L_WRITE_THEREFORE_I_AM Telegram 2078
I write therefore I am
و شیطان یقینا چیزی نیست جز تجسم انسانی زندگی غریزی ناهشیار که سرکوب شده است. ■ @freudisalive منش و اروتیسم مقعدی، ۱۹۰۸ زیگموند فروید به فارسی مهدی حبیب زاده
بدون شک کلید درک مفاهیم بنیادینی چون خدا، شیطان، بهشت، جهنم و... از فروید می‌گذرد.

در تمام سالهای مطالعاتم روی فلسفه، ادیان، اسطوره، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و حتی اقتصاد همیشه شاهد وجود ردپایی از فروید در فهم و درک مفاهیم بنیادی به صورت عمیق‌تر و عقلانی‌تر بودم که بیشتر از آنچه در ظاهر دیده می‌شود بود.

یکی از کلیدی‌ترین و مهم‌ترین نظریات فروید، سه‌گانه‌ی Id, ego, Super-ego می‌باشد که خط و مرز بین تئیسم و آتئیسم است و نشان می‌دهد چگونه طبق باورمندان خدا و ادیان و برخلاف تصور خداناباوران، شیطان وجود دارد، اما نه آن شیطان فرازمینی ایستاده در ماورا، بلکه شیطانی تکامل‌یافته از ID و ناخوداگاه که توسط پدر یا همان Superego از بارگاه ملکوت رانده شده یا درواقع سرکوب شده است.

حال با چنین تعریف دقیقی از خدا به مثابه پدر یا سوپرایگو، و از شیطان به مثابه ID باید گفت هیچ گروهی به اندازه آتئیست‌ها خصوصا آتئیست‌هایی با مطالعات و نگرش سطحی که مطالعاتی دقیق در فلسفه و روانکاوی و شناخت آرکیتایپ‌ها ندارند، به بیراهه نرفته‌اند‌.

وضعیت تئیست‌ها یا دین‌داران که مشخص است، صرفا یک جایگزین ساده برای مفاهیم بنیادین اید و سوپرایگو خلق کرده‌اند که قابل فهم‌تر و قابل دسترس‌تر و قابل آموزش همگانی است و می‌توان با آن تمدن را از گزند عوارض سرکوب ID توسط یک سوپرایگوی بخشنده و مهربان اما کاریزماتیک و سخت‌گیر در امان نگه داشت و با این اوصاف در سطح خود یا درواقع در دامنه‌ی ارتفاعات اندیشه، نیازی به پیمودن بلندیهای دهشتناک فلسفه و فروید و سقوط و نزول‌های آن نیست و یک زندگی عادی با تمثیل‌های عادی و قابل فهم در چهارچوب یک جامعه آزاد و سالم و بودن در بخش comfort zone برای مردم و عامه کافی و بس می‌باشد.

باید دانست که مساله اصلی فساد و تباهی جامعه بستر دین است و نه نوع و استراکچر و خود دین. چرک و زخم از بستر شروع می‌شود و بعد توسط شریانهای ریشه‌داری مثل دین یا رسوم و سنت جامعه را بیمار می‌کند. برای همین برخلاف باور آتئیست‌های جوان آتشین که به دنبال مبارزه با دین و باور مردم هستند باید با بسترسازان فاسد یک جامعه و سیستم سیاسی بیمار یک جامعه مبارزه کرد تا به سلامت در جامعه حتی به واسطه وجود انواع ادیان و باورها و اعتقادات غلط و درست رسید.

در این میان آتئیست‌هایی که در حذف کامل دین یا همان فرارفتن از دین به جای تعمق در فروید و ریشه‌های دین و خدا، به طور کلی منکر وجود پدیده‌ها و المانهای دینی و اساطیری شدند و آنها را به جای درک به باد تمسخر گرفتند و حتی بدتر به مبارزه برای نفی و نابودی این پدیده‌های عمیق روانی بشر برخواستند و در این میان با چماق علم بخصوص فیزیک و تکامل بالای سر خداباوران و دینداران قرار گرفتند، دقیقا کسانی هستند که ناخواسته با رها کردن و دور شدن از مشکل اصلی فساد و بیماری جامعه (یعنی بستر سیاسی)، به بیماری بیشتر همان جامعه با رادیکال‌کردن هرچه بیشتر دینداران و از آن بدتر با رها کردن مردم عامه و ایدهای سرکوب شده‌شان در جامعه با حذف خدا و شیطان، به سقوط و مرگ مکرر آن جامعه توسط ID و سوپرایگوهای سرکوب شده‌ی رها در جامعه دامن زدند.

