمات بابعالی در خصوص تحقیقات سرحدّیهٔ خودشان نوشته و اسمش را سیاحتنامهٔ حدود گذاشته است. چون از دایرهٔ مأموریّت خود درویشپاشا بیرون آمده است، البته به حدّی معتبر میباشد که گویا خود درویشپاشا نوشته است. چرا که بدون امضا و تصديق او نه تأليف میشد و نه قابل عرضهٔ دولت و لایق قبول عالیپاشا و اعتبار او میتوانست بشود. معادل سیصد نود و نه صفحه است. با اینکه منتهای دقت و استادی را به کار برده که حتّیالأمکان بیان تحقیقات حاصلهٔ خود را به نحوی ادا نماید که به لباس حقوق عثمانیّه مُلبّس و عاری از اعتراف حقوق ایران بوده باشد، باز در اغلب جاها صريحاً و بعض جاها ايهاماً ناطق صحّتِ خطّ استاتوقوی ترسیمی فدویست، فقط در بعض محالات ارومیّه و چهریق و آخُورَک و اباقه قدری از تصدیق صریح خطّ استاتوقوی مزبور تخلّف کرده، ولکن از بعض بیانات سابقه و لاحقهٔ او استدلال میتوان نمود که در محال مزبوره عامداً اغماض و تخلف کرده و خطّ استاتوقوی حقیقی، همان است که فدوی در ضمن لایحهٔ سرحدیهٔ خود ترسیم و به مجلس قومسیون تسلیم نمودهام. رویهم رفته میتوان گفت بهترین اسبابها و با قوّتترین استنادهاست برای اثبات صحّت خط استاتوقوی ترسیمی فدوی.
علىهذا، به دست آمدن آن، وسیله[ای] شد که این ایّام انتظار فدوی به هدر نرفته، سهل است فرصت مغتنمی شد که فدوی به تحریر ملاحظات و محاکماتی در حقّ آن شروع کرده، هر یک بیانات او را که راجع به خطّ حدود بود، با شمارهٔ صفحه عنوان نموده بهطور محاکمه بر بطلان خطّ تکلیفی درویشپاشا و صحّتِ خطّ استاتوقوی ترسیمی خود استدلال کرده در هرجا هم که تخلّف از تصدیق خطّ استاتوقوی ترسیمی فدوی نموده بود، از روی بيانات سايرهٔ خودش اقامهٔ دلایل ساختم که غرضاً تخلف ورزیده و خطّ ترسیمی فدوی صحیح و مطابق واقع است. بدین وُتَیره یک لایحهٔ مفصلی نوشته برای لایحهٔ ثانوی خود که در جواب لایحهٔ سرحدّیهٔ درویشپاشا نوشته بودم (و هنوز به سبب تفرقهٔ مأمورين مجال ارائهٔ آن نشده است) لاحقه قرار دادهام. این روزها، لاحقهٔ مزبوره را به کلّی تمام و پاکنویس شده است. انشاءالله با این نیم بدن و چشم ضعیف، بار دیگر نیز تکرار نظر و احتیاطاً اصلاح مختصر کرده، بعد یک نسخهٔ صحیحی هم از لاحقهٔ مزبوره و هم از لایحهٔ ثانوی معروض (که بعد از فرستادن سواد آن به حضور مبارک اندک اصلاحی شده است) به حضور مبارک ارسال مینمایم و امیدوارم که در نظر انور دقیقهبین جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - محل قبول یافته تصدیق بفرمائید که ایّام انتظار فدوی به هدر نرفته و روزگاری به بطالت نگذرانده است، و برای مجلس موسومی قومسيون تحديد حدود تحفهٔ معتبری مهیّا داشته است. خداوند توفیقی عطا فرماید که هیچوقتی در نظر انور قدردان جناب مستطاب عالی گرفتار بطالت و کسالت نشویم. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 3/262)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
علىهذا، به دست آمدن آن، وسیله[ای] شد که این ایّام انتظار فدوی به هدر نرفته، سهل است فرصت مغتنمی شد که فدوی به تحریر ملاحظات و محاکماتی در حقّ آن شروع کرده، هر یک بیانات او را که راجع به خطّ حدود بود، با شمارهٔ صفحه عنوان نموده بهطور محاکمه بر بطلان خطّ تکلیفی درویشپاشا و صحّتِ خطّ استاتوقوی ترسیمی خود استدلال کرده در هرجا هم که تخلّف از تصدیق خطّ استاتوقوی ترسیمی فدوی نموده بود، از روی بيانات سايرهٔ خودش اقامهٔ دلایل ساختم که غرضاً تخلف ورزیده و خطّ ترسیمی فدوی صحیح و مطابق واقع است. بدین وُتَیره یک لایحهٔ مفصلی نوشته برای لایحهٔ ثانوی خود که در جواب لایحهٔ سرحدّیهٔ درویشپاشا نوشته بودم (و هنوز به سبب تفرقهٔ مأمورين مجال ارائهٔ آن نشده است) لاحقه قرار دادهام. این روزها، لاحقهٔ مزبوره را به کلّی تمام و پاکنویس شده است. انشاءالله با این نیم بدن و چشم ضعیف، بار دیگر نیز تکرار نظر و احتیاطاً اصلاح مختصر کرده، بعد یک نسخهٔ صحیحی هم از لاحقهٔ مزبوره و هم از لایحهٔ ثانوی معروض (که بعد از فرستادن سواد آن به حضور مبارک اندک اصلاحی شده است) به حضور مبارک ارسال مینمایم و امیدوارم که در نظر انور دقیقهبین جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - محل قبول یافته تصدیق بفرمائید که ایّام انتظار فدوی به هدر نرفته و روزگاری به بطالت نگذرانده است، و برای مجلس موسومی قومسيون تحديد حدود تحفهٔ معتبری مهیّا داشته است. خداوند توفیقی عطا فرماید که هیچوقتی در نظر انور قدردان جناب مستطاب عالی گرفتار بطالت و کسالت نشویم. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 3/262)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
انتشار نسخۀ دیجیتال دیوان حافظ به زبان تایی
به مناسبت گرامیداشت حافظ شیرازی، نسخه دیجیتال ترجمه تایی دیوان حافظ، به همت رایزنی فرهنگی ایران در تایلند در دسترس قرار گرفت.
https://mirasmaktoob.com/انتشار-نسخۀ-دیجیتال-دیوان-حافظ-به-زبان/
به مناسبت گرامیداشت حافظ شیرازی، نسخه دیجیتال ترجمه تایی دیوان حافظ، به همت رایزنی فرهنگی ایران در تایلند در دسترس قرار گرفت.
