MANAGEMENT_TECHNIQUE Telegram 6295
💢هوش مدیریتی

🖊️دکتر علی محمد مصدق راد

■هدف مدیریت افزایش بهره‌وری سازمان‌ها است. بنابراین، مدیران اصیل و حرفه‌ای باید بکار گرفته شوند تا بهره‌وری سازمان‌ها افزایش یابد. عملکرد مدیر به استعداد، شخصیت و توانایی او بستگی دارد. استعداد شامل هوش، دانش، مهارت و تجربه مدیریتی؛ شخصیت شامل عقایدها، ارزش‌ها، نگرش‌‎ها و رفتارهای مدیر؛ و توانایی شامل انگیزه و تلاش مدیر است.

□هوش مدیریتی Managerial quotient  "ظرفیت، توانایی، دانش، مهارت و تجربه مدیران برای تعریف و تحلیل مسایل سازمانی، توسعه ارتباطات موثر، شبکه‌سازی و تقویت قدرت سازمانی برای سازگاری بهتر با محیط پیرامون یا خلق محیطی مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی" است.

●مدیران با هوش مدیریتی بالاتر، در انجام وظایف مدیریتی مثل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، بودجه‌بندی و کنترل موفق‌تر هستند.

○هوش مدیریتی شامل مجموع هوش‌های عقلی، هیجانی، سیاسی، معنوی، فرهنگی و اخلاقی است. مدیران موفق باید توانایی استفاده ترکیبی از این هوش‌های مدیریتی را داشته باشند. 

■هوش عقلی Intelligent quotient، با حافظه و توانایی حل مسأله سر و کار دارد. هوش عقلی "ظرفیت و توانایی فرد در ارزشیابی و حل مسائل است و او را قادر می‌سازد تا فکر کند، مسائل را بفهمد و تحلیل کند". مدیر برای تصمیم‌گیری‌ها و حل مشکلات باید از هوش عقلی بالایی برخوردار باشد تا بتواند اطلاعات لازم را جمع‌آوری کند، علل ریشه‌ای مشکلات را شناسایی کرده و با استدلال منطقی، بهترین راهکار را انتخاب و برای آن برنامه بنویسد.

□هوش عقلی بالا به مدیر کمک می‌کند تا بهتر و سریعتر، دانش و مهارت‌های لازم را در زمینه‌ سازمان و مدیریت کسب کند. همچنین، هوش عقلی و دانش و مهارت الگو شناسی، درک ارتباط بین متغیرهای سازمانی، تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک به مدیر کمک می‌کند تا شناخت بهتری نسبت به مسایل سازمانی بدست آورد و راهکارهای مؤثرتری را سریعتر شناسایی کند. ضریب هوشی یک کارمند و یک مدیر پایه باید به ترتیب حداقل ۱۰۵ و ۱۱۰ باشد. مدیران ارشد باید به ضریب هوشی مدیران در زمان انتصاب آنها توجه داشته باشند و با بکارگیری مدیران با هوش، از حل درست مسایل درست سازمانی در صورت بروز اطمینان حاصل کنند.

●آسیب حل درست مسایل غلط سازمانی به مراتب بیشتر از آسیب حل غلط مسایل درست سازمانی است.

○سازمان‌ها علاوه‌بر مدیران باهوش، به مديران خوب و فرهمند نياز دارند که مهارت‌هاي انجام کار گروهي، توانايي انگيزش ديگران و قابليت سازگاري بالایی دارند.

■هوش هيجاني Emotional quotient، "توانايي شناخت احساسات شخصي (خودآگاهي) برای به‌كارگیری درست آنها (خود مدیریتی) و شناخت احساسات ديگران (آگاهي اجتماعي) به‌منظور ایجاد ارتباط مناسب با آنها (مهارت‌هاي اجتماعي) است". هوش هیجانی یا توانایی مدیر در شناخت احساسات خود و کارکنان و بر اساس آن مدیریت بهینه ارتباط با آنها منجر به تعامل بهتر با کارکنان و نفوذ بیشتر در آنها می‌شود. مدیران با هوش هیجانی بالا قادر به شناسایی، ارزیابی، پیش بینی و مدیریت احساسات دیگران بوده و در نتیجه، می‌توانند بهتر با آنها کار کنند و در آنها برای انجام کارها انگیزه ایجاد کنند. بنابراین، هوش هیجانی مدیران شامل دانش، مهارت‌ و توانایی شناخت، درک و استفاده مؤثر از احساسات کارکنان برای افزایش بهره‌وری سازمان است.

