Telegram Web
لبخند‌هایِ آغشته‌‌ به غم.
آغوش‌هایِ آغشته به دل‌تنگی.
اِی کاش همه ما برسیم به همان آگاهی درونی و گرامیداشتِ تنهایی ذاتی یا خودخواسته‌مان و بدانیم که قرار نیست "آن‌دیگریِ‌عزیز" برایِ ما باشد.

بدانیم و عمیقاً باور داشته باشیم که آدم‌ها برای داشتن و یا برایِ کسی بودن نیستند؛ چراکه ما در بیشتر تجربه‌های زیسته‌مان تنهاییم و تمام دل‌خوشی‌مان این است که می‌توانیم آدم‌ِ عزیز یا آدم‌های عزیزی را در کنارِ خود داشته باشیم؛ نه "برایِ خود".
فرسوده شدن یعنی:
به غمی مبتلا
به تبی مبتلا تر
به شبی‌ دچار
به نیمه شبی دچار تر
فرسوده شدن یعنی:
تنها میان تن ها بودن
چقدر میلم به حرف زدن زیاده و حرفی در مخیله ام نیست..
عارف _ دریاچه ی ن
@tanehayeghadimi
با خودش غرقت میکنه …! 🫂🤍
دریاچه ی نور/ عارف
به قول غسان کنفانی:
ترسویی،
می‌خواهی در میانه باشی
نه دوستم داری و نه نبودم را می‌خواهی.
‏من بر دَرَت از روزی که درخت بود، کوبیده‌ام.

| ضیف فهد |
و ماه توی قهوه‌ی چشم هایش شناور بود.
و من یقین یافتم که «او» گونه‌ی انسانیِ ماه است.
-لا ادری-
من هر روز تصمیم می‌گیرم چایی رو ترک کنم؛‌ تهش هم به این نتیجه می‌رسم که چایی، خودِ خودِ زندگیه.
از جایی به بعد در زندگی، با مردگان درونت بیش از زندگان پیرامون حرف می‌زنی.
انسان گمان می‌کند توانایی مواجهه با هر چیزی را دارد؛ اما گاهی از پرسیدن پرسش ساده‌ای از خودش مانند: آیا او واقعا دوستم داشت هم طفره می‌رود.
-آن‌چه در یادش نمانده یاد ماست- احتمالاً.
2025/05/11 23:58:37
Back to Top
HTML Embed Code: