Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/l_write_therefore_i_am/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
I write therefore I am@l_write_therefore_i_am P.2029
L_WRITE_THEREFORE_I_AM Telegram 2029
روز واقعه

از سفیدی چشم‌هایی که از وسط این پرچم... سرخ... درو شدیم... به سمت آن گیاه عجیب... سبز... از سرد شدن دست‌هایش... اینکه نفس نمی‌کشد... نمی‌تپد... نمی‌خواند... ۵۷ روز سوگ و نوحه و عزا... ۵۷ بار سقوط و از دست رفتن تمام علائم حیات… قطع امید از دیدن دوباره‌ات و بازگشت نبض این سرزمین… به سیاهی خو‌کرده‌ایم شاه‌رضا… به مصیبت و زدن توی سر و سینه‌ی تاریخ… باید مناسبت خاصی‌ باشد خرمی یک شهر را بکوبند بشود صحرای کربلا... باید خون خوردن مردم در اتصال کارون به شاهرگ اصلی‌شان را ببینی... صدای هزار پرنده‌ی یتیم... پرنده‌ی زخمی... پرنده‌هایی که سرشان روی سینه‌ی این خاک... می‌رقصیم با سری بریده و کاردی تا استخوان... صدای شمشیرها و شیهه‌هایی که خواب دیده‌‌ام ۷ گاو لاغر ۷نسل مرا شخم می‌زند و پیش می‌راند... خواب دیده‌ام بدون تو توی همین خاک... ماه‌منیر درو شد... خدانور… مجیدرضا... محمدحسین با پیراهنی آغشته به خون یک پرنده که پرواز را به خاطر سپرده بود... و لحن آب و زمین را می‌فهمید... زندگی را می‌فهمید و در چند قدمی یک شلیک... قسم به آتش به بوی گوشت سوخته... به استنشاق عطر شیمیایی هوا که می‌رقصاندم پای هر انفجار... بی‌دست... بی‌چشم... قسم به تاریکی این عصر که هر بار منور زدند... هر بار نجات‌دهنده به مقصد این خاک... خیابان‌ها شاهدند هر پلی که فرو ریخت... چیزی به نام مردم تمام شد... هر قدمی که از ما دور شدی… خاک را دادیم... آب را... پدر را... ماه‌منیر را... نگاه کن چگونه همه با هم از ریل خارج می‌شویم... همه دست در دست هم می‌کوبیم به کوه... سقوط می‌کنیم در یک سوگ ابدی... ما را ببخش شاه‌رضا که هرچه کاشتی با یک داس... هر چه ساختی با یک چکش... هرچه جلوتر می‌روم انگار این صحرا این واقعه... این اسب‌های بی‌سوار... لباس‌های سیاه... مویه‌ها و زنانی که بر سر می‌زنند… تاریخ دوباره تکرار می‌شود... برمی‌گردیم عقب به مردی با لباسی سرخ که شمشیر را توی هوا ‌می‌چرخاند... همه‌ی مسیرهای آب را می‌بندد... و سر بریده‌ی این سرزمین را در لباس سبزش… به خاک کشیده شدیم…

#ماریکیو
۵ مرداد ۴۰۲

@l_write_therefore_i_am
12👏1



tgoop.com/l_write_therefore_i_am/2029
Create:
Last Update:

روز واقعه

از سفیدی چشم‌هایی که از وسط این پرچم... سرخ... درو شدیم... به سمت آن گیاه عجیب... سبز... از سرد شدن دست‌هایش... اینکه نفس نمی‌کشد... نمی‌تپد... نمی‌خواند... ۵۷ روز سوگ و نوحه و عزا... ۵۷ بار سقوط و از دست رفتن تمام علائم حیات… قطع امید از دیدن دوباره‌ات و بازگشت نبض این سرزمین… به سیاهی خو‌کرده‌ایم شاه‌رضا… به مصیبت و زدن توی سر و سینه‌ی تاریخ… باید مناسبت خاصی‌ باشد خرمی یک شهر را بکوبند بشود صحرای کربلا... باید خون خوردن مردم در اتصال کارون به شاهرگ اصلی‌شان را ببینی... صدای هزار پرنده‌ی یتیم... پرنده‌ی زخمی... پرنده‌هایی که سرشان روی سینه‌ی این خاک... می‌رقصیم با سری بریده و کاردی تا استخوان... صدای شمشیرها و شیهه‌هایی که خواب دیده‌‌ام ۷ گاو لاغر ۷نسل مرا شخم می‌زند و پیش می‌راند... خواب دیده‌ام بدون تو توی همین خاک... ماه‌منیر درو شد... خدانور… مجیدرضا... محمدحسین با پیراهنی آغشته به خون یک پرنده که پرواز را به خاطر سپرده بود... و لحن آب و زمین را می‌فهمید... زندگی را می‌فهمید و در چند قدمی یک شلیک... قسم به آتش به بوی گوشت سوخته... به استنشاق عطر شیمیایی هوا که می‌رقصاندم پای هر انفجار... بی‌دست... بی‌چشم... قسم به تاریکی این عصر که هر بار منور زدند... هر بار نجات‌دهنده به مقصد این خاک... خیابان‌ها شاهدند هر پلی که فرو ریخت... چیزی به نام مردم تمام شد... هر قدمی که از ما دور شدی… خاک را دادیم... آب را... پدر را... ماه‌منیر را... نگاه کن چگونه همه با هم از ریل خارج می‌شویم... همه دست در دست هم می‌کوبیم به کوه... سقوط می‌کنیم در یک سوگ ابدی... ما را ببخش شاه‌رضا که هرچه کاشتی با یک داس... هر چه ساختی با یک چکش... هرچه جلوتر می‌روم انگار این صحرا این واقعه... این اسب‌های بی‌سوار... لباس‌های سیاه... مویه‌ها و زنانی که بر سر می‌زنند… تاریخ دوباره تکرار می‌شود... برمی‌گردیم عقب به مردی با لباسی سرخ که شمشیر را توی هوا ‌می‌چرخاند... همه‌ی مسیرهای آب را می‌بندد... و سر بریده‌ی این سرزمین را در لباس سبزش… به خاک کشیده شدیم…

#ماریکیو
۵ مرداد ۴۰۲

@l_write_therefore_i_am

BY I write therefore I am


Share with your friend now:
tgoop.com/l_write_therefore_i_am/2029

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. More>> Don’t publish new content at nighttime. Since not all users disable notifications for the night, you risk inadvertently disturbing them. Earlier, crypto enthusiasts had created a self-described “meme app” dubbed “gm” app wherein users would greet each other with “gm” or “good morning” messages. However, in September 2021, the gm app was down after a hacker reportedly gained access to the user data.
from us


Telegram I write therefore I am
FROM American