آموزش کودکان مسلمان

Forwarded from سید مجید حسینی

.#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ٢٤٢ - سزاى يك شلاق

پیامبر عزیزمان ﷺ برای انتشار و تبلیغ دین اسلام به چهار گوشه جهان، بی‌وقفه کار می‌کرد و از سفرهای طولانی برای این منظور پرهیزی نداشت. پیامبر ﷺ باز هم با یارانش به چنین سفری رفته بودند. شتران در بیابان‌های پوشیده از شن به کندی حرکت می‌کردند. پیامبر عزیزمان ﷺ سوار بر شترش، قصوه بود. یک صحابی هم کنار او حرکت می‌کرد. صحابه چنان به پیامبرمان ﷺ نزدیک بود که شترش پهلو به پهلوی شترِ پیامبرمان ﷺ حرکت می‌کردند. کناره سخت کفشِ صحابی پای پیامبرمان ﷺ را می‌آزرد. پیامبر عزیزمان ﷺ برای متوجه کردن او، با شلاقی که در دست داشت، به نرمی و آرامی به پای صحابی زد و فرمود: "عذابم می‌دهی؟"
صحابه به خطایش پی برد و خیلی ناراحت شد. فوراً عقب رفت و پیامبرمان ﷺ را راحت گذاشت.
روز بعد به او گفتند که رسول‌الله ﷺ می‌خواهد با تو دیدار کند. فوراً اتفاق روز قبل را به خاطر آورد و گفت: "ای وای! احتمالاً چون دیروز اذیتش کرده‌ام، مرا صدا کرده است."
با عجله حاضر شد و نزد پیامبرمان ﷺ رفت. پیامبر محبوبمان ﷺ به او لبخند زد و فرمود:
"تو دیروز پای مرا به درد آوردی و اذیتم کردی. من هم با شلاق به آرامی به پای تو زدم. در ازای آن، به تو هشتاد گوسفند هدیه می‌دهم."
صحابه باورش نمی‌شد. او با بی‌دقتی پیامبرمان ﷺ را تحت فشار قرار داده و ایشان را اذیت کرده بود؛ اما حالا گویا پیامبرمان ﷺ به او جایزه هم می‌داد.
آری، او پیامبر رحمت و مهربانی بود. پیامبر ﷺ می‌ترسید مبادا ناخواسته صحابه‌ای از او آزار دیده باشد، برای همین می‌خواست با این کار دل صحابه را به دست آورد.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸

❤2

www.tgoop.com/kodak_moslm/8904

344 viewsAug 22 at 06:04

.#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ٢٤٢ - سزاى يك شلاق

پیامبر عزیزمان ﷺ برای انتشار و تبلیغ دین اسلام به چهار گوشه جهان، بی‌وقفه کار می‌کرد و از سفرهای طولانی برای این منظور پرهیزی نداشت. پیامبر ﷺ باز هم با یارانش به چنین سفری رفته بودند. شتران در بیابان‌های پوشیده از شن به کندی حرکت می‌کردند. پیامبر عزیزمان ﷺ سوار بر شترش، قصوه بود. یک صحابی هم کنار او حرکت می‌کرد. صحابه چنان به پیامبرمان ﷺ نزدیک بود که شترش پهلو به پهلوی شترِ پیامبرمان ﷺ حرکت می‌کردند. کناره سخت کفشِ صحابی پای پیامبرمان ﷺ را می‌آزرد. پیامبر عزیزمان ﷺ برای متوجه کردن او، با شلاقی که در دست داشت، به نرمی و آرامی به پای صحابی زد و فرمود: "عذابم می‌دهی؟"
صحابه به خطایش پی برد و خیلی ناراحت شد. فوراً عقب رفت و پیامبرمان ﷺ را راحت گذاشت.
روز بعد به او گفتند که رسول‌الله ﷺ می‌خواهد با تو دیدار کند. فوراً اتفاق روز قبل را به خاطر آورد و گفت: "ای وای! احتمالاً چون دیروز اذیتش کرده‌ام، مرا صدا کرده است."
با عجله حاضر شد و نزد پیامبرمان ﷺ رفت. پیامبر محبوبمان ﷺ به او لبخند زد و فرمود:
"تو دیروز پای مرا به درد آوردی و اذیتم کردی. من هم با شلاق به آرامی به پای تو زدم. در ازای آن، به تو هشتاد گوسفند هدیه می‌دهم."
صحابه باورش نمی‌شد. او با بی‌دقتی پیامبرمان ﷺ را تحت فشار قرار داده و ایشان را اذیت کرده بود؛ اما حالا گویا پیامبرمان ﷺ به او جایزه هم می‌داد.
آری، او پیامبر رحمت و مهربانی بود. پیامبر ﷺ می‌ترسید مبادا ناخواسته صحابه‌ای از او آزار دیده باشد، برای همین می‌خواست با این کار دل صحابه را به دست آورد.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸

BY آموزش کودکان مسلمان