KODAK_MOSLM Telegram 8444
#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۲۰۹ - انتظارِ هیجان‌انگیز

پیامبر عزیزمان ﷺ شب هنگام، به همراه سپاه خود در نزدیکی‌های اُحُد، اتراق کردند. صبحِ روزِ بعد، با روشن شدن هوا، دو سپاه در دامنه‌های اُحُد با هم روبرو شدند. پیامبر عزیزمان ﷺ از اسبش پیاده شد. سربازان کم‌شمار اما با ایمان خود را به صف کرد. پیامبر ﷺ همواره و در همه جا با دقت و تدبیر رفتار می‌کرد. به همین منظور، تیراندازان ماهری را در تپه کناری مستقر کرد؛ تا بر گذرگاه اُحید تسلط داشته باشند. پیامبر ﷺ به این می‌اندیشید که دشمن اگر فرصت بیابد از آن تپه از پشت به مسلمانان حمله خواهد کرد. به کمانداران هشدار داد:
"حتی اگر دشمن را شکست بدهیم، تا زمانی که به شما خبر ندادیم، محل خود را ترک نکنید. حتی اگر دیدید شکست می‌خوریم؛ جایگاه خود را ترک نکنید که به یاری ما بیایید."
از جبهه دشمن صداهای عجیب و غریبی به گوش می‌رسید. زن‌هایی با سینه‌هایی آکنده از کینه، دف‌زنان و با خواندن ترانه و سرود به سربازان روحیه می‌دادند.
از سپاه پیامبرمان ﷺ هم صدای تکبیرهای قوی بلند بود. اُحُد لبریز از صدای دعای مسلمانان شده بود. پیامبر عزیزمان ﷺ به سربازانش قوت قلب و وعده پیروزی به یاریِ الله را می‌داد. طولی نکشید که سربازان دشمن حمله کردند و جنگی برق آسا آغاز شد. صدای شمشیرها و شیهه اسبان و فریاد شتران کوه اُحُد را آزار می‌داد. لحظاتی سخت فرا رسیده بود. مشرکان که به سلاح‌های خود می‌نازیدند، فریاد می‌زدند:
"چه کسی می‌تواند با ما بجنگد؟"
حضرت علی (رض) با شهامت با آن‌ها روبرو می‌شد و با نیروی برآمده از ایمان به آن‌ها درس خوبی می‌داد. یک طرف او و طرف دیگر هم عموی قهرمان پیامبرمان ﷺ، حمزه، و دیگر مسلمانان هم به خاطر الله با تمام توانشان می‌جنگیدند. هیچ کدام ترسی از دشمن در دل نداشتند. سربازانِ مهاجمِ دشمن از کرده خود سخت پشیمان بودند. در ساعات درگیری توانشان را از دست داده بودند. با وجود آنکه
هم از نظر تعداد و هم از لحاظ مهمات بر مسلمانان برتری داشتند؛ اما مسلمانان آنان را شکست می‌دادند. آشفته و پریشان شده بودند. غرقِ ترس و پریشانی از میدان جنگ پا به فرار گذاشتند. آن‌ها که می‌خواستند جانشان را نجات دهند، اسلحه، اسب و وسایلشان را می‌گذاشتند و فرار می‌کردند.
پیامبر عزیزمان ﷺ با دقت اطراف را کنترل می‌کرد، و نظم جنگی به سپاهش می‌داد. روی شمشیری که در دست داشت،  چنین نوشته بود:
"در ترس، شرم وجود دارد و در پیشروی شرف و اعتبار. با ترس، نمی‌توان از تقدیر گریخت."
گویی این سخنان خطاب به سربازان دشمن بود. در حالی که آن‌ها میدان را از ترس ترک می‌کردند؛ مسلمانان در انتظار پیروزیِ کامل بودند.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
1



tgoop.com/kodak_moslm/8444
Create:
Last Update:

