tgoop.com/learn_for_keeps/1974
Last Update:
🟣 alone / lonely / lonesome / lone / solitary
✅ alone : ( adverb ) ( adjective )
تنها ( بدون اینکه کسی پیشت باشه) ( بدون حس ناراحتی )
💢I like to live alone. ( adverb )
میخام تنها زندگی کنم.
💢I like to be alone. ( adjective )
میخام تنها باشم.
🔶 نکته : alone هیچگاه قبل از اسم بکار نمی رود. در حالت صفت این کلمه بعد از be کاربرد دارد.
✅ lonely / lonesome ( adjective)
ناراحت و تنها / دارای حس فراق یا غریبی ( همیشه توام با حس ناراحتی بخاطر تنهایی)
💢He is a lonely old man.
او یک پیرمرد تنها و غمگینه.
به مثال زیر دقت کنید:
💢 I liked to be alone for short periods, but after a few days, I started getting lonely / lonesome.
دوست داشتم یه مدت زمان کوتاهی تنها باشم ( بدون حس ناراحتی) اما بعد از چند روز احساس تنهایی کردم. ( با حس ناراحتی )
🔶 نکته: کلمه alone قبل از اسم بصورت صفت بکار نمی رود. بجای آن می توان از دو صفت solitay و lone به معنی تنها ( بدون هیچکس ) استفاده کرد:
💢She enjoys long solitary walks.
او از پیاده روی انفرادی بمدت طولانی لذت می برد.
💢 He led a solitary life.
او تنها زندگی می کرد.
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
BY Learn English forever
Share with your friend now:
tgoop.com/learn_for_keeps/1974