tgoop.com/ha_mim1377/5215
Last Update:
💠توهّم در میان مردم بودن در بین مسؤولان
🔹هیچ عاملی به اندازه ازخود بیگانگیِ اجتماعی و عدم شناختِ متن جامعه، و فاصله دولت و ملت،حاکمان را تهدید نمی کند . با این حساب، و بر فرض درستی چنین مدعایی، به اعماق جامعه رفتن، در بین مردم بودن، به صورت ناشناس و بدون حجابِ مقام و موقعیت،در محافل قهوه خانه ایِ جامعه زیستن لازمهی شناخت واقعیت جامعه و وقوف بر نگرش هاو بینش های آن است.
🔹 در بیان واژه «حجابِ پست و مقام» قصد و تعمد دارم زیرا، ضمن قدرشناسی از به میان مردم رفتنهای نمادین، اما حضور های تشریفاتی، شبیه شوی تبلیغاتی است. هر از گاهی با خدم و حشم به میان مردم رفتن و در چند خانه و محله و مغازه حاضر شدن، اساسا مدیران را به کنه مردم نمی رساند.
🔹 با چهره متفاوت از مردم به میان آنان رفتن باعث رفع نامحرمانگی با آنان نمیشود. راه وقوف بر احوال حقیقی مردم این است که حجاب و حائلی بین شما و آنان در بین نباشد واین حجاب، برای کسانی فرو خواهد افتاد که محرم مردم باشند.
🔹بنابراین، اگر مدیری با چنین سفرها یا دیدارهایی مدعی شود من می دانم در ژرفا و کنه جامعه چه میگذرد سخنی گزاف گفته است. نه اینکه شناخت واقعیات کف خیابان برای حاکمیت ناممکن باشد اما راهش این حرکات نیست. اصولا قدرت و اقتدار، حتی در حد مدیر یک سازمان بسیار کوچک بودن انسان را از این سطح اجتماعی به بیرون از جامعه پرتاب خواهد کرد، چه رسد به نماینده مجلس شدن یا وزیر و سفیر شدن! لباس بسیار خاص و دال بر تمایز طبقاتی باعث دست رد جامعه میشود. در بین مردم جولان دادن و آرا جمع کردن، امری انتخاباتی وتشریفاتی است.
🔹 کف خیابان ممکن است کف و و هورا بکشد وسلام و صلوات بفرستد برای مقامات یا دست فقیه را ببوسد اما حقیقت خود را به آنان نشان نمیدهد مگر به اندازه تیغ زدن آنان برای رفع نیاز و غریزهاش. نباید امر، بر انسان مشتبه شود. هر گاه حاکم و فقیه، شبانه این لباسهای با هیبت و جلال و شکوه را به کناری انداخته، ناشناس به در خانه مسلم و یهودی رفتند، با دستان خود لقمه در دهان یتیمان نهادند، فرایند محرمانگی شروع میشود. ممکن است راننده تاکسی تصویری که از مردم میدهد به مراتب از تمام آنان به واقعیت نزدیکتر و برای حاکمیت گرهگشاتر هم باشد.
🔹باری، تصورات رسمی دولتی از مردم غالبا موهومات و حدیث آرزومندی است. زیرا این امر نیازمند پیوستگی قلبی و عمیق انسان ومردم معمولی دارد که از دسترس مقامات، خارج است. مردم معمولی وغیر حزبی هر قدر با فضیلت باشند، معمولا به مدیریت های بالا نمی روند و اگر بروند از فردای آن روز معمولا روند نامحرمانگی و طلاق با کف خیابان شروع میشود.
🔹 روحانیان، قبل از انقلاب تا حدودی و البته نسبتا در کف خیابان ومتعلق به عمق و ژرفای آن بودند. اینکه میگویم نسبتا، زیرا روحانیان هم به دلایل تاریخی از نحوه با مردم بودن انبیا و امامان فاصله گرفتند، با این حال در گذشته تا حدودی نبض جریان توده ها در دست آنان بود. امروزه،این امر به شدت متحول شده است. بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است. روحانی خود را بیش از آن که از مردم بداند از حکومت می شمارد.
🔹 مردمی بودن، یک رابطه دو جانبه است. حتی پست و مقام نداشتن هم لزوما به معنای محرم کف خیابان بودن نیست.زیرا عامل نامحرم بودن با مردم ممکن است شهرت و سلیبریتی بودن باشد. مردم چه محرمیتی با فرعونهای دنیای ستارگان تلوزیون و سینما میتوانند داشته باشند؟ ! زیرا مردمی بودن امری دو طرفه است. کف جامعه و متن آن باید با من باشد و مرا از خود بشمارد تا حقیقت خود را به روی من منکشف سازد. فاصله های من و جامعۀ من لزوما به خاطر این نیست که من در میان مردم نیستم و یا ضرورتا در مقام و موقعیتی سیاسی و حکومتی قرار گرفته ام. هرگز این گونه نیست. چه بسا من همزمان، مطرود حکومت و مردم باشم، اما همچنان غیر مردمی و بیگانه با حقیقت کف خیابان.
🔹 فرض کنیم که ممکن است سازمان های رسمی دولت، به عینیت توده های اجتماعی برسند، اما دور از ذهن است که مجاز باشند چنین تصویری را به بالا منتقل نمایند زیرا، گاهی، چنین تصاویری از کف خیابان، مصداق مجرمانه سیاه نمایی و بی بصیرتی تلقی میشود، در نتیجه، سازمان هایی که واقعیت تلخ و غیر ملائم با رغبات حکومتی و تصورات حاکمان در کف خیابان و زیر پوست شهر ها را گزارش نمایند،گویا دارند با باورهای یک مسؤول مبنی بر مردمی بودن معارضه می کنند. از این رو، غالب مشاوران و گزارشگران طوری گزارش می کنند که مورد تحسین و تشویق و ارتقای پست قرار بگیرند نه آن گونه که هست!
معمولا گزارش از حقایق اجتماعی که با تمایلات حکام ناسازگار باشد، مخاطره آمیز است. بر خلاف آن، گل و بلبل نشان دادن مردم عامل ارتقا و تشویق است.
✍محمدعلی میرزایی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
BY حسن مجیدیان

Share with your friend now:
tgoop.com/ha_mim1377/5215