حتی اگر بحث اینکه کل پروژه آتئیسم از کمونیسم و بازگشت به کمون اولیه یا همان ID سرکوب شده یا همان شیطان ادیان نشئت می‌گیرد را کنار بگذاریم، باید این واقعیت را پذیرفت که بعد از لاک، مونتسکیو، دو توکویل و همه پیشگامان جامعه آزاد لیبرال قانونمند که مساله سیاسی دین و جامعه را با به وجود آوردن بستر سیاسی قانونمند فرادینی که به سلامت جامعه منتهی می‌شد حل کرده بودند و دین و نهادهای دینی را برای مقابله با ایدهای سرکوب شده بشر و حفره‌هایی که آزادی جامعه می‌توانست باعث آزادسازی این ایدها شود، به کار گرفته بودند، بازگشت آتئیسم و مارکسیسم و چپ نو بعد از مرگ جدشان کمونیسم و مبارزه دوباره با دین و خداباوران تا سرحد دشمنی و تهدید به نیست کردنشان، چیزی جز عبور از جامعه آزاد لیبرال به سمت یک جامعه نئوکمونیستی و یا پساکمونیستی برای آزادسازی حداکثری امیال به درجه بیماری رسیده ID سرکوب شده نخواهد بود.

جهان امروز ما اینبار اینگونه در معرض انحطاط دوباره توسط کمونیسم با روکش آتئیسم و تحریف سوءدارش از علم قرار گرفته است.

ماریکیو
۲۹ آذر ۴۰۲

@l_write_therefore_i_am



tgoop.com/l_write_therefore_i_am/2078
Create:
Last Update:

بدون شک کلید درک مفاهیم بنیادینی چون خدا، شیطان، بهشت، جهنم و... از فروید می‌گذرد.

در تمام سالهای مطالعاتم روی فلسفه، ادیان، اسطوره، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و حتی اقتصاد همیشه شاهد وجود ردپایی از فروید در فهم و درک مفاهیم بنیادی به صورت عمیق‌تر و عقلانی‌تر بودم که بیشتر از آنچه در ظاهر دیده می‌شود بود.

یکی از کلیدی‌ترین و مهم‌ترین نظریات فروید، سه‌گانه‌ی Id, ego, Super-ego می‌باشد که خط و مرز بین تئیسم و آتئیسم است و نشان می‌دهد چگونه طبق باورمندان خدا و ادیان و برخلاف تصور خداناباوران، شیطان وجود دارد، اما نه آن شیطان فرازمینی ایستاده در ماورا، بلکه شیطانی تکامل‌یافته از ID و ناخوداگاه که توسط پدر یا همان Superego از بارگاه ملکوت رانده شده یا درواقع سرکوب شده است.

حال با چنین تعریف دقیقی از خدا به مثابه پدر یا سوپرایگو، و از شیطان به مثابه ID باید گفت هیچ گروهی به اندازه آتئیست‌ها خصوصا آتئیست‌هایی با مطالعات و نگرش سطحی که مطالعاتی دقیق در فلسفه و روانکاوی و شناخت آرکیتایپ‌ها ندارند، به بیراهه نرفته‌اند‌.

