tgoop.com/ghoranshefast/8174
Last Update:
#داستان_استغفار
داستانی برای یکی از آشنایانم اتفاق افتاد. این شخص در کوردستان عراق مشکلی برایش پیش آمد در حالیکه مظلوم بود. ماجرا این بود که دوستش ماشین او را گرفت و با آن فرار کرد. در ماشین مواد مخدر بود و پلیس او را گرفت. سپس تصادفی شد و همان دوست فوت کرد.
این مرد بیچاره نمیدانست چه کار کند. مظلوم بود. به او گفتند برو خودت را معرفی کن. رفت و ماشینش را تحویل داد. حالا تصور کن که تمام اتهامها علیه او بود و هیچ دلیلی برای بیگناهیاش وجود نداشت.
میگوید: «خانهام پر از وحشت شده بود، همهچیز به هم ریخته بود. من فقط نشستم و ذکر گفتم، تسبیح کردم، گریه کردم و به خدا گفتم: پروردگارا! ای کسی که یوسف را یاری کردی، مرا یاری کن.»
او را گرفتند و زندان انداختند. پنج سال به ناحق زندانی شد. حکم اصلی ۱۵ سال زندان بود. اما همان یک شب اول در زندان تا صبح فقط استغفار کرد.
میگوید: «هیچ وقت ناامید نشدم، مدام استغفار میکردم.»
حتی بعد از صدور حکم هم استغفار را رها نکرد. سه ماه بعد، برادر همان فرد فوتشده پیش قاضی آمد و شهادت داد که آن مرد بیگناه است و هیچ دخالتی در ماجرا نداشته.
در نتیجه آزاد شد.
او از زندان بیرون آمد و همچنان استغفار را ادامه داد. اکنون از ثروتمندترین افراد کوردستان عراق است. خداوند به او رزق، زندگی و آرامش داد و همه جا زبانزد شد.
@ghoranshefast
BY رقیه شرعی ویژه خواهران
Share with your friend now:
tgoop.com/ghoranshefast/8174