https://mirasmaktoob.com/انتشار-نسخۀ-دیجیتال-دیوان-حافظ-به-زبان/
بازسازی مزار اوحدی مراغهای
مزار اوحدی مراغهای، شاعر و عارف نامدار قرن هفتم و هشتم هجری به جاذبه فرهنگی و گردشگری شهر مراغه تبدیل شد.
https://mirasmaktoob.com/بازسازی-مزار-اوحدی-مراغهای/
مزار اوحدی مراغهای، شاعر و عارف نامدار قرن هفتم و هشتم هجری به جاذبه فرهنگی و گردشگری شهر مراغه تبدیل شد.
https://mirasmaktoob.com/بازسازی-مزار-اوحدی-مراغهای/
👌2
از کارگاه درودگری تا محافل علمی / دربارۀ زندگی و آثار سید حسین خدیوجم
مسعود آدینهوند نوشت: سید حسین خدیوجم را میتوان نماد نسل پژوهشگران خودساخته ایران دانست؛ نسلی که بیهیاهو و بیتکیه بر قدرت و ثروت، در خلوت کتابخانهها، میراث فکری این سرزمین را پاس داشتند.
https://mirasmaktoob.com/از-کارگاه-درودگری-تا-محافل-علمی-دربارۀ/
مسعود آدینهوند نوشت: سید حسین خدیوجم را میتوان نماد نسل پژوهشگران خودساخته ایران دانست؛ نسلی که بیهیاهو و بیتکیه بر قدرت و ثروت، در خلوت کتابخانهها، میراث فکری این سرزمین را پاس داشتند.
https://mirasmaktoob.com/از-کارگاه-درودگری-تا-محافل-علمی-دربارۀ/
یک نفر آدم کلهخشکِ ناقابل باعث اضمحلال یک دولت و ملّت بزرگی میتواند شد!
تمامی ایالات روم ایلی و ارمنیّه که پامال این حرکات حربیّه و لگدکوب عساکر طرفین شده و اغلبی ترک ملک و مال نموده بهکلّی متفرق و پریشان گردیدهاند، به سالهای دراز اصلاح حالت آنها و جبرا[ن] این کسور میّسر نخواهد گشت.
این همه مصارف که برای همین محاربه از کیسهٔ دولت و اهالی بیرون رفته و حتماً باید زیاد از تضمینات ادّعایی روسیه بوده باشد، زیرا مخارج روسیه، همه از مقولهٔ صرف و استهلاک است، ولی مصارف عثمانیّه علاوه بر صرف و استهلاک محاربه اغلبی هم بدون صرف و استهلاک عیناً به تصرّف روسیه رسیده است، به قرنها قابل تلافی و ترمیم نخواهد بود.
اینها همه نتیجهٔ خیالات فاسدهٔ یک نفر مدحتپاشایی است که عاید روزگار عثمانیّه شده برای ما ثابت مینماید که یک نفر آدم کلهخشک ناقابل تا به این درجه باعث اضمحلال یک دولت و ملّت بزرگی میتواند شد، حتّی به شکست شاهاسماعیل اول و سلطان سلیم در وقعهٔ چالدران هم که تنگ تواریخ ایران شده است، ازین مقوله و از نتایج کلهخشکی دورمش خان شاملوست که رئیس طوایف شاملو و معتبرترین امراء شاهاسمعیل بود، به تأسی رأی او جنگ میدانی با سلطان سلیم را ترجیح داد، در حالتی که ادوات او توپ و تفنگ بود و ادوات ایران تیغوسنان یا تیروکمان.
و از طرف دیگر، ملاحظهٔ اقدامات بسمارق [بیسمارک] و غارچکوف هم ثابت مینماید که یک نفر نوکر قابل و کاردان نیز باعث احیاء یک دولت و ملت بزرگی میتواند گردید. ازین که خیالات عالیهٔ جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - همیشه به ضدّ خیالات مدحتپاشا بوده است.
علىهذا، امیدواریم که به خواست خدا درین موقع باریک و زیر سایهٔ همایونی علىاحسنالوجه به تدابیر صائبهٔ احیاء دولت و ملّت موفق آمده سالها و قرنها باعث امن و آسودگی ایران و ایرانیان بشوند موقع کار همین مجالس کنگره یا کنفرانس دول است و بس. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 2/271)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
تمامی ایالات روم ایلی و ارمنیّه که پامال این حرکات حربیّه و لگدکوب عساکر طرفین شده و اغلبی ترک ملک و مال نموده بهکلّی متفرق و پریشان گردیدهاند، به سالهای دراز اصلاح حالت آنها و جبرا[ن] این کسور میّسر نخواهد گشت.
این همه مصارف که برای همین محاربه از کیسهٔ دولت و اهالی بیرون رفته و حتماً باید زیاد از تضمینات ادّعایی روسیه بوده باشد، زیرا مخارج روسیه، همه از مقولهٔ صرف و استهلاک است، ولی مصارف عثمانیّه علاوه بر صرف و استهلاک محاربه اغلبی هم بدون صرف و استهلاک عیناً به تصرّف روسیه رسیده است، به قرنها قابل تلافی و ترمیم نخواهد بود.
اینها همه نتیجهٔ خیالات فاسدهٔ یک نفر مدحتپاشایی است که عاید روزگار عثمانیّه شده برای ما ثابت مینماید که یک نفر آدم کلهخشک ناقابل تا به این درجه باعث اضمحلال یک دولت و ملّت بزرگی میتواند شد، حتّی به شکست شاهاسماعیل اول و سلطان سلیم در وقعهٔ چالدران هم که تنگ تواریخ ایران شده است، ازین مقوله و از نتایج کلهخشکی دورمش خان شاملوست که رئیس طوایف شاملو و معتبرترین امراء شاهاسمعیل بود، به تأسی رأی او جنگ میدانی با سلطان سلیم را ترجیح داد، در حالتی که ادوات او توپ و تفنگ بود و ادوات ایران تیغوسنان یا تیروکمان.
و از طرف دیگر، ملاحظهٔ اقدامات بسمارق [بیسمارک] و غارچکوف هم ثابت مینماید که یک نفر نوکر قابل و کاردان نیز باعث احیاء یک دولت و ملت بزرگی میتواند گردید. ازین که خیالات عالیهٔ جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - همیشه به ضدّ خیالات مدحتپاشا بوده است.
علىهذا، امیدواریم که به خواست خدا درین موقع باریک و زیر سایهٔ همایونی علىاحسنالوجه به تدابیر صائبهٔ احیاء دولت و ملّت موفق آمده سالها و قرنها باعث امن و آسودگی ایران و ایرانیان بشوند موقع کار همین مجالس کنگره یا کنفرانس دول است و بس. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 2/271)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
بدیهی است که با شوق و زندهدلی قابلیّت و استعداد چاکران بهتر بروز کرده زیادتر وسیلهٔ استفاده دولت میشود!
