tgoop.com/javadimr/742
Last Update:
امروز جلسه دفاعیه رساله دکتری جامعهشناسی محمد نادرکردی با عنوان «رمان- تاریخنگاری: طرحی در رابطه با اشکال زمانی-مکانی رمان دهه چهل و تاریخ¬نگاری» به راهنمایی من و مشاوره یوسف اباذری و نادر امیری و داوری آرش حیدری و محمدمهدی خوئی و حسین میرزایی و نوح منوری برگزار شد.
چکیده رساله در ادامه آمده است، بخشی از فهرست مطالب را هم ضمیمه کردم:
«مسئله رساله حاضر «تاریخ¬نگاری» و بررسی اشکال آن در «رمان» است. این مسئله تنها از منظر «اشکال پیوستاری زمانی-مکانی» در رمان مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس، طرح مفهوم «رمان-تاریخنگاری» در تناظر با اشکال پیوستاریِ «زمان-مکان» در رمان، به عنوان مفهوم کانونی این رساله برساخته شده است. همانطور که در مفهوم «زمان-مکان» در رمان، شکل پیوستاری این مفهوم بدون اولویت یکی بر دیگر مطرح است، در مفهوم «رمان-تاریخنگاری» نیز شکل پیوستاریِ «رمان-تاریخنگاری» بدون اولویت یکی بر دیگر طرح شده است. به این معنا، مفهوم شکل پیوستاری «رمان-تاریخنگاری» هادی ما در مسیر این پژوهش بوده است.
گام نخست طرح «رمان-تاریخنگاری»، شناسایی و تأکید بر اشکالِ تنظیم شده «پیوستار زمانی-مکانی» در رمان به مثابه رکن اصلی بازنمایی جهان داستانی آن است. طرح و تجسم هنری شکل یا اشکال تنظیم شده زمان-مکان رمان کلیت جهان بازنمایی شده آن را به مثابه جهانی اجتماعی-تاریخی تشکیل میدهد. در وهله بعد بر اساس اشکال زمانی-مکانی شناسایی شده در رمان، اشکال تاریخ¬نگاری متناظر با آن طرح شده است. در این نگاه، هر «نوعی» از رمان بر اساس تنظیمات زمانی-مکانیاش حامل شکلِ خاصی از تاریخنگاری است. تاریخنگاری صرفاً به معنای نگاه به تاریخ گذشته نیست؛ زمان حال و آینده به همان اندازه تاریخ محسوب میشوند که زمان گذشته. از منظر ما، رمان متنی است که تاریخ و زمان «حال-آینده-گذشته» را بصورت پیوستاری و همزمان در درون خود بازنمایی میکند. تاریخ¬ چیزی نیست جز اشکال ویژه زمانی-مکانی که انسانها در نسبت با جهان و وقایع آن به کار می گیرند. بر این اساس برای فهم شکل تاریخنگاری رمان تنها میتوان به رکن اصلی آن یعنی شکل طرح پیوستاری زمان-مکان آن رجوع کرد نه محتوای داستانی یک رمان. مسئله رمان-تاریخنگاری طرح شده در این رساله به دنبال طرح کردن و پاسخی اولیه به این پرسش است که شکل یا اشکال زمانی به کارگرفته شده در رمانهای دهه چهل شمسی، چگونه و به چه نحوی، نگاه ما به تاریخ [زمان حال-آینده-گذشته] و تمامی مناسبات تاریخی-اجتماعی را صورتبندی میکند.
هر چند محدوده تجربی این پژوهش چهار رمان شازده احتجاب، شوهرآهوخانم، سووشون و همسایهها در دهه چهل شمسی است، اما در نهایت نمیتوان از تعّین تام و عینی این برهه تاریخی-اجتماعی در ساخت و تنظیم اشکال به کارگرفته شده زمانی-مکانی و اشکال تاریخنگاری متناظر با آن سخن گفت. نام دهه چهل، خروجی آثار آن [در اینجا رمانهای این دهه] است.
چشم¬انداز نظری میخاییل باختین در مقاله اشکال زمان و پیوستار زمانی-مکانی در رمان، در کنار مقاله حماسه و رمان، راهنما و الهام بخش ما در صورتبندی مسئله، فرضیات و پرسشهای این پژوهش بوده است. هر چند نمیتوان از مقالات نامبرده باختین به صورت نظامی منظم از مفاهیم و الگوها برای تحلیل استفاده کرد؛ با این وجود، بالقوهگی تحلیلهای ژرف او در این مقالات، تحلیل مسائل مربوط به شناسایی اشکال زمان-مکان در رمان [فصل سوم] که در نهایت تنیدهشده از اثر و ردپای تحلیلی ماست را شکل داده است. در فصل چهارم رابطه اشکال زمانی-مکانی رمان و تاریخنگاری طرح شده است.
در واقع تحلیل این پژوهش به دو بخش اساسی تقسیم شده است. در فصل سوم شناسایی و بررسی اشکال زمانی-مکانی چهار رمان شازده احتجاب، شوهرآهوخانم، سووشون و همسایهها در دهه چهل شمسی به انجام رسیده است و در فصل چهارم، اشکال تاریخنگاری متناظر با اشکال زمانی-مکانی این رمانها صورتبندی شده است. با این حال، همانطور که در ابتدای این چکیده گفته شد، تلاش این رساله در جهت طرح مسئله «رمان-تاریخنگاری» به واسطه «اشکال زمانی-مکانی» تنظیمشده در جهان داستانی رمانهای دهه چهل ایران است؛ نه پاسخی نهایی یا ایجابی، یا اثبات آن چیزی که طرح کرده است.»
BY رویای ایرانی - جوادی یگانه

Share with your friend now:
tgoop.com/javadimr/742