طالبان هم بله!
سرمقاله هممیهن
۲۶ مهر ۱۴۰۴
🔹اگر یادتان باشد طالبان اولیه پیش از حمله سال ۲۰۰۱ ایالاتمتحده، گرچه خود را امارت اسلامی افغانستان مینامیدند و بظاهر به مرزهای دیگران نظری نداشتند؛ شاید هم چون زورشان نمیرسید؛ ولی از سوی دیگر هیچ اصراری هم به شناسایی متقابل خود و کشورهای دیگر نداشتند، و رهبر خود را هم امیرالمومنین مینامیدند، و از آنجا که ایدئولوژی همچون زیباروی تاب مستوری ندارد؛ با پذیرفتن و میزبانی از بنلادن و جماعت القاعده در افغانستان، رویکرد رادیکال و فراملی خود را به رخ کشاندند، و نتیجه را هم چشیدند.
🔹طالبان کنونی برخلاف قبلیها رویکرد دیگری دارند و به شناسایی بینالمللی و روابط دیپلماتیک اهمیت میدهند و حتی نگاه خود را از محوریت اسلامی به ملی تغییر دادهاند. این تحول بهویژه در جنگ کنونی آنان با پاکستان نمود جدی یافته است. (گزارشی از این جنگ و روابط دو کشور را در هممیهن امروز میخوانید)
🔹در چنین شرایطی سفر وزیر خارجه طالبان به هندوستان معنای دیگری دارد. کشوری که مسلمانان آنجا در اقلیت و از منظر طالبان تحت سلطه کفار محسوب میشوند ولی منافع حکومت جدید اقتضا کرده که نهتنها پس از جنگ اخیر به هند بروند بلکه با صدور بیانیه مشترک پذیرفتهاند که؛ دو کشور به تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها، تعاون برای امنیت منطقهای، احترام گذاشته شود و افغانستان متعهد شده است که خاکش توسط هیچ گروه یا فردی برای حمله به هند استفاده نشود. همچنین هند از افغانستان خواسته فعالیتهای تروریستی غیرقانونی علیه هند از خاک افغانستان انجام نشود.
🔹موضع مشترک طرفین نسبت به این که کشمیر بخشی از هند است، موجب واکنش تند پاکستان شده است. بعلاوه هنگامی که پاکستان در سال ۱۹۴۷ به کشمیر حمله کرد، عملاً این دولت پاکستان نبود که اقدامات اصلی جنگ را انجام داد، بلکه گروههای قبایلی از مناطق پشتوننشین بودند که به کشمیر حمله کردند.
🔹بنابراین، چه در گذشته و چه حالا ارتباطات عمیقی میان وضعیت کشمیر و تحولات افغانستان وجود داشته است، چراکه بسیاری از اعضای گروههای مسلحی که در کشمیر فعالیت میکنند، یا اهل افغانستان هستند یا در افغانستان آموزش دیدهاند. در نتیجه، گروههای جهادی کشمیری در مبارزات خود برای آزادی کشمیر به پشتیبانی گروههای جهادی یا نهضتی مستقر در افغانستان امید دارند، ولی اکنون امارت اسلامی طالبان برای بقای خود سرنوشت آنان را به هندوها فروخت.
🔹اکنون مشاهده میشود که طالبان هم در برابر واقعیت موجود نظام بینالمللی و ساختار دولت-ملتها تسلیم شده و حتی حاضر است برای تقابل با پاکستان مسلمان و همکیش، طرف هند را بگیرد که از نظر شرع طالبان کافر هستند و جالب این که نهتنها برخلاف اختلافات جدی موجود در باره ماهیت حقوقی کشمیر آن را جزئی از خاک هند دانسته بلکه مهمتر این که حق و وظیفه خود در کمک به مسلمانان کشمیر برای آزادی از دست حکومت غیرمسلمان را از خود سلب کرده است و باید مانع مبارزه آنان هم بشود.
🔹واقعیت این است که جبرهای ژئوپلیتیک و پدیده دولت_ملتها چیزهایی نیستند که بتوان با شعار آنها را نادیده گرفت. این واقعیتی است که ایران امروز بیش از هر زمان دیگر نتیجه ناخوشایند بیتوجهی به آنها را با تمام وجود حس و درک کرده است.
🔹واقعگرایی طالبان از جهت کلی مثبت است ولی از این جهت که برخلاف روابط خارجی، همچنان در داخل به حقوق مردم بهویژه زنان تن نمیدهد و آنان را به نام دین سرکوب میکند، مایه تاسف است. این حکومت برای بقای خود به سازش خارجی و حتی حمایت از غیرمسلمان در برابر مسلمان تن میدهد، ولی هنگامی که به مردم خود میرسد فریاد وااسلام آنان بلند میشود.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۶ مهر ۱۴۰۴
🔹اگر یادتان باشد طالبان اولیه پیش از حمله سال ۲۰۰۱ ایالاتمتحده، گرچه خود را امارت اسلامی افغانستان مینامیدند و بظاهر به مرزهای دیگران نظری نداشتند؛ شاید هم چون زورشان نمیرسید؛ ولی از سوی دیگر هیچ اصراری هم به شناسایی متقابل خود و کشورهای دیگر نداشتند، و رهبر خود را هم امیرالمومنین مینامیدند، و از آنجا که ایدئولوژی همچون زیباروی تاب مستوری ندارد؛ با پذیرفتن و میزبانی از بنلادن و جماعت القاعده در افغانستان، رویکرد رادیکال و فراملی خود را به رخ کشاندند، و نتیجه را هم چشیدند.
🔹طالبان کنونی برخلاف قبلیها رویکرد دیگری دارند و به شناسایی بینالمللی و روابط دیپلماتیک اهمیت میدهند و حتی نگاه خود را از محوریت اسلامی به ملی تغییر دادهاند. این تحول بهویژه در جنگ کنونی آنان با پاکستان نمود جدی یافته است. (گزارشی از این جنگ و روابط دو کشور را در هممیهن امروز میخوانید)
🔹در چنین شرایطی سفر وزیر خارجه طالبان به هندوستان معنای دیگری دارد. کشوری که مسلمانان آنجا در اقلیت و از منظر طالبان تحت سلطه کفار محسوب میشوند ولی منافع حکومت جدید اقتضا کرده که نهتنها پس از جنگ اخیر به هند بروند بلکه با صدور بیانیه مشترک پذیرفتهاند که؛ دو کشور به تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها، تعاون برای امنیت منطقهای، احترام گذاشته شود و افغانستان متعهد شده است که خاکش توسط هیچ گروه یا فردی برای حمله به هند استفاده نشود. همچنین هند از افغانستان خواسته فعالیتهای تروریستی غیرقانونی علیه هند از خاک افغانستان انجام نشود.
🔹موضع مشترک طرفین نسبت به این که کشمیر بخشی از هند است، موجب واکنش تند پاکستان شده است. بعلاوه هنگامی که پاکستان در سال ۱۹۴۷ به کشمیر حمله کرد، عملاً این دولت پاکستان نبود که اقدامات اصلی جنگ را انجام داد، بلکه گروههای قبایلی از مناطق پشتوننشین بودند که به کشمیر حمله کردند.
🔹بنابراین، چه در گذشته و چه حالا ارتباطات عمیقی میان وضعیت کشمیر و تحولات افغانستان وجود داشته است، چراکه بسیاری از اعضای گروههای مسلحی که در کشمیر فعالیت میکنند، یا اهل افغانستان هستند یا در افغانستان آموزش دیدهاند. در نتیجه، گروههای جهادی کشمیری در مبارزات خود برای آزادی کشمیر به پشتیبانی گروههای جهادی یا نهضتی مستقر در افغانستان امید دارند، ولی اکنون امارت اسلامی طالبان برای بقای خود سرنوشت آنان را به هندوها فروخت.
🔹اکنون مشاهده میشود که طالبان هم در برابر واقعیت موجود نظام بینالمللی و ساختار دولت-ملتها تسلیم شده و حتی حاضر است برای تقابل با پاکستان مسلمان و همکیش، طرف هند را بگیرد که از نظر شرع طالبان کافر هستند و جالب این که نهتنها برخلاف اختلافات جدی موجود در باره ماهیت حقوقی کشمیر آن را جزئی از خاک هند دانسته بلکه مهمتر این که حق و وظیفه خود در کمک به مسلمانان کشمیر برای آزادی از دست حکومت غیرمسلمان را از خود سلب کرده است و باید مانع مبارزه آنان هم بشود.
🔹واقعیت این است که جبرهای ژئوپلیتیک و پدیده دولت_ملتها چیزهایی نیستند که بتوان با شعار آنها را نادیده گرفت. این واقعیتی است که ایران امروز بیش از هر زمان دیگر نتیجه ناخوشایند بیتوجهی به آنها را با تمام وجود حس و درک کرده است.
🔹واقعگرایی طالبان از جهت کلی مثبت است ولی از این جهت که برخلاف روابط خارجی، همچنان در داخل به حقوق مردم بهویژه زنان تن نمیدهد و آنان را به نام دین سرکوب میکند، مایه تاسف است. این حکومت برای بقای خود به سازش خارجی و حتی حمایت از غیرمسلمان در برابر مسلمان تن میدهد، ولی هنگامی که به مردم خود میرسد فریاد وااسلام آنان بلند میشود.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍5❤1👎1
شاهنامه و CFT
سرمقاله هممیهن
۲۷ مهر ۱۴۰۴
🔹در تاریخ مذکور است که حکیم ابوالقاسم فردوسی پس از اتمام شاهنامه، به امید پاداش آن را نزد سلطان محمود غزنوی فرستاد. شاهنامهای که ۳۰ تا ۳۵ سال از وقت گرانبهای فردوسی را گرفته و ایران را زنده کرده بود. ولی رقبای فردوسی (شاعرانی چون عنصری و فرخی) از شاهنامه بدگویی کردند و آن را بیارزش و در تضاد با اسلام خواندند. سلطان محمود نیز تحت تأثیر این بدگوییها، به جای پاداش متناسب با این اثر سترگ، که دهها هزار دینار طلا بود، تنها اندکی درهم نقره و کمارزش برای او فرستاد. فردوسی که این رفتار را توهین به خود و شاهنامه دانسته و آزردهخاطر شده بود، این پول ناچیز را نپذیرفت. گویند آن را به حمامیها و آبجوفروشها بخشید و از ترس خشم سلطان محمود، ترک دیار کرد. او در غربت، هجونامه معروف خود را در نکوهش سلطان محمود سرود. سرانجام در زادگاهش توس درگذشت.
🔹سلطان محمود پس از مدتی که ظاهراً ۷ سال است از کرده خود پشیمان شد و دستور داد همان پاداش شایسته را برای فردوسی ببرند اما هنگامی که کاروان حامل پول به دروازه توس رسید، جنازه فردوسی را از دروازه دیگر شهر بسوی گورستان بیرون میبردند. پسر فردوسی نیز از پذیرش این پول خودداری کرد. ما نمیدانیم این روایت چه اندازه درست و واقعی، و چقدر افسانه است؟ ولی فارغ از صحت و سقم آن، هر چه هست، شایع و آموزنده است.
🔹داستان تأیید و رد CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ساختار تقنینی ایران از این الگو و شاید هم بدتر از آن، پیروی کرده است. مجلس دهم که حتی اصلاحطلبان هم در آن دست بالا را نداشتند برای نجات ایران، FATF و مجموعه آن را تصویب کردند ولی ابتدا در شورای نگهبان و سپس مجمع تشخیص با سعایت و بدگویی بدخواهان کشور تأیید نشد. این لوایح در مجلسی با اقلیت اصلاحطلب تأیید شد، بهجای تقدیر آن را نادیده گرفتند و خلاف اسلام و مصلحت و... دانستند.
🔹معلوم نشد که ۷ سال بعد چه اتفاقی رخ داد که تایید گردید. اگر درباره شاهنامه حداقل و در ابتدا پاداشی ولو اندک برای فردوسی فرستادند ولی اینها حتی پاداشی هم نگرفتند، سهل است که هزینه هم دادند، و بدتر از همه این که ایران هم تحریم شد و راهی برای برونرفت از آن باز نگذاشتند.