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۲۰۹ - انتظارِ هیجان‌انگیز

پیامبر عزیزمان ﷺ شب هنگام، به همراه سپاه خود در نزدیکی‌های اُحُد، اتراق کردند. صبحِ روزِ بعد، با روشن شدن هوا، دو سپاه در دامنه‌های اُحُد با هم روبرو شدند. پیامبر عزیزمان ﷺ از اسبش پیاده شد. سربازان کم‌شمار اما با ایمان خود را به صف کرد. پیامبر ﷺ همواره و در همه جا با دقت و تدبیر رفتار می‌کرد. به همین منظور، تیراندازان ماهری را در تپه کناری مستقر کرد؛ تا بر گذرگاه اُحید تسلط داشته باشند. پیامبر ﷺ به این می‌اندیشید که دشمن اگر فرصت بیابد از آن تپه از پشت به مسلمانان حمله خواهد کرد. به کمانداران هشدار داد:
"حتی اگر دشمن را شکست بدهیم، تا زمانی که به شما خبر ندادیم، محل خود را ترک نکنید. حتی اگر دیدید شکست می‌خوریم؛ جایگاه خود را ترک نکنید که به یاری ما بیایید."
از جبهه دشمن صداهای عجیب و غریبی به گوش می‌رسید. زن‌هایی با سینه‌هایی آکنده از کینه، دف‌زنان و با خواندن ترانه و سرود به سربازان روحیه می‌دادند.
از سپاه پیامبرمان ﷺ هم صدای تکبیرهای قوی بلند بود. اُحُد لبریز از صدای دعای مسلمانان شده بود. پیامبر عزیزمان ﷺ به سربازانش قوت قلب و وعده پیروزی به یاریِ الله را می‌داد. طولی نکشید که سربازان دشمن حمله کردند و جنگی برق آسا آغاز شد. صدای شمشیرها و شیهه اسبان و فریاد شتران کوه اُحُد را آزار می‌داد. لحظاتی سخت فرا رسیده بود. مشرکان که به سلاح‌های خود می‌نازیدند، فریاد می‌زدند:
"چه کسی می‌تواند با ما بجنگد؟"
حضرت علی (رض) با شهامت با آن‌ها روبرو می‌شد و با نیروی برآمده از ایمان به آن‌ها درس خوبی می‌داد. یک طرف او و طرف دیگر هم عموی قهرمان پیامبرمان ﷺ، حمزه، و دیگر مسلمانان هم به خاطر الله با تمام توانشان می‌جنگیدند. هیچ کدام ترسی از دشمن در دل نداشتند. سربازانِ مهاجمِ دشمن از کرده خود سخت پشیمان بودند. در ساعات درگیری توانشان را از دست داده بودند. با وجود آنکه
هم از نظر تعداد و هم از لحاظ مهمات بر مسلمانان برتری داشتند؛ اما مسلمانان آنان را شکست می‌دادند. آشفته و پریشان شده بودند. غرقِ ترس و پریشانی از میدان جنگ پا به فرار گذاشتند. آن‌ها که می‌خواستند جانشان را نجات دهند، اسلحه، اسب و وسایلشان را می‌گذاشتند و فرار می‌کردند.
پیامبر عزیزمان ﷺ با دقت اطراف را کنترل می‌کرد، و نظم جنگی به سپاهش می‌داد. روی شمشیری که در دست داشت،  چنین نوشته بود:
"در ترس، شرم وجود دارد و در پیشروی شرف و اعتبار. با ترس، نمی‌توان از تقدیر گریخت."
گویی این سخنان خطاب به سربازان دشمن بود. در حالی که آن‌ها میدان را از ترس ترک می‌کردند؛ مسلمانان در انتظار پیروزیِ کامل بودند.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸

BY آموزش کودکان مسلمان


Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/8444

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Don’t publish new content at nighttime. Since not all users disable notifications for the night, you risk inadvertently disturbing them. During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month. The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. Read now Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau.
from us


Telegram آموزش کودکان مسلمان
FROM American