آموزش کودکان مسلمان

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ١٩٦ - ثعلبه؛ فقیری که ثروتمند می‌شود

ثعلبه مسلمانی فقیر اما خوشحال بود. او خیلی دوست داشت ثروتمند شود. روزی نزد پیامبرمان ﷺ آمد و عرض کرد:
"ای پیغمبر خدا! از الله بخواه که به من ثروت زیادی ببخشد."
پس از این تقاضای ثعلبه، پیامبرمان ﷺ فرمود:
"حـیـفِ تـو ثعلبـه! مال کمـی که شُکرش را به جای آوری از مالِ فراوان بدون شکرگزاری بهتـر است."
ثعلبه این سخن پیامبر ﷺ را نفهمید دوباره اصرار کرد:
"سوگند می‌خورم اگر برای ثروتمند شدنِ من دعا کنی و خدا به مـن ثـروت ببخشد، حق همـه را خواهم داد."
پیامبرمان ﷺ به او گفت:
"ثعلبه! دوست نداری مثل پیامبرت باشی؟ من اگر از خدا می‌خواستم که از کوه‌ها طلا و نقره سرازیر شود، قطعاً خدا خواسته ام را اجابت می‌کرد."
ثعلبه نمی‌خواست بفهمد. وقتی به اصرارش ادامه داد، پیامبرمان ﷺ برایش دعا کرد:
"خدایا! به ثعلبه ثروت بده!"
در مدت کوتاهی داراییِ ثعلبه افزایش یافت و جزو ثروتمندان شد. با افزایش تعداد دام‌هایش از شهر خارج شد و به همراه گوسفندانش در دره‌ای سکونت گزید و همواره مشغول دامداری بود.
ثعلبه که تا آن روز یک نمازش را ترک نکرده بود، کمکم شروع کرد به کوتاهی در ادای نماز. کارهایش آن قدر زیاد شده بود که نماز را کاملاً ترک کرد. طوری شد که دیگر نماز جمعه هـم نمی رفت. روزی پیامبرمان ﷺ متوجه عدم حضور او در مسجد شد و پرسید:
"ثعلبه چه کار می‌کند؟"
گفتند:
"چون کارش زیاد است؛ دیگر نماز نمی‌خواند."
پیامبر عزیزمان ﷺ از گرفتار شدن ثعلبه به چنین وضعی بسیار غمگین شد. پیامبر ﷺ دوست نداشت ثعلبه به خاطر دل‌بستگی به ثروت دنیا از زندگی ثروتمندانه جاودانه در بهشت بی‌نصیب بماند. دوست داشت مثلِ قبل، مسلمانی دلبسته دین و عبادت باشد. برای گرفتن زکات دو نفر را نزد او فرستاد. ثعلبه باید زکات مالش را می‌داد. اما افسوس! ثعلبه حاضر به پرداخت زکات هم نشد. فرستادگان پیامبر ﷺ موضوع را به ایشان اطلاع دادند. پیامبر عزیزمان ﷺ خیلی ناراحت شد و فرمود:
"حیف شد ثعلبه، حیف شد ثعلبه..."

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸

😢2

www.tgoop.com/kodak_moslm/8292

501 viewsJul 8 at 04:55

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ١٩٦ - ثعلبه؛ فقیری که ثروتمند می‌شود

ثعلبه مسلمانی فقیر اما خوشحال بود. او خیلی دوست داشت ثروتمند شود. روزی نزد پیامبرمان ﷺ آمد و عرض کرد:
"ای پیغمبر خدا! از الله بخواه که به من ثروت زیادی ببخشد."
پس از این تقاضای ثعلبه، پیامبرمان ﷺ فرمود:
"حـیـفِ تـو ثعلبـه! مال کمـی که شُکرش را به جای آوری از مالِ فراوان بدون شکرگزاری بهتـر است."
ثعلبه این سخن پیامبر ﷺ را نفهمید دوباره اصرار کرد:
"سوگند می‌خورم اگر برای ثروتمند شدنِ من دعا کنی و خدا به مـن ثـروت ببخشد، حق همـه را خواهم داد."
پیامبرمان ﷺ به او گفت:
"ثعلبه! دوست نداری مثل پیامبرت باشی؟ من اگر از خدا می‌خواستم که از کوه‌ها طلا و نقره سرازیر شود، قطعاً خدا خواسته ام را اجابت می‌کرد."
ثعلبه نمی‌خواست بفهمد. وقتی به اصرارش ادامه داد، پیامبرمان ﷺ برایش دعا کرد:
"خدایا! به ثعلبه ثروت بده!"
در مدت کوتاهی داراییِ ثعلبه افزایش یافت و جزو ثروتمندان شد. با افزایش تعداد دام‌هایش از شهر خارج شد و به همراه گوسفندانش در دره‌ای سکونت گزید و همواره مشغول دامداری بود.
ثعلبه که تا آن روز یک نمازش را ترک نکرده بود، کمکم شروع کرد به کوتاهی در ادای نماز. کارهایش آن قدر زیاد شده بود که نماز را کاملاً ترک کرد. طوری شد که دیگر نماز جمعه هـم نمی رفت. روزی پیامبرمان ﷺ متوجه عدم حضور او در مسجد شد و پرسید:
"ثعلبه چه کار می‌کند؟"
گفتند:
"چون کارش زیاد است؛ دیگر نماز نمی‌خواند."
پیامبر عزیزمان ﷺ از گرفتار شدن ثعلبه به چنین وضعی بسیار غمگین شد. پیامبر ﷺ دوست نداشت ثعلبه به خاطر دل‌بستگی به ثروت دنیا از زندگی ثروتمندانه جاودانه در بهشت بی‌نصیب بماند. دوست داشت مثلِ قبل، مسلمانی دلبسته دین و عبادت باشد. برای گرفتن زکات دو نفر را نزد او فرستاد. ثعلبه باید زکات مالش را می‌داد. اما افسوس! ثعلبه حاضر به پرداخت زکات هم نشد. فرستادگان پیامبر ﷺ موضوع را به ایشان اطلاع دادند. پیامبر عزیزمان ﷺ خیلی ناراحت شد و فرمود:
"حیف شد ثعلبه، حیف شد ثعلبه..."

🌸#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
✅«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸

BY آموزش کودکان مسلمان