🔹در این ۷ سال شاخص تورم، جهشی بزرگ و بیسابقه کرد و از متوسط ۱۰ درصد در سه سال پیش از تصویب به یکباره به بالای ۳۰ و ۴۰ درصد رسید و تا امروز بهطور میانگین بیش از ۴۰ درصد شده است.
🔹اکنون به هر دلیلی این مصوبه را تأیید و رئیس مجلس هم آن را ابلاغ کرد، ولی بعید است که گرهی را از ایران بگشاید. بیشتر شبیه نوشدارو است و به قول شهریار: «نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.»
🔹حالا که آمده و ابلاغ شده ولی دو نکته مهم است. یکم؛ سعایتکنندگان و سنگاندازان همچنان مشغول کار هستند و هر طور که بتوانند مانع از هر تصمیم مفیدی به سود میهن و مردم خواهند شد. از کید و فریبکاری آنان غافل نباید شد. هماکنون شاید امید دارند که اوضاع چنان خراب شود که این مصوبات گرهی از کار فروبسته مردم را نگشاید که البته بیراه هم نمیاندیشند.
🔹دوم؛ این ساختار تصمیمگیری منحصر به همین یک مورد نیست در همه حوزهها جاری و ساری است. اموری که در جهان به سادگی و سرعت به تصمیمگیری منتهی میشود در ایران ماهها و سالها با تاخیر انجام میشود. البته تصمیمات نادرست خیلی سریع اتخاذ میشود. بنابراین بد نیست که نگاهی به دیگر موضوعات و تصمیمات مهم کشور انداخته شود تا مبادا تحت تأثیر القائات بدخواهان مردم همچنان متوقف مانده باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۷ مهر ۱۴۰۴
🔹در تاریخ مذکور است که حکیم ابوالقاسم فردوسی پس از اتمام شاهنامه، به امید پاداش آن را نزد سلطان محمود غزنوی فرستاد. شاهنامهای که ۳۰ تا ۳۵ سال از وقت گرانبهای فردوسی را گرفته و ایران را زنده کرده بود. ولی رقبای فردوسی (شاعرانی چون عنصری و فرخی) از شاهنامه بدگویی کردند و آن را بیارزش و در تضاد با اسلام خواندند. سلطان محمود نیز تحت تأثیر این بدگوییها، به جای پاداش متناسب با این اثر سترگ، که دهها هزار دینار طلا بود، تنها اندکی درهم نقره و کمارزش برای او فرستاد. فردوسی که این رفتار را توهین به خود و شاهنامه دانسته و آزردهخاطر شده بود، این پول ناچیز را نپذیرفت. گویند آن را به حمامیها و آبجوفروشها بخشید و از ترس خشم سلطان محمود، ترک دیار کرد. او در غربت، هجونامه معروف خود را در نکوهش سلطان محمود سرود. سرانجام در زادگاهش توس درگذشت.
🔹سلطان محمود پس از مدتی که ظاهراً ۷ سال است از کرده خود پشیمان شد و دستور داد همان پاداش شایسته را برای فردوسی ببرند اما هنگامی که کاروان حامل پول به دروازه توس رسید، جنازه فردوسی را از دروازه دیگر شهر بسوی گورستان بیرون میبردند. پسر فردوسی نیز از پذیرش این پول خودداری کرد. ما نمیدانیم این روایت چه اندازه درست و واقعی، و چقدر افسانه است؟ ولی فارغ از صحت و سقم آن، هر چه هست، شایع و آموزنده است.
🔹داستان تأیید و رد CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ساختار تقنینی ایران از این الگو و شاید هم بدتر از آن، پیروی کرده است. مجلس دهم که حتی اصلاحطلبان هم در آن دست بالا را نداشتند برای نجات ایران، FATF و مجموعه آن را تصویب کردند ولی ابتدا در شورای نگهبان و سپس مجمع تشخیص با سعایت و بدگویی بدخواهان کشور تأیید نشد. این لوایح در مجلسی با اقلیت اصلاحطلب تأیید شد، بهجای تقدیر آن را نادیده گرفتند و خلاف اسلام و مصلحت و... دانستند.
🔹معلوم نشد که ۷ سال بعد چه اتفاقی رخ داد که تایید گردید. اگر درباره شاهنامه حداقل و در ابتدا پاداشی ولو اندک برای فردوسی فرستادند ولی اینها حتی پاداشی هم نگرفتند، سهل است که هزینه هم دادند، و بدتر از همه این که ایران هم تحریم شد و راهی برای برونرفت از آن باز نگذاشتند.
🔹در این ۷ سال شاخص تورم، جهشی بزرگ و بیسابقه کرد و از متوسط ۱۰ درصد در سه سال پیش از تصویب به یکباره به بالای ۳۰ و ۴۰ درصد رسید و تا امروز بهطور میانگین بیش از ۴۰ درصد شده است.
🔹اکنون به هر دلیلی این مصوبه را تأیید و رئیس مجلس هم آن را ابلاغ کرد، ولی بعید است که گرهی را از ایران بگشاید. بیشتر شبیه نوشدارو است و به قول شهریار: «نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.»
🔹حالا که آمده و ابلاغ شده ولی دو نکته مهم است. یکم؛ سعایتکنندگان و سنگاندازان همچنان مشغول کار هستند و هر طور که بتوانند مانع از هر تصمیم مفیدی به سود میهن و مردم خواهند شد. از کید و فریبکاری آنان غافل نباید شد. هماکنون شاید امید دارند که اوضاع چنان خراب شود که این مصوبات گرهی از کار فروبسته مردم را نگشاید که البته بیراه هم نمیاندیشند.
🔹دوم؛ این ساختار تصمیمگیری منحصر به همین یک مورد نیست در همه حوزهها جاری و ساری است. اموری که در جهان به سادگی و سرعت به تصمیمگیری منتهی میشود در ایران ماهها و سالها با تاخیر انجام میشود. البته تصمیمات نادرست خیلی سریع اتخاذ میشود. بنابراین بد نیست که نگاهی به دیگر موضوعات و تصمیمات مهم کشور انداخته شود تا مبادا تحت تأثیر القائات بدخواهان مردم همچنان متوقف مانده باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
❤3👍2
📱روایتهای مجازی: واکنش توییتری #آذر_منصورى رئيس #جبهه_اصلاحات به تحرکات جدید ستاد امربهمعروف
@javadrooh
@javadrooh
👍13
📱روایتهای مجازی: هشدار توییتری #حسام_الدین_آشنا درباره اختلافافکنیها در شرایط کنونی کشور
@javadrooh
@javadrooh
👍3👎2🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: ۹۹درصد افراد گزینشی قبول شدند
👈 دبیر گزینش کشور:
🔹در یک سال گذشته قریب به ۸۰۰۰پرونده از افراد رد صلاحیت شدهای که بدون توجه به معیارهای قانونی رد صلاحیت شده بودند، امتیاز لازم را کسب کردند و کارمند دولت شدند.
🔹طی ۱۰سال گذشته کسانی که صلاحیتشان احراز نشده ۸دهم درصد میباشد. یعنی ۹۹/۲درصد اکنون کارمند دولت هستند. این درصد یک عدد معقولی است که در همۀ دنیا هم وجود دارد.
@javadrooh
👈 دبیر گزینش کشور:
🔹در یک سال گذشته قریب به ۸۰۰۰پرونده از افراد رد صلاحیت شدهای که بدون توجه به معیارهای قانونی رد صلاحیت شده بودند، امتیاز لازم را کسب کردند و کارمند دولت شدند.
🔹طی ۱۰سال گذشته کسانی که صلاحیتشان احراز نشده ۸دهم درصد میباشد. یعنی ۹۹/۲درصد اکنون کارمند دولت هستند. این درصد یک عدد معقولی است که در همۀ دنیا هم وجود دارد.
@javadrooh
👍6
💥خبر: گروسی: ذخایر اورانیوم ایران عمدتاً در تأسیسات شناختهشده است
👈 #رافائل_گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز یکشنبه ۱۹اکتبر (۲۷مهرماه) به روزنامه سوئیسی "نویه تسورشر" گفت، بازرسان آژانس باور ندارند که ایران مقادیر زیادی از اورانیوم با غنای بالا را در مکانهای مختلف پنهان کرده باشد.
🔹به گفته گروسی، بر اساس اطلاعات موجود این نهاد نظارت هستهای سازمان ملل، ذخایر اورانیوم با غلظت بالای ایران عمدتاً در تأسیسات هستهای شناختهشده اصفهان و فردو و تا حدی در نطنز نگهداری میشوند. مدیرکل آژانس با این حال اذعان کرد که مقدار اندکی نیز ممکن است به مکانهای دیگری منتقل شده باشد.
🔹گروسی یادآور شد که سایتهای هستهای اصفهان، فردو و نطنز در جریان جنگ ۱۲روزه در ماه ژوئن (از ۲۳خرداد تا ۳تیر) بر اثر حملات اسرائیل و آمریکا به شدت آسیب دیدهاند.
🔹مدیرکل آژانس با اشاره به عدم دسترسی بازرسان آژانس به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی گفت آنها تنها زمانی به این سایتها دسترسی پیدا خواهند کرد که "ایران در آن منافع ملی خود را ببیند."
@javadrooh
👈 #رافائل_گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز یکشنبه ۱۹اکتبر (۲۷مهرماه) به روزنامه سوئیسی "نویه تسورشر" گفت، بازرسان آژانس باور ندارند که ایران مقادیر زیادی از اورانیوم با غنای بالا را در مکانهای مختلف پنهان کرده باشد.
🔹به گفته گروسی، بر اساس اطلاعات موجود این نهاد نظارت هستهای سازمان ملل، ذخایر اورانیوم با غلظت بالای ایران عمدتاً در تأسیسات هستهای شناختهشده اصفهان و فردو و تا حدی در نطنز نگهداری میشوند. مدیرکل آژانس با این حال اذعان کرد که مقدار اندکی نیز ممکن است به مکانهای دیگری منتقل شده باشد.
🔹گروسی یادآور شد که سایتهای هستهای اصفهان، فردو و نطنز در جریان جنگ ۱۲روزه در ماه ژوئن (از ۲۳خرداد تا ۳تیر) بر اثر حملات اسرائیل و آمریکا به شدت آسیب دیدهاند.
🔹مدیرکل آژانس با اشاره به عدم دسترسی بازرسان آژانس به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی گفت آنها تنها زمانی به این سایتها دسترسی پیدا خواهند کرد که "ایران در آن منافع ملی خود را ببیند."
@javadrooh
👍4
🗯 مصاحبه روز: اظهارات صریح صدراعظم آلمان: اتحادیه اروپا اگر بخواهد هم، نمیتواند بر تحولات خاورمیانه موثر باشد
👈 #فریدریش_مرتس صدراعظم آلمان، میگوید اتحادیه اروپا حتی اگر بخواهد هم در موقعیتی نیست که بتواند نقش مؤثری در شکلدهی به تحولات خاورمیانه ایفا کند. او به روزنامه فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ گفت:
🔹ما شاهد پایان موقت نظمی هستیم که بر پایه قوانین بینالمللی و چندجانبهگرایی شکل گرفته بود. اکنون در دورهای قرار داریم که در بسیاری از نقاط، قانونِ قدرت جای قانونِ بینالمللی را گرفته است.
🔹بااینحال، انتقاد از اتحادیه اروپا نادرست است، زیرا حتی اگر میخواستیم، باز هم قادر نبودیم بهطور قاطع بر رویدادهای خاورمیانه تأثیر بگذاریم.
🔹چه کسی در اروپا سلاحهای سنگرشکن در اختیار دارد تا بتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند؟ چه کسی توان آن را دارد که طرفهای درگیر را به آتشبس وادار کند؟
🔹کدام کشور اروپایی میتواند نهتنها حماس را تهدید به خلع سلاح کند، بلکه در صورت لزوم، آن را به اجرا هم بگذارد؟ ما در دوره گذار به زمانی هستیم که قدرت بار دیگر نقش محوری پیدا کرده و توافقهای مبتنی بر قواعد در حال عقبنشینیاند.