نمرهٔ ۳۱ ايضاً: میرزا محمدعلی که از خانواده معتبر و خانهزاد دولت علیّه است، قریب پانزده سال است به حکم دولت علیّه چه در لندن تحصیل زبان انگلیسی و فرانسه نموده و چه در جزو سفارت لندن مشغول خدمت بوده علماً وعملاً کاملتر شده است. حقيقةً جوانی با استعداد و با غیرت و مفطور به راستی و صداقت و موافق سليقهٔ جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - قابل رجوع خدمت [است]، ولی به سبب سرگردانی این یک دو سال گذشته که مقرّری و مواجبی به او نرسیده است، خیلی پریشان و مستأصل گردیده حالا نیز به قرض راه میرود، بسیار حیف است همچو جوانی با این همه مخارج دولت در حقّ او، آخراً ضایع و از حیّز خدمت ساقط شود. اکنون که بر وفق عرض جناب وزیرمختار مقرّر فرمودهاید در جزو سفارت اسلامبول مشغول خدمت شده همان مقرّری که در جزو سفارت لندن داشت عاید او بشود، برای تکمیل التفات، مقرر فرمائید مقرّری او را موافق قرار جناب مستطاب عالی با اقرب وسایل برسانند که هم موجب اصلاح پریشانی او شده با دلِ زنده و شوق کامل مشغول خدمت گردد و هم ضمناً موجب مزید امیدواری جناب وزیرمختار هم بشود. بدیهی است که با شوق و زندهدلی قابلیّت و استعداد چاکران بهتر بروز کرده زیادتر وسیلهٔ استفاده دولت میشود و زندهدلی ما بندگان در زیر سایهٔ همایونی بسته به قدردانی و رعایت جناب مستطاب اشرف امجد عالی است و بس. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 3/272)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
نمرهٔ ۳۱ ايضاً: میرزا محمدعلی که از خانواده معتبر و خانهزاد دولت علیّه است، قریب پانزده سال است به حکم دولت علیّه چه در لندن تحصیل زبان انگلیسی و فرانسه نموده و چه در جزو سفارت لندن مشغول خدمت بوده علماً وعملاً کاملتر شده است. حقيقةً جوانی با استعداد و با غیرت و مفطور به راستی و صداقت و موافق سليقهٔ جناب مستطاب اشرف امجد عالی - دام اجلاله - قابل رجوع خدمت [است]، ولی به سبب سرگردانی این یک دو سال گذشته که مقرّری و مواجبی به او نرسیده است، خیلی پریشان و مستأصل گردیده حالا نیز به قرض راه میرود، بسیار حیف است همچو جوانی با این همه مخارج دولت در حقّ او، آخراً ضایع و از حیّز خدمت ساقط شود. اکنون که بر وفق عرض جناب وزیرمختار مقرّر فرمودهاید در جزو سفارت اسلامبول مشغول خدمت شده همان مقرّری که در جزو سفارت لندن داشت عاید او بشود، برای تکمیل التفات، مقرر فرمائید مقرّری او را موافق قرار جناب مستطاب عالی با اقرب وسایل برسانند که هم موجب اصلاح پریشانی او شده با دلِ زنده و شوق کامل مشغول خدمت گردد و هم ضمناً موجب مزید امیدواری جناب وزیرمختار هم بشود. بدیهی است که با شوق و زندهدلی قابلیّت و استعداد چاکران بهتر بروز کرده زیادتر وسیلهٔ استفاده دولت میشود و زندهدلی ما بندگان در زیر سایهٔ همایونی بسته به قدردانی و رعایت جناب مستطاب اشرف امجد عالی است و بس. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 3/272)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
ما که قدر قطور را نمیدانیم از رسیدن قطور به ایران چه خشنودی و ابتشاری میتوانیم داشت؟
حالت مخلص طوری شده است که از عریضهنگاری خود زیادتر شرمنده و منفعلم تا از عدم عریضهنگاری، چرا که همهاش آه و ناله از نرسیدن مقرّری و شرح احوال پرملالی است که هیچ طبیعتی نمیتواند از عرض و استماع آن متألم نشود تا چه رسد به طبع نازک عالی که به انواع رأفت و عطوفت کامله مفطور است. خدا شاهد است که عرایض فوق را هم به اکراه و انزجار از روی کمال اضطرار عرض کردهام. میفرمائید: "قطور را به دولت علیه دادهاند." گویا منظور عالی تبشیر بنده است. ولی این معنی به درد بنده و تأثر بنده میافزاید تا چه رسد به ابتشار، زیرا ما کسی را نداریم که قدر قطور را بداند، اگر میداشتیم اول قدر بنده را میدانستند که آلت تحصیل قطورم و نمیگذاشتند که از فلاکت و استیصال به جَرَب و پیسی گرفتار شوم تا چه رسد به اینکه گرفتار شدهام و هر چه داد کشیده استدعای چاره مینمایم در محضر هیچ طبیبی و هیچ حکیمی هنوز مظهر هیچگونه توجّهی نشدهام. ما که قدر قطور را نمیدانیم، ما که قدر آلت تحصیل قطور را نمیدانیم، ما که مملکتداری و مردمداری را دوست نمیداریم، یا داریم و نمیدانیم، از رسیدن قطور به ایران چه خشنودی و ابتشاری میتوانیم داشت؟ مگر اینکه به غُصّه و تأثر خود بیفزاییم که به اسباب زحمت دولت افزود و به قیاس شمارهٔ نفوس آنجا به عدّت مأیوسین مرحمت دولت افزود. با این حالات، اگر قطور تنها به ایران نرسیده با تمامی ارمنیّه و کردستان و عراقین و عربستان هم برسد، چه اسباب خشنودی و شعفی برای ما خواهد بود؟ اگر اعمال و افعال ما دلیل قدردانی عربستان، عراقین و کردستان و سایر بوده باشد، دلیل قدردانی محال قطور هم میشود. اگر دلیل قدردانی قطور بوده باشد، دلیل قدردانی آلت تحصیل قطور هم میشود. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 5/304)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