وضعیت تئیست‌ها یا دین‌داران که مشخص است، صرفا یک جایگزین ساده برای مفاهیم بنیادین اید و سوپرایگو خلق کرده‌اند که قابل فهم‌تر و قابل دسترس‌تر و قابل آموزش همگانی است و می‌توان با آن تمدن را از گزند عوارض سرکوب ID توسط یک سوپرایگوی بخشنده و مهربان اما کاریزماتیک و سخت‌گیر در امان نگه داشت و با این اوصاف در سطح خود یا درواقع در دامنه‌ی ارتفاعات اندیشه، نیازی به پیمودن بلندیهای دهشتناک فلسفه و فروید و سقوط و نزول‌های آن نیست و یک زندگی عادی با تمثیل‌های عادی و قابل فهم در چهارچوب یک جامعه آزاد و سالم و بودن در بخش comfort zone برای مردم و عامه کافی و بس می‌باشد.

باید دانست که مساله اصلی فساد و تباهی جامعه بستر دین است و نه نوع و استراکچر و خود دین. چرک و زخم از بستر شروع می‌شود و بعد توسط شریانهای ریشه‌داری مثل دین یا رسوم و سنت جامعه را بیمار می‌کند. برای همین برخلاف باور آتئیست‌های جوان آتشین که به دنبال مبارزه با دین و باور مردم هستند باید با بسترسازان فاسد یک جامعه و سیستم سیاسی بیمار یک جامعه مبارزه کرد تا به سلامت در جامعه حتی به واسطه وجود انواع ادیان و باورها و اعتقادات غلط و درست رسید.

در این میان آتئیست‌هایی که در حذف کامل دین یا همان فرارفتن از دین به جای تعمق در فروید و ریشه‌های دین و خدا، به طور کلی منکر وجود پدیده‌ها و المانهای دینی و اساطیری شدند و آنها را به جای درک به باد تمسخر گرفتند و حتی بدتر به مبارزه برای نفی و نابودی این پدیده‌های عمیق روانی بشر برخواستند و در این میان با چماق علم بخصوص فیزیک و تکامل بالای سر خداباوران و دینداران قرار گرفتند، دقیقا کسانی هستند که ناخواسته با رها کردن و دور شدن از مشکل اصلی فساد و بیماری جامعه (یعنی بستر سیاسی)، به بیماری بیشتر همان جامعه با رادیکال‌کردن هرچه بیشتر دینداران و از آن بدتر با رها کردن مردم عامه و ایدهای سرکوب شده‌شان در جامعه با حذف خدا و شیطان، به سقوط و مرگ مکرر آن جامعه توسط ID و سوپرایگوهای سرکوب شده‌ی رها در جامعه دامن زدند.

حتی اگر بحث اینکه کل پروژه آتئیسم از کمونیسم و بازگشت به کمون اولیه یا همان ID سرکوب شده یا همان شیطان ادیان نشئت می‌گیرد را کنار بگذاریم، باید این واقعیت را پذیرفت که بعد از لاک، مونتسکیو، دو توکویل و همه پیشگامان جامعه آزاد لیبرال قانونمند که مساله سیاسی دین و جامعه را با به وجود آوردن بستر سیاسی قانونمند فرادینی که به سلامت جامعه منتهی می‌شد حل کرده بودند و دین و نهادهای دینی را برای مقابله با ایدهای سرکوب شده بشر و حفره‌هایی که آزادی جامعه می‌توانست باعث آزادسازی این ایدها شود، به کار گرفته بودند، بازگشت آتئیسم و مارکسیسم و چپ نو بعد از مرگ جدشان کمونیسم و مبارزه دوباره با دین و خداباوران تا سرحد دشمنی و تهدید به نیست کردنشان، چیزی جز عبور از جامعه آزاد لیبرال به سمت یک جامعه نئوکمونیستی و یا پساکمونیستی برای آزادسازی حداکثری امیال به درجه بیماری رسیده ID سرکوب شده نخواهد بود.

جهان امروز ما اینبار اینگونه در معرض انحطاط دوباره توسط کمونیسم با روکش آتئیسم و تحریف سوءدارش از علم قرار گرفته است.

ماریکیو
۲۹ آذر ۴۰۲

@l_write_therefore_i_am

BY I write therefore I am


Share with your friend now:
tgoop.com/l_write_therefore_i_am/2078

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Concise A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP. ‘Ban’ on Telegram Write your hashtags in the language of your target audience. Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place.
from us


Telegram I write therefore I am
FROM American