tgoop.com/karvandparsi/763
Last Update:
.
ا═.🍃.══════════ا
زبان پارسی، میهن است در درون ما
ا══════════.🍃.═ا
در عبارتهای «بلادِ پارسیگویان، زمین پارسیگویان، زاد و بوم پارسی» در آثار نویسندگان و شاعران بزرگ اندکی درنگ کنید :
و من در همه زمین پارسیگویان شهری نیکوتر و جامعتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم (سفرنامه ناصر خسرو)
همینت بس فغانی در بلاد پارسیگویان
که عشقت عندلیب گلشن شیراز گردانید
(بابا فغانی شیرازی)
وگر پارسی باشدش زاد و بوم
به صنعاش مفرست و سقلاب و روم
(سعدی)
عبارت «زمین پارسیگویان»، برآیندِ گرهخوردگی دو زیستگاه وجودی در انسان ایرانی است: زمین و زبان.
احساس تعلق و عواطف "ریشهجویی" را هم زادگاه و زیستگاه در ما بر میانگیزد و هم زبان. برای این دو خاستگاه، دو استعارۀ خانۀ پدری و زبان مادری همواره بر زبان مردمان میرود. استعارهٔ نخست، بیانگر احساس تعلق به سرزمین است و دومین، بیانگر احساس زاد و زیست در زبان.
زبان به گفتۀ مارتین هَیدگر «خانه و اقامتگاه وجودی انسان است». صد البته که اقامتگاه زبانی برای آدمی، از زیستگاه زمینی درونیتر و پایدارتر است؛ چرا که، آدمی عارض بر زمین است اما جان و روان ما در زبانمان سرشته و بالیده است؛ من پارسیزبان هر جای زمین بروم زبانم را همراه خود میبرم و در هر کشوری که باشم همچنان مُقیم زبان مادری خویشم و شگفتا که این خانه در من مقیم است.
این دوبیت زبان حالِ «روندگان مقیم» در زبان میهنی است.
سعدی:
دوست نزدیکتر از من به من است
وینت مشکل که من از وی دورم
مولوی:
در دو چشم من نشین ای آن که از من منتری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشنتری
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
BY کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی
Share with your friend now:
tgoop.com/karvandparsi/763