حالت مخلص طوری شده است که از عریضهنگاری خود زیادتر شرمنده و منفعلم تا از عدم عریضهنگاری، چرا که همهاش آه و ناله از نرسیدن مقرّری و شرح احوال پرملالی است که هیچ طبیعتی نمیتواند از عرض و استماع آن متألم نشود تا چه رسد به طبع نازک عالی که به انواع رأفت و عطوفت کامله مفطور است. خدا شاهد است که عرایض فوق را هم به اکراه و انزجار از روی کمال اضطرار عرض کردهام. میفرمائید: "قطور را به دولت علیه دادهاند." گویا منظور عالی تبشیر بنده است. ولی این معنی به درد بنده و تأثر بنده میافزاید تا چه رسد به ابتشار، زیرا ما کسی را نداریم که قدر قطور را بداند، اگر میداشتیم اول قدر بنده را میدانستند که آلت تحصیل قطورم و نمیگذاشتند که از فلاکت و استیصال به جَرَب و پیسی گرفتار شوم تا چه رسد به اینکه گرفتار شدهام و هر چه داد کشیده استدعای چاره مینمایم در محضر هیچ طبیبی و هیچ حکیمی هنوز مظهر هیچگونه توجّهی نشدهام. ما که قدر قطور را نمیدانیم، ما که قدر آلت تحصیل قطور را نمیدانیم، ما که مملکتداری و مردمداری را دوست نمیداریم، یا داریم و نمیدانیم، از رسیدن قطور به ایران چه خشنودی و ابتشاری میتوانیم داشت؟ مگر اینکه به غُصّه و تأثر خود بیفزاییم که به اسباب زحمت دولت افزود و به قیاس شمارهٔ نفوس آنجا به عدّت مأیوسین مرحمت دولت افزود. با این حالات، اگر قطور تنها به ایران نرسیده با تمامی ارمنیّه و کردستان و عراقین و عربستان هم برسد، چه اسباب خشنودی و شعفی برای ما خواهد بود؟ اگر اعمال و افعال ما دلیل قدردانی عربستان، عراقین و کردستان و سایر بوده باشد، دلیل قدردانی محال قطور هم میشود. اگر دلیل قدردانی قطور بوده باشد، دلیل قدردانی آلت تحصیل قطور هم میشود. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 5/304)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
بیستوهشتم مهرماه، زادروز ستارخان سردار ملی، از برجستهترین سرداران جنبش مشروطهخواهی ایران گرامی باد.
ستارخان اعجوبهٔ زمان و نادر ایران
«این ستارخان اعجوبهٔ زمان و نادر ایران شده که در مدت پنجاه روز هر چه دعوای سخت کردهاند و سعی نمودهاند که او را کشته یا گرفتار نمایند، ممکن نشده؛ سایر محلّات همه او را ملاحظه کرده ایستادگی دارند.» (غوغای تبریز، 1404: 175)
مأخذ: غوغای تبریز [رخدادهای مشروطهخواهی در تبریز از مرگ ناصرالدین شاه تا جنگ جهانی اول 1313-1334ق.]. 1404. به تصحیح غلامعلی پاشازاده. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
ستارخان اعجوبهٔ زمان و نادر ایران
«این ستارخان اعجوبهٔ زمان و نادر ایران شده که در مدت پنجاه روز هر چه دعوای سخت کردهاند و سعی نمودهاند که او را کشته یا گرفتار نمایند، ممکن نشده؛ سایر محلّات همه او را ملاحظه کرده ایستادگی دارند.» (غوغای تبریز، 1404: 175)
مأخذ: غوغای تبریز [رخدادهای مشروطهخواهی در تبریز از مرگ ناصرالدین شاه تا جنگ جهانی اول 1313-1334ق.]. 1404. به تصحیح غلامعلی پاشازاده. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
👍1
ناظمالملک، نماد موفق دیپلماسی
#ناظم_الملک_مرندی_یکانلو، الگوی دیپلماسی در عهد #قاجار است.
وقتی کتاب #حقوق_ملل از او را با مقدمۀ #استاد_محمد_علی_موحد چاپ کردیم، متوجه شدیم، این دانشمند حقوقدان سیاستمدار #آذربایجانی حتی در میان دیپلماتهای #وزارت_ امور_خارجه هم غریب و ناشناخته است. دکتر #نصرالله_صالحی پیشتر با انتشار دو کتاب دیگر از مرندی، #ملاحظات_و_محاکمات، و مقالاتی چند، تا حدود زیادی از ارج و منزلت یکانلو گفته بود. اما وقتی صحبت کتاب #روزنامۀ_مأموریت_اسلامبول به میان آمد، با اشتیاق از نشر آن استقبال کردم و عزم را جزم کردیم که این مدافع ایرانزمین را به تاریخ دیپلماسی، به مردم ایران بخصوص خطۀ زرخیز آذربایجان بشناسانیم. آستین بالازدیم فراخوان مقالات دادیم و شورای علمی تشکیل دادیم، با استانداری آذربایجان شرقی طرح مسأله کردیم و با استقبال خوب مدیر کل امنیتی و معاون سیاسی که خود اهل تدریس و پژوهش است، مواجه شدیم. دکتر #عباس_قدیمی_قیداری از گروه تاریخ دانشگاه تبریز به عنوان دبیر کمیتۀ علمی و دکتر نصرالله صالحی به عنوان دبیر علمی و دوستان ایراندوست دیگر چون حسن حضرتی با جدیت بیمزد و منتی، روزها و ساعتها وقت گذاشتند و قریب ۲۵ مقاله را داوری و برای ویرایش به خانم شاملو سپردند که اجرائیات این کمیته هم بر دوش ایشان بود. پیروز رفیعیان که در ایراندوستی او ذرهای شک ندارم، یکتنه پیگیر امور بود و نشست دانشگاه مرند را هم هماهنگ کرد. طاهری خسروشاهی هم امور تهران و تبریز را مدیریت کرد.
خلاصه امروز پوستر همایش نهایی شد، چکیدهٔ مقالات صفحهآرایی و آماده چاپ گردید، جدول زمانبندی برنامهها و سخنرانیها بسته شد و شاید کمتر سراغ داشته باشیم که همایشی بتواند روز همایش مجموعه مقالات را رونمایی کند. کتاب "روزنامۀ مأموریت اسلامبول" و "روزنامه سفر خوی و مأموریت استرداد قُطور" سه کتابی هستند که رونمایی خواهند شد.
