KHESHTEKAJ Telegram 824
خشت کج | نقد نظام آموزشی
#معرفی_کتاب 📚 "The Case Against Education" کتاب «پرونده ای علیه آموزش و پرورش: چرا سیستم آموزشی هدر دادن زمان و پول است» نوشته برایان کپلن، که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، یک نقد جنجالی به سیستم آموزشی مدرن ارائه می‌دهد. کپلن، اقتصاددانی با دیدگاهی تیزبین، استدلال…
◀️ قسمتی از مقدمه کتاب «پرونده ای علیه آموزش و پرورش: چرا سیستم آموزشی هدر دادن زمان و پول است»

🖋 نوشته‌ی برایان کپلن

🔷️ من بیش از چهل سال است که به‌طور مداوم در مدرسه بوده‌ام. اول پیش‌دبستانی، بعد مهدکودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان. بعدش یک دوره چهارساله کارشناسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، و پس از آن هم یک دوره چهارساله دکترا در دانشگاه پرینستون. مرحله بعد، چیزی بود که می‌شود به آن «اولین شغل واقعی‌ام» گفت: استاد اقتصاد در دانشگاه جورج میسون. بیست سال گذشته و من هنوز در همین دانشگاه هستم. پاییز امسال، وارد «کلاس چهل و یکم» زندگی‌ام می‌شوم!

🔷️ این سیستم برای من خیلی خوب عمل کرده. واقعاً خوب. من شغلی رؤیایی و دائمی دارم. انتظار می‌رود سالی فقط ۱۵۰ ساعت تدریس کنم—پنج ساعت در هفته، فقط برای سی هفته. بر خلاف بسیاری از استادان، من عاشق تدریسم؛ اما حتی اگر از آن بدم هم می‌آمد، این حجم کار بسیار سبک است. بقیه سال را صرف فکر کردن، خواندن و نوشتن درباره موضوعات مورد علاقه‌ام می‌کنم—چیزی که به آن می‌گویند «پژوهش». درآمدم خیلی زیاد نیست، اما حاضر نیستم جایم را با بیل گیتس عوض کنم. میلیاردها دلار او نمی‌توانند چیزی را برایم بخرند که واقعاً بخواهم و الان نداشته باشم. حتی فکر می‌کنم آرامشی که دارم، چیزی است که گیتس در دوران بازنشستگی‌اش هم ندارد.

🔷️پس از نظر شخصی، هیچ دلیلی ندارم که از نظام آموزشی گله کنم—برعکس! اما تجربه یک عمر زندگی در این سیستم و ۲۵ سال مطالعه و تأمل، مرا به این نتیجه رسانده که نظام آموزشی ما اتلاف عظیمی از زمان و پول است. تقریباً همه سیاستمداران قول می‌دهند که هزینه‌های آموزش را افزایش دهند. اما از نگاه من، فقط می‌توانم زیر لب بگویم: «برای چی؟ می‌خواهید بیشتر هدر بدهیم؟»

🔷️بیشتر منتقدان نظام آموزشی می‌گویند پول را در جای درست خرج نمی‌کنیم، یا معلمان مثل مبلغین بچه‌ها را به راه‌های نادرست می‌کشانند. من تا حدی با این حرف‌ها موافقم، اما به‌نظر من، بزرگ‌ترین ایراد نظام آموزشی چیز دیگری است: آموزش بیش از حد! دانش‌آموزان هزاران ساعت صرف یادگیری مطالبی می‌کنند که نه بهره‌وری آن‌ها را بالا می‌برد، نه زندگی‌شان را غنی‌تر می‌کند. و البته، دانش‌آموزان بدون راهنمایی متخصصان نمی‌توانند این‌همه وقت را تلف کنند!

🔷️مدارس بدیهی است که مهارت‌هایی کاربردی مانند سواد خواندن و نوشتن و حساب را آموزش می‌دهند. دبیرستان‌ها گاهی دروس فنی و حرفه‌ای هم دارند—مانند مکانیکی، برنامه‌نویسی و نجاری. دانشگاه‌ها هم رشته‌هایی مثل مهندسی، پزشکی و کامپیوتر را ارائه می‌دهند که جنبه شغلی دارند. اما تکلیف بقیه درس‌ها و رشته‌ها چیست؟

