MEDII_NOTES Telegram 26
👩🏻‍⚕🧑🏻‍⚕ Medinotes - علائم مرگ

کمی بعد تر، وقتی ما برای امتحان آماده میشویم، همراه مریض کناری، به من میگوید این دستگاه اینتوبه چرا اکسیژنش را نشون نمیدهد. من حدس میزنم که اون انگشتی بهش وصل نیست. ولی وقتی میگردم، اصلا انگشتی ندارد! به او میگویم احتمالا مهم نبوده که نذاشتن! و او هم میگوید پس همین که گردنش بالا پایین میرود یعنی اکسیژن دارد و میگویم بله و تلاش میکنم که نبضش را بگیرم. دست هایش سرد سرد است. نبضی حس نمیشود. به گردنش که دست میزنم داغ است.حتی نبض کاروتید هم به آن صورت حس نمیشود. دستگاه اینتوبه هر بار که اکسیژن میفرستد، گردن و ریه اش را متسع میکند، نمیشد نبض کاروتید را خوب گرفت، چون گردنش هی تکان میخورد به خاطر اینتوبه. چشم هایش نیمه باز است. مردمک هایش به چپ و راست تکان میخورد... (سرما...مرگ)

همچنان برای امتحان آماده میشویم که دخترش را میبینیم، در صندلی بیرون از سالن پدرش. ضجه میزند. لباس سیاه دارد.
+این که هنوز زنده است، چرا گریه میکنه؟
-شاید تازه بهش گفتن که سرطان داره
[مکالمه من و یکی از بچه ها]
بعد از مدتی میبنیمش که آرام است، و بعضا گریه های ریز میکند.
+خیلی سخته ها!
-آره خب اولش سخته!
گمان میکنم دخترش داستان را پذیرفته و کار تمام است!

بعد از امتحان، چند نفر جدید می آیند، انگار همراهان جدید بیمار هستند. لباس سیاه بر تن دارند. بابا این که زنده است!(سیاه...مرگ) میروند بالای سر مریض. دور تختش پرده میکشند. صدای گریه می آید. بابا این که هنوز زنده است! دقایقی بعد همه را بیرون میکنند، حتی همه ۵ بیمار تخت های کناری در آن سالن را! همراهان خودش هم بیرون اند. تعدادی پرستار و دانشجوی پرستاری جوان بالای تختش هستند. معلوم نیست چه میکنند. حدس این است که برای احیا آماده میشوند.

صدایی می آید: "این ها که بلد نبودن یه لوله بذارن تو دماغش که غذا بخوره! باید ببریمش (میبردیمش؟) یه جای دیگه!" این بار صدا از همراه مریض است، دختر دیگرش، که بزرگ تر است و عصبانی تر. ما داریم ct های مریض ها را پشت سیستم میبینیم. و میبنیم که یک میز متحرک شامل دستگاه شوک را میبرند بالای سرش در اتاق (ترالی؟)...پس هنوز زنده است. در اتاق را میبندند، اتاق خالی از بیمار، به جز بیمار اینتوبه.

+آخر چرا این ادم ریه است؟ این سفیدی ها مگه نمیتونه پنومونی باشه؟
... جیییغ! فریاد. مرد؟ لابد. شیون، گریه... مرد... (گریه....مرگ)

نگهبان بخش می آید. "همه بیرون!" از بخش میروند بیرون. ما ct میبنیم، عجله داریم، باید برویم نهار. همچنان صدا می آید. میرویم بیرون از بخش، دم اسانسور. دخترش پخش زمین است، در آغوش یک زن پیر تر. چند مرد هم هستند. همه فریاد میزنند. آسانسور میرسد. یادم می افتد پدرم ۶۲ سالش است. او هم ۶۲ سالش بود...
آسانسور زنگ میزند...دن، دن دن، دن دن دن در دن، دن دن دن دن در دن دن،در دن دن دن دن دن...

نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_نهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
11💔11👍3



tgoop.com/medii_notes/26
Create:
Last Update:

👩🏻‍⚕🧑🏻‍⚕ Medinotes - علائم مرگ

کمی بعد تر، وقتی ما برای امتحان آماده میشویم، همراه مریض کناری، به من میگوید این دستگاه اینتوبه چرا اکسیژنش را نشون نمیدهد. من حدس میزنم که اون انگشتی بهش وصل نیست. ولی وقتی میگردم، اصلا انگشتی ندارد! به او میگویم احتمالا مهم نبوده که نذاشتن! و او هم میگوید پس همین که گردنش بالا پایین میرود یعنی اکسیژن دارد و میگویم بله و تلاش میکنم که نبضش را بگیرم. دست هایش سرد سرد است. نبضی حس نمیشود. به گردنش که دست میزنم داغ است.حتی نبض کاروتید هم به آن صورت حس نمیشود. دستگاه اینتوبه هر بار که اکسیژن میفرستد، گردن و ریه اش را متسع میکند، نمیشد نبض کاروتید را خوب گرفت، چون گردنش هی تکان میخورد به خاطر اینتوبه. چشم هایش نیمه باز است. مردمک هایش به چپ و راست تکان میخورد... (سرما...مرگ)

همچنان برای امتحان آماده میشویم که دخترش را میبینیم، در صندلی بیرون از سالن پدرش. ضجه میزند. لباس سیاه دارد.
+این که هنوز زنده است، چرا گریه میکنه؟
-شاید تازه بهش گفتن که سرطان داره
[مکالمه من و یکی از بچه ها]
بعد از مدتی میبنیمش که آرام است، و بعضا گریه های ریز میکند.
+خیلی سخته ها!
-آره خب اولش سخته!
گمان میکنم دخترش داستان را پذیرفته و کار تمام است!

بعد از امتحان، چند نفر جدید می آیند، انگار همراهان جدید بیمار هستند. لباس سیاه بر تن دارند. بابا این که زنده است!(سیاه...مرگ) میروند بالای سر مریض. دور تختش پرده میکشند. صدای گریه می آید. بابا این که هنوز زنده است! دقایقی بعد همه را بیرون میکنند، حتی همه ۵ بیمار تخت های کناری در آن سالن را! همراهان خودش هم بیرون اند. تعدادی پرستار و دانشجوی پرستاری جوان بالای تختش هستند. معلوم نیست چه میکنند. حدس این است که برای احیا آماده میشوند.

صدایی می آید: "این ها که بلد نبودن یه لوله بذارن تو دماغش که غذا بخوره! باید ببریمش (میبردیمش؟) یه جای دیگه!" این بار صدا از همراه مریض است، دختر دیگرش، که بزرگ تر است و عصبانی تر. ما داریم ct های مریض ها را پشت سیستم میبینیم. و میبنیم که یک میز متحرک شامل دستگاه شوک را میبرند بالای سرش در اتاق (ترالی؟)...پس هنوز زنده است. در اتاق را میبندند، اتاق خالی از بیمار، به جز بیمار اینتوبه.

+آخر چرا این ادم ریه است؟ این سفیدی ها مگه نمیتونه پنومونی باشه؟
... جیییغ! فریاد. مرد؟ لابد. شیون، گریه... مرد... (گریه....مرگ)

نگهبان بخش می آید. "همه بیرون!" از بخش میروند بیرون. ما ct میبنیم، عجله داریم، باید برویم نهار. همچنان صدا می آید. میرویم بیرون از بخش، دم اسانسور. دخترش پخش زمین است، در آغوش یک زن پیر تر. چند مرد هم هستند. همه فریاد میزنند. آسانسور میرسد. یادم می افتد پدرم ۶۲ سالش است. او هم ۶۲ سالش بود...
آسانسور زنگ میزند...دن، دن دن، دن دن دن در دن، دن دن دن دن در دن دن،در دن دن دن دن دن...

نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_نهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam

BY Medinotes


Share with your friend now:
tgoop.com/medii_notes/26

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots. Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months. Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first.
from us


Telegram Medinotes
FROM American