□هوش هیجانی بیشتر از هوش عقلی موجب موفقیت مدیران می‌شود. هوش هیجانی برای تعامل اثربخش تیم‌های کاری و بهره‌وری سازمان‌ها ضروری است و منجر به افزایش اثربخشی وظیفه رهبری در مدیران می‌شود. مدیران با هوش هیجانی بالا از سبک رهبری تحولگرا بیشتر استفاده می‎کنند. صداقت، قابل اعتماد بودن، انگیزش، همدلی، ارتباطات مؤثر و کار تیمی که از عناصر اصلی رهبری تحولگرا است، از ویژگی‌های مدیران با هوش هیجانی بالا هم است.

●مدیران با هوش هیجانی بالا، ارتباط مثبتی با کارکنان خود برقرار کرده، به نیازهای عاطفی آنها پاسخ داده، از احساسات و هیجان‌های خود برای انگیزش کارکنان استفاده نموده و آنها را در راستای دستیابی به اهداف سازمانی هدایت می‌کنند. چنین مدیرانی به کارکنان و مشتریان سازمان انرژی مثبت می‌دهند. هوش هیجانی منجر به کاهش استرس و فرسودگی شغلی، کاهش تعارض، افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد می‌شود. آموزش هوش هیجانی منجر به تقویت مهارت‌های ارتباطی بین مدیران و کارکنان و مشتریان می‌شود. آموزش و تمرین موجب تقویت ارزش‌هایی نظیر اعتماد به نفس، صداقت، انصاف، از خود گذشتگی، انتقادپذیری، حمایت، همکاری و شکیبایی مدیران شده که پیش نیاز هوش هیجانی بوده و نقش بسزایی در موفقیت وظیفه رهبری دارد.

@management_technique



tgoop.com/management_technique/6295
Create:
Last Update:

💢هوش مدیریتی

🖊️دکتر علی محمد مصدق راد

■هدف مدیریت افزایش بهره‌وری سازمان‌ها است. بنابراین، مدیران اصیل و حرفه‌ای باید بکار گرفته شوند تا بهره‌وری سازمان‌ها افزایش یابد. عملکرد مدیر به استعداد، شخصیت و توانایی او بستگی دارد. استعداد شامل هوش، دانش، مهارت و تجربه مدیریتی؛ شخصیت شامل عقایدها، ارزش‌ها، نگرش‌‎ها و رفتارهای مدیر؛ و توانایی شامل انگیزه و تلاش مدیر است.

□هوش مدیریتی Managerial quotient  "ظرفیت، توانایی، دانش، مهارت و تجربه مدیران برای تعریف و تحلیل مسایل سازمانی، توسعه ارتباطات موثر، شبکه‌سازی و تقویت قدرت سازمانی برای سازگاری بهتر با محیط پیرامون یا خلق محیطی مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی" است.

●مدیران با هوش مدیریتی بالاتر، در انجام وظایف مدیریتی مثل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، بودجه‌بندی و کنترل موفق‌تر هستند.

○هوش مدیریتی شامل مجموع هوش‌های عقلی، هیجانی، سیاسی، معنوی، فرهنگی و اخلاقی است. مدیران موفق باید توانایی استفاده ترکیبی از این هوش‌های مدیریتی را داشته باشند. 

■هوش عقلی Intelligent quotient، با حافظه و توانایی حل مسأله سر و کار دارد. هوش عقلی "ظرفیت و توانایی فرد در ارزشیابی و حل مسائل است و او را قادر می‌سازد تا فکر کند، مسائل را بفهمد و تحلیل کند". مدیر برای تصمیم‌گیری‌ها و حل مشکلات باید از هوش عقلی بالایی برخوردار باشد تا بتواند اطلاعات لازم را جمع‌آوری کند، علل ریشه‌ای مشکلات را شناسایی کرده و با استدلال منطقی، بهترین راهکار را انتخاب و برای آن برنامه بنویسد.

