tgoop.com/media_managment/3029
Last Update:
پنج نشان بی خردی
بین سال های 1968 تا 2009 یعنی طی بیش از 40 سال، حدود 3200 نفر در آمریکا طی حوادث تروریستی کشته شدند. حال با مقایسه درخواهیم یافت که این رقم معادل 0.4 درصد کل افراد به قتل رسیده در آمریکا در مدت مشابه است. در ابتدا این مقایسه ما را به تعجب خواهد انداخت که چرا دولت آمریکا، رسانه ها، و همچنین مردم تا این حد مبارزه با تروریسم را در اولویت قرار داده اند.
مقایسه جالب دیگر اینکه تعداد سربازان آمریکایی کشته شده در جنگ با تروریسم در خارج مرزها حدود 6300 نفر است، یعنی دو برابر شهروندان کشته شده در اثر خود وقایع تروریستی، و حتی بدتر از آن تعداد کل افراد کشته شده در خارج مرزهای آمریکا شامل مردم عادی در طی این مبارزه با تروریسم است، یعنی بیش از 230 هزار نفر. البته این تمام هزینه تحمیلی ناشی از مبارزه با تروریسم نیست، اما همین اشاره کافیست که اگر برای حل یک مشکل سیاستی دارید که باعث کشته شدن 70 برابر انسان بیشتر میشود، احتمالا آن سیاستی بی خردانه است.
مثالی دیگر بحث حمایت گرایی است، اینکه دولت تلاش میکند واردات از کشورهای خارجی را محدود کند تا از صنایع داخلی محافظت نماید. افراد بسیاری هستند که از این سیاست پشتیبانی می کنند اما نکته قابل تامل اینکه تقریبا تمامی اقتصاددانان مخالف این سیاست هستند و معتقدند باعث آسیب به اقتصاد کشور میشود. حال اگر شما فکر می کنید که جامعه متخصصین یک مبحث، همگی در اشتباه هستند، آن هم درحالیکه حتی نمی توانید استدلال شان را درک کنید، مطمئنا این شما هستید که اشتباهید.
اما چرا ما سیاست های بی خردانه داریم؟
دلیل اول نادانی و ناآگاهی سیاسی است.
جمع آوری اطلاعات سیاسی هزینه بر است، مثل خرید روزنامه و صرف زمان برای مطالعه، درحالیکه منافع ناشی از این کار ناچیز است، زیرا بیشتر افراد می دانند اطلاعات شخصی آن ها قادر به تغییر سیاست نیست. به عبارت دیگر حتی اگر شما دانش سیاسی خود را افزایش دهید، باز هم قادر به تغییر سیاست های عمومی نخواهید بود. به همین دلیل کسی به خود زحمت نمیدهد که بر نادانی سیاسی اش غلبه کند. برای اثبات این موضوع مثلا به این فکر کنید که آیا نماینده شهر خود در مجلس را میشناسید و اینکه آیا میدانید رای او در مورد قوانین اخیرا مطرح شده چه بوده است. این همان مشکل نادانی سیاسی است.
دلیل دوم وجود سیاست های بد، بی خردی است.
در موضوع بی خردی سیاسی باید توجه کنیم که خردمند بودن هزینه بر است. اگر خردمند باشید دیگر قادر نخواهید بود به هرچه دوست دارید معتقد باشید. اگر عاقل باشید یعنی دستگاه اعتقادی شما همیشه در معرض ریسک است که با ورود اطلاعات جدید غلط از آب دربیاید که از نظر احساسی ناراحت کننده است. بعلاوه خردمند بودن نیازمند تلاش بسیار برای غلبه بر تعصبات شخصی است. اما درحالیکه رای هر شخص به تنهایی قادر به تغییر سیاست نیست، افراد انگیزه کافی برای چنین تلاشی ندارند. به این دلایل است که بیشتر مردم از نظر سیاسی منطقی نخواهند بود.
📖ترجمه: مسعود علیمحمدی
@media_managment
BY ایده های رسانه، تولید محتوا و تبلیغات
Share with your friend now:
tgoop.com/media_managment/3029