JELSASTORY300YEAR Telegram 17771
#باهم
پارت 12

جک
هیچ استرسی نداشتم چون بار اولم نبود . تنها فکری که به ذهنم هجوم آورده بود اصرارش برای حضور السا بود . راس ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه رفتم دنبالش دقیقا مثل همون شب مهمونی من آماده شده بود . به سرعت سمت هتل مد نظر راه افتادم و برای السا توضیح دادم که نقشه از چه قراره . تو ماشین منتظر نشسته بودیم که جان زنگ زد و جواب دادم:بله . جان:داره از کلوبم خارج میشه کاملا مسته میخواد برگرده هتل . من:بله رئیس منتظرشم . جان:اون دختره باهاته؟من:بله . جان:خوبه . تماسو قطع کرد . السا:چیشد؟من:داره برمیگرده هتل . سرشو تکون داد و خیره شد به بیرون . کم کم بارش بارون شروع شد . تقریبا نیم ساعتی گذشت ،السا:چقدر طول میکشه تا برسه؟ من:نمیدونم . پیامی برای گوشی مخفیم ارسال شده بود . نگاهی بهش کردم از هیکاپ بود"مراقب باش ،خلاف همیشه عمل کن ،تومحل از نقشت نگو . " عجب عوضی شده جان . قابل حدس بود انقدر بی مغزه که فکر کرده احمقم و از اصراراش نمیفهمم . السا:اون نیست؟خیلی مسته! نگاهم سمتش کشیده شد:خودشه ، شروع کن یادت باشه درو باز بذاری . السا :باشه حتما خواست پیاده بشه که دستشو گرفتم و نگاهم کرد به هفت تیره کوچیک توی دستش گذاشتم:شاید لازمت شد . گرفتش :ممنون . پیاده شد و دوید سمت ورودی هتل .
دقیقا ۵ دقیقه بعدش پیاده شدم و رفتم سمت هتل از پذیرش شماره اتاقشو پرسیدم و با آسانسور خودمو به اتاقش رسوندم در باز بود . صدای قهقه های مستانش به وضوح قابل شنیدن بود آروم دستمالو آماده کردم و وارد شدم و از پشت سر دستمالو روی بینی و دهنش گذاشتم و کم کم بیهوش شد . السا خواست چیزی بگه که مانعش شدم:کارتشو از جیبش دربیار اینم سوئیچ برو ماشینو بیار پارکینگ . سوئیچو گرفت و رفت . دستشو دور گردنم انداختم و با آسانسور بردمش پارکینگ و سوار ماشینم کردمش. راه افتادم . السا:چرا نکشتیش؟من:نمیشد . السا:مگه قرار نبود حذفش کنی؟نمیفهمم . من:بعدا برات توضیح میدم . یکم خارج از شهر که دیگه داشت بهوش میومد نگه داشتم و پیادش کردم و همونطور که هنوز گیج بود از یعقش گرفتم و با خودم کشوندمش توی فضای سبز جنگل مانندی که کنار جاده بود . کم کم به حرف اومد:من کجام ؟؟؟تو کی هستی؟چیشده؟هولش دادم که افتاد روی زمین و مقابلش واستادم که حضور السارو حس کردم که پشت سرمه . رفیق جان به حرف اومد:چی از جونم میخوای؟تو....تو مگه زیر دست جان نیستی پس چه مرگته؟؟از جون من چی میخوای؟اسلحمو در آوردم و سمتش نشونه گرفتم که با حالت مصنوعی التماس کرد:خواهش میکنم جک بهم رحم کن ....بگو دنبال چی هستی؟؟؟چی میخوای؟السا:رئیست کیه؟کجاست؟من ساکت بودم که با همون حالت التماس گفت:فرانک....فرانک توی فرانسس من واسه اون عوضی کار میکنم ،اون تو پاریسه یه هتل داره که اکثر اوقات اونجاس اون هتل دقیقا اطراف ایفله .....من:دیگه وقتت تموم شد . خواست چیزی بگه که دقیقا زدم تو پیشونیش ... السا عصبی اومد جلوی راهم:چیکار کردی؟ من:کاری که باید . السا: اون داشت همه چیزو میگفت . من:من کاری که باید میکردمو انجام دادم . فوری برگشتم سمت ماشین و السا همونطور که غر میزد سوار شد . به محض نشستنم کلافه گفتم :تو هیچی نمیدونی. حتی نفهمیدی که جلیقه ضد گلوله تنش کرده چون میدونست من میام سراغش و فکر میکرد مثل همیشه به قلب سوژه میزنم . السا:یعنی جان از قصد اونو ...من:آره برای همین اومدم اینجا بکشمش و تو هتل حرفی نزدم . السا:آه خدای من فکرشو میکردم جان به ما شک کنه . من:مهم نیست از اینجا به بعد بیشتر باید حواسمون باشه . السا:درباره اون آدرسی که داد . من:راست میگه فرانسس توی پاریس اما بقیه آدرس اشتباهه البته ممکنه از فرانسه هم رفته باشه وگرنه چرا باید یه مهره سوخته آدرس دقیق فرانکو بده؟السا:یعنی نمیریم فرانسه؟من:به هیچ عنوان. چون قضیه مشکوکه من اینا رو میشناسم . السا:اما تو گفتی آدرسش تا نصفه درسته . من:بعدش گفتم ممکنه رفته باشه چون اون هیچ وقت اقامت دائم تو جایی رو نداشته . معلوم بود حسابی عصبیه . رسوندمش و بهش تاکید کردم که فرانسه رو فراموش کن . السا:سعی میکنم . برگشتم خونه خودم . خیس شده بودم . انقدر خسته بودم که بعد از یه دوش استراحت کردم .

السا
حسابی خیس شده بودم بعداز یه دوش گرم روی مبل نشستم .‌فکرم مشغول بود و خوابم نمیبرد . تو فکر بودم که از زیر در پاکت نامه ای به داخل خونه فرستاده شد .....
#story



tgoop.com/jelsastory300year/17771
Create:
Last Update:

#باهم
پارت 12

جک
هیچ استرسی نداشتم چون بار اولم نبود . تنها فکری که به ذهنم هجوم آورده بود اصرارش برای حضور السا بود . راس ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه رفتم دنبالش دقیقا مثل همون شب مهمونی من آماده شده بود . به سرعت سمت هتل مد نظر راه افتادم و برای السا توضیح دادم که نقشه از چه قراره . تو ماشین منتظر نشسته بودیم که جان زنگ زد و جواب دادم:بله . جان:داره از کلوبم خارج میشه کاملا مسته میخواد برگرده هتل . من:بله رئیس منتظرشم . جان:اون دختره باهاته؟من:بله . جان:خوبه . تماسو قطع کرد . السا:چیشد؟من:داره برمیگرده هتل . سرشو تکون داد و خیره شد به بیرون . کم کم بارش بارون شروع شد . تقریبا نیم ساعتی گذشت ،السا:چقدر طول میکشه تا برسه؟ من:نمیدونم . پیامی برای گوشی مخفیم ارسال شده بود . نگاهی بهش کردم از هیکاپ بود"مراقب باش ،خلاف همیشه عمل کن ،تومحل از نقشت نگو . " عجب عوضی شده جان . قابل حدس بود انقدر بی مغزه که فکر کرده احمقم و از اصراراش نمیفهمم . السا:اون نیست؟خیلی مسته! نگاهم سمتش کشیده شد:خودشه ، شروع کن یادت باشه درو باز بذاری . السا :باشه حتما خواست پیاده بشه که دستشو گرفتم و نگاهم کرد به هفت تیره کوچیک توی دستش گذاشتم:شاید لازمت شد . گرفتش :ممنون . پیاده شد و دوید سمت ورودی هتل .
دقیقا ۵ دقیقه بعدش پیاده شدم و رفتم سمت هتل از پذیرش شماره اتاقشو پرسیدم و با آسانسور خودمو به اتاقش رسوندم در باز بود . صدای قهقه های مستانش به وضوح قابل شنیدن بود آروم دستمالو آماده کردم و وارد شدم و از پشت سر دستمالو روی بینی و دهنش گذاشتم و کم کم بیهوش شد . السا خواست چیزی بگه که مانعش شدم:کارتشو از جیبش دربیار اینم سوئیچ برو ماشینو بیار پارکینگ . سوئیچو گرفت و رفت . دستشو دور گردنم انداختم و با آسانسور بردمش پارکینگ و سوار ماشینم کردمش. راه افتادم . السا:چرا نکشتیش؟من:نمیشد . السا:مگه قرار نبود حذفش کنی؟نمیفهمم . من:بعدا برات توضیح میدم . یکم خارج از شهر که دیگه داشت بهوش میومد نگه داشتم و پیادش کردم و همونطور که هنوز گیج بود از یعقش گرفتم و با خودم کشوندمش توی فضای سبز جنگل مانندی که کنار جاده بود . کم کم به حرف اومد:من کجام ؟؟؟