MEDII_NOTES Telegram 61
در انتظار آسیستول!👩🏻‍⚕️🧑🏻‍⚕️

روز دوم استاجری طب اورژانس است. ساعت ۸:۱۰ بعد از این که حضورم را در دفتر منشی میزنم، وارد اورژانس می‌شوم. می‌بینم که همگروهی‌هایم کنار یکی از بیماران جمع شده‌اند. بیماری مبتلا به HCC (سرطان کبد) متاستاز داده و در حال احتضار را می‌بینم که انترن‌ها و رزیدنت‌ها در حال احیای او هستند. همگروهی‌ها در تلاش برای ثبت احیا به عنوان مشاهده پروسیجر (کار عملی) و گرفتن مهر از استادند؛ ولی چند چیز نظرم را جلب می‌کند:

پس از ۲۵ دقیقه احیا، رزیدنت قلب تنها به فکر آسیستول شدن (عدم وجود ضربان) بیمار است؛ دستور چند بار توقف موقت ماساژ را می‌دهد تا بلکه بتواند نوار آسیستول را در الکتروکاردیوگرام ثبت کند و ختم احیا بدهد؛ و وقتی هم ضربان‌های کوچکی در مانیتور دیده می‌شود، باز هم صبر می‌کند تا این ضربان‌ها نیز از بین بروند. با خودم می‌گویم: آیا این ضربان‌های کوچک آخرین تقلای بیمار برای زنده‌ماندن در این دنیا نیستند و ما نباید به نوعی بیمار را با همین ضربان‌ها به زندگی برگردانیم، یا واقعا کار از کار گذشته است؟ به راستی چه چیزی مرز بین ادامه احیا و یا ختم احیا را تعیین می‌کند؟ شاید تصمیم یک رزیدنت در موقعیت‌هایی شبیه این، حکم مرگ و زندگی یک شخص را تعیین می‌کند! آیا ما به عنوان یک انسان، صلاحیت تعیین مرگ و زندگی یک انسان دیگر را داریم؟ آیا می‌توان تعیین لحظه مرگ انسان را در تعدادی گایدلاین خلاصه کرد؟

متاسفانه آسیستول تکمیل می‌شود و ختم احیا اعلام می‌شود. در همان لحظه، رزیدنت‌ها با بی‌اعتنایی تمام به سمت بیمار دیگری می‌روند که مشاوره قلب برای آن بیمار داده شده‌است. فقط یک اینترن در کنار پسر بیمار که تازه رسیده می‌ماند و کمی به وی دلداری می‌دهد تا از گریه‌های وی بکاهد. آیا دگردیسی خاصی از دوره اینترنی به رزیدنتی رخ داده؟ آیا این طرز ارائه خبر بد، که بگوییم «دیگه میخوام ختم بدم» درست است؟ به همراه بیمار برای پذیرش مرگ عزیزش کمک می‌کند؟ یا اصلا در حیطه کاری پزشک و دانشجوی پزشکی نیست که بخواهد در پذیرش این غم به همراهان کمک کند؟

همیشه در طی تحصیلم ترس از این موقعیت‌ها مرا به فکر فرو برده است؛ موقعیت‌هایی که جان آدمی در دستان توست و با یک اشتباه می‌توانی همان جان را از شخص بگیری، یا با یک کار درست او را به زندگی برگردانی. به راستی چقدر برای این موقعیت‌ها آماده‌ایم؟ چقدر می‌توانیم بار روانی این موقعیت‌ها را به دوش بکشیم و همچنان بتوانیم به راحتی بیماران را مدیریت کنیم؟

و سوالات بسیار دیگری که ذهن مرا مشغول می‌کنند...

