tgoop.com/javadimr/766
Last Update:
اکنون خطیر ایران و هشدار از موقعیت ادباری
مصاحبه دکتر محمدعلی اکبری با خبرآنلاین
محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرآنلاین (۲۰ فروردین ۱۴۰۴، اینجا) در باره «اکنون خطیر ایران» صحبت میکند. به نظر او، مهم ترین بخش از کار مورخان بزرگ، گفتن از « تاریخ اکنون» یا «گفتنِ تاریخی وضعیت اکنون زمانهی خود» بوده است.
در پاسخ به این پرسش که اکنون ایران را در کدام دسته از اکنونیات باید جای داد؛ اکنون روالمند، اکنون بی قرار، اکنون تهی و.... پاسخ میدهد که از منظر «تاریخ اکنون»، اکنون ایران را باید «اکنون خطیر» نامید.
ویژگی نخست اکنون خطیر ایران، تجمیع مخاطرات است یعنی مخاطرات به صورت انباشتی، هم افزا و پیچیده، از قله به سوی دامنه سرازیر می شوند. انواع ناترازی ها در سطوح اقتصادی ، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، بین المللی و انسجام اجتماعی، همگی سویه های مختلفی از مخاطرات ایران است، که اکنون همزمان با هم سررسیده شده اند. به بیانی دیگر بدهی های تاریخمند شامل مشکلات و بحران ها، یکجا «سررسید» شده اند. ویژگی دوم آن، لزوم اتخاذ تصمیمات سخت، دشوار، و تاریخ ساز است. در زمانه مخاطرات تجمیع شده با فرارسیدن سررسید آن ها، نمی توان تصمیمات اساسی و مهم را به فردا واگذار کرد. اکنون زمان تصمیمات بسیار سخت است. این تصمیمات سخت نه فقط ناظر به حکومت کنندگان و نظام حکمرانی که متوجه روشنفکران، نخبگان و جامعه ایران نیز هست.
«خطیر بودن به این معنا است که اگر درک نکنیم که با چه امکانات و محدودیت هایی برای مواجهه با این امر خطیر روبه روهستیم، آن زمان در موقعیتی قرار می گیریم، که قدمای ما به آن موقعیت ادباری می گویند. بیهقی به عنوان حکیم مورخ، در داستانی که در گزارش منازعه پدریان و پسریان و جانشینی محمود است، با اشاره به شکست محمد به عنوان یکی از دو طرف این منازعه، می گوید محمد خیلی تدارک و تلاش کرد تا اوضاع را با حفظ جانشینی به نفع خود تغییر بدهد، اما شکست خورد، زیرا در موقعیت ادباری قرار گرفت.
موقعیت ادباری، یعنی عبور از لحظه طلایی فهم و تصمیم درست. در موقعیت ادباری چه می کنید؟ تدبیر می کنید، اما این تقدیر است که عمل می کند. این تعبیری را که ابوالفضل بیهقی به کار می برد و از یک شعر عربی استفاده می کند و می گوید: چون ادبار آمد، همه تدبیرها خطا شود و زمانه ی «ادبار» ظهور می کند. زمانه ادبار، یعنی دچار شدن به «لعنت و نفرین باد بی نیازی خداوند». این تعبیر، تعبیر بسیار مهم جوینی در تاریخ جهانگشا است. وقتی سپاهیان مغول بخارا را تصرف کردند، سوار بر اسب وارد مسجد جامع بخارا شدند، قرآن ها را زیر پای اسبان ریختند، چنگیز بر منبر پیامبر نشست. سپس یکی از سادات بزرگ شهر امیر امام جلال الدین علی بن الحسن الرَندی که مقتدای سادات ماوراء النهر بود، از رکن الدین امام زاده که از افاضل علمای عالم بود، یک سوال بسیار مهم پرسید و گفت: مولانا ! چه حالتست؟ این که می بینم به بیداریست یا رب یا به خواب؟ گفت: «خاموش باش! باد بی نیازی خداوند است که می وزد، سامان سخن گفتن نیست».
این سخن امام زاده، بیان لحظه ی تاریخی ظهورموقعیت ادباری است که در آن، هنگام تدبیر نیست و تدبیر به خطا می رود. ما در آستانه چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. جامعه ، نخبگان ، نیروهای سیاسی ، دوستداران و نظام حکمرانی ایران، باید بدانند ما در چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. زمان سررسیدها، فرا رسیده است. این موقعیتهای ادباری چندین وجه مشترک دارند ولی شاید مهمترین آن است که شرایط زمانه تغییر کرده است ولی نیروهای اصلی در چارچوب زمانه قدیم با جهان مواجه میشوند. یعنی هم ذهنیتشان نسبت به تغییرات تاخر دارد و هم عملشان. این عدم تناسب باعث میشود عملشان شبیه تلاش کسانی باشد که در باتلاق فرو رفتهاند. هر چه بیشتر تلاش میکنند، بیشتر فرو میروند. علت آن هم روشن است چون عملشان معطوف به جهان قدیم است ولی جهان قدیم جای خود را به جهان جدید داده است.»
اکبری چهار مثال در باره موقعیت ادباری در تاریخ معاصر ایران میآورد. اول تصمیم محمدرضا پهلوی پس از ۱۳ سال نخستوزیری هویدا، دوم رویکرد احساسی پس از شکست در جنگ اول ایران و روس، سوم در پناه بردن به آلمان در جنگ جهانی اول، و چهارم در داستان ملی شدن صنعت نفت که منجر به کودتای ۲۸ مرداد شد.
BY رویای ایرانی - جوادی یگانه

Share with your friend now:
tgoop.com/javadimr/766