Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/kodak_moslm/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
آموزش کودکان مسلمان@kodak_moslm P.6555
KODAK_MOSLM Telegram 6555
#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۶۱ - انسان‌های زیبا به سمت زیباترین می‌روند


پیامبرمان ﷺ بی‌وقفه برای رساندنِ فرامینِ الله به مردم تلاش می‌کرد. دوستِ عزیزش، حضرت ابوبکر (رض)، بزرگترین حامیِ او بود.
حضرت ابوبکر (رض) دوستِ بسیار عزیزی به اسم عثمان داشت. عثمان (رض) بسیار شرمگین و باحیا بود. شیرین سخن، گشاده‌رو و بسیار جوانمرد بود. حضرت ابوبکر (رض) دینِ تازه را برای عثمان (رض) تعریف کرد. زیبایی‌های اسلام را با او در میان گذاشت. خیلی دوست داشت او هم مسلمان شود. یک روز با هم نزدِ پیامبرمان ﷺ رفتند. رسول‌الله ﷺ با روی خندان از عثمان (رض) استقبال کرد. به او گفت:
"زیباترین خانه خدا، بهشت، را بخواه. من پیامبری هستم که برای رساندن این‌ها به تو و همگان فرستاده شده ام."
عثمان (رض) از سخنِ زیبا و روی خندانِ او متأثر شد. بی‌درنگ، شهادتین را بر زبان آورد و مسلمان شد‌ بعد، رؤیایی را که طی یک سفر دیده بود برای پیامبر ﷺ بازگو کرد:
"مدتی پیش سفری بیرون از مکه داشتم. هنگامِ استراحت در خواب صدایی شنیدم، آن صدا چنین می گفت:
"مردم آگاه باشید! رسالت در شهر مکه فرود آمد. او احمد است!" چیزی نفهمیدم، با آمدن به اینجا فهمیدم که آن پیامبر شما هستید."
عثمان (رض) بسیار خشنود بود. انگار به گنجی بی‌پایان دست یافته است. عقل و قلب و روحش با دین تازه و عشق به پیامبر ﷺ لبریز شده بود. با آرامش و شادمانی روزگار می‌گذرانید. عمویش با شنیدن خبر مسلمان شدنش خیلی عصبانی بود. روزی حضرت عثمان (رض) را به ستونی بست و به او گفت:
"پس تو بت‌ها را رها کرده و الله را می‌پرستی؟! حرفهای محمد ﷺ را باور داری؟! درست است؟! تا وقتی دست از مسلمانی برنداری و بت‌ها را پرستش نکنی، رهایت نخواهم کرد."
اما حضرت عثمان (رض) که مردی شجاع بود، و کسی نمی‌توانست باورش را از او بگیرد؛ فوراً جواب داد:
"سوگند به الله، که من هرگز از مسلمانی دست برنمی‌دارم."
وقتی عمویش دید که تهدیداتش بی اثر است رهایش کرد.
حضرت عثمان (رض) از محضر پیامبرمان ﷺ جدا نمی‌شد. پیامبرمان ﷺ هم عثمانی را بسیار دوست داشت. از مسلمان شدنِ انسانی با تربیت و خوش‌خُلق مثل او، بسیار خشنود بود.
حضرت عثمان (رض) چنان با تربیت و با ادب بود که چشم در چشم کسی سخن نمی‌گفت.
پیامبرمان ﷺ، دخترش حضرت رقیه را به عقد این انسان وارسته درآورد. آن دو با هم بسیار خوشبخت بودند. حضرت عثمان (رض) دو گنج را با هم به دست آورده بود؛ هم به شرف مسلمانی نایل آمده و هم دامادِ پیامبر ﷺ عزیزمان شده بود. این شادمانی و نعمت باور نکردنی بود. دوست داشت زیبایی قرآن را به همه جا برساند. حالا کنارِ پیامبرمان ﷺ علاوه بر حضرت ابوبکر (رض) و حضرت علی (رض)، انسانِ خوش اخلاق دیگری همچون عثمان (رض) حضور داشت.

#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
   💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞
3



tgoop.com/kodak_moslm/6555
Create:
Last Update:

#۳۶۵_روز_با_پیامبر

روز ۶۱ - انسان‌های زیبا به سمت زیباترین می‌روند


پیامبرمان ﷺ بی‌وقفه برای رساندنِ فرامینِ الله به مردم تلاش می‌کرد. دوستِ عزیزش، حضرت ابوبکر (رض)، بزرگترین حامیِ او بود.
حضرت ابوبکر (رض) دوستِ بسیار عزیزی به اسم عثمان داشت. عثمان (رض) بسیار شرمگین و باحیا بود. شیرین سخن، گشاده‌رو و بسیار جوانمرد بود. حضرت ابوبکر (رض) دینِ تازه را برای عثمان (رض) تعریف کرد. زیبایی‌های اسلام را با او در میان گذاشت. خیلی دوست داشت او هم مسلمان شود. یک روز با هم نزدِ پیامبرمان ﷺ رفتند. رسول‌الله ﷺ با روی خندان از عثمان (رض) استقبال کرد. به او گفت:
"زیباترین خانه خدا، بهشت، را بخواه. من پیامبری هستم که برای رساندن این‌ها به تو و همگان فرستاده شده ام."
عثمان (رض) از سخنِ زیبا و روی خندانِ او متأثر شد. بی‌درنگ، شهادتین را بر زبان آورد و مسلمان شد‌ بعد، رؤیایی را که طی یک سفر دیده بود برای پیامبر ﷺ بازگو کرد:
"مدتی پیش سفری بیرون از مکه داشتم. هنگامِ استراحت در خواب صدایی شنیدم، آن صدا چنین می گفت:
"مردم آگاه باشید! رسالت در شهر مکه فرود آمد. او احمد است!" چیزی نفهمیدم، با آمدن به اینجا فهمیدم که آن پیامبر شما هستید."
عثمان (رض) بسیار خشنود بود. انگار به گنجی بی‌پایان دست یافته است. عقل و قلب و روحش با دین تازه و عشق به پیامبر ﷺ لبریز شده بود. با آرامش و شادمانی روزگار می‌گذرانید. عمویش با شنیدن خبر مسلمان شدنش خیلی عصبانی بود. روزی حضرت عثمان (رض) را به ستونی بست و به او گفت:
"پس تو بت‌ها را رها کرده و الله را می‌پرستی؟! حرفهای محمد ﷺ را باور داری؟! درست است؟! تا وقتی دست از مسلمانی برنداری و بت‌ها را پرستش نکنی، رهایت نخواهم کرد."
اما حضرت عثمان (رض) که مردی شجاع بود، و کسی نمی‌توانست باورش را از او بگیرد؛ فوراً جواب داد:
"سوگند به الله، که من هرگز از مسلمانی دست برنمی‌دارم."
وقتی عمویش دید که تهدیداتش بی اثر است رهایش کرد.
حضرت عثمان (رض) از محضر پیامبرمان ﷺ جدا نمی‌شد. پیامبرمان ﷺ هم عثمانی را بسیار دوست داشت. از مسلمان شدنِ انسانی با تربیت و خوش‌خُلق مثل او، بسیار خشنود بود.
حضرت عثمان (رض) چنان با تربیت و با ادب بود که چشم در چشم کسی سخن نمی‌گفت.
پیامبرمان ﷺ، دخترش حضرت رقیه را به عقد این انسان وارسته درآورد. آن دو با هم بسیار خوشبخت بودند. حضرت عثمان (رض) دو گنج را با هم به دست آورده بود؛ هم به شرف مسلمانی نایل آمده و هم دامادِ پیامبر ﷺ عزیزمان شده بود. این شادمانی و نعمت باور نکردنی بود. دوست داشت زیبایی قرآن را به همه جا برساند. حالا کنارِ پیامبرمان ﷺ علاوه بر حضرت ابوبکر (رض) و حضرت علی (رض)، انسانِ خوش اخلاق دیگری همچون عثمان (رض) حضور داشت.

#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
«الْحَمْدُ لله عَلَى نعمة الإِسْلام
   💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞

BY آموزش کودکان مسلمان


Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/6555

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) More>> For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon.
from us


Telegram آموزش کودکان مسلمان
FROM American