دانشگاه تبریز همکاری کرد و تالار کنفرانس را در اختیار گذاشت و اسکان میهمانان را عهدهدار شد. برای اولینبار است که این تعداد از استادان تاریخ کشور برای بحث دربارۀ دیپلماسی و حدود مرزی، به تبریز سفر میکنند و برای بزرگداشت سیاستمداری زیرک و باهوش از یکانِ مرند، با نام #میرزا_محبعلی_خان_ناظم_الملک_مرندی_یکانلو گرد هم میآیند. معرفی شخصیتی که بیش از پنجاه سال از عمر پُربرکت خود را در کمیسیونهای چهارگانه روس و انگلیس و عثمانی و ایران گذراند و با نوک قلم و منطق و استدلال، طرف مقابل را سرجایش نشاند و صدها فرسخ را محاسبه و متر کرد و توانست پنجاه کیلومتر از مساحت ایران را استرداد کند. خاک زرخیز آذربایجان دلیرمردانی چون باقرخان و ستارخان را داشته و اکنون محبعلیخان است که معرفی میشود، کسی که با قلم و قدرت بیان، چشم دشمن را از خاک پاک وطن راند و حقانیت ایران را اثبات کرد. زندگی ناظمالملک که لقب با مسمایی است، باید سرلوحۀ سیاستمداران کشور قرار گیرد که از مذاکره بیم نداشته باشند و برای منافع ملی بجنگند و نشان دهند که هوش و ذکاوت و منطق ایرانی همواره زبانزد بوده و بیشک گرهای که با مذاکره و دیپلماسی باز میشود با هزاران سرنیزه باز نمیشود. سخن او را باید با طلا نوشت: "با نوک قلم سرحدّاتِ وطن اِسترداد شد نه با قشون هزاران سرنیزه"
#mirasmaktoob
#مرکز_اسناد_سیاسی_و_بینالمللی_وزارت_امور_خارجه
https://www.instagram.com/p/DQBJTmFDN2i/?igsh=aGY5Y24wNzM3aDA1
#ناظم_الملک_مرندی_یکانلو، الگوی دیپلماسی در عهد #قاجار است.
وقتی کتاب #حقوق_ملل از او را با مقدمۀ #استاد_محمد_علی_موحد چاپ کردیم، متوجه شدیم، این دانشمند حقوقدان سیاستمدار #آذربایجانی حتی در میان دیپلماتهای #وزارت_ امور_خارجه هم غریب و ناشناخته است. دکتر #نصرالله_صالحی پیشتر با انتشار دو کتاب دیگر از مرندی، #ملاحظات_و_محاکمات، و مقالاتی چند، تا حدود زیادی از ارج و منزلت یکانلو گفته بود. اما وقتی صحبت کتاب #روزنامۀ_مأموریت_اسلامبول به میان آمد، با اشتیاق از نشر آن استقبال کردم و عزم را جزم کردیم که این مدافع ایرانزمین را به تاریخ دیپلماسی، به مردم ایران بخصوص خطۀ زرخیز آذربایجان بشناسانیم. آستین بالازدیم فراخوان مقالات دادیم و شورای علمی تشکیل دادیم، با استانداری آذربایجان شرقی طرح مسأله کردیم و با استقبال خوب مدیر کل امنیتی و معاون سیاسی که خود اهل تدریس و پژوهش است، مواجه شدیم. دکتر #عباس_قدیمی_قیداری از گروه تاریخ دانشگاه تبریز به عنوان دبیر کمیتۀ علمی و دکتر نصرالله صالحی به عنوان دبیر علمی و دوستان ایراندوست دیگر چون حسن حضرتی با جدیت بیمزد و منتی، روزها و ساعتها وقت گذاشتند و قریب ۲۵ مقاله را داوری و برای ویرایش به خانم شاملو سپردند که اجرائیات این کمیته هم بر دوش ایشان بود. پیروز رفیعیان که در ایراندوستی او ذرهای شک ندارم، یکتنه پیگیر امور بود و نشست دانشگاه مرند را هم هماهنگ کرد. طاهری خسروشاهی هم امور تهران و تبریز را مدیریت کرد.
خلاصه امروز پوستر همایش نهایی شد، چکیدهٔ مقالات صفحهآرایی و آماده چاپ گردید، جدول زمانبندی برنامهها و سخنرانیها بسته شد و شاید کمتر سراغ داشته باشیم که همایشی بتواند روز همایش مجموعه مقالات را رونمایی کند. کتاب "روزنامۀ مأموریت اسلامبول" و "روزنامه سفر خوی و مأموریت استرداد قُطور" سه کتابی هستند که رونمایی خواهند شد.
دانشگاه تبریز همکاری کرد و تالار کنفرانس را در اختیار گذاشت و اسکان میهمانان را عهدهدار شد. برای اولینبار است که این تعداد از استادان تاریخ کشور برای بحث دربارۀ دیپلماسی و حدود مرزی، به تبریز سفر میکنند و برای بزرگداشت سیاستمداری زیرک و باهوش از یکانِ مرند، با نام #میرزا_محبعلی_خان_ناظم_الملک_مرندی_یکانلو گرد هم میآیند. معرفی شخصیتی که بیش از پنجاه سال از عمر پُربرکت خود را در کمیسیونهای چهارگانه روس و انگلیس و عثمانی و ایران گذراند و با نوک قلم و منطق و استدلال، طرف مقابل را سرجایش نشاند و صدها فرسخ را محاسبه و متر کرد و توانست پنجاه کیلومتر از مساحت ایران را استرداد کند. خاک زرخیز آذربایجان دلیرمردانی چون باقرخان و ستارخان را داشته و اکنون محبعلیخان است که معرفی میشود، کسی که با قلم و قدرت بیان، چشم دشمن را از خاک پاک وطن راند و حقانیت ایران را اثبات کرد. زندگی ناظمالملک که لقب با مسمایی است، باید سرلوحۀ سیاستمداران کشور قرار گیرد که از مذاکره بیم نداشته باشند و برای منافع ملی بجنگند و نشان دهند که هوش و ذکاوت و منطق ایرانی همواره زبانزد بوده و بیشک گرهای که با مذاکره و دیپلماسی باز میشود با هزاران سرنیزه باز نمیشود. سخن او را باید با طلا نوشت: "با نوک قلم سرحدّاتِ وطن اِسترداد شد نه با قشون هزاران سرنیزه"
#mirasmaktoob
#مرکز_اسناد_سیاسی_و_بینالمللی_وزارت_امور_خارجه
https://www.instagram.com/p/DQBJTmFDN2i/?igsh=aGY5Y24wNzM3aDA1
👌2❤1👍1
شاهی اشرفی بارعام عيد و زيارت سکّهٔ جديد صاحبقرانی
بیاییم به حساب ماه و سال، چون به حساب این پاکتها مقارن ایّام عید سعید سلطانی به دارالخلافه خواهد رسید. اولاً به خدمت عالی عرض تبریک این عید سعید را مینمایم و امیدوارم که به خواست خدا چندین سالها و قرنها با خشنودی خدا و سایهٔ خدا به ادراک امثال این عید سعید به مبارکی و فرّخی موفق بشوید و با سلامت تمامی نورچشمان از توجهات عليّهٔ جناب مستطاب معظّم - دام اجلاله العالي - مستفیض باشید. ثانیاً، هیچ میدانید که چندین سال است در روز شرفیابی اجزای وزارت جلیله به حضور مهر ظهور همایون برای تحصیل شرف و میمنت اخذ شاهی اشرفی از دست همایون جای بنده خالی و غیر نمایان است و در هیچ موقعی از مواقع التفات نه به استحقاق، بلكه تفضلاً هم مذكور نیستم، حتّی به یک شاهی اشرفی بارعام عيد و زيارت سکّهٔ جديد صاحبقرانی و سکّهٔ معدن جدیدی که به قول بعضی بهکلّی بیاصل و به قول بعضی از طلای شُمس آن در دست مترددین به اسلامبول هم جهت فروش آمده است نایل نمیشوم؛ از سکّهٔ جدید خرج سکّه هم بیخبرم، آیا ازین حسابها گاهی باید پرداخت شود، یا باید ثبت دفتر مأموریّتی شده برای اخلاف یادگار نسیه بماند که اسباب امیدواری انسان هم بشود.
