tgoop.com/javaheralklam/1976
Last Update:
#حمرهی_مشرقیه
▫️انجام برخی از مناسک عبادی باید در یک زمان خاص صورت گیرد؛ برای مثال پایان روزه داری و افطار میبایست بعد از تحقق غروب باشد؛ در اینکه غروب چه زمانی محقق میشود بین فقهاء اختلاف است؛ 👈 برخی فقها صرف استتار و پنهان شدن قرص خورشید را برای تحقق غروب کافی میدانند 👈 در حالی که مشهور فقهاء تحقق غروب را منوط به زوال حمرهی مشرقیه میدانند [ حُمره مَشرقیه به سرخی پدید آمده در هنگام غروب آفتاب می گویند ]
🔹 مستند هر دو گروه از فقهاء روایاتی است که در این زمینه وارد شده است و ظاهرا با هم تعارض دارند. [ اگر چه در حقیقت تعارضی در کار نیست و هر دو دسته قابل جمع هستند و فقهاء این بحث را مفصلا بیان کردند که ذکر این بحوث تخصصی و مفصل محل مناسب خود را میخواهد ]
⁉️ وهابی ادعاء دارد که #حمرهی_مشرقیه بر اساس فقه شیعه یک بدعت است و شیعیان زمان افطار روزه داری را بر اساس این بدعت منعقد کرداند❗️
با توضیحاتی که بیان میکنیم مشخص خواهد شد که این ادعای وهابی چه اندازه جاهلانه است؛ برای روشن شدن جهالت وهابی به نکات زیر دقت کنید:
1⃣ علم رجال یک علم اجتهادی است؛ یعنی ممکن است فقیه [ الف ] بر اساس یک مبنای رجالی که آن را معتبر میداند عدهای از راویان حدیث را توثیق کند درحالی که ممکن است همان مبنای رجالی در نزد فقیه دیگری [ ب ] معتبر نباشد؛ بنابراین همان راویانی که نزد فقیه [ الف ] ثقه هستند، نزد فقیه [ ب ] مجهول هستند بر این اساس ممکن است یک روایت نزد فقیه [ الف ] معتبر باشد و بر اساس آن فتوا دهد اما همان روایت نزد فقیه [ ب ] معتبر نباشد بنابراین بر اساس آن فتوا ندهد.
☑️ مثلا عدهای از فقهاء تمام مشایخ ابن ابی عمیر را ثقه میدانند [ زیرا شیخ طوسی میگوید ایشان فقط از افراد ثقه نقل روایت میکند ] اما برخی دیگر این مبنا را قبول ندارند بر همین اساس ممکن است یک روایت بر اساس این مبنا صحیح باشد اما کسی که این مبنا را قبول نداشته باشد همان روایت برای او مجهول است.
2⃣ یک روایت ممکن است بر اساس مبنای رجالی هر دو فقیه معتبر تلقی شود و این قابلیت را داشته باشد که فقیه بر اساس آن فتوا دهد اما ممکن است در دلالت روایت و برداشت از روایت بین فقهاء اختلاف شود.
✅ با توجه به دو نکتهی بالا در فقه بحث از حجیت فتوا مطرح میشود؛ یعنی اگر فتوای فقیه جامع الشرایط مطابق واقع بود آن فتوا منجزیت دارد [ استحقاق ثواب یا عقاب ] و اگر فتوا مطابق با واقع نبود معذریت دارد [ مامون از عذاب بودن ]
بنابراین اگر فقیه [ الف ] بر اساس یک روایتی که سندا و دلالتا نزد او معتبر است فتوا دهد اگر چه ممکن است این روایت نزد فقیه دیگر سندا یا دلالتا معتبر نباشد اما هر دو فقیه مرتکب بدعت نشدند چرا که هر دو فقیه بر اساس روایتی که نزد آنها معتبر است فتوا میدهند [ اصولا بدعت در این بحث سالبه به انتفاء موضوع است ]
بر هر کسی که با مباحث فقهی و اصولی کمتر اُنسی داشته باشد روشن است که وارد کردن بحث بدعت در این موضوع چه اندازه جاهلانه بلکه ابلهانه است!!!!
✅ بحث فوق نیز از این قبیل است؛ وهابی میگوید تمام روایات #حمرهی_مشرقیه ضعیف هستند و سپس نتیجه میگرد این مطلب بدعت است❗️
در حالی که روایات حمرهی مشرقیه نزد عدهی از فقهاء سندا ضعیف هستند و یا در دلالت آنها خدشه کنند [ مثل مرحوم سید خویی ] در حالی که این روایات نزد دیگر فقهاء سندا و دلالتا معتبر هستند [ همانند استاد شهیدی ] بنابراین در این خصوص صحبت از بدعت نمیشود بلکه صحبت از حجیت فتوا به میان میآید.
توضیح نکات بالا بر سایر اهل علم پوشیده نیست اما متاسفانه وهابی کمترین بهرهی علمی در این زمینه ندارد و البته این بهانهها را بیان میکند که سرپوشی گذاشته باشد بر #بدعت_تراویح ❗️
🆔 @javaheralklam
BY 🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
Share with your friend now:
tgoop.com/javaheralklam/1976