Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
61 - Telegram Web
Telegram Web
در باب تفاوت Ethics و Morality

گفتگو با مردم درباره اخلاق
نویسنده: روژه‌پل درووا
نشر ققنوس

#Cropped
هنگامی که بیمار تصمیمی درباره سلامت یا بیماری‌اش می‌گیرد، به چه جنبه‌هایی می‌اندیشد؟ و حال اگر پزشک، پدرسالارانه (و با هدف خیررسانی به او) به جایش تصمیم بگیرد، آیا می‌تواند ملاحظه تمام جنبه‌های نیک‌زیستی بیمار را کند؟

#Cropped
عکس بالا و متنِ پایین از فصل ۶م کتاب "مبانی اخلاق زیست‌پزشکی" رابرت ویچ- نسخه ۲۰۱۹ تحت سرفصل "منافع پزشکی دربرابر سایر منافع شخصی بیمار" است:

[در یک رابطه درمانی] آیا هدف واقعاً بهبود نیک‌زیستی¹ کلی بیمار است؟ یا هدف فقط بهبود نیک‌زیستی پزشکی بیمار است؟ در هر دو صورت، مسئله‌ای عمده برای پزشک وجود دارد. اگر هدف نیک‌زیستی کلی باشد، نمی‌توان از هیچ پزشکی انتظار داشت که بتواند در تمامی جنبه‌های نیک زندگی مهارت داشته باشد. نیک‌زیستی کلی، تمامی جنبه‌های زندگی یک شخص را مانند تحصیلات، مذهب، روابط اجتماعی، زیبایی‌شناسی، تفریحات و اهداف حرفه‌ای دربرمی‌گیرد.

~~~~~~~~~~~~~~

پدرسالاری²، مجموعه فعالیت‌هایی است، که برای فردی دیگر بدون رضایت او انجام می‌شود؛ آن را می‌توان امتناع از پذیرش تصمیم‌گیری‌ها، خواسته‌ها یا فعالیت‌های یک فرد، فقط و فقط به منظور خیررسانی به آن فرد تعریف نمود.
آن نوعی از خیررسانی که در سوگندنامه بقراط³ آمده، خیررسانیِ پدرسالارانه است.

¹ Wellbeing
² Paternalism
³ Hippocratic Oath

#Cropped #Paternalism
"[T]he point of philosophy is to start with something so simple as not to seem worth stating, and to end with something so paradoxical that no one will believe it."

- Bertrand Russell,
The Philosophy of Logical Atomism
امروز با مفهوم جدیدی به نام Planetary Health آشنا شدم و این مقاله (+) دیدگاهم نسبت به ابعاد سلامت و اقدامات ما برای حفظش را گسترده‌تر کرد.

• ما همواره از دو رویکرد «Biological» و «BioPsychoSocial» به بیماری/نیک‌زیستی صحبت می‌کنیم، اما از این نکته غافل می‌شویم که تمام این رویکردها در اکنون‌اند و صحبتی از آینده نمی‌کنیم؛ اینکه هر تصمیم و اقدام امروزِ ما در حوزۀ health -حتی اگر تنها جنبۀ زیست‌شناختی‌ را در نظر نگیرد و چندبُعدی باشد- در سال‌های آتی چه تاثیری بر انسان‌ها و کرۀ زمین خواهد داشت و تا چه میزان با معیارهای توسعۀ پایدار (Sustainable) هم‌راستایند.

• مقالۀ بالا با این بیان مسئله شروع می‌کند که «این اجماع نظر قوی در جوامع علمی وجود دارد که کُرۀ زمینِ ما و توانش برای حفظ حیات انسانی در خطری قریب‌الوقوع است» چرا که تصمیمات سیاسی و زیست‌محیطی در گذشته پیامدهایی ناخواسته برایمان داشته‌اند.
و سه عامل تحلیل/تخریب سلامت و محیط زیست را نام می‌برد: مصرف منابع، ازدیاد جمعیت، تکنولوژی.

• اقدام برای رفع این موضوع، نیازمند تبادلات میان‌رشته‌ایست؛ در ادامه مقاله ارتباط Planetary Health و علوم انسانی سلامت می‌پردازد که شاید بعدتر خلاصه‌ای از مطالبش را همینجا قرار دادم.

• در کل، مقاله‌ای با جملات و مفاهیم -احتمالاً- بدیع و جالب بود.

#Planetary_Health
در باب ۴ مرحله تکامل آموزش اخلاق زیستی در کوریکولوم‌های آموزش پزشکی

A four-stage framework describing the action plan for progressive changes in the curriculum development, specific to bioethics curriculum in medical education over time...

- In Stage 1, there is no bioethics course in the institution.

