tgoop.com/kodak_moslm/9068
Last Update:
#۳۶۵_روز_با_پیامبر
روز ۲۶۱ - تعجب نماینده مشركان
پیامبر عزیزمان ﷺ و یارانش در حدیبیه برای ورود به مکه منتظر فرمان الهی بودند. مشرکان هم طبعاً به شدت مانع ورود ایشان میشدند. ملاقاتهایی انجام میشد و فرستادههایی میآمدند و میرفتند.
عروه ثقفی یکی از فرستادگانِ مشرکان بود. برای قانع کردن مسلمانان به بازگشت میآمد. او خیلی به خودش اطمینان داشت. وقتی به اردوی مسلمانان رسید، با پیامبرِ گُلروی روبرو شد. کنارش نشست و گفت و گو را آغاز کردند. رفتارش نزد پیامبرمان ﷺ زشت و ناپسند بود. کمی زمان گذشت و متوجه شد که باید رفتارش را اصلاح کند؛ زیرا رفتار صحابه در مقابل پیامبرمان ﷺ او را تحت تأثیر قرار داده بود. ایشان به پیامبر خدا ﷺ بسیار احترام میگذاشتند. وقتی او صحبت میکرد. ایشان آرام و ساکت گوش میدادند. سخنان ایشان را با گوشِ جان میشنیدند. هیچ قول و فعلِ او نبود که از دیدِ اصحاب پوشیده بماند و همه را با دقت و اهمیت دنبال میکردند. عروه به دوستان مکیاش قول داده بود، هرچه در اردوگاه محمد ﷺ و یارانش ببیند برای آنها بازگو کند. برای همین، همۀ دیدهها و شنیدهها را با دقت به خاطر میسپرد. در برگشت به مکیان گفت:
"ای مردم! خوب به من گوش بدهید. من پیش از این به عنوان فرستاده، نزد حاکمان و شاهان رفتهام. من علاقه و احترامی را که یاران محمد به او نشان میدهند، هیچ جا ندیده ام."
رهبر مشرکان گفت:
"چه دیدهای؟ برایمان تعریف کن."
عروه گفت:
"کدام را بگویم؟ نه از روی ترس، بلکه به خاطر عشق عمیقشان به او احترام میگذارند. هر چه را که میگوید، فوراً اطاعت میکنند و انجام میدهند.
اگر بخواهد وضو بگیرد، یارانش برای آوردنِ آب رقابت میکنند. او که حرف میزند، همه ساکت میشوند. لبریز از احترام به او هستند. او پیشنهادی برای شما دارد. به نظرم پیشنهادش را بپذیرید."
مشرکان حرفش را گوش نکردند. عناد ورزیده و تقاضای پیامبرمان ﷺ مبنی بر زیارت کعبه را رد کردند؛ اما هیچ وقت آن سخنان عروه را از یاد نبردند.
🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸
BY آموزش کودکان مسلمان
Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/9068