Telegram Web
✍️ امام موسی کاظم علیه‌الاسلام:

به راستی که با ارزش‌ترین مردم کسی است که دنیا را برای خود مقامی نداند.

#امام_کاظم
#سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#ولادت_امام_کاظم_علیه‌الاسلام
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
#کلاژ
یک برگ سررسید هم می‌تواند یک قاب زیبا بسازد؛ با یک جمله‌ی طلایی:

"چه غافلند دنياپرستان و بي‌خبران، كه ارزش شهادت را در صحيفه‌هاي طبيعت جستجو مي‌كنند، و وصف آن را در سروده‌ها و حماسه و شعرها مي‌جويند، و در كشف آن از هنر تخيل و كتاب تعقل مدد مي‌خواهند. و حاشا كه حل اين معما جز به عشق ميسّر نگردد."
#امام_خمینی
https://www.tgoop.com/pasdarfarhang
امام سجاد فرمود: اگر قاتل پدرم همان شمشیری را که با آن پدرم را کشتند به عنوان امانت به من بسپارد، خیانت نمی‌کنم. آیا از این بالاتر می‌شود که امانت‌گیرنده شخصی مثل امام زین‌العابدین باشد با آن روابطی که میان پدر و پسر هست، امانت‌دهنده قاتل شخصی مثل امام حسین باشد و امر مورد امانت هم همان شمشیری باشد که با آن سر امام حسین را بریدند؟ می‌گوید حتی در آن مورد خیانت نمی‌کنم!

#شهیدمطهری
کتاب آشنایی با قرآن
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
@ir_tavabin
Forwarded from Pamir News
یادداشت