- In Stage 2, bioethics is taught from a philosophy course with a limited clinical perspective, emphasising on theories and knowledge acquisition. The capacity in supporting teaching is little and didactic lecture is the primary teaching delivery.

- In Stage 3, bioethics is taught as an independent course, covering ethical issues arise from clinical practice, communication skills, and empathy. In addition to didactic teaching, other teaching methods, including small-group discussion and research project, are adopted to encourage intellectual exchange.

- In Stage 4, the bioethics curriculum is taught by a multidisciplinary faculty team, including physicians, philosophers, and attorneys. The framework is a good indicator, particularly for developing countries, in determining the current status of bioethics education at medical schools.

- Medical ethics education in China: Lessons from three schools. Education for Health 30 (1): 35
-By Sherer et al (2017)

#Bioethics_Education
از ابتدای پاندمی اخیر، صاحبنظران استفاده از واژگان "نظامی" نظیر "جنگ با کووید-19"، "شکست دادن ویروس" و ... را موجب پیدایش مشکلاتی در جریان ارائۀ خدمات سلامت می‌دانستند.
ملاحظات زیادی نیز درباره "قهرمان" خواندن ارائه‌دهندگان خدمات مراقبت سلامت مطرح شد. متن کوتاه زیر یکی از همین دغدغه‌ها را بیان می‌کند.

The President of France, Emmanuel Macron, called healthcare workers “the heroes with a white coat”. It may be dangerous for healthcare workers to fall into this trap.
Altruism has long since been recognized as a core value of this profession. Moreover, a hero must keep silence about his feelings, a factor which is known to favor burnout.

-Ethical dilemmas due to the Covid-19 pandemic. Ann. Intensive Care
- By Robert, R., Kentish-Barnes, N., Boyer, A. et al.

#Pandemic
از مسائلی که متخصصین اخلاق زیستی و متخصصین بالینی همواره بر سرش منازعه دارند، موازنۀ بین تخصص بالینی و اخلاقی در هر دو طرف است.
متخصصین بالینی به اندازۀ کافی تخصص اخلاقی ندارند (و بعضی حتی نیازی به داشتنش حس نمی‌کنند)
و متخصصین اخلاقی (به‌ویژه در کشورهای غربی که از رشته‌های علوم انسانی وارد اخلاق زیستی می‌شوند) پایۀ علوم تجربی کافی برای فهم موضوعات بالینی ندارند.

تعبیر جالبی در وصف فقدان تخصص بالینی در اخلاق‌دان‌ها که اخیراً در یکی از مقالات دیدم:
" ... most professional medical ethicists could not distinguish their ‘‘gluteus maximus from their lateral epicondyle’’ ...

و
البته در ادامه همان متخصص اخلاق هنگامی که در راند آموزشی حاضر می‌شود و در میان کلمات عجیب‌وغریب و اعداد و ارقام کراتینین و GFR بیمار گم می‌شود، تشبیه جالبی را میان پزشکان و شعبده‌بازان برقرار می‌کند:
Magicians, like doctors, are well aware that language can disguise reality, distracting the mind from the disappointing truth ahead, be it a palmed card or a grim prognosis.

- Doing Clinical Ethics: A Hands-on Guide for Clinicians and Others (2012); Daniel K. Sokol

#Ethics_Expertise
تفاوتی که میان اخلاق پزشکی قدیم و جدید وجود دارد؛ از کتاب Medical Ethics نوشتۀ رابرت ویچ (1997)

We need to understand a change that took place in the subject of medical ethics roughly between 1965 and 1970. At the risk of greatly oversimplifying a complex history, I will characterize an "old" medical ethics and a "new" medical ethics. The old medical ethics had the following features:

1. Ethics was generally thought of as a list of do's and don'ts for the physician.
2. Ethics was based on professional authority. Physicians would determine their own ethics. Nonphysicians did not know medicine and therefore could have nothing useful to say about medical ethics (Veatch 1979).
3. The primary ethical principle was benefit to the patient. So long as he was serving the patient's welfare, the physician could be justified in deceiving, coercing, and doing other things to the patient that would be impermissible in other human relationships.

This account is, again, historically oversimplified; but it highlights the features of the new medical ethics below:

1. Ethics is thought of not merely as a list of rights and duties, but also as the study of the underlying reasons for those rights and duties.
2. People trained in moral reasoning, such as philosophers and theologians, can contribute to the subject. Physicians must be ready to give reasons for their ethical views that nonphysicians would find rational and reasonable. Medical ethics is no longer a privileged, in-house medical matter.
3. Patient benefit is only one moral principle among many. Of special importance is the principle of autonomy, often thought of as the right of self-determination.

By Robert Veatch
Medical Ethics (1997)
شماره جدید اکتبر ۲۰۲۱ ژورنال اخلاق انجمن پزشکی آمریکا با موضوع جراحی تسکینی با این کلمات آغاز می‌شود:
Palliative care is not just for dying patients. In fact, dying patients are living patients, and all patients deserve palliation. 
Medicine is a science of #uncertainty and an art of probability.

-William Osler
There are several sources of uncertainty in medical practice:
technical (due to insufficiency of adequate data),
personal (due to characteristics of the physician–patient relationship), and
conceptual (due to the application of general criteria to specific situations).

The #uncertainty that exists in daily clinical care cannot be eliminated through advances in technology and increase of information because first, the practice of medicine always has a subjective dimension, and second, the particular has priority over the general.

- ten Have, H., Gordijn, B. Gentle medicine. Med Health Care and Philos (2021)
ریچارد اسمیت باور دارد که ژورنال‌های علمی پزشکی (و شاید برخی دیگر از منابع علمیِ مبتنی بر پژوهش‌‌وشواهد)، نقشِ شاخۀ مارکتینگ و بازاریابی شرکت‌های دارویی را بازی می‌کنند؛
به عنوان مثالی برای این موضوع، در سال 2018 آشکار شد که برخی از نویسندگان ویراست بیستم رفرنس طب داخلی هاریسون، به علت دریافت مبالغی از شرکت‌های دارویی و تجهیزات پزشکی، دچار تعارض منافع بوده‌اند و این موضوع را برای خوانندگان آشکار نساخته‌اند. (+)

Medical journals are an extension of the marketing arm of pharmaceutical companies.
- Richard Smith

Most medical studies are sponsored by pharmaceutical industries so that enormous financial incentives tend to favour positive results.
Many studies show the link between the source of funding and the results of research.
A 2015 report from the Institute of Medicine (now the National Academy of Medicine) defined diagnostic error as
“the failure to (a) establish an accurate and timely explanation of the patient’s health problem(s) or (b) communicate that explanation to the patient.”

نکته جالب این‌جاست که حتی کم‌کاری در منتقل کردنِ تشخیص‌ها به بیمار هم نوعی از خطای تشخیصی به حساب می‌آید.
جمله‌ای جالب -و البته بسیار قابل‌نقد- که در کتاب Pediatric Bioethics مطالعه کردم و در باب اهمیت و تاثیر نوشته‌جات بقراط بر اخلاق پزشکی است:

The history of medical ethics is but a footnote to the Hippocratic corpus...

#Cropped
نشریه NewYorker در سال ۲۰۲۱ مصاحبه‌ای بلندبالا با پیتر سینگر داشته است و با او درباره ابعاد مختلفی از نظریات فلسفی‌اش صحبت کرده است. (+)
در پایان، مصاحبه‌گر پرسش جالبی را با سینگر مطرح می‌کند؛ مادرِ پیتر سینگر مبتلا به دمانس بوده و خانواده‌اش هزینه زیادی را برای مراقبت از او پرداخت می‌کنند؛ هزینه‌ای که به باور مصاحبه‌گر مغایر با فلسفه پیامدگرای سینگر بوده و او می‌توانسته این مبلغ را برای مقاصد مفیدتری خرج کند.
در ادامه این پرسش و پاسخ را می‌خوانید:

Q: In 1999, when you were profiled in The New Yorker, your mother was living with dementia, and you talked to Michael Specter about the money you were spending on her care. And the story suggested that there might be some disconnect between your philosophical convictions and the decisions you had to make in your own life. Is that a fair way of describing what was going on at the time?

A: You know, I’ve often said that I don’t consider that I’m doing everything that I should do. I don’t fully live up to the really high standard that you can see in “Famine, Affluence, and Morality,” where I suggest that the only real stopping place is when, if you gave any more, you’d be harming yourself as much as you’d be benefiting the person. That’s an incredibly demanding line, and I’ve never claimed to live up to it. I spend money on myself and my family. The money that my sister and I spent on my mother, and keeping her comfortable, at that level—there could have been better things you could have done with that. But, as I say, that’s true of many of the things that I spend money on.
چه‌دانم‌های بسیار است، لیکن من نمی‌دانم


این نوشته پر از "شاید" است و "ندانستن"، دلیلش هم "سکوت" اعضای جامعه اخلاق زیستی در کشورم در جریانات کنونی است.
ممکن است ارزش تحلیلی این نوشته بالا نباشد، اما به عنوان علاقه‌مند و فعال حوزه اخلاق زیستی، جنبه روایی و تاریخ‌مند سکوتِ جمعیِ اخلاق‌دانان در تب‌وتاب این‌روزها من را به نوشتنش مجاب کرد.

