tgoop.com/marzockacademy/21378
Last Update:
با خود اندیشیدم که نقطهنظر کدام یک از فیلسوفان در باب هوش مصنوعی برایم جذاب و محل تأمل است؛ آیا نیک بوستروم، یا دیوید چالمرز.....؟ اما وقتی به بررسی اندیشههای یووال نوح هراری پرداختم، دریافتم که دیدگاههای او برایم جالبتر و زمینهساز تعمق عمیق است. شاید بهتر باشد از دریچه نگاه او وارد این بحث شوم.
هراری در کتاب هومو دئوس و همچنین ۲۱ درس برای قرن ۲۱ بارها به این ایده اشاره میکنه که قدرت سوژگی در حال جابهجاییه: بشر مدرن که روزی خود را مرکز جهان و
فاعل تاریخ میدانست، کمکم جایگاهش را به الگوریتمها و هوش مصنوعی واگذار میکند. در واقع، آنچه تو وارونگی نامیدی، نزد هراری هم مطرح است، انتقال مرکز تصمیمگیری از انسان به دادهها.
در گذشته، طبیعت بر انسان حکم میراند، قحطی، بیماری و بلایای طبیعی سرنوشت او را تعیین میکردند.
در دوران مدرن، بشر با علم و تکنولوژی بر طبیعت غلبه کرد و برای مدتی کوتاه فاعل تاریخ شد.
اما در عصر هوش مصنوعی و بیگدیتا، دوباره انسان در حال ابژه شدن است، با این تفاوت که اینبار «الگوریتمها» و «دادهها» جای طبیعت را گرفتهاند.
هراری اصطلاح دیتائیسم رو مطرح میکنه؛ ایدئولوژیای که میگوید همه چیز ـ از بدن و ذهن گرفته تا جوامع و فرهنگ ،چیزی جز جریان داده نیست. در این نگاه، انسان دیگر منبع مشروعیت یا معنا نیست؛ بلکه ارزشمند بودن هر چیز بسته به اینه که چهقدر در تولید و پردازش داده نقش دارد.
سوژگی (Subjectivity) از انسان جدا میشود و به تکنولوژی و هوش مصنوعی منتقل میگردد.
انسان که خود را تا دیروز سوژهی آزاد میپنداشت، حالا به ابژهای دادهمحور تبدیل میشود؛ چیزی شبیه سنسور در شبکهای عظیم از پردازش اطلاعات.
این تصویر در نگاه هراری، نه صرفاً یک پیشبینی تکنیکی، بلکه یک هشدار وجودی است: اگر مراقب نباشیم، آزادی و عاملیت انسانی قربانی کارآمدی تکنولوژیک خواهد شد.
پس پرسش این است ،
آیا ما میخواهیم همچنان سوژه تاریخ بمانیم، یا داوطلبانه سوژگی را به الگوریتمها بسپاریم؟
Javer
https://www.tgoop.com/marzockacademy
BY آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

Share with your friend now:
tgoop.com/marzockacademy/21378