افغانستان یا داعشستان؟!
■ استاد سید اسحاق شجاعی
@Pamirnews 👈
داعش یک نام و یک بیرق نیست؛ بلکه یک قرائت خشن، افراطی و گذشته‌گرا از اسلام است. کشتار و خون‌ریزی داعش نیز ناشی از همین باورهای قرون وسطایی آن است. این جماعت، در کشورهای مختلف اسلامی، نام‌های گونه‌ گون بر خود نهاده‌اند؛ در سوریه و عراق داعش، النصره، جیش‌الاسلام، جیش‌الشام و ... ، در لیبی، قاده الحرب، جیش المجاهدین و ...، در سومالی بوکوحرام و در افغانستان طالبان، شبکه حقّانی، حزب اسلامی و ...
آن‌چه که همة این گروه‌ها را با نام‌های مختلف به هم پیوند می‌زند؛ در حدی که می‌توان آن‌ها را یک گروه به حساب آورد جمود فکری، سلفی‌گری، اندیشة تکفیری، کشتار بی‌حد و مرز، خشونت، انتقام‌جویی، روحیة ویران‌گری، قدرت‌طلبی و نیز استفاده ابزاری از دین اسلام است.
وحشی‌گری داعش و گروه‌های مشابه آن، همان‌چیزی است که قدرت‌های بزرگ جهانی بدان سخت نیاز دارند و برای تضعیف اسلام، تخریب کشورهای اسلامی و روشن کردن آتش اختلافات مذهبی در ممالک اسلامی از آن استفاده اعظمی می‌کنند. جهل، بی‌بصیرتی، انجماد فکری و قدرت‌طلبی این گروه‌ها باعث شده است تبدیل به ابزار دست امریکا و اسرائیل شوند.
کسانی‌که نسبت به نفوذ داعش در افغانستان و به خصوص شمال این کشور هشدار می‌دهند، منظورشان گروهی است که در سوریه و عراق خود را داعش می‌خوانند؛ امّا اگر خود را از اسارت نام برهانیم، هم‌اکنون داعش در سراسر افغانستان به خصوص ولایات شمال حضور فعال و گسترده دارد. کشتار وسیع بی‌گناهان، تکفیر طیف‌های وسیعی از مسلمانان، رفتار خشونت‌آمیز و ایجاد ترس و وحشت از سوی گروه‌های مشخص به طور وسیع جریان دارد. مهم نیست که این گروه‌ها چه نام بر خود نهاده باشند.
این روزها خشونت‌ها و کشتارهای وسیع مانند رود چرکین در سراسر افغانستان جاری است. دست‌کم 100 نفر در سپین‌بولدک به عقده‌های قومی تیر باران شدند، در پاتوی دایکندی خانه‌ها آتش زده شد و مردم آواره کوه و بیابان شدند، در مالستان ده‌ها انسان بی‌گناه؛ حتّی کودکان و زنان قتل عام شدند، در فاریاب و کندز اسیران بی‌گناه را تیر باران کردند، در بدخشان و تخار دختران و زنان جوان را به بردگی جنسی یا همان جهادالنکاح بردند و ...این اعمال از اندیشه‌های داعشی ناشی می‌شود. این‌ها همه داعشی هستند؛ مهم نیست که چه نام دارند.
در جنگ کنونی، بدون تردید هزاران خارجی در کنار طالبان حضور دارند؛ عرب‌های افغان دوباره جان گرفته و به گفته منابع خبری صدها تن از کشورهای عربی به مقصد افغانستان راهی پاکستان شده‌اند. گروه‌های تروریستی ازبکستان، تاجیکستان، اویغورهای چین، چچینی‌ها، گروه‌های پاکستانی سپاه صحابه، لشکر جنگهو، جیش محمّد و ... حضور پرتعداد و مؤثر در جنگ کنونی افغانستان دارند.
مقامات روسی که نگران نفوذ داعش و القاعده در مرزهای کشورهای آسیای میانه هستند بار بار نسبت به حضور نیروهای داعش در شمال افغانستان هشدار داده‌اند. هفته گذشته وزیر دفاع روسیه گفت: نیروهای داعش در افغانستان آمده‌اند و هم‌چنان در حال انتقال از سوریه و لیبی به افغانستان هستند.
از مردم ولسوالی‌های بدخشان در ‌مرز با تاجیکستان نقل شده است که نیروهای مسلح در ولسوالی‌های مرزی، جنگ‌جویان تاجیک هستند و خود را انصارالله تاجیکستان می‌خوانند.
هدف اصلی گروه‌های تروریستی ازبکستان، تاجیکستان، سین‌کیانگ چین و چچینی‌ها کشاندن جنگ به کشورهای خودشان است؛ امّا از مسیر افغانستان. آن‌ها به طالبان کمک می‌کنند که افغانستان را تسخیر کنند و بعد با یاری طالبان به کشورهای خودشان نفوذ کنند. گفته می‌شود همین اکنون مرزهای افغانستان با تاجیکستان و ازبکستان در کنترل گروه‌های تروریستی ازبک و تاجیک است.
ایالات متحده امریکا در این منطقه دقیقاً همان هدفی را دنبال می‌کند که گروه‌های یادشده به دنبال آن هستند؛ کشاندن جنگ و ناامنی به کشورهای آسیای میانه و چین. بنابراین امریکا همه‌جانبه از آن‌ها حمایت خواهد کرد. بایدن اعلام کرده است که سیاست‌های او در جهان بر اساس مهار چین و روسیه تنظیم می‌شود.
نکتة پایانی آن‌که طالبان یک نام است که ده‌ها گروه داخلی و خارجی با گرایش‌های مختلف نظامی و سیاسی را پوشش می‌دهد. حالا همگی‌آن‌ها متحد‌اند؛ زیرا هدف مشترک و دشمن مشترک دارند؛ پس از پیروزی هرکدام راه خود را در پیش خواهند گرفت. طالبان آن چیزی نیستند که در هتل‌های لوکس قطر سخن میگویند؛ آن‌ها بیکاره‌هایی هستند که از دولت سر جنگ‌جویان طالب به آسایش و رفاه رسیده‌اند و در حال جمع‌کردن دالر هستند. آن‌ها چیزی مانند کرزی و عبدالله و ... می‌باشند؛ طالبان واقعی کسانی هستند که به فتح هند و چین و روسیه می‌اندیشند. این‌ها همان داعشی‌ها هستند که اکنون افغانستان را کانون مرکزی خود انتخاب کرده‌اند.
https://www.tgoop.com/pamirnews 👈👈
#تازه_های_نشر
کتاب شمرون کُناردون: داستانی از زندگی جهادگر آسمانی #امیرمحمد_اژدری
قصه یک #شهید دهه هفتادی پای کار #اردوی_جهادی
به قلم #سارا_عرفانی و #مریم_السادات_علویان
نشر #شهید_کاظمی
خرید با تخفیف:
https://zaya.io/kshd

www.Qafase.ir | @Qafase
با #کتاب، تازه بمانید:
ble.ir/join/ZTk3NGIyNT
Forwarded from Pamir News
شعر امروز پارسی(۱۶)