با احترام به تلاش‌های برخی از اساتید اخلاق پزشکی کشورمان (که افتخار شاگردی‌شان را داشته‌ام و همین فهم اندکِ امروزی از واژه‌های اتونومی و عدالت و ... در سلامت را هم مدیون ایشانیم) اما عجیب است که در جنبش دادخواهیِ این روزها، رخدادهای غریبی در حوزه سلامت کشور (استفاده از آمبولانس برای سرکوب، استفاده از علوم پزشکی برای انگ‌زنی و سرکوب اجتماعی، تبعیض در درمان داد‌خواهان، نقض اطلاعات محرمانه بیماران) اتفاق افتاده است و خروجیِ رسانه‌ایِ اخلاق‌دانانِ حوزه پزشکی، چیزی جز سکوت مطلق نبوده است.

نمی‌دانم؛ شاید نقش‌های چندگانه‌ یک اخلاق‌دان زیستی در کشورمان روشن نیست یا اینکه روشن است و مصلحت‌اندیشی و محافظه‌کاری اساتید و محققین اخلاق زیستی را از عمل بازداشته است؟
اخلاق‌دانان زیستی به علت ۱) تخصص حرفه‌ای در مسائل هنجاری، فلسفی و اخلاقی و ۲) جایگاه و اقتدار اجتماعی موثرشان در دانشگاه و وزارت‌خانه باید به عنوان یک مسئولیت اجتماعی در مسائل پیش‌رو موضع‌گیری کنند.
جکی اسکالی (۲۰۱۹) به‌خوبی سه جایگاه Scholar Advocate و Activist را برای یک اخلاق‌دان زیستی روشن می‌کند و معتقد است که او اصولاً نمی‌تواند صرفاً یک محقق و مولف مقاله باقی بماند و به محض اینکه در ذهنش درباره یک مسئله، داوریِ هنجاری انجام بدهد، اولین گام کنشگری اجتماعی را برداشته است. هر چند او می‌تواند فراتر برود و در حمایت از دیدگاهش مبانی نظری خود را تالیف و منتشر کند و یا حتی خود به‌صورت عملی دست به اعتراض بزند. (+)

نمی‌دانم؛ شاید اساتید بزرگوارمان همچنان در وجود یا عدم وجود دانش و حرفه مستقلی به نام تخصص اخلاقی یا Moral Expertise مشکوک‌اند و نمی‌دانند که آیا می‌توانند علاوه بر خود، برای دیگری نیز دستور اخلاقی صادر کنند؟ و می‌توانند به برخی از اصول مشترک و جهان‌شمول اخلاقی دست یابند که به واسطه آن مشارکت معناداری در تصمیم‌سازی‌های عمومی داشته باشند؟
همان شک و منازعه‌ای که سال‌ها در میان پزشکان و اخلاق‌دانان اختلاف انداخته و آن‌ها به بهانه‌های گوناگون در تصمیم‌سازی‌های بالینی و سیاستی به حاشیه رانده شده‌اند.

نمی‌دانم؛ شاید این سکوت، امتداد همان سکوتی است که در ماجراهای واکسن کرونا نیز رخ داد. شاید Divided Loyalties یا وفاداری‌های مُتِشَتِّت ایشان را به سکوت میل داده است. اساتید این روزها باید به دو جبهه وفادار بمانند؛ وظایفشان در قبال مسئولین بالادستی و سیستم حاکم از یک طرف، و مسئولیت‌های اجتماعی‌شان در بازگویی حق و آموزش و توسعه آن از سوی دیگر، یک دوراهی اخلاقی دشوار را می‌سازد که انتخاب هر مسیر هزینه‌های گزافی برایشان در پی خواهد داشت.


"نمی‌دانم"های من بیش از این‌هاست و احتمالاً با خیلی‌های دیگر مشترک.
و این سکوتِ ناامید‌کننده‌ اخلاق‌دانانِ ایرانی، موجب می‌شود تا تلقی‌های نادرست پیشین از جامعه اخلاق پزشکی (که همواره از آن گریزان بوده‌اند) دوباره در جامعه پررنگ شود و جایگاه اصیل و بالقوه موثر این حرفه در حد "پلیس‌های بیمارستان"، "میانجی‌گرِ منازعات" و "ضابطین منشورها و کدهای اخلاقی" تقلیل پیدا کند و همچنین این موضع شکاکانه‌ A.J. Ayer را به ذهن بیاورد که شاید "برای یافتن راهنمایی اخلاقی نباید به دنبال فلاسفه رفت".

مهران باس‌خواه،
پزشک و مترجم اخلاق زیستی
۲۴ مهر ۱۴۰۱
2025/06/15 05:43:51
Back to Top
HTML Embed Code: