tgoop.com/gholow2/3060
Last Update:
🔹پایه عامی تفسیر استرآبادی
لایهشناسی دقیق تفسیر استرآبادی (بربسته بر امام عسکری ع) نشان میدهد که بخش زیادی از آن بر پایه تفاسیر و روایات اهل سنت پدید آمده که استرآبادی روکشی از تشیع بر آن کشیده است. در این جا تنها به چند نمونه از دهها شاهد اشاره میشود:
نمونه ١: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (البقرة : ٢٠٧)
ادعا شده است که این آیه درباره بلال و صهیب و خباب و عمار و یاسر و سمیه نازل شده است (استرآبادی، ص۶۲۰-۶۲۶). چنان که میدانیم شیعیان این آیه را مربوط به لیلة المبیت و در شأن امیرالمؤمنین (ع) میدانند (برای نمونه نک: البرهان، ج۱، ص۴۴۱-۴۴۵). در مقابل در برخی روایاتِ سنیان و به ویژه آن چه به ابن عباس نسبت دادهاند، ادعا شده که این آیه در شأن افراد نامبرده نازل شده است (تاريخ دمشق، ۲۴/ ۲۲۲). کیفیت آزاد شدن صهیب نیز از روایات اهل سنت اخذ شده است (قس: استرآبادی، ص۶۲۳ با ابن شبة، تاریخ المدینة، ج۲، ص۴۷۹) با این تفاوت که چهرهای شیعی و ولایی از صهیب نمایش داده شده است؛ در حالی که صهیب هوادار عمر و از امیرالمؤمنین (ع) منحرف بوده است (کشی، ص۳۹؛ الاختصاص، ص۷۳). درباره نقد این بخش از تفسیر نک: الأخبار الدخیلة، ج۱، ص۱۶۷.
ما در این جا با تفسیری از آیه مواجهیم که اصل آن و قالب کلیش از اهل سنت گرفته شده و بر خلاف تفسیر شیعه است؛ اما در جزئیات آن عناصر شیعی و ولایی به صورت اغراقآمیز افزوده شده است و در واقع به یک مضمون سُنّی، رنگ و لعاب شیعی افراطی زده شده است.
نمونه ۲: نماز خواندن پیامبر (ص) بر نجاشی
نک: https://alasar.blog.ir/1400/11/29/TafsirAstarabadi
نمونه ۳: داستان نجات مؤمن آل فرعون
نک: الأخبار الدخيلة، ج۱، ص۱۶۴ و نیز نک: https://alasar.blog.ir/1400/11/29/TafsirAstarabadi
نمونه ۴: لرزیدن عرش در مرگ سعد بن معاذ
نک: الأخبار الدخيلة، ج۱، ص۱۶۳
نمونه ۵: استثناء حضرت یحیی و حضرت عیسی (ع) از حدیث سیدا شباب اهل الجنة
«وَ أَمَّا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَسَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَّا مَا كَانَ مِنِ ابْنَيِ الْخَالَةِ عِيسَى وَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا ع فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا أَلْحَقَ صِبْيَاناً بِرِجَالٍ كَامِلِي الْعُقُولِ إِلَّا هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةَ: عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ، وَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا، وَ الْحَسَنَ، وَ الْحُسَيْنَ ع» (استرآبادی، ص۶۵۹؛ همچنین مشابه آن در ص۶۶۱).
چنین استثنایی در احادیث شیعه دیده نمیشود (نمونه: نهج البلاغة، نامه ۲۸) و معنای آن نیز روشن نیست به ویژه با توضیحاتی که در ادامه آن آمده است (در نقد این استثناء نک: مظفر، دلائل الصدق لنهج الحق، ج۶، ص۴۶۱). در بیشتر نقلهای سنی نیز چنین اسثتنایی وجود ندارد (نمونه: مصنف ابن ابی شیبة، ج۶، ص۳۷۸) اما در برخی این استثناء دیده میشود؛ چنان که حضرت مریم (س) را نیز از سیادتِ حضرت فاطمه (س) بر زنان بهشت استثناء کردهاند (جمع الجوامع، ۳/ ۶۴۸).
به هر حال روشن است که استرآبادی در این جا روایت سنیان را که موافق با مشهور شیعه نیست اقتباس کرده و پرورش داده است.
نمونه ۶: تعداد قرائت «غلف»
ذیل آیه «قالوا قلوبنا غلف» دو قرائت و دو معنا برای آن بیان میکند: «قُلُوبُنَا غُلُفٌ أَوْعِيَةٌ لِلْخَيْر وَ الْعُلُومُ ... وَ إِذَا قُرِئَ غُلْفٌ فَإِنَّهُمْ قَالُوا: قُلُوبُنَا فِي غِطَاءٍ، فَلَا نَفْهَمُ كَلَامَكَ وَ حَدِيثَكَ. نَحْوَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْه وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ و مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ وَ كِلَا الْقِرَاءَتَيْنِ حَقٌّ، وَ قَدْ قَالُوا بِهَذَا وَ بِهَذَا جَمِيعاً» (استرآبادی، ص۳۹۰).
واضح است که جاعل به تفاسیر عامه مراجعه کرده و اختلافات و مباحث آنان را ذیل آیه دیده است (نمونه: طبری، جامع البيان، ط دار التربية والتراث، ۲/ ۳۲۴) و در نهایت خواسته با تأیید هر دو قرائت بین نظرات جمع کند! در حالی که گذشته از شذوذ قرائت و معنای اول، این که کافران هم گفته باشند «غُلُف» و هم گفته باشند «غُلف» و خدا هم هر دو را در دو قرائت از یک آیه گنجانده باشد، فرضی تخیلی و در راستای توجیه اختلاف قرائاتی است که بر پایه متن مکتوب پدید آمده است. اصل این گونه توجیه در فضای اهل سنت پدید آمده و نسبتی با شیعه نداشته است؛ بلکه در روایات صریح شیعه تکذیب شده است (الکافی، ج۲، ص۶۳۰، ح۱۲، ۱۳).
دهها شاهد دیگر نیز وجود دارد که ان شاء الله در طی بحثها خواهیم آورد. با این مقدمه کوتاه به سراغ بررسی روایت مورد نظر (ما شاء الله ثم شاء محمد ... ثم شاء علی ...) میرویم.
#تفسیر_استرآبادی
@Gholow2
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/3060