🔷️به تمام کلاس‌هایی که در عمرتان رفته‌اید فکر کنید. چندتای آن‌ها هیچ مهارت کاربردی‌ای به شما یاد نداد؟ درس‌هایی که از همان مهدکودک شروع می‌شوند و هرگز در زندگی واقعی به کارتان نمی‌آیند. در دبستان، فراتر از خواندن، نوشتن و ریاضی، تاریخ، مطالعات اجتماعی، موسیقی، هنر و تربیت بدنی هم هست. در راهنمایی و دبیرستان هم ریاضیات پیشرفته، ادبیات کلاسیک و زبان‌های خارجی اضافه می‌شود—مفید برای عده کمی از دانشمندان، نویسندگان یا مترجمان آینده، اما بی‌ربط برای بقیه. بیشتر رشته‌های دانشگاهی حتی ادعا نمی‌کنند که مهارت شغلی می‌آموزند. اگر در شغلتان از تاریخ روم، آثار شکسپیر، تحلیل حقیقی یا فلسفه ذهن استفاده می‌کنید، احتمالاً شغل عجیبی دارید!

🔷️شاید از این آموزش به ظاهر «بی‌فایده» از منظر انسانی دفاع کنید. معلم‌ها اغلب می‌گویند هدفشان غنی کردن زندگی دانش‌آموزان یا گسترش افق‌های فکری آن‌هاست. به عنوان یک استاد، من با این استدلال‌ها هم‌دل هستم، چون خودم هم از ایده‌های بزرگ بهره‌مند شده‌ام و تلاش می‌کنم این تجربه را منتقل کنم. اما برای دفاع واقعی از آموزش، کافی نیست به آرمان‌های انسانی تکیه کنیم. باید بپرسیم: واقعاً چند وقت یک‌بار معلم‌ها موفق می‌شوند افق‌های ذهنی دانش‌آموزان را گسترش دهند؟ پاسخ، از نظر تجربی، ناامیدکننده است. گرچه معلم‌های عالی‌می‌توانند دانش‌آموزان را به شکسپیر علاقه‌مند کنند یا آن‌ها را عاشق هنر یا موسیقی کنند، اما این دگرگونی‌ها بسیار نادرند. با وجود همه تلاش‌های معلمان، بیشتر نوجوان‌ها فرهنگ والا را خسته‌کننده می‌دانند—و در بزرگسالی هم نظرشان عوض نمی‌شود.

🔷️یادگیری لازم نیست حتماً کاربردی باشد، یا الهام‌بخش. اما وقتی یادگیری نه مفید است و نه الهام‌بخش، دیگر چه اسمی می‌توان رویش گذاشت جز «اتلاف وقت»؟


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj
2👍2🤔1



tgoop.com/kheshtekaj/824
Create:
Last Update:

◀️ قسمتی از مقدمه کتاب «پرونده ای علیه آموزش و پرورش: چرا سیستم آموزشی هدر دادن زمان و پول است»

🖋 نوشته‌ی برایان کپلن

🔷️ من بیش از چهل سال است که به‌طور مداوم در مدرسه بوده‌ام. اول پیش‌دبستانی، بعد مهدکودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان. بعدش یک دوره چهارساله کارشناسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، و پس از آن هم یک دوره چهارساله دکترا در دانشگاه پرینستون. مرحله بعد، چیزی بود که می‌شود به آن «اولین شغل واقعی‌ام» گفت: استاد اقتصاد در دانشگاه جورج میسون. بیست سال گذشته و من هنوز در همین دانشگاه هستم. پاییز امسال، وارد «کلاس چهل و یکم» زندگی‌ام می‌شوم!

🔷️ این سیستم برای من خیلی خوب عمل کرده. واقعاً خوب. من شغلی رؤیایی و دائمی دارم. انتظار می‌رود سالی فقط ۱۵۰ ساعت تدریس کنم—پنج ساعت در هفته، فقط برای سی هفته. بر خلاف بسیاری از استادان، من عاشق تدریسم؛ اما حتی اگر از آن بدم هم می‌آمد، این حجم کار بسیار سبک است. بقیه سال را صرف فکر کردن، خواندن و نوشتن درباره موضوعات مورد علاقه‌ام می‌کنم—چیزی که به آن می‌گویند «پژوهش». درآمدم خیلی زیاد نیست، اما حاضر نیستم جایم را با بیل گیتس عوض کنم. میلیاردها دلار او نمی‌توانند چیزی را برایم بخرند که واقعاً بخواهم و الان نداشته باشم. حتی فکر می‌کنم آرامشی که دارم، چیزی است که گیتس در دوران بازنشستگی‌اش هم ندارد.

