tgoop.com/kodak_moslm/9049
Last Update:
#۳۶۵_روز_با_پیامبر
روز ٢٥٩ - قصوه به مکه نمیرود
جایی که پیامبر ﷺ و یارانش در نزدیکیهای مکه اتراق کردند به حدیبیه معروف بود. پیامبرمان ﷺ و یارانش روزها بود که آنجا منتظر مینشستند.
مشرکان اجازه ورود آنها را به شهر نمیدادند. این کار ظلمی بزرگ بود.
پیامبرمان ﷺ برای یافتن چاره با یارانش به مشورت پرداخت. ممکن بود کسانی باشند که بخواهند به مدینه برگردند. برای همین، تک تک از ایشان سؤال کرد. همه با شجاعت گفتند: "ای پیامبر خدا! ما نه برای جنگ، که به زیارت کعبه آمدهایم. اگر کسی مانع این خواستمان شود؛ البته که مقاومت خواهیم کرد، و تا آخر ایستادهایم."
عزم و شهامتِ اصحاب، پیامبرمان ﷺ را خوشحال کرد. از جایش برخاست و فرمود: "برخیزید، به اذن الله به سمت کعبه حرکت میکنیم."
همه با هم برخاستند. با صدایرسا بانگِ تکبیر سر دادند. با شهامت به سمت شهر حرکت کردند. مسلمانان میخواستند هر چه زودتر کعبه زیبا را زیارت کنند.
پیامبر عزیزمان ﷺ، سوار بر شترش قصوه بود. درست لحظهای که وارد شهر میشدند؛ ناگهان قصوه بر زمین نشست، و حرکت نمیکرد. همه اطراف آن گرد آمدند. سعی داشتند با نوازش کردن قصوه، او را به حرکت تشویق کنند؛ اما موفق نشدند. برخی میگفتند: "عجب شتر لجبازی است!"
پیامبر عزیزمان ﷺ فرمود:
"رهایش کنید. قصوه، شتر لجبازی نیست. او هرگز چنین خویی ندارد. همچنان که خداوند نخواست که فیلهای سپاه ابرهه وارد کعبه شوند، حالا هم نمیخواهد قصوه وارد کعبه شود؛ او را مجبور نکنید."
اگر قصوه بر زمین نمینشست، مسلمانان وارد مکه میشدند و بلافاصله با حمله مشرکان روبرو میشدند؛ حالآنکه برای دفاع از خود هیچ سلاحی نداشتند. زمین نشستن و عدم حرکتِ قصوه قطعاً بی دلیل نبود
پیامبر عزیزمان قصوه را نوازش کرد حرفهای قشنگی به او زد. قصوه به آرامی از جایش بلند شد و به سمتِ حدیبیه حرکت کرد مسلمانان هم او را دنبال کردند. قصوه رفت و رفت؛ سرانجام بالای یک چاه زانو زد و نشست. پیامبرمان و یارانش همان جا اردو زدند.
🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸
BY آموزش کودکان مسلمان
Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/9049