🔹البته، اتحادیه اروپا همچنان ابزارهایی برای اثرگذاری در منطقه در اختیار دارد. اما ما تمایلی به جلب توجه نداریم، بهویژه نه صرفاً در قالب کمککننده مالی، اما فرصتهایی برای تأثیرگذاری سیاسی، دیپلماتیک و حتی مالی در منطقه داریم.
🔹احتمالاً ما تنها کشور اروپایی هستیم که میتوانیم با دولت اسرائیل و کشورهای عربی بهصورت همزمان روابط سازندهای داشته باشیم. البته، همیشه روشن گفتهایم که میانجی بیطرف نیستیم و در کنار اسرائیل میایستیم.
@javadrooh
👈 #فریدریش_مرتس صدراعظم آلمان، میگوید اتحادیه اروپا حتی اگر بخواهد هم در موقعیتی نیست که بتواند نقش مؤثری در شکلدهی به تحولات خاورمیانه ایفا کند. او به روزنامه فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ گفت:
🔹ما شاهد پایان موقت نظمی هستیم که بر پایه قوانین بینالمللی و چندجانبهگرایی شکل گرفته بود. اکنون در دورهای قرار داریم که در بسیاری از نقاط، قانونِ قدرت جای قانونِ بینالمللی را گرفته است.
🔹بااینحال، انتقاد از اتحادیه اروپا نادرست است، زیرا حتی اگر میخواستیم، باز هم قادر نبودیم بهطور قاطع بر رویدادهای خاورمیانه تأثیر بگذاریم.
🔹چه کسی در اروپا سلاحهای سنگرشکن در اختیار دارد تا بتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند؟ چه کسی توان آن را دارد که طرفهای درگیر را به آتشبس وادار کند؟
🔹کدام کشور اروپایی میتواند نهتنها حماس را تهدید به خلع سلاح کند، بلکه در صورت لزوم، آن را به اجرا هم بگذارد؟ ما در دوره گذار به زمانی هستیم که قدرت بار دیگر نقش محوری پیدا کرده و توافقهای مبتنی بر قواعد در حال عقبنشینیاند.
🔹البته، اتحادیه اروپا همچنان ابزارهایی برای اثرگذاری در منطقه در اختیار دارد. اما ما تمایلی به جلب توجه نداریم، بهویژه نه صرفاً در قالب کمککننده مالی، اما فرصتهایی برای تأثیرگذاری سیاسی، دیپلماتیک و حتی مالی در منطقه داریم.
🔹احتمالاً ما تنها کشور اروپایی هستیم که میتوانیم با دولت اسرائیل و کشورهای عربی بهصورت همزمان روابط سازندهای داشته باشیم. البته، همیشه روشن گفتهایم که میانجی بیطرف نیستیم و در کنار اسرائیل میایستیم.
@javadrooh
👍5👎5❤1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: دوباره سر بالایی و دوباره گردنزنی
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ ما ایرانیها ویژگیهایی داریم که هرازچندگاه خود را سر بزنگاهی نشان میدهد. این روزها یکی متهم میشود که در قضیه برجام خوب عمل نکرده است و دیگری متهم که در داستان کرسنت بیراهه رفته است و آن دیگری در این وانفسای اقتصادی چرا ولخرجی و و لنگاری داشته است. خلاصه همه در حال زدن یکدیگر هستند تا چه پیش آید.
✍ به نظر میرسد گزاره مرحوم #مهدی_بازرگان در اول انقلاب که میگفت اسبها در سربالایی به خاطر صعوبت و سختی راه، گردنهای خود را به هم میزنند تا از آن مرحله عبور کنند، دوباره در حال خودنمایی است.
✍ واقعیت این است ما ایرانیها در هنگامه جنگ اول جهانی و در زمانی که عثمانی در غرب و انگلیس در جنوب و روسهای تزاری در شمال و شمال غربی و شمال شرقی کشور جولان میدادند، ترجیح میدادیم شاهد دعوای ناصرالملک و عضدالملک قجر برای ریاست ایل قجر و قائممقامی احمدشاه جوان باشیم.
✍ همچنین، ناظر دعوای اعتدالیون و عامیون بر سر تصاحب کابینه و حتی کشاندن عوام در این معرکه بودیم؛ همانطور که در هزاردستان رضا تفنگچی عامی و الکیخوش را هم وارد بازی سیاست کردند.
✍ سپس نوبت جنگ جهانی دوم رسید. کشور اشغال بود، اما نزاع تودهایهای کمونیست با ملیون و مذهبیها روزبهروز گستردهتر شد. یکی خواهان واگذاری نفت شمال به شوروی و دیگری خواهان ملی شدن نفت شد.
✍ در این نزاع، البته جداییهایی هم بوجود آمد. جایی که آلاحمد کمونیست ناظر حمایت روسها از گردهمایی خود بود و از آنها دور شد و همچنین، دوره ترور و البته دادگاه بیدادگران پهلوی اول هم است.
✍ سالها بعد انقلاب میشود. کشور توسط قوای صدام بعثی اشغال میشود، اما بازار دعواهای سیاسی هم گرم است. جریان #بنی_صدر با حزب جمهوری اسلامی در حال درگیری است. حرکت مسلحانه مجاهدین خلق (موسوم به منافقین) هم شکل میگیرد و گروههای فعال در استانهای مرزی مثل خلق عرب و کومله هم به دنبال فرصتطلبی هستند.
✍ و حالا دو باره دشمن در تمامی جهات نظامی، اقتصادی، رسانهای و... به کشور حمله کرده است؛ اما باز شاهد سرباز شدن نزاعهای قدیمی و صعوبت کار و البته گردنزنی دوباره اسبها هستیم.
✍ در موقعیتهای گذشته خوششانس بودیم. در روسیه انقلاب شد و روسهای تزاری عقبنشینی کردند. نوبت بعد با درایت #احمد_قوام به خیر گذشت. و بعد از انقلاب با شروع جنگ عراق و انسجام ملی از آن پیچ رد شدیم. اینبار هم ختم بخیر خواهد شد؛ اگر اتحاد ملی و ایران را فراموش نکنیم و از گذشته بیاموزیم.
@javadrooh
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ ما ایرانیها ویژگیهایی داریم که هرازچندگاه خود را سر بزنگاهی نشان میدهد. این روزها یکی متهم میشود که در قضیه برجام خوب عمل نکرده است و دیگری متهم که در داستان کرسنت بیراهه رفته است و آن دیگری در این وانفسای اقتصادی چرا ولخرجی و و لنگاری داشته است. خلاصه همه در حال زدن یکدیگر هستند تا چه پیش آید.
✍ به نظر میرسد گزاره مرحوم #مهدی_بازرگان در اول انقلاب که میگفت اسبها در سربالایی به خاطر صعوبت و سختی راه، گردنهای خود را به هم میزنند تا از آن مرحله عبور کنند، دوباره در حال خودنمایی است.
✍ واقعیت این است ما ایرانیها در هنگامه جنگ اول جهانی و در زمانی که عثمانی در غرب و انگلیس در جنوب و روسهای تزاری در شمال و شمال غربی و شمال شرقی کشور جولان میدادند، ترجیح میدادیم شاهد دعوای ناصرالملک و عضدالملک قجر برای ریاست ایل قجر و قائممقامی احمدشاه جوان باشیم.
✍ همچنین، ناظر دعوای اعتدالیون و عامیون بر سر تصاحب کابینه و حتی کشاندن عوام در این معرکه بودیم؛ همانطور که در هزاردستان رضا تفنگچی عامی و الکیخوش را هم وارد بازی سیاست کردند.
✍ سپس نوبت جنگ جهانی دوم رسید. کشور اشغال بود، اما نزاع تودهایهای کمونیست با ملیون و مذهبیها روزبهروز گستردهتر شد. یکی خواهان واگذاری نفت شمال به شوروی و دیگری خواهان ملی شدن نفت شد.
✍ در این نزاع، البته جداییهایی هم بوجود آمد. جایی که آلاحمد کمونیست ناظر حمایت روسها از گردهمایی خود بود و از آنها دور شد و همچنین، دوره ترور و البته دادگاه بیدادگران پهلوی اول هم است.
✍ سالها بعد انقلاب میشود. کشور توسط قوای صدام بعثی اشغال میشود، اما بازار دعواهای سیاسی هم گرم است. جریان #بنی_صدر با حزب جمهوری اسلامی در حال درگیری است. حرکت مسلحانه مجاهدین خلق (موسوم به منافقین) هم شکل میگیرد و گروههای فعال در استانهای مرزی مثل خلق عرب و کومله هم به دنبال فرصتطلبی هستند.
✍ و حالا دو باره دشمن در تمامی جهات نظامی، اقتصادی، رسانهای و... به کشور حمله کرده است؛ اما باز شاهد سرباز شدن نزاعهای قدیمی و صعوبت کار و البته گردنزنی دوباره اسبها هستیم.
✍ در موقعیتهای گذشته خوششانس بودیم. در روسیه انقلاب شد و روسهای تزاری عقبنشینی کردند. نوبت بعد با درایت #احمد_قوام به خیر گذشت. و بعد از انقلاب با شروع جنگ عراق و انسجام ملی از آن پیچ رد شدیم. اینبار هم ختم بخیر خواهد شد؛ اگر اتحاد ملی و ایران را فراموش نکنیم و از گذشته بیاموزیم.
@javadrooh
❤2👍2
🖊 به قلم سیاستمدار: سعید جلیلی و موشکهای ملّت
👈 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در دولت روحانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ آقای #سعید_جلیلی درسخنان اخیرخود گفته است: «موشکهای «ما» متعلق به ملت ایران است و این «توان موشکی» امنیت مردم را تضمین کرده، زیرا متکی به هیچ قدرت خارجی نیست.»
✍ این گزاره، اگر در چارچوب فکری ایشان خوانده شود، بهویژه درنسبت با «ما» و نظریه «امت» که بنیان گفتمان پایداری است، معنایی متفاوت پیدا میکند.
✍ در منظومه فکری پایداری، نه «ملت»، بلکه «امت یا ما» صاحب اصلی همهی منابع، امکانات و حتی سرزمین است؛ و مقولاتی از این دست نه صرفا دارایی ملت ایران، بلکه متعلق به امت تلقی میشوند. این نوع برداشت، در حقیقت کوششی بوده است برای بازتفسیر مفاهیم قانون اساسی در چارچوبی ایدئولوژیک؛ بهویژه اصل۴۵ قانون اساسی که تصریح دارد: «انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات …، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها،… کوهها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که… در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق «مصالح عامه» نسبت به آن عمل نماید.»
✍ تعبیر جریان پایداری از «مصالح عامه» آن را مترادف با «منافع امت» میداند؛ بدینترتیب منابع و ثروتهای عمومی کشور، اموالی معرفی میشوند که باید برای تحقق مصالح امت بهرهبرداری گردند.
✍ همزمانی این سخنان جلیلی با جلسات مرتبط با «گفتمان امت» ایشان نیز نشان میدهد این بازتعریف تصادفی نیست؛ و این اظهارات، در واقع تلاشی است برای حلّ یک شکاف نظریِ عمیق.
✍ او با آوردن واژه «ملت» در کنار این گفتمان دینی، میکوشد تا میان دو حوزهی ملی و فراملی نوعی همپوشانیِ زبانی ایجاد کند؛ اما نتیجه، نوعی پارادوکس گفتمانی است: قدرتی که به نام ملت تولید میشود، برای امت بهکار میرود.
✍ به این ترتیب، در دیدگاه پایداری دوگانگی بنیادینی شکل میگیرد: رفاه، آسایش و بهرهمندی از منافع، در ساحت امت تعریف میشود ـ امری فراملی و فراتاریخی؛ زیرا «امت»، موضوع آرمان و پایداری است. اما رنج، هزینه، تحریم و جنگ، بر دوش ملت میافتد؛ زیرا «ملت»، موضوع فداکاری و پرداخت هزینه است.
✍ در چنین پارادایمی، سخن از «موشکهای ما» و «ملت ایران» نیز پارادوکسیکال میشود؛ زیرا همان گفتمانی که «ملت» را ابزار امت میداند، اکنون به نام ملت از توان موشکی دفاع میکند.
✍ این جابهجاییِ زبانی، در واقع پوششی است برای استمرار یک بنیان نظری افراطی که در آن «قدرت» از ملت برمیخیزد، اما برای امت بهکار میرود.
✍ این مفهومپردازی، که فاقد انسجام نظری روشن نیز هست، نشان میدهد با نوعی استفادهی ابزاری از مفاهیم بنیادین روبهرو هستیم. چراکه باید پرسید: تفاوت موشک با توانمندی هستهای در چیست؟ اگر موشکها متعلق به ملتاند، توان هستهای که سالهاست عامل تحریم و فشار بر همین ملت شده، متعلق به کیست؟ و اگر این توان هستهای نیز ملی است، و مانند توان موشکی متکی به هیچ قدرت خارجی نبوده و امنیت مردم را تضمین میکرده است، چرا دربارهی آن در سطح بینالمللی مذاکره میشود؟
✍ اما نکته مهمتر اینجاست که آقای جلیلی دیگر از «توان هستهای» در کنار «توان موشکی» سخن نمیگوید. این حذف آگاهانه، خود نشانهای از بحران درونی همان گفتمان است. زیرا تاسیسات هستهای کشور، در اثر همین سیاستها و مذاکرهگریزی، خسارات عظیمی را متحمل شدهاند؛ برجام عملاً از میان رفته، و ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور قرار دارد. از سوی دیگر، «محور مقاومت» هم دیگر «نرمافزار» شده است که به تعبیر خود آنان نیازمند بازسازی بنیادی است.
✍ در چنین شرایطی، تنها «توان موشکی» میتواند در این گفتمان باقی بماند و تأکید صرف بر «توان موشکی»، به جای «توان هستهای» و «محور مقاومت»، تلاشی است برای حفظ ظاهر اقتدار و پوشاندن واقعیتها در گفتمان.
✍ به بیان دیگر، آنچه در زبان رسمی پایداریها از «موشکهای ملت» گفته میشود، در عمل آخرین ابزار مشروعیتبخشی به گفتمانی است که در حوزههای هستهای و منطقهای با بحران مواجه شده و برای بقا ناچار به بازتعریف مفاهیم است.
✍ چنین سخنگوییهایی نشان میدهد که تلاش برای بازتعریف مفاهیمی چون «ملت» و «امت» و «مصالح عامه»، در نظریهپردازیهای اخیر پایداری از سطح تئوریک به بطن سیاست و زندگی روزمره مردم رسیده است.
✍ سخنان جناب جلیلی، نه صرفاً اظهارنظری سیاسی، بلکه بازتابی از یک شکاف عمیق در مبانی فکری پایداری است؛ شکافی میان «حکومتِ امتمحور» و «دولتِ ملتمحور».
✍ تا زمانی که این دوگانگی در زبان رسمی و اندیشهی سیاستورزِ کشور حل نشود، مفاهیمی چون «امنیت»، «مصالح عامه» و حتی «ملت ایران» در معرض تفسیرهای ایدئولوژیک باقی خواهند ماند و راه به جایی نخواهد برد.
@javadrooh
👈 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در دولت روحانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ آقای #سعید_جلیلی درسخنان اخیرخود گفته است: «موشکهای «ما» متعلق به ملت ایران است و این «توان موشکی» امنیت مردم را تضمین کرده، زیرا متکی به هیچ قدرت خارجی نیست.»
✍ این گزاره، اگر در چارچوب فکری ایشان خوانده شود، بهویژه درنسبت با «ما» و نظریه «امت» که بنیان گفتمان پایداری است، معنایی متفاوت پیدا میکند.
✍ در منظومه فکری پایداری، نه «ملت»، بلکه «امت یا ما» صاحب اصلی همهی منابع، امکانات و حتی سرزمین است؛ و مقولاتی از این دست نه صرفا دارایی ملت ایران، بلکه متعلق به امت تلقی میشوند. این نوع برداشت، در حقیقت کوششی بوده است برای بازتفسیر مفاهیم قانون اساسی در چارچوبی ایدئولوژیک؛ بهویژه اصل۴۵ قانون اساسی که تصریح دارد: «انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات …، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها،… کوهها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که… در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق «مصالح عامه» نسبت به آن عمل نماید.»
✍ تعبیر جریان پایداری از «مصالح عامه» آن را مترادف با «منافع امت» میداند؛ بدینترتیب منابع و ثروتهای عمومی کشور، اموالی معرفی میشوند که باید برای تحقق مصالح امت بهرهبرداری گردند.
✍ همزمانی این سخنان جلیلی با جلسات مرتبط با «گفتمان امت» ایشان نیز نشان میدهد این بازتعریف تصادفی نیست؛ و این اظهارات، در واقع تلاشی است برای حلّ یک شکاف نظریِ عمیق.
✍ او با آوردن واژه «ملت» در کنار این گفتمان دینی، میکوشد تا میان دو حوزهی ملی و فراملی نوعی همپوشانیِ زبانی ایجاد کند؛ اما نتیجه، نوعی پارادوکس گفتمانی است: قدرتی که به نام ملت تولید میشود، برای امت بهکار میرود.
✍ به این ترتیب، در دیدگاه پایداری دوگانگی بنیادینی شکل میگیرد: رفاه، آسایش و بهرهمندی از منافع، در ساحت امت تعریف میشود ـ امری فراملی و فراتاریخی؛ زیرا «امت»، موضوع آرمان و پایداری است. اما رنج، هزینه، تحریم و جنگ، بر دوش ملت میافتد؛ زیرا «ملت»، موضوع فداکاری و پرداخت هزینه است.
✍ در چنین پارادایمی، سخن از «موشکهای ما» و «ملت ایران» نیز پارادوکسیکال میشود؛ زیرا همان گفتمانی که «ملت» را ابزار امت میداند، اکنون به نام ملت از توان موشکی دفاع میکند.
✍ این جابهجاییِ زبانی، در واقع پوششی است برای استمرار یک بنیان نظری افراطی که در آن «قدرت» از ملت برمیخیزد، اما برای امت بهکار میرود.
✍ این مفهومپردازی، که فاقد انسجام نظری روشن نیز هست، نشان میدهد با نوعی استفادهی ابزاری از مفاهیم بنیادین روبهرو هستیم. چراکه باید پرسید: تفاوت موشک با توانمندی هستهای در چیست؟ اگر موشکها متعلق به ملتاند، توان هستهای که سالهاست عامل تحریم و فشار بر همین ملت شده، متعلق به کیست؟ و اگر این توان هستهای نیز ملی است، و مانند توان موشکی متکی به هیچ قدرت خارجی نبوده و امنیت مردم را تضمین میکرده است، چرا دربارهی آن در سطح بینالمللی مذاکره میشود؟
✍ اما نکته مهمتر اینجاست که آقای جلیلی دیگر از «توان هستهای» در کنار «توان موشکی» سخن نمیگوید. این حذف آگاهانه، خود نشانهای از بحران درونی همان گفتمان است. زیرا تاسیسات هستهای کشور، در اثر همین سیاستها و مذاکرهگریزی، خسارات عظیمی را متحمل شدهاند؛ برجام عملاً از میان رفته، و ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور قرار دارد. از سوی دیگر، «محور مقاومت» هم دیگر «نرمافزار» شده است که به تعبیر خود آنان نیازمند بازسازی بنیادی است.
✍ در چنین شرایطی، تنها «توان موشکی» میتواند در این گفتمان باقی بماند و تأکید صرف بر «توان موشکی»، به جای «توان هستهای» و «محور مقاومت»، تلاشی است برای حفظ ظاهر اقتدار و پوشاندن واقعیتها در گفتمان.
✍ به بیان دیگر، آنچه در زبان رسمی پایداریها از «موشکهای ملت» گفته میشود، در عمل آخرین ابزار مشروعیتبخشی به گفتمانی است که در حوزههای هستهای و منطقهای با بحران مواجه شده و برای بقا ناچار به بازتعریف مفاهیم است.
✍ چنین سخنگوییهایی نشان میدهد که تلاش برای بازتعریف مفاهیمی چون «ملت» و «امت» و «مصالح عامه»، در نظریهپردازیهای اخیر پایداری از سطح تئوریک به بطن سیاست و زندگی روزمره مردم رسیده است.
✍ سخنان جناب جلیلی، نه صرفاً اظهارنظری سیاسی، بلکه بازتابی از یک شکاف عمیق در مبانی فکری پایداری است؛ شکافی میان «حکومتِ امتمحور» و «دولتِ ملتمحور».
✍ تا زمانی که این دوگانگی در زبان رسمی و اندیشهی سیاستورزِ کشور حل نشود، مفاهیمی چون «امنیت»، «مصالح عامه» و حتی «ملت ایران» در معرض تفسیرهای ایدئولوژیک باقی خواهند ماند و راه به جایی نخواهد برد.
@javadrooh
👍7❤3👎1
🗒 احزاب: حزب اتحاد ملت در نامهای خطاب به رئیسجمهور: سیاست خارجی ایران نیازمند بازنگری راهبردی در قبال آمریکاست
👈 #حزب_اتحاد_ملت در نامهای سرگشاده به امضای #آذر_منصوری دبیرکل خطاب به رئیسجمهور، #مسعود_پزشکیان بر ضرورت بازنگری اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهویژه در رابطه با ایالات متحده آمریکا تأکید و نسبت به تداوم رویکردهای غیرواقعبینانه در حوزه دیپلماسی هشدار داد.
جناب آقای دکتر پزشکیان
ریاست محترم جمهوری و رئیس شورایعالی امنیتملی
🔹جنابعالی بهخوبی واقفید که امروز کشور با بحرانهای چندوجهی و پیچیدهای مواجه است که در طول ۴۷سال حیات جمهوری اسلامی کمتر سابقه داشته یا شاید هرگز با این شدت تجربه نشدهاند. ابهام نسبت به چشمانداز آینده، نااطمینانی عمومی و افول سرمایهی اجتماعی از مهمترین پیامدهای این وضعیت دشوار است.
🔹اگرچه عوامل متعددی در بروز شرایط کنونی مؤثر بودهاند، اما آنچه مورد اجماع بسیاری از دلسوزان و عقلای کشور است، فقدان یک راهبرد مشخص، سازنده و آیندهنگر در سیاست خارجی، بهویژه در قبال ایالات متحده آمریکا است، کشوری که همواره یکی از عوامل اصلی مشکلات بهویژه در عرصهی اقتصادی و معیشتی کشور بوده است. عدم برخورد راهبردی و واقعبینانه با مسائل، و ناتوانی در استفاده از فرصتهای تاریخی موجب شده است فرصتها از دست بروند و تهدیدها روزبهروز پررنگتر و پرهزینهتر شوند.
🔹پس از ۴۷سال سیاستهای مبتنی بر آرزو که امروز هزینهها و نتایج نامطلوب آن پیش روی ماست، اینک زمان آن است که در زمین واقعیت گام برداریم و با تجدیدنظر در آن سیاستها رویکرد خود را تغییر دهیم. باید با واقعبینی نسبت به نقاط قوت و ضعف خود، ببینیم امروز در رابطه با آمریکا در چه نقطهای قرار داریم و میخواهیم در آینده به چه نقطهای برسیم و با تدوین نقشهی راه، گامها را تعریف و مشخص و طبق آن حرکت کنیم. مادامی که چشمانداز و نقشهی راه روشن نداشته باشیم و بر حرکت در مسیر تعیینشده در راهبرد پای نفشاریم، همچنان در سردرگمی و انفعال باقی خواهیم ماند و در بهترین حالت به واکنشهای مقطعی و منفصل بسنده خواهیم کرد.
🔹هدف ما طبعاً تأکید بر اعتماد به آمریکا نیست، بلکه سخن بر سر آن است که بدون استراتژی و نگاه واقعبینانه، فرصتها یا از دست میروند یا قابل استمرار نیستند و یا در بسیاری از اوقات به تهدید تبدیل میشوند، و کشور متحمل هزینههای گزاف میشود. اکنون زمان آن فرا رسیده است که با بهرهگیری از تجربیات گذشته و تجدیدنظر در سیاست خارجی، به سمت اعتدال و دیپلماسی خلاق حرکت کنیم.
