KODAK_MOSLM Telegram 8887
Forwarded from سید مجید حسینی
#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ٢٤١ - حيرتِ مردِ يهودى

روزی پیامبر عزیزمان ﷺ همراه جابر عازم سفری بودند. در راه برگشت، پول جابر تمام شد. او خیلی تحت فشار بود. بدون پول نمی‌توانست به راهش ادامه بدهد.  وضعیتش را به پیامبرمان ﷺ گفت. پیامبر ﷺ به جابر پیشنهاد کرد که شترش را به او بفروشد. جابر شترش را به او فروخت. با پولی که پیامبرمان ﷺ به او داد،  می‌توانست احتیاجات سفرش را برطرف کند. جابر تا رسیدن به مدینه، همچنان سوار بر شتری بود که آن را به پیامبرمان ﷺ فروخته بود. وقتی به مدینه رسیدند، از شتر پیاده شد و به پیامبرمان ﷺ گفت: "یا رسول‌الله! شتر مالِ شماست. تمام طول راه سوارش بودم و حالا آن را به صاحبش تسلیم می‌کنم."
پیامبرمان ﷺ با لبخند به جابر نگاه کرد و به او چنین فرمود:
"جابر! من این شتر را به تو هدیه می‌کنم."
جابر متعجب بود. پیامبر عزیزمان ﷺ هم او را از تنگنا نجات داده و هم شترش را به او برگردانده بود. جابر از این همه بخشندگی پیامبر ﷺ تشکر کر، خوشحال و شادمان سوار بر شتر به خانه‌اش رفت.
در راه به مردی یهودی برخورد. ماجرا را برایش بازگو کرد. مرد یهودی از این کار پیامبرمان ﷺ خیلی تعجب کرده بود، گفت:
"یعنی محمد شتر را از تو خرید؛ بهایش را پرداخت و سپس آن را دوباره به خودت هدیه داد؟"
جابر گفت:
"بله، دقیقاً."
مرد یهودی غرق در حیرت و شگفتی شده بود. با خود می‌گفت: "چه رفتار زیبایی. چه انسان بخشنده‌ای به راستی که چنین انسانی، حتماً باید پیامبر خدا باشد." .

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
6



tgoop.com/kodak_moslm/8887
Create:
Last Update:

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ٢٤١ - حيرتِ مردِ يهودى

روزی پیامبر عزیزمان ﷺ همراه جابر عازم سفری بودند. در راه برگشت، پول جابر تمام شد. او خیلی تحت فشار بود. بدون پول نمی‌توانست به راهش ادامه بدهد.  وضعیتش را به پیامبرمان ﷺ گفت. پیامبر ﷺ به جابر پیشنهاد کرد که شترش را به او بفروشد. جابر شترش را به او فروخت. با پولی که پیامبرمان ﷺ به او داد،  می‌توانست احتیاجات سفرش را برطرف کند. جابر تا رسیدن به مدینه، همچنان سوار بر شتری بود که آن را به پیامبرمان ﷺ فروخته بود. وقتی به مدینه رسیدند، از شتر پیاده شد و به پیامبرمان ﷺ گفت: "یا رسول‌الله! شتر مالِ شماست. تمام طول راه سوارش بودم و حالا آن را به صاحبش تسلیم می‌کنم."
پیامبرمان ﷺ با لبخند به جابر نگاه کرد و به او چنین فرمود:
"جابر! من این شتر را به تو هدیه می‌کنم."
جابر متعجب بود. پیامبر عزیزمان ﷺ هم او را از تنگنا نجات داده و هم شترش را به او برگردانده بود. جابر از این همه بخشندگی پیامبر ﷺ تشکر کر، خوشحال و شادمان سوار بر شتر به خانه‌اش رفت.
در راه به مردی یهودی برخورد. ماجرا را برایش بازگو کرد. مرد یهودی از این کار پیامبرمان ﷺ خیلی تعجب کرده بود، گفت:
"یعنی محمد شتر را از تو خرید؛ بهایش را پرداخت و سپس آن را دوباره به خودت هدیه داد؟"
جابر گفت:
"بله، دقیقاً."
مرد یهودی غرق در حیرت و شگفتی شده بود. با خود می‌گفت: "چه رفتار زیبایی. چه انسان بخشنده‌ای به راستی که چنین انسانی، حتماً باید پیامبر خدا باشد." .

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸

BY آموزش کودکان مسلمان


Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/8887

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Administrators Add up to 50 administrators Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc.
from us


Telegram آموزش کودکان مسلمان
FROM American