tgoop.com/gholow2/3136
Create:
Last Update:
Last Update:
ب) نقل عبدالملک بن حکیم از کمیت بن زید
در مجموعهٔ روایات جعفر بن محمد بن حکیم از عمویش عبدالملک بن حکیم که در اصول سته عشر به طبع رسیده آمده است:
جعفر بن محمد بن حکیم > عمویش عبدالملک بن حکیم > کمیت بن زید: هنگامی که برای ابوجعفر (ع) مدائحشان را خواندم، به من گفت: «ای کمیت! با مدحت نسبت به ما ثواب دنیا را خواستی یا ثواب آخرت را؟». گفت: گفتم: نه، به خدا جز ثواب آخرت را نخواستم! فرمود: «اگر میگفتی ثواب دنیا، مالم را با تو تقسیم میکردم حتی نعلم... را». گفت: گفتم: خدا مرا فدایت کند! به من از آن دو نفر خبر بده! فرمود: «به اندازۀ ظرف حجامتی خون از روی ستم ریخته نشد و سنگی به ناحق برداشته نشد و به باطلی داوری نشد، مگر اینکه در گردن آن دوست تا روز قیامت!». گفتم: خدا آن دو را [از رحمت] دور کند! فدایت شوم! چه به من میفرمایی در خصوص شعر دربارۀ شما؟ فرمود: «آنچه پیامبر خدا (ص) به حسان بن ثابت فرمود: همواره روح القدس با توست تا زمانی که ما اهلبیت را مدح میکنی» (الأصول الستة عشر، 304).
به نظر میرسد این نقل مستقل از کتاب ابان بن عثمان باشد. چه از نظر متنی تفاوتهای مهمی با آن دارد: پرسش امام باقر (ع) دربارۀ انگیزۀ کمیت از مدایح و گفتۀ امام دربارۀ تقسیم اموال در اینجا آمده ولی در نقل ابان صرفاً آمده بود که اگر مالی داشتیم به تو میدادیم. همچنین در اینجا ابتدا بحث شیخین مطرح شده و بعد بحث روح القدس، ولی در آنجا برعکس است. تعابیر دو نقل هم تفاوتهایی دارد.
بر این اساس، این نقل باید مستقل از کتاب ابان بن عثمان به نیمۀ قرن دوم بازگردد و نسبت آن به عبدالملک بن حکیم اصیل باشد؛ چه جعفر بن محمد بن حکیم -راوی این نقل- مطابق با سند عیاشی دسترسی به نقل ابان داشته و اگر نقل ابان را به عمویش منسوب کرده بود باید شواهد متنی از تأثیرپذیری میدیدیم. البته روشن نیست که عبدالملک این نقل را شخصاً از کمیت شنیده یا با واسطۀ دیگری بدان دست یافته است.
ج) نقل ورد بن زید اسدی
کشی > حمدویه و ابراهیم > محمد بن عبدالحمید > ابوجمیله > حارث بن مغیرة > ورد بن زید: به ابوجعفر (ع) گفتم: خدا مرا فدایت کند! کمیت آمده! فرمود: «او را داخل بیار». پس کمیت از او دربارۀ شیخین پرسید. پس ابوجعفر (ع) فرمود: هیچ خونی ریخته نشد و هیچ داوریای بر خلاف حکم خدا و حکم پیامبر (ص) و حکم علی (ع) نشد، مگر اینکه در گردن آن دو است». کمیت گفت: الله اکبر! همین مرا بس است! همین مرا بس است! (رجال الکشي، 205).
ابوالصلاح حلبی > ... > ورد بن زید: از محمد بن علی (ع) دربارۀ ابوبکر و عمر پرسیدیم. پس فرمود: «هرکس میداند که خدا داور دادگر است، از آن دو بیزار است و به اندازۀ ظرف حجامتی خون ریخته نشد مگر آنکه آن در گردن آن دو است» (تقریب المعارف، 247).
این دو نقل باید مستقل از نقلهای منتهی به کمیت باشد؛ چه اشاره شده به اینکه ورد بن زید -برادر کمیت- خود پیش از برادرش کمیت در مجلس حاضر بوده و او از امام باقر (ع) اذن برای ورود کمیت خواسته است. همچنین ورد تنها به بخش مدنظر خودش -بیزاری امام از ابوبکر و عمر- اشاره کرده و بحث شعرخواندن کمیت و تأیید با روح القدس را مطرح نکرده است. نیز در نقل دوم از ورد، اساساً حضور کمیت هم مورد توجه قرار نگرفته و صرفاً گفتۀ امام بازتاب یافته است. این نکات نشان میدهد که روایت مذکور باید ریشه در حضور خود ورد در مجلس داشته باشد و گزارشی مستقل از گزارش کمیت از آن مجلس است.
اطلاعات موجود در این گزارش -ارتباط ورد با امام و اجازهخواستن او نسبت به ورود کمیت- با شناخت ما از این دو برادر سازگار است: ورد بن زید بر امام باقر (ع) وارد میشده و مسائل خود را از ایشان میپرسیده (الکافي، 1/ 211) و روایاتی از امام باقر (ع) دارد (الغیبة للنعماني، 271). نیز گذشت که کمیت هنگامی که میخواست بنیامیه را از روی تقیه مدح کند، برادرش ورد را به نزد امام باقر (ع) فرستاد تا از ایشان اجازه بخواهد (الأغاني، 17/ 24). هنگامی که ورد از دنیا رفت، کمیت چنان بیتاب شد که نتوانست مرثیهای برایش بگوید (الأغاني، 17/ 24).
همچنین طبق نقل دیگری از حارث بن مغیرة، ورد بن زید در مجلس دیگری با امام باقر (ع) و زهری حضور داشته که آن دو دربارۀ کدورت میان عائشه و امام علی (ع) سخن میگفتند (تاریخ دمشق، 62/ 435). این نقل میتواند شاهدی به نفع اصالت انتساب حدیث حاضر به حارث بن مغیرة باشد؛ چه هر دو نقل گفتگویی از امام را دربارۀ متقدمین صحابه بازتاب میدهد. نقل ابوالصلاح حلبی از ورد هم الفاظ متفاوتی با نقل حارث از ورد دارد و ممکن است به سندی مستقل از حارث بازگردد.
@Al_Meerath
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/3136