🔹بدیهی است که اعتماد متقابل میان دو کشوری که دههها در مسیر تقابل و تخاصم بودهاند، به سادگی حاصل نمیشود. اما دیپلماسی باید بتواند با شناسایی و برجسته کردن منافع مشترک، با خلاقیت و ابتکار فرصتسازی کند و راهکارهایی بیافریند و توافقهایی را شکل دهد که نقض آن برای طرفین هزینهبر و استمرار آن برای طرفین سودمند باشد. هرچند، شوربختانه در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به چنین دیپلماسیای نیاز دارد، نشانی از آن در رفتار دستاندرکاران سیاست خارجی دولت مشاهده نمیشود.
🔹امید است در دوران مسئولیت جنابعالی، شاهد آغاز فصلی تازه و گرهگشا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشیم که در آن منافع و کرامت مردم، عزت ملی و آیندهی کشور بر بنیاد واقعبینی و تدبیر، مبنای تصمیمگیری قرار گیرد.
آذر منصوری
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
۲۷ مهرماه ۱۴۰۳
@javadrooh
👈 #حزب_اتحاد_ملت در نامهای سرگشاده به امضای #آذر_منصوری دبیرکل خطاب به رئیسجمهور، #مسعود_پزشکیان بر ضرورت بازنگری اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهویژه در رابطه با ایالات متحده آمریکا تأکید و نسبت به تداوم رویکردهای غیرواقعبینانه در حوزه دیپلماسی هشدار داد.
جناب آقای دکتر پزشکیان
ریاست محترم جمهوری و رئیس شورایعالی امنیتملی
🔹جنابعالی بهخوبی واقفید که امروز کشور با بحرانهای چندوجهی و پیچیدهای مواجه است که در طول ۴۷سال حیات جمهوری اسلامی کمتر سابقه داشته یا شاید هرگز با این شدت تجربه نشدهاند. ابهام نسبت به چشمانداز آینده، نااطمینانی عمومی و افول سرمایهی اجتماعی از مهمترین پیامدهای این وضعیت دشوار است.
🔹اگرچه عوامل متعددی در بروز شرایط کنونی مؤثر بودهاند، اما آنچه مورد اجماع بسیاری از دلسوزان و عقلای کشور است، فقدان یک راهبرد مشخص، سازنده و آیندهنگر در سیاست خارجی، بهویژه در قبال ایالات متحده آمریکا است، کشوری که همواره یکی از عوامل اصلی مشکلات بهویژه در عرصهی اقتصادی و معیشتی کشور بوده است. عدم برخورد راهبردی و واقعبینانه با مسائل، و ناتوانی در استفاده از فرصتهای تاریخی موجب شده است فرصتها از دست بروند و تهدیدها روزبهروز پررنگتر و پرهزینهتر شوند.
🔹پس از ۴۷سال سیاستهای مبتنی بر آرزو که امروز هزینهها و نتایج نامطلوب آن پیش روی ماست، اینک زمان آن است که در زمین واقعیت گام برداریم و با تجدیدنظر در آن سیاستها رویکرد خود را تغییر دهیم. باید با واقعبینی نسبت به نقاط قوت و ضعف خود، ببینیم امروز در رابطه با آمریکا در چه نقطهای قرار داریم و میخواهیم در آینده به چه نقطهای برسیم و با تدوین نقشهی راه، گامها را تعریف و مشخص و طبق آن حرکت کنیم. مادامی که چشمانداز و نقشهی راه روشن نداشته باشیم و بر حرکت در مسیر تعیینشده در راهبرد پای نفشاریم، همچنان در سردرگمی و انفعال باقی خواهیم ماند و در بهترین حالت به واکنشهای مقطعی و منفصل بسنده خواهیم کرد.
🔹هدف ما طبعاً تأکید بر اعتماد به آمریکا نیست، بلکه سخن بر سر آن است که بدون استراتژی و نگاه واقعبینانه، فرصتها یا از دست میروند یا قابل استمرار نیستند و یا در بسیاری از اوقات به تهدید تبدیل میشوند، و کشور متحمل هزینههای گزاف میشود. اکنون زمان آن فرا رسیده است که با بهرهگیری از تجربیات گذشته و تجدیدنظر در سیاست خارجی، به سمت اعتدال و دیپلماسی خلاق حرکت کنیم.
🔹بدیهی است که اعتماد متقابل میان دو کشوری که دههها در مسیر تقابل و تخاصم بودهاند، به سادگی حاصل نمیشود. اما دیپلماسی باید بتواند با شناسایی و برجسته کردن منافع مشترک، با خلاقیت و ابتکار فرصتسازی کند و راهکارهایی بیافریند و توافقهایی را شکل دهد که نقض آن برای طرفین هزینهبر و استمرار آن برای طرفین سودمند باشد. هرچند، شوربختانه در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به چنین دیپلماسیای نیاز دارد، نشانی از آن در رفتار دستاندرکاران سیاست خارجی دولت مشاهده نمیشود.
🔹امید است در دوران مسئولیت جنابعالی، شاهد آغاز فصلی تازه و گرهگشا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشیم که در آن منافع و کرامت مردم، عزت ملی و آیندهی کشور بر بنیاد واقعبینی و تدبیر، مبنای تصمیمگیری قرار گیرد.
آذر منصوری
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
۲۷ مهرماه ۱۴۰۳
@javadrooh
👍5❤3👎2
دو آمار معنادار
سرمقاله هممیهن
۲۸ مهر ۱۴۰۴
🔹این را میدانیم که تندروها به چند مسئله بیش از امور دیگر حساسیت دارند. همه این حساسیتها نیز برای تحکیم انحصار حضورشان در قدرت است. اولین آنها، رسانه و انحصار آن است. این مورد از یک سو، در سیاستهای رسانه رسمی دیده میشود و از سوی دیگر، در محدود کردن فضای مجازی. هم از جهت فیلترینگ و هم از طریق محدود بودن سرعت و پهنای باند.
🔹دوم، مسئله زنان و حقوق آنان است. موضوع پوشش نیز نه از منظر شرعی بلکه از زاویه دیگری به آن حساسیت دارند.
🔹سوم موضوع گزینشها است. هم گزینشهای عادی و استخدام در ادارات و از آن مهمتر، انتصابات دولتی و حکومتی است. در همین زمینه، آخرين آماری که درباره آخرین گزینشهای دولت قبل و نحوه امتحان و پرسشها مطرح شده، موجب تأسف است.
🔹هدف از این نوع غربالگری نیروی انسانی نیز یکدست کردن دولت به قیمت گزینش افراد ناکارآمد و غیرحرفهای و همسو با خودشان است. در انتصابات حکومتی نیز نهایت محدودیتهای ممکن را اعمال میکنند.
🔹 چهارمین مورد هم سیاست خارجی رادیکال و تقابلی و انزواطلبانه است که همگان شاهد اقدامات ویرانگرانه آنان در هر چهار موضوع بودهایم و همچنان هم هستیم.
🔹در این میان، روز گذشته دو خبر متضاد مطرح شد. اولین خبر از سوی دبیر گزینش کشور است که گفت: «در یک سال گذشته حدود ۸۰۰۰پرونده از افراد ردصلاحیتشدهای که بدون توجه به معیارهای قانونی ردصلاحیت شده بودند، امتیاز لازم را کسب کردند و کارمند دولت شدند.»
🔹امیدواریم که چنین ادعایی مقرون به حقیقت باشد؛ ولی هنوز نمیدانیم که آیا آزمونها و نمره دادنها هم با رویکرد حرفهای است یا موضوعات بیربط دیگر هم وجود دارد؟
🔹دومین خبر ولی بسیار تأسفبار است که آن را بالاترین مقام ارتباطی کشور یعنی وزیر ارتباطات اعلام کرد و گفت: «بیش از ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند؛ این پیامی روشن دارد. گسترش فیلترشکنها، آسیبپذیریهای امنیتی را افزایش داده است. فیلترینگ هدف اصلی محدودسازی را محقق نکرد؛ به آلودگی شبکه و افزایش آسیبپذیریهای امنیتی هم منجر شد.»
🔹 آیا هیچکس در این کشور نیست که توضیحی روشن درباره اخبار بسیار ناخوشایند بالاترین مقام کشور در زمینه اینترنت بدهد؟
🔹چرا علیرغم خواست دولت و وزارت ارتباطات و کارشناسان اینترنت و ذینفعان کسب و کار اینترنتی و از همه مهمتر اکثریت قاطع مردم، اینترنت و اغلب شبکههای اجتماعی همچنان فیلتر است؟ کاش به همین هدف نادرستشان که محدودسازی بود، میرسیدند. در این صورت، حتی خلاف خواست عموم بودن سیاست آنان فهمیدنی بود، ولی آن هدف هم مطابق گزارههای آقای وزیر نهتنها محقق نشده و ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده کردهاند، بلکه بدتر از آن مردم را به نقض مقرراتی رسمی، مجبور کردهاند و حتی نزدیکان خودشان هم این قاعده را نقض میکنند؛ و بالاخره فاجعهبارتر، این کار نهتنها موثر نیست؛ بلکه آسیب فراوان امنیتی به شبکه اینترنت کشور میزند.
🔹ساختار تصمیمسازی در ایران چگونه است که چنین سیاست و تصمیمی از آن بیرون میآید؟ این یک فاجعه تمامعیار است. به نظر نمیرسد که حتی نابخردی توجیهکننده چنین تصمیمی باشد. این فقط از وجود کینه و نفرتی عمیق علیه خواست عمومی مردم و پیشرفت و ایران حکایت میکند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۸ مهر ۱۴۰۴
🔹این را میدانیم که تندروها به چند مسئله بیش از امور دیگر حساسیت دارند. همه این حساسیتها نیز برای تحکیم انحصار حضورشان در قدرت است. اولین آنها، رسانه و انحصار آن است. این مورد از یک سو، در سیاستهای رسانه رسمی دیده میشود و از سوی دیگر، در محدود کردن فضای مجازی. هم از جهت فیلترینگ و هم از طریق محدود بودن سرعت و پهنای باند.
🔹دوم، مسئله زنان و حقوق آنان است. موضوع پوشش نیز نه از منظر شرعی بلکه از زاویه دیگری به آن حساسیت دارند.
🔹سوم موضوع گزینشها است. هم گزینشهای عادی و استخدام در ادارات و از آن مهمتر، انتصابات دولتی و حکومتی است. در همین زمینه، آخرين آماری که درباره آخرین گزینشهای دولت قبل و نحوه امتحان و پرسشها مطرح شده، موجب تأسف است.
🔹هدف از این نوع غربالگری نیروی انسانی نیز یکدست کردن دولت به قیمت گزینش افراد ناکارآمد و غیرحرفهای و همسو با خودشان است. در انتصابات حکومتی نیز نهایت محدودیتهای ممکن را اعمال میکنند.
🔹 چهارمین مورد هم سیاست خارجی رادیکال و تقابلی و انزواطلبانه است که همگان شاهد اقدامات ویرانگرانه آنان در هر چهار موضوع بودهایم و همچنان هم هستیم.
🔹در این میان، روز گذشته دو خبر متضاد مطرح شد. اولین خبر از سوی دبیر گزینش کشور است که گفت: «در یک سال گذشته حدود ۸۰۰۰پرونده از افراد ردصلاحیتشدهای که بدون توجه به معیارهای قانونی ردصلاحیت شده بودند، امتیاز لازم را کسب کردند و کارمند دولت شدند.»
🔹امیدواریم که چنین ادعایی مقرون به حقیقت باشد؛ ولی هنوز نمیدانیم که آیا آزمونها و نمره دادنها هم با رویکرد حرفهای است یا موضوعات بیربط دیگر هم وجود دارد؟
🔹دومین خبر ولی بسیار تأسفبار است که آن را بالاترین مقام ارتباطی کشور یعنی وزیر ارتباطات اعلام کرد و گفت: «بیش از ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند؛ این پیامی روشن دارد. گسترش فیلترشکنها، آسیبپذیریهای امنیتی را افزایش داده است. فیلترینگ هدف اصلی محدودسازی را محقق نکرد؛ به آلودگی شبکه و افزایش آسیبپذیریهای امنیتی هم منجر شد.»
🔹 آیا هیچکس در این کشور نیست که توضیحی روشن درباره اخبار بسیار ناخوشایند بالاترین مقام کشور در زمینه اینترنت بدهد؟
🔹چرا علیرغم خواست دولت و وزارت ارتباطات و کارشناسان اینترنت و ذینفعان کسب و کار اینترنتی و از همه مهمتر اکثریت قاطع مردم، اینترنت و اغلب شبکههای اجتماعی همچنان فیلتر است؟ کاش به همین هدف نادرستشان که محدودسازی بود، میرسیدند. در این صورت، حتی خلاف خواست عموم بودن سیاست آنان فهمیدنی بود، ولی آن هدف هم مطابق گزارههای آقای وزیر نهتنها محقق نشده و ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده کردهاند، بلکه بدتر از آن مردم را به نقض مقرراتی رسمی، مجبور کردهاند و حتی نزدیکان خودشان هم این قاعده را نقض میکنند؛ و بالاخره فاجعهبارتر، این کار نهتنها موثر نیست؛ بلکه آسیب فراوان امنیتی به شبکه اینترنت کشور میزند.
🔹ساختار تصمیمسازی در ایران چگونه است که چنین سیاست و تصمیمی از آن بیرون میآید؟ این یک فاجعه تمامعیار است. به نظر نمیرسد که حتی نابخردی توجیهکننده چنین تصمیمی باشد. این فقط از وجود کینه و نفرتی عمیق علیه خواست عمومی مردم و پیشرفت و ایران حکایت میکند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: از کییف تا تهران
👈 صابر گلعنبری، تحلیلگر ارشد روابط بینالملل، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اخیرا رشته تحولاتی سریع اما پیوسته در منطقه و جهان در جریان است که بهنظر میرسد پیوندهای پنهان و آشکاری با یکدیگر دارند. #ترامپ و #پوتین در کانون این تحولات قرار دارند.
✍ رئیسجمهور روسیه اخیرا در سفر به تاجیکستان از دریافتی پیامی از دولت #اسرائیل خطاب به تهران خبر داد که در آن گفته است به دنبال جنگ جدیدی نیست. پوتین همچنین تاکید کرد که کشورش درباره پرونده هستهای رایزنیهای نزدیکی با شرکای ایرانی خود دارد.
✍ در این میان، دوباره مذاکرات درباره جنگ اوکراین، تماس تلفنی ترامپ و پوتین و دیدار دوباره آنها در صدر اخبار جهان قرار میگیرد و رئیس جمهور آمریکا بار دیگر با تغییر لحن خود در قبال اوکراین به سمت روسیه و پوتین غش میکند و از #زلنسکی میخواهد خواستههای رئیس جمهور روسیه را بپذیرد. ترامپ و پوتین قرار است که در آینده نزدیک در بوداپست مجارستان با هم دیدار کنند.
✍ در این اثنا، #علی_لاریجانی دبیر شورایعالی امنیتملی ایران، پنجشنبه گذشته در سفری اعلام نشده به مسکو میرود و با پوتین دیدار میکند. درهمینحال، سیانان از مذاکرات میان واشگتن و پیونگیانگ برای انجام ترتیبات دیدار ترامپ و #کیم_جونگ_اون در سفر رئیسجمهور آمریکا در ماه آتی میلادی خبر میدهد.
✍ بعد از توافق آتشبس در #غزه و علیرغم نقض مکرر آن، اما دولت ترامپ همچنان «تا این لحظه» مصمم به حفظ این توافق و پایان جنگ به نظر میرسد. چنانکه بعد از این توافق نیز گفته شد، ثقل سیاست خارجی آمریکا و تمرکز آن به سمت دو پرونده دیگر جنگ اوکراین و پرونده ایران خواهد رفت و بار دیگر به دنبال سنجش امکان دستیابی به توافقی در این دو پرونده است.
✍ اما دو پرونده اوکراین و ایران هم پیوندهای خاص خود را دارند. قبلا هم گفتهام بهنوعی گشایش در مذاکرات ایران و آمریکا میتواند تابعی از حلوفصل جنگ اوکراین با طرفیت پوتین باشد.
✍ به احتمال زیاد، دولت ترامپ با احیای تلاشها و تحرکات خود در پرونده اوکراین، قصد دارد با یک تیر چند نشان بزند. هدف او، از یکسو، پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق لحاظ کردن بخشی از خواستهها و ملاحظات روسیه است و از سوی دیگر، طی زدوبندی #ولادیمیر_پوتین را به ایفای نقش فعال در شکستن بنبست مذاکرات میان ایران و آمریکا و پیشبرد «صلح مطلوب» ترامپ در خاورمیانه، همراه با تسهیل دیداری تازه با کیم جونگ اون ترغیب کند.
✍ روسیه نیز به روابط نزدیک خود با پیونگیانگ و تهران به مثابه دو برگ مهم در بازی دیپلماتیک با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین مینگرد. اما این بدان معنا نیست که همهچیز سهل و آسان پیش خواهد بود؛ چرا که کار برای ترامپ و پوتین بسیار دشوار و سخت است.
✍ از یک طرف، رئیسجمهور آمریکا با چالش اروپا و کییف مواجه است و بهراحتی نمیتواند هر آنچه را پوتین در اکراین میخواهد به او بدهد تا از یک طرف توافقی برای پایان این جنگ حاصل شود و از طریق دیگر نیز پوتین ترغیب به همکاری برای گرفتن امتیازاتی از تهران و پیونگ یانگ شود.
✍ اینجا آمریکا نمیتواند کلا بیخیال ملاحظات، خواستهها و شروط اوکراین و اروپا شود و ناگزیر است که دستکم قسمتی از آنها را لحاظ کند و اگر این مانع نبود، ترامپ مدتها پیش اوکراین را به روسیه فروخته بود و با افتخار از پایان این جنگ و دستیابی به توافق سخن میگفت.
✍ در مقابل نیز این گونه نیست که پوتین برای جلب رضایت ترامپ هر آنچه را او از ایران میخواهد، بتواند تهران را به دادن آن مجاب کند.
✍ در مساله کره شمالی و تسهیل دیدار با رهبر آن مساله آسانتر است، اما در رابطه با ایران دشواریها و پیچیدگیهای خاصی وجود دارد و ازاینرو، پوتین هرچند توانایی ایفای نقشی جدیتر و موثرتر از بقیه میانجیگران میان آمریکا و ایران دارد، اما در نهایت او نیز ناچار است که دنبال راهحلهایی برود که هم ترامپ به آن رضایت دهد هم ایران.
✍ در کنار این تحرکات، #مصر نیز تلاشهای ویژهای را برای زمینهسازی ازسرگیری مذاکرات میان ایران، ایالات متحده و #آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز و ظاهرا پیامهایی را نیز میان تهران و واشنگتن ردوبدل کرده است.
✍ بااینحال، فعلا بعید به نظر میرسد که از این تحرکات نتیجه ملموسی حاصل شود و دستکم در شرایط فعلی باید چشمانتظار نتایج تحولات مربوط به جنگ اوکراین و دیدار احتمالی پوتین و ترامپ در بوداپست ماند. پس از آن نقش مصر میتواند مکمل خروجی این دیدار درباره ایران باشد.
✍ گشایش واقعی در دیدار #بوداپست در مساله اوکراین، میتواند به منزلهی نقطه آغاز شکسته شدن بنبست در گفتوگوهای تهران و واشنگتن تلقی شود.
@javadrooh
👈 صابر گلعنبری، تحلیلگر ارشد روابط بینالملل، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اخیرا رشته تحولاتی سریع اما پیوسته در منطقه و جهان در جریان است که بهنظر میرسد پیوندهای پنهان و آشکاری با یکدیگر دارند. #ترامپ و #پوتین در کانون این تحولات قرار دارند.
✍ رئیسجمهور روسیه اخیرا در سفر به تاجیکستان از دریافتی پیامی از دولت #اسرائیل خطاب به تهران خبر داد که در آن گفته است به دنبال جنگ جدیدی نیست. پوتین همچنین تاکید کرد که کشورش درباره پرونده هستهای رایزنیهای نزدیکی با شرکای ایرانی خود دارد.
✍ در این میان، دوباره مذاکرات درباره جنگ اوکراین، تماس تلفنی ترامپ و پوتین و دیدار دوباره آنها در صدر اخبار جهان قرار میگیرد و رئیس جمهور آمریکا بار دیگر با تغییر لحن خود در قبال اوکراین به سمت روسیه و پوتین غش میکند و از #زلنسکی میخواهد خواستههای رئیس جمهور روسیه را بپذیرد. ترامپ و پوتین قرار است که در آینده نزدیک در بوداپست مجارستان با هم دیدار کنند.
✍ در این اثنا، #علی_لاریجانی دبیر شورایعالی امنیتملی ایران، پنجشنبه گذشته در سفری اعلام نشده به مسکو میرود و با پوتین دیدار میکند. درهمینحال، سیانان از مذاکرات میان واشگتن و پیونگیانگ برای انجام ترتیبات دیدار ترامپ و #کیم_جونگ_اون در سفر رئیسجمهور آمریکا در ماه آتی میلادی خبر میدهد.
✍ بعد از توافق آتشبس در #غزه و علیرغم نقض مکرر آن، اما دولت ترامپ همچنان «تا این لحظه» مصمم به حفظ این توافق و پایان جنگ به نظر میرسد. چنانکه بعد از این توافق نیز گفته شد، ثقل سیاست خارجی آمریکا و تمرکز آن به سمت دو پرونده دیگر جنگ اوکراین و پرونده ایران خواهد رفت و بار دیگر به دنبال سنجش امکان دستیابی به توافقی در این دو پرونده است.
✍ اما دو پرونده اوکراین و ایران هم پیوندهای خاص خود را دارند. قبلا هم گفتهام بهنوعی گشایش در مذاکرات ایران و آمریکا میتواند تابعی از حلوفصل جنگ اوکراین با طرفیت پوتین باشد.
✍ به احتمال زیاد، دولت ترامپ با احیای تلاشها و تحرکات خود در پرونده اوکراین، قصد دارد با یک تیر چند نشان بزند. هدف او، از یکسو، پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق لحاظ کردن بخشی از خواستهها و ملاحظات روسیه است و از سوی دیگر، طی زدوبندی #ولادیمیر_پوتین را به ایفای نقش فعال در شکستن بنبست مذاکرات میان ایران و آمریکا و پیشبرد «صلح مطلوب» ترامپ در خاورمیانه، همراه با تسهیل دیداری تازه با کیم جونگ اون ترغیب کند.
✍ روسیه نیز به روابط نزدیک خود با پیونگیانگ و تهران به مثابه دو برگ مهم در بازی دیپلماتیک با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین مینگرد. اما این بدان معنا نیست که همهچیز سهل و آسان پیش خواهد بود؛ چرا که کار برای ترامپ و پوتین بسیار دشوار و سخت است.
✍ از یک طرف، رئیسجمهور آمریکا با چالش اروپا و کییف مواجه است و بهراحتی نمیتواند هر آنچه را پوتین در اکراین میخواهد به او بدهد تا از یک طرف توافقی برای پایان این جنگ حاصل شود و از طریق دیگر نیز پوتین ترغیب به همکاری برای گرفتن امتیازاتی از تهران و پیونگ یانگ شود.
✍ اینجا آمریکا نمیتواند کلا بیخیال ملاحظات، خواستهها و شروط اوکراین و اروپا شود و ناگزیر است که دستکم قسمتی از آنها را لحاظ کند و اگر این مانع نبود، ترامپ مدتها پیش اوکراین را به روسیه فروخته بود و با افتخار از پایان این جنگ و دستیابی به توافق سخن میگفت.
✍ در مقابل نیز این گونه نیست که پوتین برای جلب رضایت ترامپ هر آنچه را او از ایران میخواهد، بتواند تهران را به دادن آن مجاب کند.
✍ در مساله کره شمالی و تسهیل دیدار با رهبر آن مساله آسانتر است، اما در رابطه با ایران دشواریها و پیچیدگیهای خاصی وجود دارد و ازاینرو، پوتین هرچند توانایی ایفای نقشی جدیتر و موثرتر از بقیه میانجیگران میان آمریکا و ایران دارد، اما در نهایت او نیز ناچار است که دنبال راهحلهایی برود که هم ترامپ به آن رضایت دهد هم ایران.
✍ در کنار این تحرکات، #مصر نیز تلاشهای ویژهای را برای زمینهسازی ازسرگیری مذاکرات میان ایران، ایالات متحده و #آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز و ظاهرا پیامهایی را نیز میان تهران و واشنگتن ردوبدل کرده است.
✍ بااینحال، فعلا بعید به نظر میرسد که از این تحرکات نتیجه ملموسی حاصل شود و دستکم در شرایط فعلی باید چشمانتظار نتایج تحولات مربوط به جنگ اوکراین و دیدار احتمالی پوتین و ترامپ در بوداپست ماند. پس از آن نقش مصر میتواند مکمل خروجی این دیدار درباره ایران باشد.
✍ گشایش واقعی در دیدار #بوداپست در مساله اوکراین، میتواند به منزلهی نقطه آغاز شکسته شدن بنبست در گفتوگوهای تهران و واشنگتن تلقی شود.
@javadrooh
👍1
♦️ ارائه گزارش «اهداف غیر قابل اجرا در برنامه هفتم» توسط سازمان برنامه و بودجه:
🔹 رشد اقتصادی سالانه ۲.۵ درصد، جایگزین رشد ۸ درصد شود
🔹 به جای ایجاد سالانه یک میلیون شغل، عدد ۳۰۰ هزار شغل جایگزین شود
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003jlH
🆔 @Entekhab_ir
🔹 رشد اقتصادی سالانه ۲.۵ درصد، جایگزین رشد ۸ درصد شود
🔹 به جای ایجاد سالانه یک میلیون شغل، عدد ۳۰۰ هزار شغل جایگزین شود
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003jlH
🆔 @Entekhab_ir
❤1😢1
🗒 احزاب: اعتراض به اعطای جایزه صلح نوبل به خانم ماچادو
👈 متن بیانیه نهضت آزادی ایران:
🔹در غیاب حقوق بشر، «سیاست» به مجموعهای از آموزههای بیرحمانه، غیراخلاقی، مخرب و ستیزهجویانه تنزل مییابد که ضرورت اصل همکاری نیروهای اجتماعی را نادیده میگیرد و جایی برای رستگاری مادی، سلامت روانی و رشد معنوی اکثریت مردم باقی نمیگذارد. به عبارت دیگر، «حقوق بشر» از ظرفیت عظیمی برای انسانی کردن «سیاست» و نیل به خیر عمومی، توسعه متوازن و پایدار و بهبودبخشی به عملکرد نظام حکمرانی برخوردار است.
🔹«سوءاستفاده از حقوق بشر» موضع، اقدام یا فرآیندی است که با تمسک و تظاهر به ظرفیتهای حقوق بشری، عموماً براي پيشبرد اهداف و مقاصد سياسی و امنيتی و به منظور كسب وجاهت و شهرت و يا بسيج افکار عمومی در راستای اهداف سیاسی یا تغيير حکومتها صورت میپذیرد.
🔹در کمال تاسف باید اقرار کرد که افزون بر حکومتهای خودکامه و غیردمکراتیک که در مواجهه با حقوق بشر فرصتطلبانه و منافقانه رفتار میکنند، در موارد بسیاری هم مشاهده شده است که برخی قدرتهای جهانیِ داعیهدار دمکراسی و حقوق بشر و حتی معدودی از فعالان حقوق بشری یا نهادهای بینالمللی مرتبط با این امر نیز از جمله عوامل اصلی انکار ارزشهای انسانی به شمار میروند که رسالت بنیادین حقوق بشر در راستای دستیابی به صلح پایدار، مقابله با نسلکشی و مهار خشونتهای سازمانیافته ملی و بینالمللی را نادیده گرفته و از موازین حرفهای و اخلاقی حقوق بشری عدول میکنند.
🔹نهضت آزادی ایران صرفنظر از اعلام صریح مخالفت با حکومت خودکامه، فاسد و ناکارآمد مادورو در ونزوئلا و بر اساس باور عمیق به تحولات درونزا و عاری از مداخلات بیگانگان در فرآیند گذار به دمکراسی و توسعه متوازن و پایدار در سراسر جهان، انتخاب خانم ماریا کورینا ماچادو به عنوان برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٢۵ را مغایر با ارزشهای دمکراتیک و الزامات حقوق بشری میداند.
🔹نهضت آزادی ایران یادآوری میکند اعطای جایزه صلح نوبل به فردی که طرفدار نظریه «نیل به صلح از طریق جنگ» و مداخله نظامی و اقتصادی دولت آمریکاست، جایزه خود را به فردی در تراز ترامپ اهدا میکند و سابقه حمایت از دولت راستگرای اسراییل و بیتفاوتی و بلکه حمایت و ابراز دوستی با نتانیاهو دارد که بنا بر رای صریح دیوان بینالمللی کیفری (ICC) به نسلکشی و جنایت علیه بشریت محکوم شده است، موجب وهن جایگاه حقوق بشر در جهان و در راستای تقویت جنگافروزی و گسترش خشونت سازمانیافته است و برخلاف سوابق نسبتاً قابل دفاع کمیته صلح نوبل در اعطای این جایزه به الگوهای خشونتپرهیزی و شخصیتهایی مانند نلسون ماندلا، مارتین لوترکینگ و آلبرت شوایتزر ارزیابی میشود.
🔹نهضت آزادی ایران تاکید میکند که عدول فعالان عرصه حقوق بشر از اخلاق و اصول حرفهای و خشونتپرهیزی، پیامدهایی به مراتب مهلکتر از سایر صورتبندیهای فرصتطلبانه پیشین دارد. این روند، فرهنگ عمومی را متزلزل میسازد، جامعه را در عزلت و تفرقه و خفت وا مینهد، تقویت فرآیند «انسانی شدنِ سیاست» را به تعویق میاندازد و یا حتی بلاموضوع میکند، تتمه اخلاق و امید و اعتماد مردم را بر باد میدهد و در یک کلام، تیر خلاص به مرجعیتهای انسانی و سرمایههای اجتماعی میزند.
🔹نهضت آزادی ایران ضمن اعتراض به اعطای جایزه صلح نوبل به فردی با سوابق خانم ماچادو، اعلام میدارد که با نظریه «دستیابی به صلح از طریق جنگ» مخالف است و یادآوری میکند که از طریق جنگ و مداخله نظامی نمیتوان به صلح، ثبات و دمکراسی پایدار دست پیدا کرد.
🔅متن کامل بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/NAI-10-20
@javadrooh
👈 متن بیانیه نهضت آزادی ایران:
🔹در غیاب حقوق بشر، «سیاست» به مجموعهای از آموزههای بیرحمانه، غیراخلاقی، مخرب و ستیزهجویانه تنزل مییابد که ضرورت اصل همکاری نیروهای اجتماعی را نادیده میگیرد و جایی برای رستگاری مادی، سلامت روانی و رشد معنوی اکثریت مردم باقی نمیگذارد. به عبارت دیگر، «حقوق بشر» از ظرفیت عظیمی برای انسانی کردن «سیاست» و نیل به خیر عمومی، توسعه متوازن و پایدار و بهبودبخشی به عملکرد نظام حکمرانی برخوردار است.
🔹«سوءاستفاده از حقوق بشر» موضع، اقدام یا فرآیندی است که با تمسک و تظاهر به ظرفیتهای حقوق بشری، عموماً براي پيشبرد اهداف و مقاصد سياسی و امنيتی و به منظور كسب وجاهت و شهرت و يا بسيج افکار عمومی در راستای اهداف سیاسی یا تغيير حکومتها صورت میپذیرد.
🔹در کمال تاسف باید اقرار کرد که افزون بر حکومتهای خودکامه و غیردمکراتیک که در مواجهه با حقوق بشر فرصتطلبانه و منافقانه رفتار میکنند، در موارد بسیاری هم مشاهده شده است که برخی قدرتهای جهانیِ داعیهدار دمکراسی و حقوق بشر و حتی معدودی از فعالان حقوق بشری یا نهادهای بینالمللی مرتبط با این امر نیز از جمله عوامل اصلی انکار ارزشهای انسانی به شمار میروند که رسالت بنیادین حقوق بشر در راستای دستیابی به صلح پایدار، مقابله با نسلکشی و مهار خشونتهای سازمانیافته ملی و بینالمللی را نادیده گرفته و از موازین حرفهای و اخلاقی حقوق بشری عدول میکنند.
🔹نهضت آزادی ایران صرفنظر از اعلام صریح مخالفت با حکومت خودکامه، فاسد و ناکارآمد مادورو در ونزوئلا و بر اساس باور عمیق به تحولات درونزا و عاری از مداخلات بیگانگان در فرآیند گذار به دمکراسی و توسعه متوازن و پایدار در سراسر جهان، انتخاب خانم ماریا کورینا ماچادو به عنوان برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٢۵ را مغایر با ارزشهای دمکراتیک و الزامات حقوق بشری میداند.
🔹نهضت آزادی ایران یادآوری میکند اعطای جایزه صلح نوبل به فردی که طرفدار نظریه «نیل به صلح از طریق جنگ» و مداخله نظامی و اقتصادی دولت آمریکاست، جایزه خود را به فردی در تراز ترامپ اهدا میکند و سابقه حمایت از دولت راستگرای اسراییل و بیتفاوتی و بلکه حمایت و ابراز دوستی با نتانیاهو دارد که بنا بر رای صریح دیوان بینالمللی کیفری (ICC) به نسلکشی و جنایت علیه بشریت محکوم شده است، موجب وهن جایگاه حقوق بشر در جهان و در راستای تقویت جنگافروزی و گسترش خشونت سازمانیافته است و برخلاف سوابق نسبتاً قابل دفاع کمیته صلح نوبل در اعطای این جایزه به الگوهای خشونتپرهیزی و شخصیتهایی مانند نلسون ماندلا، مارتین لوترکینگ و آلبرت شوایتزر ارزیابی میشود.
🔹نهضت آزادی ایران تاکید میکند که عدول فعالان عرصه حقوق بشر از اخلاق و اصول حرفهای و خشونتپرهیزی، پیامدهایی به مراتب مهلکتر از سایر صورتبندیهای فرصتطلبانه پیشین دارد. این روند، فرهنگ عمومی را متزلزل میسازد، جامعه را در عزلت و تفرقه و خفت وا مینهد، تقویت فرآیند «انسانی شدنِ سیاست» را به تعویق میاندازد و یا حتی بلاموضوع میکند، تتمه اخلاق و امید و اعتماد مردم را بر باد میدهد و در یک کلام، تیر خلاص به مرجعیتهای انسانی و سرمایههای اجتماعی میزند.
🔹نهضت آزادی ایران ضمن اعتراض به اعطای جایزه صلح نوبل به فردی با سوابق خانم ماچادو، اعلام میدارد که با نظریه «دستیابی به صلح از طریق جنگ» مخالف است و یادآوری میکند که از طریق جنگ و مداخله نظامی نمیتوان به صلح، ثبات و دمکراسی پایدار دست پیدا کرد.
🔅متن کامل بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/NAI-10-20
@javadrooh
Telegraph
اعتراض به اعطای جایزه صلح نوبل به خانم ماچادو
بسمه تعالی
👍7👎2❤1
💥خبر: هوشنگ نهاوندی، وزیر کابینه هویدا درگذشت
👈 هوشنگ نهاوندی عضو کابینه حسنعلی منصور و هویدا درگذشت. او در کابینهی منصور و هوبدا وزیر آبادانی و مسکن بود. او در دورهای به وزارت علوم رفت و رئیس دانشگاه شیراز و رئیس دانشگاه تهران نیز بود.
@javadrooh
👈 هوشنگ نهاوندی عضو کابینه حسنعلی منصور و هویدا درگذشت. او در کابینهی منصور و هوبدا وزیر آبادانی و مسکن بود. او در دورهای به وزارت علوم رفت و رئیس دانشگاه شیراز و رئیس دانشگاه تهران نیز بود.
@javadrooh
😢3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 فیلم: ناخدا خورشید (1365)
کارگردان: ناصر تقوایی
خلاصه فیلم: داستان این فیلم در دهه۱۳۴۰ رخ میدهد، یکی از بزرگان شهر به نام «خواجه ماجد»، ناخدا خورشید را لو میدهد و بار قاچاق لنج ناخدا خورشید به آتش کشیده میشود. یک دلال به نام فرحان که میخواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر میشود. او با ناخدا خورشید تماس میگیرد و...
@javadrooh
کارگردان: ناصر تقوایی
خلاصه فیلم: داستان این فیلم در دهه۱۳۴۰ رخ میدهد، یکی از بزرگان شهر به نام «خواجه ماجد»، ناخدا خورشید را لو میدهد و بار قاچاق لنج ناخدا خورشید به آتش کشیده میشود. یک دلال به نام فرحان که میخواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر میشود. او با ناخدا خورشید تماس میگیرد و...
@javadrooh
❤3
شکاف دائمی نسلی
سرمقاله هممیهن
۲۹ مهر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری و ریاستجمهوری فصل مشترک مهمی داشتند که تحلیل و اشاره به آن بهعنوان یکی از معضلات جامعه ایران ضروری است.
🔹گزارش امروز صفحات اجتماعی «هممیهن» نیز مرتبط با این مسئله و درباره اعتراضات سازماندهیشده توسط نسل زد در کشورهای فیلیپین، نپال، اندونزی، مراکش، پرو، ماداگاسکار و سریلانکاست که نقش نسل زد در تحولات این کشورها را بررسی میکند.
🔹ابتدا بخشی از سخنان مقام رهبری خطاب به جوانان و نخبگان کشور را مرور میکنیم که گفتند: «اینجا خانه شماست، اینجا خاک شماست، اینجا مال شماست، اینجا متعلّق به خود شماست، متعلّق به فرزندان شما و نسل شماست. یک بیگانه در یک کشور دیگر نمیتواند با خاطر جمع زندگی کند.» آقای پزشکیان هم گفتند: «اگر نخبگان به میدان بیایند، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند. راه عبور وضعیت نامطلوب فعلی نه شعار و دستور، بلکه تکیه بر متخصصان، فارغ از نوع پوشش، منش و ظواهر آنان است.»
🔹طرح این نکات حکایت از وجود یک مسئله و پدیده زیانبار میکند که همان شکاف نسلی است. شکاف نسلی واقعیت دنیای امروز است؛ ولی به عللی از جمله محدودیتهای سیاسی و اجتماعی این شکاف در ایران عمیقتر و بهسوی انقطاع و بیگانگی کامل در حرکت است. در واقع، عدم مشارکت نخبگان مورد نظر آقای رئیسجمهور یا توصیه مقام رهبری به عدم مهاجرت جوانان از کشور، هر دو بازتابی از این واقعیت مهمتر هستند که جامعه ما نهتنها قادر به حفظ و جذب این نیروها نبوده، بلکه دافعه و گریز را نیز در آنان ایجاد کرده است.
🔹مسئله فقط در سطح حکومت نیست. نهادهای مدنی و حزبی هم دچار همین معضل هستند. اغلب پیر و فرسوده هستند. این شکاف در جامعه ایران با دختران و زنان جوان بیشتر است. این نسل بهدرستی احساس میکند که به رسمیت شناخته نمیشوند. لذا در میهن خود احساس بیگانگی میکنند. جوانان نخبه چنین برداشتی دارند که به آنان ابزاری نگاه میشود و خبرگی آنان را فقط معطوف و منحصر به اهداف رسمی میخواهند و آنان را آنگونه که هستند، نمیپذیرند.
🔹مشکل جامعه سیاسی ایران مهمتر از شکاف نسلی با جوانان و نسلz است. این ساختار حتی با والدین این جوانان و نسلهای «وای» و «ایکس» هم نتوانسته تطابق پیدا کند. ولی عمق شکاف آن با نسل «زد» بیشتر است.
🔹آنان نخستین نسلی هستند که بهطور کامل در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی رشد کردهاند، نه اینکه فقط در بزرگسالی با آن مواجه شده باشد. تجربه زیسته خاص آنان در ایران مهم است که در فضای محدود اقتصادی، تحریمها، کرونا و بحرانهای سیاسی مکرر بزرگ شدهاند و امید به آینده در چارچوب ادامه وضع کنونی را باور ندارند.
🔹آنان دچار تناقضات شدید میان تربیت رسمی در مدرسه و رسانه رسمی با دنیای غیررسمی در اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک، هستند. ویژگیهای فرهنگی آنان بهکلی متمایز است. فردگرایی آنان بالاست. گرچه دارای آگاهی انتقادی هستند؛ ولی از نظر سیاسی در وضعیت بیسازمانی قرار دارند. میل به آزادیهای فردی آنان بیش از آرمانهای جمعی است. گرایش به سبک زندگی جهانیشده (پوشش، موسیقی، ادبیات و زبان) با حفظ رگههایی از هویت ایرانی در این نسل مشهود است و درعینحال، نوعی خستگی از ایدئولوژیها و گریز از برچسبگذاریهای سیاسی در آنان دیده میشود.
🔹آنان فاصله عاطفی و شناختی با حکومت و حتی با نسل سیاسی اصلاحطلبان دارند. آنان در عین سیاستگریزی در سطح گفتار متعارف خود، در عمل و در شبکههای اجتماعی مشغول کنشگری سیاسی هستند.
🔹از آینده شغلی خود نگرانند، لذا درباره مهاجرت بیشتر تأمل میکنند. یکی از دلایل مهم کاهش میل به ازدواج و فرزندآوری آنان نیز همین ناامیدی از آینده و اقتصاد است. دافعه ایران عامل مهمتری در مهاجرت آنان است تا جاذبه غرب. در نهایت، آنان میان خود و والدین بیولوژیک و نیز ساختار سیاسی خود شکاف عمیقی را حس میکنند. احساس اینکه زبان مشترکی با نظام آموزشی، فرهنگی یا سیاسی رسمی ندارند.
🔹به دلیل استقلال ارتباطی از طریق فضای مجازی مستغنی از حکومت و والدین شدهاند و در نتیجه، شاهد شکلگیری نوعی «جامعه موازی» مجازی از سوی این نسل هستیم که راه خود را میروند. این نسل نه لزوماً انقلابی است و نه محافظهکار؛ بلکه آگاه، خسته و بیاعتماد است و بیش از هر چیز به دنبال زندگی باکیفیت و معنادار است، و از شعارزدگی گریزان است.
🔹آینده ایران تا حد زیادی به نحوه تعامل ساختار سیاسی و فرهنگی با این نسل بستگی دارد؛ اگر متوجه این حقیقت آشکار نشویم، آنان و در نتیجه آینده کشور را از دست خواهیم داد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۹ مهر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری و ریاستجمهوری فصل مشترک مهمی داشتند که تحلیل و اشاره به آن بهعنوان یکی از معضلات جامعه ایران ضروری است.
🔹گزارش امروز صفحات اجتماعی «هممیهن» نیز مرتبط با این مسئله و درباره اعتراضات سازماندهیشده توسط نسل زد در کشورهای فیلیپین، نپال، اندونزی، مراکش، پرو، ماداگاسکار و سریلانکاست که نقش نسل زد در تحولات این کشورها را بررسی میکند.
🔹ابتدا بخشی از سخنان مقام رهبری خطاب به جوانان و نخبگان کشور را مرور میکنیم که گفتند: «اینجا خانه شماست، اینجا خاک شماست، اینجا مال شماست، اینجا متعلّق به خود شماست، متعلّق به فرزندان شما و نسل شماست. یک بیگانه در یک کشور دیگر نمیتواند با خاطر جمع زندگی کند.» آقای پزشکیان هم گفتند: «اگر نخبگان به میدان بیایند، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند. راه عبور وضعیت نامطلوب فعلی نه شعار و دستور، بلکه تکیه بر متخصصان، فارغ از نوع پوشش، منش و ظواهر آنان است.»
🔹طرح این نکات حکایت از وجود یک مسئله و پدیده زیانبار میکند که همان شکاف نسلی است. شکاف نسلی واقعیت دنیای امروز است؛ ولی به عللی از جمله محدودیتهای سیاسی و اجتماعی این شکاف در ایران عمیقتر و بهسوی انقطاع و بیگانگی کامل در حرکت است. در واقع، عدم مشارکت نخبگان مورد نظر آقای رئیسجمهور یا توصیه مقام رهبری به عدم مهاجرت جوانان از کشور، هر دو بازتابی از این واقعیت مهمتر هستند که جامعه ما نهتنها قادر به حفظ و جذب این نیروها نبوده، بلکه دافعه و گریز را نیز در آنان ایجاد کرده است.
🔹مسئله فقط در سطح حکومت نیست. نهادهای مدنی و حزبی هم دچار همین معضل هستند. اغلب پیر و فرسوده هستند. این شکاف در جامعه ایران با دختران و زنان جوان بیشتر است. این نسل بهدرستی احساس میکند که به رسمیت شناخته نمیشوند. لذا در میهن خود احساس بیگانگی میکنند. جوانان نخبه چنین برداشتی دارند که به آنان ابزاری نگاه میشود و خبرگی آنان را فقط معطوف و منحصر به اهداف رسمی میخواهند و آنان را آنگونه که هستند، نمیپذیرند.
🔹مشکل جامعه سیاسی ایران مهمتر از شکاف نسلی با جوانان و نسلz است. این ساختار حتی با والدین این جوانان و نسلهای «وای» و «ایکس» هم نتوانسته تطابق پیدا کند. ولی عمق شکاف آن با نسل «زد» بیشتر است.
🔹آنان نخستین نسلی هستند که بهطور کامل در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی رشد کردهاند، نه اینکه فقط در بزرگسالی با آن مواجه شده باشد. تجربه زیسته خاص آنان در ایران مهم است که در فضای محدود اقتصادی، تحریمها، کرونا و بحرانهای سیاسی مکرر بزرگ شدهاند و امید به آینده در چارچوب ادامه وضع کنونی را باور ندارند.
🔹آنان دچار تناقضات شدید میان تربیت رسمی در مدرسه و رسانه رسمی با دنیای غیررسمی در اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک، هستند. ویژگیهای فرهنگی آنان بهکلی متمایز است. فردگرایی آنان بالاست. گرچه دارای آگاهی انتقادی هستند؛ ولی از نظر سیاسی در وضعیت بیسازمانی قرار دارند. میل به آزادیهای فردی آنان بیش از آرمانهای جمعی است. گرایش به سبک زندگی جهانیشده (پوشش، موسیقی، ادبیات و زبان) با حفظ رگههایی از هویت ایرانی در این نسل مشهود است و درعینحال، نوعی خستگی از ایدئولوژیها و گریز از برچسبگذاریهای سیاسی در آنان دیده میشود.
🔹آنان فاصله عاطفی و شناختی با حکومت و حتی با نسل سیاسی اصلاحطلبان دارند. آنان در عین سیاستگریزی در سطح گفتار متعارف خود، در عمل و در شبکههای اجتماعی مشغول کنشگری سیاسی هستند.
🔹از آینده شغلی خود نگرانند، لذا درباره مهاجرت بیشتر تأمل میکنند. یکی از دلایل مهم کاهش میل به ازدواج و فرزندآوری آنان نیز همین ناامیدی از آینده و اقتصاد است. دافعه ایران عامل مهمتری در مهاجرت آنان است تا جاذبه غرب. در نهایت، آنان میان خود و والدین بیولوژیک و نیز ساختار سیاسی خود شکاف عمیقی را حس میکنند. احساس اینکه زبان مشترکی با نظام آموزشی، فرهنگی یا سیاسی رسمی ندارند.
🔹به دلیل استقلال ارتباطی از طریق فضای مجازی مستغنی از حکومت و والدین شدهاند و در نتیجه، شاهد شکلگیری نوعی «جامعه موازی» مجازی از سوی این نسل هستیم که راه خود را میروند. این نسل نه لزوماً انقلابی است و نه محافظهکار؛ بلکه آگاه، خسته و بیاعتماد است و بیش از هر چیز به دنبال زندگی باکیفیت و معنادار است، و از شعارزدگی گریزان است.
🔹آینده ایران تا حد زیادی به نحوه تعامل ساختار سیاسی و فرهنگی با این نسل بستگی دارد؛ اگر متوجه این حقیقت آشکار نشویم، آنان و در نتیجه آینده کشور را از دست خواهیم داد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب