tgoop.com/gholow2/209
Last Update:
🔺 غلات، صوفیه و تناسخ
بسیاری از قدمای امامیه به عقیده فرقهایی از غلات به تناسخ تصریح کرده اند. (رجال الكشي، ص: 479/ 907، ص: 400 فرق الشیعة للنوبختى ص 36 و المقالات و الفرق، ص: 45/ 93، الرجال (لابن الغضائري)، ص: 40/ 11، رجال الكشي، ص: 521/ 1000، الغيبة (للطوسي)، ص: 398، الفصول المختارة، ص: 315 و...)
غلات از بحث مسخ بسیار سوء استفاده کرده اند. و گذشته از افزودن اخبار جعلی بسیار، آن را به تناسخ و مطالب عجیب تر وصل کرده اند.
تناسخ در منابع نصیریه، حلول یک شخص بعد از مرگ در شخص یا حیوان دیگر، بلکه حتی در جسم بی جان و خصوصا فلزات است!
مباحث مسوخیه در کتب غلات بسیار مفصل است. حتی ایشان کتب مفصلی را در خصوص این موضوع نگاشته اند، که از آن جمله کتاب البدء والإعاده حسین بن هارون است که مختصر آن باقی مانده است. (در المجموعة المفضلية) و از دیگر کتب بعنوان نمونه در کتاب الحجب و الانوار، ص25 که از منابع اولیه اینان است، قول به انواع تناسخ را به اصحاب و ائمه ع نسبت داده اند. و یا در کتاب الصراط، ص: 163 هریک از دشمنان ائمه را بر یکی از فلزات تطبیق داده است! اما در این تناسخ در شایع ترین شکل خود گاه به نحوی شرح داده می شود، که کاملا متناسب وحدت وجود صوفیان است. هم چنانکه در سراسر رسالة رستباشیة حسین بن حمدان این مسأله هویداست.
در کتاب الهفت از مجموعه مفضلیه، و به نقل از او در حقائق اسرار الدین لابن شعبة الحرانی، ص 150 داستان طولانی به روایت مفضل نقل شده که مشتمل بر تبدیل انسان به انسان دیگر است. و مدعی شده زنان اگر به معرفت برسند، در درجه اول تبدیل به مرد می شوند و نیز مردان کافر تبدیل به زن می شوند تا آنکه عمومشان تبدیل به زن شوند. (حتی یصیر عامتهم نساء!!!)... تا آن که می گوید: اصل هر شری زنان هستند.
و می افزاید که این تبدیل در مورد حیوانات هم وجود دارد. و سپس تبدیل انسان به انواع حیوانات را تا هفتاد مرتبه ذکر می کند که تبدیل به حیوانات پاک تر را نسخ و غیر آن را مسخ می نامد؛ و تبدیل به جواهرات را فسخ، و تبدیل انسان به فلزهای کم ارزش را رسخ!
و...
👌 متأسفانه باید گفت برخی از نقل های منابع غلات در زمینه تناسخ امروزه به بعضی از محافل شیعه نفوذ کرده است. مثلاً در روایت «معرفت به نورانیت» که پیش تر آن را به تفصیل نقد نموده ایم، آمده: «فإنّا نظهر في كلّ زمان و وقت و أوان في أيّ صورة شئنا » «أنا آدم، و أنا نوح، و أنا إبراهيم، و أنا موسى، و أنا عيسى، و أنا محمّد، 👈أنتقل في الصور كيف أشاء، من رآني فقد رآهم، و من رآهم فقد رآني، و لو ظهرت للناس في صورة واحدة لهلك فيّ الناس و قالوا هو » «أنا الخضر معلّم موسى»
البته بسیاری از فرازهای نقل نورانیت در مصادر متقدم تر نصیریه هم موجود است؛ مانند فرازهای تناسخ، تکفیر شیعه، ازلیت ائمه ع، مقام خاص «المعرفة بالنورانية» و... و برای محقق با اطلاع از منابع نصیریه کاملا روشن است که حکایتی مروی از منابع غلات، از یکی از روات متهم به غلو (محمد به صدقه) و حاوی اصطلاحات خاص نصیریان، چه معانی دارد، و لذا برای توجیه آن، با تأویل های ناروا خود را به تکلف نمی افکند.
👌 گفتنی است برخی از صوفیان و غلات معاصر نیز صریحاً از بحث تناسخ دفاع می کنند.
@gholow2
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/209