KODAK_MOSLM Telegram 8426
#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۲۰۸ - سربازانِ كوچك

مسلمانان برای رویارویی با سپاه مشرکان - که رهسپار مدینه بودند - به راه افتادند.
در دل‌هایشان هیجان و بر زبانشان بانگِ تکبیر بود. پیامبر زیبایمان ﷺ پیوسته سپاه را زیر نظر داشت و بی‌درنگ بی‌نظمی‌ها را اصلاح می‌فرمود. وقتی به عقب برگشت و به انتهای سپاه نگاهی انداخت، متوجه شد که ده پانزده نفر بچه به اردو پیوسته اند. او کودکان را بسیار دوست داشت. حتی راضی نبود مویی از سرشان کم شود. حال آنکه میدان جنگ جایی خطرناک بود. که شمشیرها در هوا به حرکت در می‌آمد و خون‌ها ریخته می‌شد. چنین جایی اصلاً مناسب کودکان نبود. به همین سبب، پیامبر عزیزمان ﷺ از ایشان خواست که فوراً به مدینه برگردند.
کودکی به اسم رافع خیلی دوست داشت همراه سپاه در جنگ شرکت کند. روی پنجه پا ایستاد و تلاش کرد خودش را بلندقد نشان دهد، به امید آنکه پیامبرمان ﷺ متوجه بچه بودن او نشده و اجازه حضور در جنگ را به او بدهد. این حالتِ شیرین او، توجه سربازان را به خود جلب کرد. یکی از آن‌ها گفت:
"ای پیامبر خدا! رافع تیرانداز خوبی‌ست. فکر کنم می‌تواند برای ما مفید باشد. اگر اجازه بدهید او هم همراه ما باشد."
پیامبر عزیزمان ﷺ درخشش چشم‌های رافع را دیده و دریافته بود که چقدر مشتاقِ حضور در جنگ است. برای همین اجازه داد که بماند.
ماندنِ رافع در سپاه، بر دوستش، سموره، گران آمد. در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کرد به پدرش گفت:
"پدرجان! رسول‌الله ﷺ به رافع اجازه داد، که به جهاد بیاید؛ اما من را قبول نکرد، در حالی که من در کُشتی رافع را زمین می‌زنم."
پدر حرف‌های پسر و خواسته او را با رسول‌الله ﷺ و در میان گذاشت. پیامبر عزیزمان ﷺ نمی‌خواست دلِ کسی را بشکند. از رافع و سموره خواست همان جا کشتی بگیرند. دو دوست کشتی گرفتند و سموره پشت رافع را به خاک مالید. بعد از آن، پیامبر محبوبمان ﷺ اجازه داد که سموره هم در سپاه بماند. سموره پانزده ساله بود. دو دوست خوشحال بودند که در سپاهِ پیامبرمان ﷺ حضور دارند. بقیه بچه‌ها به حرف پیامبرمان ﷺ گوش داده و به مدینه برگشتند. پیامبرمان ﷺ وظیفهٔ مراقبت از مادران و خانوده‌هایشان را به ایشان سپرد، و به این ترتیب دلشان را به دست آورد. بچه‌ها در راه بازگشت به مدینه،  از اطمینان و اعتماد پیامبرمان ﷺ به ایشان، خوشحال و خشنود بودند.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
3



tgoop.com/kodak_moslm/8426
Create:
Last Update:

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۲۰۸ - سربازانِ كوچك

مسلمانان برای رویارویی با سپاه مشرکان - که رهسپار مدینه بودند - به راه افتادند.
در دل‌هایشان هیجان و بر زبانشان بانگِ تکبیر بود. پیامبر زیبایمان ﷺ پیوسته سپاه را زیر نظر داشت و بی‌درنگ بی‌نظمی‌ها را اصلاح می‌فرمود. وقتی به عقب برگشت و به انتهای سپاه نگاهی انداخت، متوجه شد که ده پانزده نفر بچه به اردو پیوسته اند. او کودکان را بسیار دوست داشت. حتی راضی نبود مویی از سرشان کم شود. حال آنکه میدان جنگ جایی خطرناک بود. که شمشیرها در هوا به حرکت در می‌آمد و خون‌ها ریخته می‌شد. چنین جایی اصلاً مناسب کودکان نبود. به همین سبب، پیامبر عزیزمان ﷺ از ایشان خواست که فوراً به مدینه برگردند.
کودکی به اسم رافع خیلی دوست داشت همراه سپاه در جنگ شرکت کند. روی پنجه پا ایستاد و تلاش کرد خودش را بلندقد نشان دهد، به امید آنکه پیامبرمان ﷺ متوجه بچه بودن او نشده و اجازه حضور در جنگ را به او بدهد. این حالتِ شیرین او، توجه سربازان را به خود جلب کرد. یکی از آن‌ها گفت:
"ای پیامبر خدا! رافع تیرانداز خوبی‌ست. فکر کنم می‌تواند برای ما مفید باشد. اگر اجازه بدهید او هم همراه ما باشد."
پیامبر عزیزمان ﷺ درخشش چشم‌های رافع را دیده و دریافته بود که چقدر مشتاقِ حضور در جنگ است. برای همین اجازه داد که بماند.
ماندنِ رافع در سپاه، بر دوستش، سموره، گران آمد. در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کرد به پدرش گفت:
"پدرجان! رسول‌الله ﷺ به رافع اجازه داد، که به جهاد بیاید؛ اما من را قبول نکرد، در حالی که من در کُشتی رافع را زمین می‌زنم."
پدر حرف‌های پسر و خواسته او را با رسول‌الله ﷺ و در میان گذاشت. پیامبر عزیزمان ﷺ نمی‌خواست دلِ کسی را بشکند. از رافع و سموره خواست همان جا کشتی بگیرند. دو دوست کشتی گرفتند و سموره پشت رافع را به خاک مالید. بعد از آن، پیامبر محبوبمان ﷺ اجازه داد که سموره هم در سپاه بماند. سموره پانزده ساله بود. دو دوست خوشحال بودند که در سپاهِ پیامبرمان ﷺ حضور دارند. بقیه بچه‌ها به حرف پیامبرمان ﷺ گوش داده و به مدینه برگشتند. پیامبرمان ﷺ وظیفهٔ مراقبت از مادران و خانوده‌هایشان را به ایشان سپرد، و به این ترتیب دلشان را به دست آورد. بچه‌ها در راه بازگشت به مدینه،  از اطمینان و اعتماد پیامبرمان ﷺ به ایشان، خوشحال و خشنود بودند.

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
🍃🍂🌸🍃🍂🌸

BY آموزش کودکان مسلمان


Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/8426

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month.
from us


Telegram آموزش کودکان مسلمان
FROM American