واقعاً اگر معدن طلا اصلی دارد، کتم و اخفا لازم ندارد. همسایگان ما تمامی معدن ایران را نقطه به نقطه بهتر از ما میدانند و هیچوقتی از خمیازهٔ آن خالی نیستند. اگر چیزی اسباب سعادت ما و تأسف ایشان باشد، همین خواهد بود که ما پی به آنها برده به قاعده به کار بیندازیم و اسباب انتفاع خودمان قرار بدهیم، وانگهی در نظر آنها معدن آهن و ذغال سنگی خصوصاً درین عهد ترجیح به طلا دارد و بهتر از طلا به کار میآید. در صورتی که واقعاً اصل داشته باشد بهطور اختفا منفعتی قابل نمیتوان برد، زیرا معدنی که عرّاده داخل آن نشود، اسباب مداخل عمده نمیشود، مثل معدن فیروزهٔ خراسان میشود که هنوز به حیّز انتفاع نیاوردهایم و با منجنیق هرونالرشیدی ترسان و لرزان داخل آن میشویم. البته اگر معدن فیروزه به قاعده کار میشد، حالا شعبهٔ عمدهٔ مداخل دولت بود، معدن یاقوتی در صاینقلعهٔ مراغه داریم که هیچ استکشافی هم نکردهایم. کوه البرز هم آهن است، هم ذغال، هم طلا، هم نقره. کذلک کوههای قراجه داغ، ولی ما هنوز اسباب انتفاع آنها را فراهم نیاورده امانتوار نگاه داشتهایم. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 7/276)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
بیاییم به حساب ماه و سال، چون به حساب این پاکتها مقارن ایّام عید سعید سلطانی به دارالخلافه خواهد رسید. اولاً به خدمت عالی عرض تبریک این عید سعید را مینمایم و امیدوارم که به خواست خدا چندین سالها و قرنها با خشنودی خدا و سایهٔ خدا به ادراک امثال این عید سعید به مبارکی و فرّخی موفق بشوید و با سلامت تمامی نورچشمان از توجهات عليّهٔ جناب مستطاب معظّم - دام اجلاله العالي - مستفیض باشید. ثانیاً، هیچ میدانید که چندین سال است در روز شرفیابی اجزای وزارت جلیله به حضور مهر ظهور همایون برای تحصیل شرف و میمنت اخذ شاهی اشرفی از دست همایون جای بنده خالی و غیر نمایان است و در هیچ موقعی از مواقع التفات نه به استحقاق، بلكه تفضلاً هم مذكور نیستم، حتّی به یک شاهی اشرفی بارعام عيد و زيارت سکّهٔ جديد صاحبقرانی و سکّهٔ معدن جدیدی که به قول بعضی بهکلّی بیاصل و به قول بعضی از طلای شُمس آن در دست مترددین به اسلامبول هم جهت فروش آمده است نایل نمیشوم؛ از سکّهٔ جدید خرج سکّه هم بیخبرم، آیا ازین حسابها گاهی باید پرداخت شود، یا باید ثبت دفتر مأموریّتی شده برای اخلاف یادگار نسیه بماند که اسباب امیدواری انسان هم بشود.
واقعاً اگر معدن طلا اصلی دارد، کتم و اخفا لازم ندارد. همسایگان ما تمامی معدن ایران را نقطه به نقطه بهتر از ما میدانند و هیچوقتی از خمیازهٔ آن خالی نیستند. اگر چیزی اسباب سعادت ما و تأسف ایشان باشد، همین خواهد بود که ما پی به آنها برده به قاعده به کار بیندازیم و اسباب انتفاع خودمان قرار بدهیم، وانگهی در نظر آنها معدن آهن و ذغال سنگی خصوصاً درین عهد ترجیح به طلا دارد و بهتر از طلا به کار میآید. در صورتی که واقعاً اصل داشته باشد بهطور اختفا منفعتی قابل نمیتوان برد، زیرا معدنی که عرّاده داخل آن نشود، اسباب مداخل عمده نمیشود، مثل معدن فیروزهٔ خراسان میشود که هنوز به حیّز انتفاع نیاوردهایم و با منجنیق هرونالرشیدی ترسان و لرزان داخل آن میشویم. البته اگر معدن فیروزه به قاعده کار میشد، حالا شعبهٔ عمدهٔ مداخل دولت بود، معدن یاقوتی در صاینقلعهٔ مراغه داریم که هیچ استکشافی هم نکردهایم. کوه البرز هم آهن است، هم ذغال، هم طلا، هم نقره. کذلک کوههای قراجه داغ، ولی ما هنوز اسباب انتفاع آنها را فراهم نیاورده امانتوار نگاه داشتهایم. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 7/276)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
شهرام یاری
شاهی اشرفی بارعام عيد و زيارت سکّهٔ جديد صاحبقرانی بیاییم به حساب ماه و سال، چون به حساب این پاکتها مقارن ایّام عید سعید سلطانی به دارالخلافه خواهد رسید. اولاً به خدمت عالی عرض تبریک این عید سعید را مینمایم و امیدوارم که به خواست خدا چندین سالها و قرنها…
امتیازات طبیعیه چندان باعث و ضامن خوشبختی یک ملت نخواهد بود، و باید اول خلق و ملت را تربیت نمود که از اوضاع خود بصیرت یافته و کمکم غنایم و خزاین مستورهٔ ملک خود را کشف و تمتع لازمهٔ آن را درک نماید و بعلاوه مالکی که از ملک خودآگاه نباشد و از محصولات آن بهره نبرد سهل است، شناسائی بر آنها هم نداشته باشد، چنان شخصی را نمیتوان صاحب و مالک آن مال دانست. (کاشف، 1373: 80)
مأخذ: کاشف، محمد. 1373. تغییرات و ترقیات در وضع و حرکت و مسافرت و حمل اشیا و فواید راه آهن. به کوشش محمدجواد صاحبی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
مأخذ: کاشف، محمد. 1373. تغییرات و ترقیات در وضع و حرکت و مسافرت و حمل اشیا و فواید راه آهن. به کوشش محمدجواد صاحبی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
