tgoop.com/marzockacademy/21338
Last Update:
امروز مطلب در خصوصی پارادوکس کشتی تسئوس مطالعه می کردم با خودم فکر کرد این موضوع تنها پرسشی دربارهی هویت یک شیء مادی نیست، بلکه در لایهای عمیقتر میتواند استعارهای از سرنوشت گفتمانها در گذر تاریخ تلقی شود. همانگونه که تختههای کشتی به تدریج جایگزین میشوند و این پرسش پدید میآید که آیا کشتی همچنان همان کشتی سابق است یا نه، گفتمانهای اجتماعی و سیاسی نیز به طور پیوسته اجزای خود را از دست میدهند و عناصر تازهای را جذب میکنند.
اگر گفتمان را به مثابه کشتیای در دریای تاریخ در نظر آوریم، هر نسل با پرسش تداوم یا گسست مواجه میشود. آیا گفتمان مدرنیتۀ قرن بیستم همان مدرنیتۀ روشنگری قرن هجدهم است، یا چیزی کاملاً نو که تنها در ظاهر نامی مشابه را حفظ کرده است؟ در اینجا همان پرسش تسئوسی رخ میدهد: آیا استمرار نام و صورت کلی برای حفظ هویت کافی است، یا باید بر مادهی تاریخی و عناصر بنیادین آن نیز تأکید کرد؟
افزون بر این، همانگونه که میتوان با جمعآوری تختههای کهنه کشتیای دیگر ساخت، در عرصهی اندیشه نیز میتوان با بازسازی متون و مفاهیم فراموششده، بدیلی برای گفتمان مسلط پدید آورد. این بدیل، از لحاظ تبارشناختی اصیلتر به نظر میرسد، اما در صحنۀ اجتماعی شاید قدرت و کارکرد خود را از دست داده باشد. بدین ترتیب دو کشتی گفتمانی در برابر ما قرار میگیرند: یکی گفتمان رسمی که در طول زمان با اجزای جدید بازتولید شده، و دیگری گفتمان بازسازیشدهای که مدعی اصالت تاریخی است.
این دوگانگی نشان میدهد که هویت گفتمانها نه در ثبات محض، بلکه در میدان کشمکش میان تداوم و گسست تعریف میشود. درست همانگونه که کشتی تسئوس را تنها با نگاه به کارکرد آن در سفرهای دریایی میتوان شناسایی کرد، گفتمانها نیز از خلال کارکرد اجتماعیشان در سامان دادن به معنا و قدرت شناسایی میشوند. پرسش اصلی نه این است که گفتمان همان است یا نه، بلکه این است که «کدام نسخه از گفتمان توانسته است سوژهها را در افق تاریخی خود به حرکت درآورد.
Javer
https://www.tgoop.com/marzockacademy
BY آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

Share with your friend now:
tgoop.com/marzockacademy/21338