tgoop.com/matlabtips/1680
Create:
Last Update:
Last Update:
🔵یک جهان از دل زمان (زُروان)🔵
همه ایدههای بزرگ داستانی برای منشأ خود دارند! آنها با پاسخ دادن به چند پرسش بنیادی آغاز میشوند. در سراسر جهان، این داستانهای پیدایش متفاوت هستند. برای مثال، در باورهای کهن هندی، جهان بر پشت یک فیل استوار است. در میان این روایتهای باستانی، کیهانشناسی زرتشتی بهطور ویژهای قابل توجه است. این روایت با زمان (زرون، زروان، و زمان در فارسی باستان) آغاز میشود، پدری که نظم و آشوب را در نبردی ابدی در برابر یکدیگر قرار میدهد. این روایت چنین میگوید:
در آغاز، خدای بزرگ زروان (ایزد) بهتنهایی وجود داشت. او که آرزوی فرزندانی را داشت که "آسمان و دوزخ و هرآنچه در میان آنهاست" را خلق کنند، هزار سال قربانی کرد. در پایان این دوران، زروان دچار تردید شد و در لحظهای از این تردید، اهورامزدا و اهریمن پدید آمدند: اهورامزدا از برای قربانی و اهریمن از برای تردید. هنگامی که زروان دریافت که دو فرزند دوقلو متولد خواهند شد، تصمیم گرفت که نخستین فرزند سلطه بر آفرینش را به دست آورد. اهورامزدا این تصمیم زروان را دریافت و آن را به برادر خود ابلاغ کرد. اهریمن که از این تصمیم آگاه شد، پیش از اهورامزدا رحم را درید و زودتر پا به جهان گذاشت. زروان که عهد خود را به یاد آورد، سلطنت را به اهریمن سپرد، اما آن را به دورهای ۹۰۰۰ ساله محدود کرد؛ پس از آن، اهورامزدا برای همیشه فرمانروایی خواهد کرد.
بدون وجود اهریمن (آشوب)، هیچ شری که نیازمند آن باشد ما بر آن غلبه کنیم وجود نداشت، و در نتیجه هیچ بستری برای انتخاب اخلاقی و رشد مهیا نمیشد. وجود اهریمن همچنین به مفهوم نظم کیهانی (اشه) گره خورده است. نبرد میان اهورامزدا و اهریمن در نهایت به بازگرداندن و حفظ این نظم منجر میشود. تلاشهای اهریمن برای برهم زدن اشه یا نظم، اعمال انسانهایی که برای حفظ آن میکوشند را معنادارتر میکند.
این تصور به صورتی بنیادی نشان می دهد که بر خلاف بسیاری از ادیان که نظم را برهانی از یک خدا می دانند در این جا نظم ناشی از بی نظمی است! بستری که باعث می شود ما نظم را ببینیم! در امر اخلاقی هم پیام زرتشت بازگشت به وجدان و توجه به کردار نیک پندار نیک و گفتار نیک است. نظم یا خیر در تقابل با بی نظمی و نابودی هستند و این چیزی است که اینجا بر آن تاکیید شده است. زمان مادر خیر و شر و تصمیم گیرنده ی نهایی این پیکار است:
اما داوری آن سوی در نشسته است، بیردای شومِ قاضیان.
ذاتش درایت و انصاف
هیأتش زمان.
(شاملو)
الهامبخش است که بدانیم علم مدرن نیز، هرچند از روشی کاملاً متفاوت، به درکی بنیادین مشابه دست مییابد. در بخش بعدی، تمرکز ما بر روی ریاضیات توصیفکننده این تعامل پیچیده میان نظم و آشوب خواهد بود. با بررسی این اصول ریاضی، فرآیندهایی را کشف خواهیم کرد که دنیای همواره در تغییر ما را هدایت میکنند، دنیایی که در آن نظم و آشوب همزیستی دارند و واقعیت را شکل میدهند. علم جدید نشان می دهد که چگونه پیچیدگی و نظم از دل بی نظمی ایجاد شده و در خلاف جهت آن حرکت می کند! در این صورت انسان امروزی نیازمند آشتی دادن باورهای جهان شمولش در مورد هستی با علم جدید ندارد چون تناقصی بین آنها وجود ندارد!
یک جهان «شدن» (becoming)
اما جهانی که با زمان آغاز شده باشد چگونه خواهد بود؟ چنین جهانی یک «شدن» یا «فرآیندی» است که «واقعیت» را می سازد. در ابتداییترین شکل خود، این فرآیند میتواند به سادگی تولید دنبالهای از ۰ها و ۱ها در یک ماشین حالت باشد. اکنون پرسش این است که چگونه یک فرآیند ساده، مانند تولید تصادفی دنبالهای از ۰ها و ۱ها، میتواند به پیدایش «آشوب» (اهریمن) و «نظم» (اهورامزدا) منجر شود.
(ادامه دارد)
BY MatlabTips
Share with your friend now:
tgoop.com/matlabtips/1680