همایش ملّی آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران
بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
«به نوک قلم سرحدّات وطن استرداد شد، نه با قُشون و هزاران سرنیزه»
7 آبان 1404: دانشگاه تبریز - دانشکدۀ برنامهریزی و علوم محیطی - دانشکدۀ حقوق و علوم اجتماعی
تبریز، بلوار 29 بهمن، خیابان امام خمینی، دانشگاه تبریز
8 آبان 1404: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند
پخش مستقیم آپارات: htpps://aparat.com/mirasmaktoob/live
بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو
«به نوک قلم سرحدّات وطن استرداد شد، نه با قُشون و هزاران سرنیزه»
7 آبان 1404: دانشگاه تبریز - دانشکدۀ برنامهریزی و علوم محیطی - دانشکدۀ حقوق و علوم اجتماعی
تبریز، بلوار 29 بهمن، خیابان امام خمینی، دانشگاه تبریز
8 آبان 1404: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند
پخش مستقیم آپارات: htpps://aparat.com/mirasmaktoob/live
❤3👍3
علم تا دوره قاجار افول نکرد، فعال بود
امیرمحمد گمینی گفت: علم در دوره اسلامی فعال بود، یعنی تا دوره قاجار در ایران و تا دوره عثمانی در ترکیه و سرزمینهای عربی فعال بوده است. ولی شیوه پرداخت علم یک شیوه سنتی بود که با آن شیوه علم یونانیمآبی به زبان عربی ترجمه شده بود.
https://mirasmaktoob.com/علم-تا-دوره-قاجار-افول-نکرد،-فعال-بود/
امیرمحمد گمینی گفت: علم در دوره اسلامی فعال بود، یعنی تا دوره قاجار در ایران و تا دوره عثمانی در ترکیه و سرزمینهای عربی فعال بوده است. ولی شیوه پرداخت علم یک شیوه سنتی بود که با آن شیوه علم یونانیمآبی به زبان عربی ترجمه شده بود.
https://mirasmaktoob.com/علم-تا-دوره-قاجار-افول-نکرد،-فعال-بود/
به جانب معینالملک، ۱۲ جمادیالثانیه ۱۲۹۵
[...] باز بیاییم به سر ماخولیاهای دولتی، اکنون که تمامی اولیای دولت علیّه و مردان کار ملّت به همچو وقتی در رکاب همایونی در بحبوحهٔ فرنگستان و مرکز امور سیاسیّه و پولیتیکیه زمین و زمان تشریف دارند، بهتر ازین موقعی ابداً به دست نمیآید که تمامی اسباب تحصیل ثروت و سعادت ملک و ملّت را به هر تدبیریست بهاتّفاق آرا فراهم و مرتّب فرمائید، تبدیل اسلحه و تجدید قوانین نظام پیاده و توپخانه و سواره، تدبیر تزیید منافع مالیّه و تحصیل اسباب انتظام آن و اصلاح راهها و جنگلها و انهار و زراعتها و طریق استفاده از معادن و نقل بعضی کارخانجاتی که به ملاحظهٔ حالت حالیهٔ ایران وسیلهٔ استفاده و ثروت میتواند شد و حلّ و عقد بعض شروط و قرارنامجات مناسب، وقت و حالت خودمان همگی به همچو موقعی میتواند قرین حُسنانجام شود. اگر خدانخواسته نشود، مایهٔ کمال ندامت و جالب بدبختیهای متوالی خواهد بود. به نوعی که از حیّز چاره و اصلاح خارج باشد، حالت حالیهٔ دولت عثمانیّه برای ما اسباب انتباه و مایهٔ عبرت بزرگی است. تا چه کند قوت بازوی یار. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 290)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
[...] باز بیاییم به سر ماخولیاهای دولتی، اکنون که تمامی اولیای دولت علیّه و مردان کار ملّت به همچو وقتی در رکاب همایونی در بحبوحهٔ فرنگستان و مرکز امور سیاسیّه و پولیتیکیه زمین و زمان تشریف دارند، بهتر ازین موقعی ابداً به دست نمیآید که تمامی اسباب تحصیل ثروت و سعادت ملک و ملّت را به هر تدبیریست بهاتّفاق آرا فراهم و مرتّب فرمائید، تبدیل اسلحه و تجدید قوانین نظام پیاده و توپخانه و سواره، تدبیر تزیید منافع مالیّه و تحصیل اسباب انتظام آن و اصلاح راهها و جنگلها و انهار و زراعتها و طریق استفاده از معادن و نقل بعضی کارخانجاتی که به ملاحظهٔ حالت حالیهٔ ایران وسیلهٔ استفاده و ثروت میتواند شد و حلّ و عقد بعض شروط و قرارنامجات مناسب، وقت و حالت خودمان همگی به همچو موقعی میتواند قرین حُسنانجام شود. اگر خدانخواسته نشود، مایهٔ کمال ندامت و جالب بدبختیهای متوالی خواهد بود. به نوعی که از حیّز چاره و اصلاح خارج باشد، حالت حالیهٔ دولت عثمانیّه برای ما اسباب انتباه و مایهٔ عبرت بزرگی است. تا چه کند قوت بازوی یار. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 290)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
داستان زندگی وزیری که عاشق کتابها بود
جمالالدین قفطی که در حلب وزیر بود کتابی به نام «تاریخ الحکما» نوشت و در آن زندگی و اندیشههای صدها دانشمند، فیلسوف و پزشک از فرهنگها و شهرهای مختلف را جمعآوری کرد.
https://mirasmaktoob.com/داستان-زندگی-وزیری-که-عاشق-کتابها-بو/
جمالالدین قفطی که در حلب وزیر بود کتابی به نام «تاریخ الحکما» نوشت و در آن زندگی و اندیشههای صدها دانشمند، فیلسوف و پزشک از فرهنگها و شهرهای مختلف را جمعآوری کرد.
https://mirasmaktoob.com/داستان-زندگی-وزیری-که-عاشق-کتابها-بو/
جایگاه زن و تحلیل گفتمان عشق در اندیشه ابنعربی
https://mirasmaktoob.com/جایگاه-زن-و-تحلیل-گفتمان-عشق-در-اندیشه-ا/
https://mirasmaktoob.com/جایگاه-زن-و-تحلیل-گفتمان-عشق-در-اندیشه-ا/
آیین نکوداشت محمدجعفر یاحقی برگزار شد
آیین نکوداشت مقام فرهنگی، ادبی و علمی محمدجعفر یاحقی، با سخنرانی علیاشرف صادقی، غلامعلی حدادعادل، اصغر دادبه، محمود شالویی و مهدی محبتی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/آیین-نکوداشت-محمدجعفر-یاحقی-برگزار-شد/
آیین نکوداشت مقام فرهنگی، ادبی و علمی محمدجعفر یاحقی، با سخنرانی علیاشرف صادقی، غلامعلی حدادعادل، اصغر دادبه، محمود شالویی و مهدی محبتی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، برگزار شد.
https://mirasmaktoob.com/آیین-نکوداشت-محمدجعفر-یاحقی-برگزار-شد/
شهرام یاری
یکصد و نود و ششمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به مناسبت 20 مهر روز بزرگداشت لسانالغیب حافظ شیرازی بخش حضوری: بهروز ایمانی، پژوهشگر متون ادبی گلنار تاجدار (پخش فیلم)، محقق و تحلیلگر تاریخ معماری ویکتور دانیل، محقق و تحلیلگر تاریخ معماری مهدی محبتی،…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 20 مهر
روز بزرگداشت لسانالغیب حافظ شیرازی
سخنان جناب آقای دکتر حسین کمالی
استاد دانشگاه هاتفورد (آمریکا)
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – دوشنبه 21 مهر 1404
mirasmaktoob@
.
روز بزرگداشت لسانالغیب حافظ شیرازی
سخنان جناب آقای دکتر حسین کمالی
استاد دانشگاه هاتفورد (آمریکا)
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – دوشنبه 21 مهر 1404
mirasmaktoob@
.
این معنی متدرّجاً اهمیّت پیدا کرده برای دول خارجه!
به حقیقت، دنیا، همان دنیای قدیم و خیالات، همان خیالات قدیم است. یعنی دائماً طرف قوی محق است، اگر چه سرتاپا ناحق باشد و اقتضای زمان هر نامشروعی را مشروع و هر نوع معاهدات را بالطّبع مفسوخ میسازد. تفاوتی که حالا با عهد قدیم داریم این است در اعصار ماضیّه دوستی و دشمنی هر دو بیپرده بود، ولی حالا دشمنی در زیر پردهٔ دوستی است. معاهدات برای استقرار دوستی بود، حالا برای استقرار دشمنی است. پیشترها خیال جهانگیری در پردهٔ عصبیّت مذهبی مایهٔ صلح و جنگ بود، حالا در پردهٔ مدنیّت و انسانیّت اسباب جنگ و صلح شده است.
با همهٔ این تفاصیل، این فقره را هم باید در مقام انصاف اذعان نمائیم که این همه بلاها و مصایب که به دولت عثمانیّه راجع شده و میشود کلیةً نتیجهٔ ظلم و تعدّیهایی است که دولت به رعیّت خود داشت و گوش استماع حرف مظلومی نداشت و اگر هم استماع مینمود به سبب سوءاجراء مأمورین بدتر از اوّل و مایهٔ مزید ندامت و خسارت متظلّم بود. این معنی متدرّجاً اهمیّت پیدا کرده برای دول خارجه به جهت اجراء مقصود باطنی خودشان آلت مداخلهٔ صوری و معنوی گردیده مآل کار به جایی رسید که عیاناً میبینیم بهقدر یک ایران، خاک عثمانی در روم ایلی و آناطولی که نخبهٔ ممالک قشون خیز عثمانی بود، از دستش رفته و به قدر یکصد و پنجاه هزار نفر به کشتن داده و تمامی اندوخته و مکنت دولت و رعیّت به مصرف رسیده و به جز آه چیزی باقی نمانده مگر نصف مملکت سابق که آن هم به علّت این صدمات لگدکوب و خرابست. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 309)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
به حقیقت، دنیا، همان دنیای قدیم و خیالات، همان خیالات قدیم است. یعنی دائماً طرف قوی محق است، اگر چه سرتاپا ناحق باشد و اقتضای زمان هر نامشروعی را مشروع و هر نوع معاهدات را بالطّبع مفسوخ میسازد. تفاوتی که حالا با عهد قدیم داریم این است در اعصار ماضیّه دوستی و دشمنی هر دو بیپرده بود، ولی حالا دشمنی در زیر پردهٔ دوستی است. معاهدات برای استقرار دوستی بود، حالا برای استقرار دشمنی است. پیشترها خیال جهانگیری در پردهٔ عصبیّت مذهبی مایهٔ صلح و جنگ بود، حالا در پردهٔ مدنیّت و انسانیّت اسباب جنگ و صلح شده است.
با همهٔ این تفاصیل، این فقره را هم باید در مقام انصاف اذعان نمائیم که این همه بلاها و مصایب که به دولت عثمانیّه راجع شده و میشود کلیةً نتیجهٔ ظلم و تعدّیهایی است که دولت به رعیّت خود داشت و گوش استماع حرف مظلومی نداشت و اگر هم استماع مینمود به سبب سوءاجراء مأمورین بدتر از اوّل و مایهٔ مزید ندامت و خسارت متظلّم بود. این معنی متدرّجاً اهمیّت پیدا کرده برای دول خارجه به جهت اجراء مقصود باطنی خودشان آلت مداخلهٔ صوری و معنوی گردیده مآل کار به جایی رسید که عیاناً میبینیم بهقدر یک ایران، خاک عثمانی در روم ایلی و آناطولی که نخبهٔ ممالک قشون خیز عثمانی بود، از دستش رفته و به قدر یکصد و پنجاه هزار نفر به کشتن داده و تمامی اندوخته و مکنت دولت و رعیّت به مصرف رسیده و به جز آه چیزی باقی نمانده مگر نصف مملکت سابق که آن هم به علّت این صدمات لگدکوب و خرابست. (میرزا محبّعلیخان، 1404: 309)
مأخذ: میرزا محبّعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو. 1404. روزنامهٔ مأموریّت اسلامبول (اسناد، مکاتبات و صورت مجالس کمیسیون دوم تحدید حدود ایران و عثمانی) ۱۲۹۶-۱۲۹۱ هجری قمری. تصحیح و تحقیق نصرالله صالحی. تهران: مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.