🔷️پس از نظر شخصی، هیچ دلیلی ندارم که از نظام آموزشی گله کنم—برعکس! اما تجربه یک عمر زندگی در این سیستم و ۲۵ سال مطالعه و تأمل، مرا به این نتیجه رسانده که نظام آموزشی ما اتلاف عظیمی از زمان و پول است. تقریباً همه سیاستمداران قول می‌دهند که هزینه‌های آموزش را افزایش دهند. اما از نگاه من، فقط می‌توانم زیر لب بگویم: «برای چی؟ می‌خواهید بیشتر هدر بدهیم؟»

🔷️بیشتر منتقدان نظام آموزشی می‌گویند پول را در جای درست خرج نمی‌کنیم، یا معلمان مثل مبلغین بچه‌ها را به راه‌های نادرست می‌کشانند. من تا حدی با این حرف‌ها موافقم، اما به‌نظر من، بزرگ‌ترین ایراد نظام آموزشی چیز دیگری است: آموزش بیش از حد! دانش‌آموزان هزاران ساعت صرف یادگیری مطالبی می‌کنند که نه بهره‌وری آن‌ها را بالا می‌برد، نه زندگی‌شان را غنی‌تر می‌کند. و البته، دانش‌آموزان بدون راهنمایی متخصصان نمی‌توانند این‌همه وقت را تلف کنند!

🔷️مدارس بدیهی است که مهارت‌هایی کاربردی مانند سواد خواندن و نوشتن و حساب را آموزش می‌دهند. دبیرستان‌ها گاهی دروس فنی و حرفه‌ای هم دارند—مانند مکانیکی، برنامه‌نویسی و نجاری. دانشگاه‌ها هم رشته‌هایی مثل مهندسی، پزشکی و کامپیوتر را ارائه می‌دهند که جنبه شغلی دارند. اما تکلیف بقیه درس‌ها و رشته‌ها چیست؟

🔷️به تمام کلاس‌هایی که در عمرتان رفته‌اید فکر کنید. چندتای آن‌ها هیچ مهارت کاربردی‌ای به شما یاد نداد؟ درس‌هایی که از همان مهدکودک شروع می‌شوند و هرگز در زندگی واقعی به کارتان نمی‌آیند. در دبستان، فراتر از خواندن، نوشتن و ریاضی، تاریخ، مطالعات اجتماعی، موسیقی، هنر و تربیت بدنی هم هست. در راهنمایی و دبیرستان هم ریاضیات پیشرفته، ادبیات کلاسیک و زبان‌های خارجی اضافه می‌شود—مفید برای عده کمی از دانشمندان، نویسندگان یا مترجمان آینده، اما بی‌ربط برای بقیه. بیشتر رشته‌های دانشگاهی حتی ادعا نمی‌کنند که مهارت شغلی می‌آموزند. اگر در شغلتان از تاریخ روم، آثار شکسپیر، تحلیل حقیقی یا فلسفه ذهن استفاده می‌کنید، احتمالاً شغل عجیبی دارید!

🔷️شاید از این آموزش به ظاهر «بی‌فایده» از منظر انسانی دفاع کنید. معلم‌ها اغلب می‌گویند هدفشان غنی کردن زندگی دانش‌آموزان یا گسترش افق‌های فکری آن‌هاست. به عنوان یک استاد، من با این استدلال‌ها هم‌دل هستم، چون خودم هم از ایده‌های بزرگ بهره‌مند شده‌ام و تلاش می‌کنم این تجربه را منتقل کنم. اما برای دفاع واقعی از آموزش، کافی نیست به آرمان‌های انسانی تکیه کنیم. باید بپرسیم: واقعاً چند وقت یک‌بار معلم‌ها موفق می‌شوند افق‌های ذهنی دانش‌آموزان را گسترش دهند؟ پاسخ، از نظر تجربی، ناامیدکننده است. گرچه معلم‌های عالی‌می‌توانند دانش‌آموزان را به شکسپیر علاقه‌مند کنند یا آن‌ها را عاشق هنر یا موسیقی کنند، اما این دگرگونی‌ها بسیار نادرند. با وجود همه تلاش‌های معلمان، بیشتر نوجوان‌ها فرهنگ والا را خسته‌کننده می‌دانند—و در بزرگسالی هم نظرشان عوض نمی‌شود.

🔷️یادگیری لازم نیست حتماً کاربردی باشد، یا الهام‌بخش. اما وقتی یادگیری نه مفید است و نه الهام‌بخش، دیگر چه اسمی می‌توان رویش گذاشت جز «اتلاف وقت»؟


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj

BY خشت کج | نقد نظام آموزشی




Share with your friend now:
tgoop.com/kheshtekaj/824

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Content is editable within two days of publishing Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether.
from us


Telegram خشت کج | نقد نظام آموزشی
FROM American