□هوش عقلی بالا به مدیر کمک می‌کند تا بهتر و سریعتر، دانش و مهارت‌های لازم را در زمینه‌ سازمان و مدیریت کسب کند. همچنین، هوش عقلی و دانش و مهارت الگو شناسی، درک ارتباط بین متغیرهای سازمانی، تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک به مدیر کمک می‌کند تا شناخت بهتری نسبت به مسایل سازمانی بدست آورد و راهکارهای مؤثرتری را سریعتر شناسایی کند. ضریب هوشی یک کارمند و یک مدیر پایه باید به ترتیب حداقل ۱۰۵ و ۱۱۰ باشد. مدیران ارشد باید به ضریب هوشی مدیران در زمان انتصاب آنها توجه داشته باشند و با بکارگیری مدیران با هوش، از حل درست مسایل درست سازمانی در صورت بروز اطمینان حاصل کنند.

●آسیب حل درست مسایل غلط سازمانی به مراتب بیشتر از آسیب حل غلط مسایل درست سازمانی است.

○سازمان‌ها علاوه‌بر مدیران باهوش، به مديران خوب و فرهمند نياز دارند که مهارت‌هاي انجام کار گروهي، توانايي انگيزش ديگران و قابليت سازگاري بالایی دارند.

■هوش هيجاني Emotional quotient، "توانايي شناخت احساسات شخصي (خودآگاهي) برای به‌كارگیری درست آنها (خود مدیریتی) و شناخت احساسات ديگران (آگاهي اجتماعي) به‌منظور ایجاد ارتباط مناسب با آنها (مهارت‌هاي اجتماعي) است". هوش هیجانی یا توانایی مدیر در شناخت احساسات خود و کارکنان و بر اساس آن مدیریت بهینه ارتباط با آنها منجر به تعامل بهتر با کارکنان و نفوذ بیشتر در آنها می‌شود. مدیران با هوش هیجانی بالا قادر به شناسایی، ارزیابی، پیش بینی و مدیریت احساسات دیگران بوده و در نتیجه، می‌توانند بهتر با آنها کار کنند و در آنها برای انجام کارها انگیزه ایجاد کنند. بنابراین، هوش هیجانی مدیران شامل دانش، مهارت‌ و توانایی شناخت، درک و استفاده مؤثر از احساسات کارکنان برای افزایش بهره‌وری سازمان است.

□هوش هیجانی بیشتر از هوش عقلی موجب موفقیت مدیران می‌شود. هوش هیجانی برای تعامل اثربخش تیم‌های کاری و بهره‌وری سازمان‌ها ضروری است و منجر به افزایش اثربخشی وظیفه رهبری در مدیران می‌شود. مدیران با هوش هیجانی بالا از سبک رهبری تحولگرا بیشتر استفاده می‎کنند. صداقت، قابل اعتماد بودن، انگیزش، همدلی، ارتباطات مؤثر و کار تیمی که از عناصر اصلی رهبری تحولگرا است، از ویژگی‌های مدیران با هوش هیجانی بالا هم است.

●مدیران با هوش هیجانی بالا، ارتباط مثبتی با کارکنان خود برقرار کرده، به نیازهای عاطفی آنها پاسخ داده، از احساسات و هیجان‌های خود برای انگیزش کارکنان استفاده نموده و آنها را در راستای دستیابی به اهداف سازمانی هدایت می‌کنند. چنین مدیرانی به کارکنان و مشتریان سازمان انرژی مثبت می‌دهند. هوش هیجانی منجر به کاهش استرس و فرسودگی شغلی، کاهش تعارض، افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد می‌شود. آموزش هوش هیجانی منجر به تقویت مهارت‌های ارتباطی بین مدیران و کارکنان و مشتریان می‌شود. آموزش و تمرین موجب تقویت ارزش‌هایی نظیر اعتماد به نفس، صداقت، انصاف، از خود گذشتگی، انتقادپذیری، حمایت، همکاری و شکیبایی مدیران شده که پیش نیاز هوش هیجانی بوده و نقش بسزایی در موفقیت وظیفه رهبری دارد.

@management_technique

BY تکنیک های مدیریت


Share with your friend now:
tgoop.com/management_technique/6295

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week. Click “Save” ; With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers.
from us


Telegram تکنیک های مدیریت
FROM American