غور در ماتم غزنی
■ مهران پوپل[شاعر افغانستانی]
@Pamirnews 👈
یک نفر هی چوب دارش را ببیند سخت نیست؟
پیش چشمانش مزارش را ببیند سخت نیست؟

عاشقی در بین صد ها کشته بی دست و پای
پیکر بی جان یارش را ببیند سخت نیست؟

سار اگر با چشم خود خشکیدن یک باغ را ...
باغ اگر هی مرگ سارش را ببیند سخت نیست

با تبرهایی که از  بطن خودش برخواستند
ضربه بر قلب چنارش را ببیند سخت نیست؟

غور اگر در ماتم غزنی شبی را سر کند
پکتیا مرگ تخارش را ببیند سخت نیست؟

خون زابل تا به پهنای بدخشان گر رسد
میمنه درد مزارش را ببیند سخت نیست؟

گر جلال آباد ناآباد ما با چشم خویش
خشکی فصل بهارش را ببیند سخت نیست؟

گر که مسعود شهید از آن جهان یک بار باز
دره‌ی بی اقتدارش را ببیند سخت نیست؟

یا که احمد شاه بابا با چنین حال فجیع
یک زمانی کندهارش را ببیند سخت نیست؟

وقتی از خون جوانان خودش هی قندهار
سرخی رنگ انارش را ببیند سخت نیست

یک نفر مانند من هر روز با چشمان خود
این چنین وضع دیارش را ببیند سخت نیست؟
https://www.tgoop.com/pamirnews 👈👈
سلام و احترام
با اطلاع و تحقیق عرض میکنم که
خانمی هست بد سرپرست با دو تا بچه خردسال و مادر و پدر از کارافتاده در منطقه فرگاز فردیسِ کرج...
روزگارشون رو با خرده خیاطی های مادر میچرخونن .
صاحب خونه جوابشون کرده و نیاز به پول پیش دارند. 15 م نیاز دارند که تا بحال 6 م فراهم شده الحمدلله. اگر مابقی هزینه فراهم نشه، خدای نکرده، عن قریب، اساسشون تو خیابونه 😔
تمنای توجه و عنایت داریم از همه ی عزیزان و دغدغه مندان
ای که دستت میرسد کاری بکن

6037997309326891
بانک ملی
حسن محمدزاده
اطلاعات بیشتر
09378461936
سرورم
تاج سرم
همه مون، کم بضاعت و گرفتاریم...
حداقل پیام رو بچرخونید و انتشار بدید تا گره گشایی بشه از این خانواده ی گرفتار
دستتون رو میبوسم 😔
چه زیباست گفتگویی که بین امام علی الرضا (ع) و مامون اتفاق افتاد... مامون به امام رضا (ع) گفت: «چه دلیلی بر امامت جدت وجود دارد؟» امام جواب داد: دلیل بر امامتش قول خدای تعالی: «و انفسنا و انفسکم» است.
مقصود حضرت رضا (ع) این است که همراه بردن علی (ع) در داستان مباهله، قرار دادن او به منزله خود پیامبر (ص) است و به منزله خود پیامبر (ص) بودن آن است که وی پیشوای مسلمانان است. آن گاه مامون گفت: اگر قول خدای تعالی: «و نساءنا و نساءکم» نبود[حرف شما راست بود]امام (ع) در جواب فرمود: آری اگر[پس از آن]این سخن خدا «و ابناءنا و ابناءکم» نمی بود.
منظور مامون این است که امکان دارد میان مسلمانان کسی در فضیلت همسان با علی باشد و ممکن است همان شخص در نزد پیامبر به منزله نفس پیامبر (ص) بوده باشد. و لیکن پیامبر نخواسته است همه اشخاصی را که همانند خود می بیند، به همراه آورد، بلکه یکی از آنان را احضار کرده است و او علی است. و دلیلی بر این مطلب کلمه «نساءنا» است که شایسته است تمام زنان منتسب به پیامبر (ص) از جهت نسبت و همسری را مشمول آن بدانیم، و لیکن پیامبر (ص) یکی از آنان را که از جهت نسبت انتساب به او دارد احضار کرد، و او فاطمه (ع) بود به عنوان نمونه ای از زنانی که انتساب به آن حضرت دارند.
حضرت رضا (ع) به او جواب داد که اگر زنان دیگر برابر با فاطمه بودند آنان را نیز با فاطمه (ع) همراه می برد چنان که پیامبر (ص) ، حسن و حسین (ع) را با هم احضار فرمود چون آن دو برابرند. یکی از آنها را تنها به عنوان نمونه فرزندان احضار نکرد، و به همین دلیل همراه بردن علی (ع) دلیل بر این است که علی (ع) تنها مردی است که پیامبر او را همانند خود به حساب می آوردچه زیباست گفتگویی که بین امام علی الرضا (ع) و مامون اتفاق افتاد... مامون به امام رضا (ع) گفت: «چه دلیلی بر امامت جدت وجود دارد؟» امام جواب داد: دلیل بر امامتش قول خدای تعالی: «و انفسنا و انفسکم» است.
مقصود حضرت رضا (ع) این است که همراه بردن علی (ع) در داستان مباهله، قرار دادن او به منزله خود پیامبر (ص) است و به منزله خود پیامبر (ص) بودن آن است که وی پیشوای مسلمانان است. آن گاه مامون گفت: اگر قول خدای تعالی: «و نساءنا و نساءکم» نبود[حرف شما راست بود]امام (ع) در جواب فرمود: آری اگر[پس از آن]این سخن خدا «و ابناءنا و ابناءکم» نمی بود.
منظور مامون این است که امکان دارد میان مسلمانان کسی در فضیلت همسان با علی باشد و ممکن است همان شخص در نزد پیامبر به منزله نفس پیامبر (ص) بوده باشد. و لیکن پیامبر نخواسته است همه اشخاصی را که همانند خود می بیند، به همراه آورد، بلکه یکی از آنان را احضار کرده است و او علی است. و دلیلی بر این مطلب کلمه «نساءنا» است که شایسته است تمام زنان منتسب به پیامبر (ص) از جهت نسبت و همسری را مشمول آن بدانیم، و لیکن پیامبر (ص) یکی از آنان را که از جهت نسبت انتساب به او دارد احضار کرد، و او فاطمه (ع) بود به عنوان نمونه ای از زنانی که انتساب به آن حضرت دارند.
حضرت رضا (ع) به او جواب داد که اگر زنان دیگر برابر با فاطمه بودند آنان را نیز با فاطمه (ع) همراه می برد چنان که پیامبر (ص) ، حسن و حسین (ع) را با هم احضار فرمود چون آن دو برابرند. یکی از آنها را تنها به عنوان نمونه فرزندان احضار نکرد، و به همین دلیل همراه بردن علی (ع) دلیل بر این است که علی (ع) تنها مردی است که پیامبر او را همانند خود به حساب می آورد.
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
منِ نفرت‌انگیزِ حرفه‌ای
چرا از #زخم_کاری خوشمان می‌آید؟

کار هنر چیست؟ تصویرسازی از آرزوهای بشری یا بازنمایی واقعیت؟ نمایش انزجاربرانگیز پَستی‌ها؟ هنر چه التزامی نسبت به واقعیت‌های زشت دارد؟
سریال زخم کاری، بعد هفت هشت ده قسمت، جزو سریال‌های پربیننده‌ی نمایش خانگی شده. آن قصه‌ی پرکشش و جذاب؛ تکان‌دهنده است. مشغله‌ساز است. بیننده را تا ساعت‌ها – بلکه‌م بیش‌تر - درگیر خودش می‌کند. شاید ترکیب خاص پرسوناژهاست که چنین کششی ایجاد می‌کند. پرسوناژها خوب و بد ندارند؛ همه از دم بدند؛ مگر دو سه نفر که بیش‌تر خنثی هستند تا خوب.
خوبیِ "بد" این‌ است که ترمز ندارد. هر کاری ممکن است از او بر بیاید. و این یعنی "قابلیت دراماتیک"؛ یعنی جذابیت. اما شخصیت مثبت از هر طرف با ترمزهای اخلاقی روبه‌رو است؛ یعنی قابلیت دراماتیک ندارد!
چرا یک #هنرمند یک چنین تابلویی که سر تا پا نمایش زشتی‌های وجود آدمیزاد می‌آفریند؟ چه‌طور یک هنرمند می‌تواند این‌چنین پرکشش و جذاب شخصیت‌های قدرت‌طلب، طمع‌کار، کینه‌ای، حسود، عقده‌ای، ترسو و خائن را بازآفرینی کند و مردمی که باطناً از فساد و دروغ و خیانت و پستی بیزارند، از آن استقبال می‌کنند؟
می‌دانید؟ "بازنمایی زشتی" امروزه جزئی از زیبایی‌شناسی هنر مدرن شده است. یعنی هرقدر بتوانی بازسازی بهتری از زشتی‌ها و پستی‌ها ارائه بدهی، هنرمندتری! دیگر «زیبایی» به آن معنی کهن و فطریش چندان رسمیت ندارد.
شاید بگویید این به #زخم_کاری ربطی ندارد. چون قهراً پایان آن به یک امر اخلاقی ختم خواهد شد؛ مثلاً این‌که بدها به مجازات عملشان خواهند رسید... بله؛ اما بحث بر سر این است که این سریال در "متن" مشغول بازنمایی چیست، نه آن‌که در "نهایت" چه پیامی خواهد داشت. این یک بازنمایی اجمالی و گذرا، محض عبرت یا انزجار نیست، بلکه یک بازنمایی ظریف، دقیق، پرجزئیات، مأنوس و ملموس است که مخاطب را به ورطه‌ی یک دوگانه‌ی اخلاقی می‌اندازد: آیا از چنین قهرمانی متنفر باشم یا طالب قدرت او باشم؟
در #هنر_مدرن التزام به "صورت نامیمون واقعیت" یک اصل تلقی می‌شود و این در طول صدواندی سال ذائقه‌ی مخاطب را ساخته است. ذائقه‌ای که صورت واقعیت را کدر و کژ و سیاه بیش‌تر می‌پسندد تا شفاف و متوازن و نورانی. یعنی زشت را به زیبا و صورت را به سیرت ترجیح می‌دهد! و اصلاً تعریف زیبایی در هنر مدرن برگشته است.
اگر فیلم‌ساز می‌خواست در مقابل این قهرمان نفرت‌انگیز، یک قهرمان تماماً پارسا و اخلاقی عَلَم کند، آیا باز هم می‌توانست با همین دقت و جزئیات، یک شخصیت‌پردازی جذاب و "باورپذیر" انجام دهد؟ یا یک چیزی می‌شد که همه به آن می‌گفتیم: شعاری!
بله، این رسم هنر مدرن است که پذیرفته شده و در و تخته هم با هم جور شده است. مهدویان زخم کاری می‌سازد و مخاطب هم با آن عشق می‌کند. اما واقعاً چنین است که قابلیت دراماتیک کاراکترهای منفی بالاتر از کاراکترهای مثبت است؟ آیا ممکن نیست در عالم اخلاقیات به جای ترمزهای دراماتیک قابلیت‌های دراماتیک پیدا کرد؟
https://www.tgoop.com/pasfarhang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست داری کدوم قانون رو حذف کنی؟

🧠 #قلقلک_مغزی؛ یه سری سوال که قراره #مغزتو قلقلک بده


🧠 مَغزِ تُو دریاب!
Instagram.com/maghze_to

@Rouyeshfilm
اگر دغدغه ی دخترها و پسرهای نوجوان رو دارید این دست کارها رو دنبال کنید. 👌👆
بچه هایی که 180 درجه با ماها فرق دارند.
Forwarded from مغزتو🧠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚫 فروشی نیست اصرار نفرمایید...

🤔 تو با چی عوضش میکنی؟!

🧠 مَغزِتُو دریاب!
Instagram.com/maghze_to

@maghze_to
یک کارِ خوبِ نوجوانانه 👌😘
Forwarded from 2016
به‌نام خدا

👈🏼 یک سال قبل از این که محمود صارمی و دیگر دیپلمات‌های ایرانی را در کنسولگری مزارشریف و در 17 مرداد 1377 شهید کنند، خبرنگاری را شروع کرده بودم. از همان سال‌ها یکی از شیرین‌ترین تبریک‌ها و هدیه‌ها توی همین روز نصیبم می‌شد. حس می‌کردم خانواده و دوستانم یادشان هست که من خبرنگارم. همین شیرینی باعث شد هیچگاه، حتی در زمانی که دبیر روزنامه و مدیرکل خبرگزاری بودم، دست از خبرنگاری و برنامه‌های پوششی برندارم.

هنوز هم، ضبط خبرنگاری‌، همدم سفرهای شهری و برون‌شهریِ من برای تهیه گفتگو و گزارش است. هنوز هم همان حول و ولا در دلم هست که با سوژه‌ها چگونه روبرو شوم و با چه ترفندی کلمات را از اعماق وجود طرف مقابلم استخراج کنم.

من هیچگاه «خبرنگار پشت میزی» نبودم اما در عین حال، با برخی امتیازات برای این گروه اجتماعی، مخالفم.

اساسا چه دلیلی دارد منِ‌ خبرنگار زودتر از کسی که پیک موتوری است، مایه‌کوبی شوم؟ مگر خون من از کارگران ساختمانیِ سر چهارراه رنگین‌تر است؟ اصلا چه معنایی دارد که واکسنِ من زودتر از آشپزها و تاکسی‌دارها تزریق شود؟!...

👈🏼 من در این 24 سال خبرنگاری، هیچ امتیاز ویژه‌ای دریافت نکردم و با این که به خاطر شغلم، ‌مجبور به مراوده با افراد گوناگون و فعالیت در جامعه هستم، همچنان در انتهای صف واکسیناسیون منتظر می‌مانم؛ چه این که اساسا شاید هیچگاه واکسن نزنم...

m.rashidi6090

@bikhanande
هر چیزی در آینده بدست آوریم، از زحماتی است که اینجا کشیدیم. داشتم فکر می‌کردم که بعد از مرگ همه چیز تمام می‌شود. یک دانه برگِ بیشتر نمی‌توان به درختان بهشتی اضافه کنیم؛ یک سنگ‌ریزۀ بهشتی هم نمی‌توان اضافه کرد. اگر یک اتاق برای آخرت درست کنیم، تا ابد در همان یک اتاق هستیم. مگر اینکه باقیات صالحاتی از خود بجای گذاشته باشیم و هیچ باقیات صالحاتی بهتر از این نیست که کسی را تربیت کنیم تا در مسیر هدایت برود. خصوصاً اگر یک جریان هدایتی را پایه‌ریزی کنیم، از همه بهتر است و در این صورت مدام به سرمایۀ آخرتی ما افزوده می‌شود. مثالش جون، غلام امام حسین علیه‌السلام است؛ او اصلاً در تاریخ شناخته شده نبود؛ اما ظرف نیم ساعت کاری کرد که الان هر نمازی که ما می‌خوانیم، ثوابش برای ایشان هم می‌رود. البته باقی ماندن این جریان، به اخلاص هر کس بستگی دارد. از آن طرف هم هست. اگر جریان بدی را پایه‌گذاری کنیم، بعد از مرگ هم همینطور به عذاب و ضرر ما افزوده می‌شود. مثلاً عقاب خیلی از خرابی‌های امروز کشور به حساب رضاخان نوشته می‌شود!

آیت‌الله #جاودان (حفظه الله)
@ir_tavabin
2025/09/21 05:23:55
Back to Top
HTML Embed Code: