#پارت_866


اون مسیر برای من قشنگترین مسیر دنیا بود چون بعداز مدتها یا بهتره بگم سالها یه تفریح ساده ی به
دلنشین رو داشتیم تجربه میکردیم.
تو ماشین خوابم برده بود.عین امیرسام.تلاش کرده بودم بیدار باشم تا وقتی که ارسلان پشت فرمون
هست اما از یه جایی بعد خودمم نفهمیدم کی پلکهام سنگین شد و خوابم گرفت.
لبهاش روی لبهام نشست و صداش کنار گوشم شنیده شد:
-شانار.عزیزم بیدارشو رسیدیم
خیلی آروم پلکهامو ازهم باز کردم.هنوزم فکر میکردیم تو مسیریم.سرم روبلند کردم و خوابالود پرسیدم:

-رسیدیم!؟

کمربندشو باز کرد و باخاموش کردن ماشین گفت:

_آره رسیدیم..


شب و همه جا تاریک اما این بهترین خبری بود که میتونستم بشنوم اونم بعداز اونهمه خستگی...نگاهی
به امیر انداختم.خواب خواب بود.
ارسلان گفت:

تو پیاده شو وسایلو بیار منم امیرو بغل میکنم


باشه ای گفتم و پیاده شدم.یه مقدار از وسایلو برداشتم و راه افتادم سمت کلبه. اونم امیرو بغل کرد  و
باخودش آورد داخل...
درو باز کردم و رفتم داخل.چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود.این خونه ای که ارسلان اونو به عنوان
هدیه بهم داد.
دوستش داشتم و واسم خیلی ارزش داشت.
پشت سرم اومد داخل و با بالا رفتن از پله ها که ختم میشد به دوتا اتاق و یه ایوون باحال گفت


از قبل دادم اینجارو مرتب کنن...در اتاق سمت چپ و باز کن.اونجارو آماده کردن برای امیرسام...


وسایلو یه گوشه گذاشتم و درو باز کردم.آهسته و آروم رفت داخل و امیرو با احتیاط گذاشت روی تخت  و
بعد پتورو کشید روی تنش و پاورچین اومد بیرون:
-هیششش! امیدوارم فعلا بیدار نشه 
خندیدم و گفتم:
-نه حالاحالا ها بیدار نمیشه.خیلی اینورو 
اونور رفت و بازی کرد.
دستمو گرفت و گفت:
-میخوام ببرمت یه جای باحال.

زل زدم تو چشماش و پرسیدم:

-خسته نیستی!؟نمیخوای استراحت بکنی!؟

سرش رو به چپ و راست تکون داد و با نوازش صورتم گفت:
-نه نیستم چون تمام مسیرو به این فکر میکردم که اونجارو بهت نشون بدم
لبخندی به پهنای صورت زدم و گفتم:
-باشه ولی...اجازه میدی لباسامو عوض کنم؟ از اینا خسته ام...از این شال و از این...
حرفم تموم نشده بود که گفت:

باشه بیرون کلبه منتظرت میمونم...

به محض اینکه رفت فورا باعجله کیفم رو برداشتم و رفتم توی اتاق.تند و سریع لباسهامو از تن درآوردم
و لخت لخت شدم.
یه لباس ساحالی بلند دو بنده که از زیر سینه به بعد گشاد میشد پوشیدم.لخت و نرم و لطیف بود جوری که
انگار پر قو پوشیده بودم....
رو به روی آینه کوچی اویزون شده به دیوار ایستادم.رژ زدم و با دو تا گیر موی کوچیک موهام رو دو
طرف بستم.
قبل از اینکه برم خم شدم و ادکلنم رو هم برداشتم و چند پیس به گردن و مچ دستهام زدم و بعدهم بدو
بدو از اتاق بیرون رفتم.
ارسلان جلوی کلبه درحالی که فقط تیشرت و شلوارک به تن داشت قدم میزد و از همون فاصله دریارو
نگاه میکرد.
یه نفس عمیق کشیدم و اسمشو صدا زدم:

_ارسلان


از حرکت ایستاد وبه سمتم چرخید.سرتا پام رو با لذت و تحسین برانداز کرد.لبخند زدم ودستمو به سمتشش
دراز کردم:
-من آماده ام...
دستمو توی دست گرفت و باهم به راه افتادیم.همونطور که راه میرفت گفت:
-میدونی خیلی دوست دارم!؟
لبخند زدم:
-میدونم
پرسید:



@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

  👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
✴️ شنبه 👈5 مهر/ میزان 1404
4 ربیع الثانی 1447👈27 سپتامبر 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ولادت حضرت سید الکریم شاه عبدالعظیم حسنی " 173 هجری.قجری ".
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 01:08 بامداد قمر از برج عقرب خارج می شود ولی کل روز را احتیاط کنید و از انجام امور اساسی اجتناب فرمایید.
👶 زایمان مناسب و نوزاد محبوب و دوست داشتنی است.
🚘مسافرت: سفر خوف حادثه دارد و مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️تحقیق و جستجو.
✳️کشیدن دندان.
✳️بیرون آوردن ضایعات پوستی خال و زگیل
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️انواع کندن ها و حفاری ها.
✳️شخم زدن.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️و از شیر گرفتن کودک نیک است.
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود.
💉💉 حجامت:
خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث درد در سر می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب یکشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 5 سوره مبارکه "مائده " است.
الیوم احل لکم الطیبات...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که منفعتی به خواب بیننده برسد و به شکلی خوشحال شود. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.

📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300

سلام؛
صبحتون بخیر ❤️

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#ایده_متن


　
.
بهشت یعنی :
لمس کردن گرمایِ دست‌هایِ مردانه اش
در هوایِ خُنک اولِ صبحِ پاییز🦋

#ریحانه‌تحویلی

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#همسرانه

انتقاد کردن در زندگي زناشویی چیز خوبی است به شرط آن كه اولاسازنده باشد نه مخرب دوما به عادت یکی از زوجین یا هر دو نفر آنها تبدیل نشود.

وقتی انتقاد کردن از همدیگر و به خصوص بازگو کردن این انتقادها در برابر جمع به سبک زندگی همسران وارد می‌شود دیگر جایی برای عشق، تعهد، رابطه جنسی و دیگر ملزومات یک زندگی مشترک سالم و موفق باقی نمی‌ماند.


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#ایده_دلبری
💋🔥این حرکات اقایون رو بشدت تشنه میکنه :

1️⃣❤️لمس و بازی با گوش چپ و گردنش

2️⃣❤️لمس بدنش
بخصوص(داخل ران، عضلات سینه، رگ دست و زبانش با زبانت)

3️⃣❤️موقعی که صحبت میکنه لب های خودتون رو مدام تر کنید

4️⃣❤️لیس زدن رگ گردن و لبش

5️⃣❤️نفس کشیدن روی بدنش
و ازادسازی(بازدم)روی بدنش و همچنین تنفس عمیق تو سینه و گردنش


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#آقایون_بخوانند

جالب است بدانید⁉️

زنان به بوی خوش همسر حساس هستند !!!
اگر مردی رعایت نکند ، زن به مروردچار وادی سردی جنسی می شود

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#آموزشی


🟣 دلایل کمر درد بعد از رابطه

عدم رسیدن به ارگاسم یکی از مهمترین عوامل بروز کمردرد بعد از رابطه است.

انجام ورزش یوگا قبل از رابطه نیز در از بین بردن این درد بسیارموثر است...

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#خواستگاری

💢منتفی شدن ازدواج

خانواده ها باید بدانند زمانی که بعد از یک جلسه یا چندین جلسه خواستگاری به این نتیجه رسیدند که این ازدواج به صلاح نیست و توافق کلی نسبی وجود ندارد پاسخ منفی خود را محترمانه و مؤدبانه به اطلاع خانواده طرف مقابل برسانند و کسی را چشم انتظار خود نگذارند چه خانواده پسر چه خانواده دختر.


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#کلیپ


از وقتے ڪِہ ڪِناٰرَمے ،
زِندگیم اَندازہِ چِشمات قشَنگ شدهِ..ღ
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#پارت_867

پرسید:

_میدونی حاضر نیستم با هیچ کس عوضت کنم؟ با هیچ کس و هیچ چیز!؟
بازم لبخند زدم و بازهم گفتم:
-میدونم...

نفس عمیقی کشید.مثل یه راهنما منو هدایت کرد و گفت:
-میدونستی قشنگترین اتفاق زندگیم تو هستی!؟

چون بهم اثبات شده بود چقدر دوستم داره گفتم:
-آره..میدونم...

دستشو دور شونه ام حلقه کرد و بازهم گفت:
-میدونستی قشنگترین زنی هستی که تو عمرم به چشم دیدم!؟
خندیدم:
-میدونم..


سرش رو با رضایت تکون داد و گفت:

خوبه که میدونی...خوبه..

صدای دریا به گوشم می رسید.صدایی که عین یه موسیقی خوشایند و گوش نواز بود یه موسیقی شگفت
انگیز.
جلوتر که رفتیم همه ی اطراف رو پر از شمع دیدم.شمعهایی که روشن بودن...رو زمین...رو شاخهای
شکسته...رو تنه ی درخته...همه جا پر از بادکنک و شمع و کاغذای رنگی بود.
و درست نزدیک به ساحل یه قلب سرخ و بزرگ بود که با گلهای قرمز این فرم رو به خودشون گرفته
بودن....
شگفت انگیز بود.همین که خواستم ازش بپرسم اینجا چه خبره کلی فشفشه به هوا رفت و غوغایی به پا
شد که نمونه اش رو ندیده بودم.
سرمو خم کردم و به آسمون نگاه کردم.پشت سرهم فشفشه ها به هوا می رفتن و انفجار نور به راه
مینداختن...
خندیدم و هیجان زده گفتم:

وای این عالیه...

خم شد و از وسط همون قلب پر گل به جعبه ی قرمز برداشت و با باز کردنش اونو به سمتم گرفت و
گفت:
-تولدت مبارک قشنگترین اتفاق زندگیم.

نمیدونستم چی بگم و چیکار کنم.واقعا شوکه بودم.اشک تو چشمهام جمع شده بودم.بغض کردمو خیره شدم
به گردنبند بی نهایت زیبایی که برام هدیه گرفته بود.
گردنبندی خاص و آنتیک که شک نداشتم از بزرگترین حراج های دنیا خریده.
لبهامو رو هم فشردم و درحالی که اشک از چشمام رو گونه هام سراریر شده بود گفتم:
-ممنون ارسلان...ممنون...
ابروهاشو کج و کوله کرد و گفت:
-گریه میکنی!؟
خودمو انداختم تو آغوشش و گفتم:
-گریه ی شوق...
دستشو نوازشوار روی کمرم کشید و گفت:
-دوست دارم...
کمرشو چنگ زدم و گفتم:

من بیشتر...من خیلی بیشتر...من خیلی خیلی بیشتر...

یه زمانی فکر میکردم زندگیم به ته خط رسیده.هیچ نقطه ی روشنی توی زندگیم نمی دیدم. هیچ نقطه ی
روشنی.
بیزار بودم از ارسلان و آرزوی مرگشو داشتم اما حالا...حالا بدون اون ثانیه ای هم نمیتونستم صبر کنم.
شده بود پدر نداشته ام، شده بود مادر نداشته ام ، برادر و خواهر نداشته ام...شده بود پشت و پناهم و
چطور میتونستم این کوه استوارو دوست نداشته باشم!؟
هنوزم بساط ترقه ها و فشفشه ها و نورانی کردن آسمون تو شب به راه بود.
نمیدونم کی وقت کرد همچین چیزایی رو برنامه ریزی و راست و ریست بکنه اما در هر صورت من
واقعا شگفت زده شده بودم.
قشنگترین شب زندگیم بود. قشنگترین...
دستموگرفت و باهم رفتیم لب ساحل....
آب که پاهام می خورد از لذت زیاد میخندیدم.
دستشودور گردنم انداختو من رو به خودش نزدیک کرد.
سرمو گذاشتم روی شونه اش و دستمو رو قلبش کشیدم.
خیره به دریا گفت:

من همیشه دوست داشتم.همیشه...حتی وقتی آزارت میدادم هم بیش از همه کس و همه چیز عاشقت
بودم...
منو به خاطر تمام روزایی که اذیتت کردم ببخش...
صورتش رو ماچ کردم و گفتم:

تورو باتمام آزارهات دوست دارم.با تمام آزارهات...

کنار هم لب ساحل نشستیم.موج آب رو خیلی آروم تا روی زانوهامون بالا میاورد.قشتگترین حس دنیارو
داشتم تجربه میکردم.
قشنگترین و بهترین...
با گریه خندیدم و گفتم:
-ارسلان...

_جان

اینبار من بودم که خجل گفتم:
-منو ببخش!
بهم خیره شد و گفت:
-بخاطر کدوم گناه نکرده!؟
بغضمو قورت دادم و جواب دادم:
-بخاطر...بخاطر اینکه فکر میکردم دوستم نداری...بخاطر اینکه بهت خیانت کرده بودم...بخاطر
اینکه...بخاطر اینکه دیر عاشقت شدم...
انگشت اشاره اش رو گذاشت روی لبهام و گفت:


هیش...بیخیال...بیخیال تمام اتفاقای بد...بیخیال


سرمو تکون دادم و سعی کردم بیشتر از این احساس نشم.سر انگشتشو زیر چشمام کشید و با کنار زددن
اشکهام گفت:
-مهم الان درست!؟
لبخند زدم و گفتم:

آره مهم الان  که من خیلی دوست دارم

-و من هم خیلی دوست داارم..
خودمو انداختم تو آغوشش و اون گفت:
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

  👇تقویم نجومی اسلامی یکشنبه👇
✴️ یکشنبه 👈6 مهر/میزان 1404
5 ربیع الثانی 1447👈 28 سپتامبر 2025
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
⛔️صدقه صبحگاهی مطلوب و رفع نحوست کند.
👼 مناسب زایمان و نوزاد حالش خوب است.
🚘مسافرت :مسافرت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج قوس است و از نظر نجومی برای امور زیر مناسب نیست:
📛فروش جواهرات.
📛 فروش حیوان.
📛لباس نو پوشیدن.
📛قرض و وام دادن و گرفتن.
📛و مسهل خوردن خوب نیست.
🟣نوشتن ادعیه حرز و حکاکی و نماز و بستن حرز مناسب نیست.
💑مباشرت امشب:
مباشرت امشب، مجامعت برای صحت جسم مفید و فرزند حافظ قران شود.
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث سرور و شادیست.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث زردی رنگ می شود.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی  6 سوره مبارکه "انعام" است.
الم یروا کم اهلکنا من قبلهم...
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده اندک ازردگی ببیند صدقه بدهد تا رفع شود. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.

💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب:
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300

صبح بخیر ♥️

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#ایده_متن


نمیدانم عاشقِ توام
یا عاشقِ       
صبح بخیر هایت
هر چه هست باز هم ،
عاشق تر از هر روز شده ام ...

#لیلا_صابری_منش

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#همسرانه

🎶اگر میخواهید رابطه عاطفی قوی داشته باشید با همسر ، نامزد یا فرد دیگه‌ای ،یه موسیقی رو باهاش لب بزنید وبخونید🎶

🎶همخوانی یک موسیقی میتواند باعث بوجود آمدن پیوندعاطفی میان افراد شود🎶


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#مجردا_بخونن



💢ازدواج با فرد خسیس

آدم خسیس زندگی خود همسرش و فرزندان را قربانی روز مبادا می‌کند.

مهم نیست چقدر پول پس‌انداز داشته باشد، انگار هیچ‌گاه قصد خرج‌کردنش را ندارد.

او به‌طور بیمارگونه‌ای در مصرف کوچک‌ترین چیزها صرفه‌جویی می‌کند.

توجه داشته‌ باشید که خساست به سختی درمان می‌شود؛ پس به این امید ازدواج نکنید که می‌توانید با روان‌درمانی و قرص و دارو همسر خود را درمان کنید و او را تغییر دهید، او هیچ‌گاه نمی‌تواند به آدم دست و دلبازی تبدیل شود.

ممکن است با خود بگویید که مهم عشق و علاقه‌ است درصورتی که بعد ازدواج، درست زمانی که شور و شوق اولیه از بین رفت متوجه می شوید که مرتکب چه اشتباه بزرگی شده‌اید.

زمانی که بسیار دیر شده است ، درهنگام ازدواج این معیار را در انتخاب خود حتما درنظر بگیرید.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