تو کی هستی؟چیشده؟هولش دادم که افتاد روی زمین و مقابلش واستادم که حضور السارو حس کردم که پشت سرمه . رفیق جان به حرف اومد:چی از جونم میخوای؟تو....تو مگه زیر دست جان نیستی پس چه مرگته؟؟از جون من چی میخوای؟اسلحمو در آوردم و سمتش نشونه گرفتم که با حالت مصنوعی التماس کرد:خواهش میکنم جک بهم رحم کن ....بگو دنبال چی هستی؟؟؟چی میخوای؟السا:رئیست کیه؟کجاست؟من ساکت بودم که با همون حالت التماس گفت:فرانک....فرانک توی فرانسس من واسه اون عوضی کار میکنم ،اون تو پاریسه یه هتل داره که اکثر اوقات اونجاس اون هتل دقیقا اطراف ایفله .....من:دیگه وقتت تموم شد . خواست چیزی بگه که دقیقا زدم تو پیشونیش ... السا عصبی اومد جلوی راهم:چیکار کردی؟ من:کاری که باید . السا: اون داشت همه چیزو میگفت . من:من کاری که باید میکردمو انجام دادم . فوری برگشتم سمت ماشین و السا همونطور که غر میزد سوار شد . به محض نشستنم کلافه گفتم :تو هیچی نمیدونی. حتی نفهمیدی که جلیقه ضد گلوله تنش کرده چون میدونست من میام سراغش و فکر میکرد مثل همیشه به قلب سوژه میزنم . السا:یعنی جان از قصد اونو ...من:آره برای همین اومدم اینجا بکشمش و تو هتل حرفی نزدم . السا:آه خدای من فکرشو میکردم جان به ما شک کنه . من:مهم نیست از اینجا به بعد بیشتر باید حواسمون باشه . السا:درباره اون آدرسی که داد . من:راست میگه فرانسس توی پاریس اما بقیه آدرس اشتباهه البته ممکنه از فرانسه هم رفته باشه وگرنه چرا باید یه مهره سوخته آدرس دقیق فرانکو بده؟السا:یعنی نمیریم فرانسه؟من:به هیچ عنوان. چون قضیه مشکوکه من اینا رو میشناسم . السا:اما تو گفتی آدرسش تا نصفه درسته . من:بعدش گفتم ممکنه رفته باشه چون اون هیچ وقت اقامت دائم تو جایی رو نداشته . معلوم بود حسابی عصبیه . رسوندمش و بهش تاکید کردم که فرانسه رو فراموش کن . السا:سعی میکنم . برگشتم خونه خودم . خیس شده بودم . انقدر خسته بودم که بعد از یه دوش استراحت کردم .

السا
حسابی خیس شده بودم بعداز یه دوش گرم روی مبل نشستم .‌فکرم مشغول بود و خوابم نمیبرد . تو فکر بودم که از زیر در پاکت نامه ای به داخل خونه فرستاده شد .....
#story

BY ❄jᎬᏞsᎪ sᏆᎾᏒᎽ ❄


Share with your friend now:
tgoop.com/jelsastory300year/17771

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Administrators The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group.
from us


Telegram ❄jᎬᏞsᎪ sᏆᎾᏒᎽ ❄
FROM American