tgoop.com/masaf/151769
Last Update:
⭕️ لزوم بازنگری اساسی در سیاستهای بهرهبرداری از مراتع؛ مدیران دولتی به جای ممنوعیتهای منسوخ، دانش بهروز جهانی را سرلوحه قراردهند!
#یادداشت
🔹موضوع مدیریت مراتع در ایران همواره یکی از چالشهای اصلی میان دولت، سازمان منابع طبیعی و جوامع محلی بوده است. در دهههای اخیر سیاست اصلی دولت برای حفاظت از مراتع، «قرق مطلق» و محدودسازی شدید چرای دامها بوده است. استدلال رسمی این است که چرای بیرویه عامل اصلی تخریب و بیابانزایی است، بنابراین راهحل، جلوگیری کامل از ورود دامها تلقی میشود. اما تجربههای جهانی و همچنین سنتهای تاریخی ایران نشان میدهد که این سیاست یکجانبه نهتنها پایدار نیست، بلکه میتواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد.
🔹یکی از مهمترین تجربیات جهانی در این زمینه، نظریه و اقدامات آلن سیوری (Allan Savory)، بومشناس اهل زیمبابوه است. سیوری پس از سالها مشاهده در آفریقا دریافت که سیاستهای مرسوم حذف دام و قرق مراتع نهتنها به بهبود وضعیت گیاهی منجر نشده، بلکه باعث تسریع بیابانزایی و نابودی خاک شده است. او نتیجه گرفت که در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، گیاهان برای باززایی نیازمند تعامل با دامهای علفخوار هستند؛ درست همانطور که در گذشته گلههای بزرگ وحشی در آفریقا با چرای متراکم و جابهجایی مداوم باعث تجدید پوشش گیاهی میشدند.
🔹سیوری بر همین اساس نظریه چرای جامع برنامهریزیشده (Holistic Planned Grazing) را ارائه کرد. این مدل بهجای حذف دام، بر استفاده از آنها بهعنوان ابزاری برای احیای مراتع تأکید دارد. در این روش، چرا بهصورت کوتاهمدت، متراکم و متناوب انجام میشود و پس از آن مرتع دوره استراحت کافی دارد. دامها علاوه بر تغذیه، با کوبیدن خاک، پراکنش بذر و کوددهی طبیعی به فرآیند بازسازی مرتع کمک میکنند. نتایج میدانی نشان داده که این مدل میتواند پوشش گیاهی را افزایش دهد، فرسایش خاک را کاهش دهد، ذخیره کربن خاک را تقویت کند و حتی بهرهوری دامداری را بالا ببرد.
🔹البته نظریه سیوری همواره با نقدهایی مواجه بوده است. برخی پژوهشگران غربی معتقدند شواهد علمی کافی برای اثبات کارآمدی این روش در همه اکوسیستمها وجود ندارد و نتایج برخی پروژهها اغراقآمیز گزارش شده است. با این حال، تجربههای عملی در آفریقا، آمریکا، استرالیا و آمریکای لاتین نشان دادهاند که چرای مدیریتشده میتواند از قرق مطلق کارآمدتر باشد، بهویژه در مناطق خشک.
🔹ایران از این منظر وضعیتی خاص دارد. کشور ما دارای یکی از قدیمیترین نظامهای چرای تناوبی در جهان است: ییلاق–قشلاق عشایر. این شیوه سنتی در واقع همان "چرای برنامهریزیشده" بوده است؛ دامها در فصول گرم به ارتفاعات منتقل میشدند و مراتع دشت برای استراحت رها میگردید. همچنین در بسیاری از مناطق، عرفهای محلی مانند "قرقبانی" یا "حق نسق" وجود داشت که بهرهبرداری را بهصورت عادلانه و پایدار تنظیم میکرد. این تجربیات تاریخی شباهت زیادی به نظریه آلن سیوری دارد و نشان میدهد که فرهنگ بومی ایران ظرفیت بالایی برای اجرای چنین مدلهایی دارد.
🔹با این حال، سیاستهای کنونی منابع طبیعی عمدتاً بر قرق مطلق و محدودیتهای سختگیرانه متمرکز است. این رویکرد ضمن ایجاد تعارض شدید با دامداران و عشایر، انگیزه حفاظت را از جوامع محلی میگیرد و آنان را از "ذینفع" به "متهم" تبدیل میکند. در بسیاری از موارد، قرق طولانی نهتنها مراتع را احیا نکرده بلکه با انباشت علف خشک، زمینه آتشسوزیهای گستردهتری را فراهم آورده است.
🔹راهکار مناسب برای ایران، تغییر جهت از مدیریت انحصاری و قرق مطلق به سمت چرای مشارکتی و علمی است. میتوان از تجربه آلن سیوری الهام گرفت و طرحهای آزمایشی چرای برنامهریزیشده را در همکاری با تعاونیهای عشایری و مرتعداران محلی اجرا کرد. استفاده از فناوریهای نوین مانند GIS و سنجشازدور میتواند ظرفیت چرای مراتع را بهطور دقیق تعیین کند و زمانبندی ورود و خروج دامها را مدیریت نماید. همچنین احیای سنتهای بومی مانند ییلاق–قشلاق میتواند پلی میان دانش بومی و دانش مدرن ایجاد کند.
در نهایت، تجربه آلن سیوری یک پیام کلیدی دارد: دام نه دشمن مراتع، بلکه بخشی از چرخه حیات آنهاست. در ایران نیز تا زمانی که سیاستها بر پایه مشارکت، اعتماد و استفاده از دانش محلی بازطراحی نشوند، قرق مطلق به جای احیا، تخریب اجتماعی و زیستمحیطی به همراه خواهد داشت.#ورود_دام_به_مرتع
#بیابان_زدایی
📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف
🆔 @masaf_foods
BY Masaf | مؤسسه مصاف
Share with your friend now:
tgoop.com/masaf/151769