نویسنده: #آریا_جلیلی
پزشکی ورودی ۹۸ دانشگاه تهران


#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_بیستم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam



tgoop.com/medii_notes/61
Create:
Last Update:

در انتظار آسیستول!👩🏻‍⚕️🧑🏻‍⚕️

روز دوم استاجری طب اورژانس است. ساعت ۸:۱۰ بعد از این که حضورم را در دفتر منشی میزنم، وارد اورژانس می‌شوم. می‌بینم که همگروهی‌هایم کنار یکی از بیماران جمع شده‌اند. بیماری مبتلا به HCC (سرطان کبد) متاستاز داده و در حال احتضار را می‌بینم که انترن‌ها و رزیدنت‌ها در حال احیای او هستند. همگروهی‌ها در تلاش برای ثبت احیا به عنوان مشاهده پروسیجر (کار عملی) و گرفتن مهر از استادند؛ ولی چند چیز نظرم را جلب می‌کند:

پس از ۲۵ دقیقه احیا، رزیدنت قلب تنها به فکر آسیستول شدن (عدم وجود ضربان) بیمار است؛ دستور چند بار توقف موقت ماساژ را می‌دهد تا بلکه بتواند نوار آسیستول را در الکتروکاردیوگرام ثبت کند و ختم احیا بدهد؛ و وقتی هم ضربان‌های کوچکی در مانیتور دیده می‌شود، باز هم صبر می‌کند تا این ضربان‌ها نیز از بین بروند. با خودم می‌گویم: آیا این ضربان‌های کوچک آخرین تقلای بیمار برای زنده‌ماندن در این دنیا نیستند و ما نباید به نوعی بیمار را با همین ضربان‌ها به زندگی برگردانیم، یا واقعا کار از کار گذشته است؟ به راستی چه چیزی مرز بین ادامه احیا و یا ختم احیا را تعیین می‌کند؟ شاید تصمیم یک رزیدنت در موقعیت‌هایی شبیه این، حکم مرگ و زندگی یک شخص را تعیین می‌کند! آیا ما به عنوان یک انسان، صلاحیت تعیین مرگ و زندگی یک انسان دیگر را داریم؟ آیا می‌توان تعیین لحظه مرگ انسان را در تعدادی گایدلاین خلاصه کرد؟

متاسفانه آسیستول تکمیل می‌شود و ختم احیا اعلام می‌شود. در همان لحظه، رزیدنت‌ها با بی‌اعتنایی تمام به سمت بیمار دیگری می‌روند که مشاوره قلب برای آن بیمار داده شده‌است. فقط یک اینترن در کنار پسر بیمار که تازه رسیده می‌ماند و کمی به وی دلداری می‌دهد تا از گریه‌های وی بکاهد. آیا دگردیسی خاصی از دوره اینترنی به رزیدنتی رخ داده؟ آیا این طرز ارائه خبر بد، که بگوییم «دیگه میخوام ختم بدم» درست است؟ به همراه بیمار برای پذیرش مرگ عزیزش کمک می‌کند؟ یا اصلا در حیطه کاری پزشک و دانشجوی پزشکی نیست که بخواهد در پذیرش این غم به همراهان کمک کند؟

همیشه در طی تحصیلم ترس از این موقعیت‌ها مرا به فکر فرو برده است؛ موقعیت‌هایی که جان آدمی در دستان توست و با یک اشتباه می‌توانی همان جان را از شخص بگیری، یا با یک کار درست او را به زندگی برگردانی. به راستی چقدر برای این موقعیت‌ها آماده‌ایم؟ چقدر می‌توانیم بار روانی این موقعیت‌ها را به دوش بکشیم و همچنان بتوانیم به راحتی بیماران را مدیریت کنیم؟

و سوالات بسیار دیگری که ذهن مرا مشغول می‌کنند...

نویسنده: #آریا_جلیلی
پزشکی ورودی ۹۸ دانشگاه تهران


#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_بیستم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam

BY Medinotes


Share with your friend now:
tgoop.com/medii_notes/61

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Unlimited number of subscribers per channel ZDNET RECOMMENDS A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first. Telegram channels fall into two types: The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture.
from us


Telegram Medinotes
FROM American