من°

گاهی فقط یک پرسش کافی‌ست تا دری باز شود.
نه آن دری که ذهن بتواند بشناسد،
بلکه درِ نامرئی‌ای که از جایی عمیق‌تر از فکر سر باز می‌کند.
پرسشی که واقعی‌ست، خودش حامل پاسخ است؛
نه چون باید جوابی بیابد،
بلکه چون بیداری را آغاز می‌کند.

پاسخ‌ها همیشه هستند،
در هستی پنهان‌اند، منتظر لحظه‌ای که گوش شنوا شود.
اما ذهن عجول است، و هستی صبور.
و این دو، به زبان هم حرف نمی‌زنند.

گاهی پاسخ در لحظه‌ای می‌آید که فراموشش کرده‌ای…
می‌آید میان راه رفتن، شلوغی،
یا در آن برزخ خاموش میان خواب و بیداری
آنجا که ذهن هنوز بیدار نشده
و دل هنوز نخوابیده.

آنچه با آن به خواب می‌روی،
می‌تواند فردای تو را بنا کند.
و آنچه با آن از خواب برمی‌خیزی،
می‌تواند تو را از نو بیافریند.

اگر بدانی چگونه در آستانه‌ی نیمه‌هوشیاری بمانی،
آنجا که هنوز درهای عالم باز است
و هنوز آلوده‌ی گذشته‌ها نشده‌ای،
می‌توانی آفریننده شوی، نه ادامه‌...

www.tgoop.com/man_dar_man/13105

3.68K viewsJul 10 at 06:19

گاهی فقط یک پرسش کافی‌ست تا دری باز شود.
نه آن دری که ذهن بتواند بشناسد،
بلکه درِ نامرئی‌ای که از جایی عمیق‌تر از فکر سر باز می‌کند.
پرسشی که واقعی‌ست، خودش حامل پاسخ است؛
نه چون باید جوابی بیابد،
بلکه چون بیداری را آغاز می‌کند.

پاسخ‌ها همیشه هستند،
در هستی پنهان‌اند، منتظر لحظه‌ای که گوش شنوا شود.
اما ذهن عجول است، و هستی صبور.
و این دو، به زبان هم حرف نمی‌زنند.

گاهی پاسخ در لحظه‌ای می‌آید که فراموشش کرده‌ای…
می‌آید میان راه رفتن، شلوغی،
یا در آن برزخ خاموش میان خواب و بیداری
آنجا که ذهن هنوز بیدار نشده
و دل هنوز نخوابیده.

آنچه با آن به خواب می‌روی،
می‌تواند فردای تو را بنا کند.
و آنچه با آن از خواب برمی‌خیزی،
می‌تواند تو را از نو بیافریند.

اگر بدانی چگونه در آستانه‌ی نیمه‌هوشیاری بمانی،
آنجا که هنوز درهای عالم باز است
و هنوز آلوده‌ی گذشته‌ها نشده‌ای،
می‌توانی آفریننده شوی، نه ادامه‌...

BY من°