tgoop.com/gholow2/2008
Last Update:
☘️ بررسی مستندات غلو و تصوف (2)
(ویرایش سوم)
«لنا حالات مع اللّه هو فيها نحن، و نحن فيها هو، و مع ذلك هو هو و نحن نحن.»
روایت اهل بیت ع یا کلام صدرا؟
🌱بررسی سند:
این خبر در هیچ یک از کتب قابل اعتماد نقل نشده، و تنها در کتب تصوفگرایان شیعی متأخر به چشم میخورد، و بدین شکل برای نخستین بار در نقل نویسندۀ متهم، رجب برسی منسوب به رسول الله ص (مشارق الأمان، ص75) و سپس در حاشیه اسفار صدرای شیرازی (1050ق) بدون انتساب به شخصی معین آمده است: «فی الکافی لنا حالات مع اللّه نحن هو و هو نحن» (اسفار، ج2، ص88 حاشیه نُسَخ ن ر ه). که البته در کتاب کافی نیست.
سپس در دو کتاب تألیف دهۀ چهارم قرن 11 از خود صدرا و نیز ادهم عزلتی خلخالی (1052ق) بدون سند آمده است (مفاتيح الغيب، ص750-751؛ رسائل فارسى ادهم خلخالى، ص785، نیز نک: 108).
از شواهد شدت ضعف این خبر این است که صدرا و عزلتی با وجود 10 قرن ارسال، خبر را مشخصاً به کسی از معصومین ع نسبت نداده، بلکه به صورت مبهم گفتهاند «باسناد اصحابنا و اخواننا على ائمة اهل البيت و هم سادتنا...» یا «گفتند إن لنا...». با توجه به تصوف و عرفانگرایی هردو و حضور هردو در اصفهان و قم و درس میرداماد (م1040ق) احتمالاً خبر را از یکدیگر یا محفلی مشترک گرفتهاند.
داماد صدرا، فیض کاشانی (م1091ق) مینویسد:
ممّا ينسب إلى مولانا الصادق عليه السّلام- أيضا- و إن لم أره في كتاب معتمد عليه، أنه قال: [همچنین، از چیزهایی که به مولای ما صادق علیه السلام نسبت داده میشود –اگر چه آن را در کتاب قابل اعتمادی ندیدم- این است که فرمود:]
«لنا حالات مع اللّه، و هو فيها نحن، و نحن فيها هو، و مع ذلك هو هو، و نحن نحن». (عين اليقين، ج2، ص277)
حتی فیض کاشانی که -هم اهل عرفان و در اعتبار اخبار شدیداً متساهل است و هم اهل فحص حدیثی است- این خبر متأخر اهل عرفان را معتبر نمیداند؛ (فیض گذشته از روحیه فلسفی شدیدش، در برخی از آثارش متأثر از اخبار صوفیه و غالیان است، و خود اشعاری در وحدت وجود دارد. نمونه: کلیات فیض، ص294-297). این شاهد دیگری است که عالمان آن دوره ریشۀ قابل توجهی برای این خبر سراغ نداشتند.
اما انتساب مردد خبر به امام صادق ع در کلام فیض اضطراب نیز دارد، و از امیرالمؤمنین و به صورت مضمر نیز نقل شده است (نک: الکلمات المکنونة، ص147؛ ده رساله، ص242). استنادات متأخرتر به امام صادق ع (نمونه: شرح الاربعين قمی، ص213) نیز چیز جدیدی نیست.
بررسی متن
1. یگانهبودن امام و خداوند در عین دوگانگی، هیچ معنای معقولی ندارد و تناقض و خلاف بدیهی است.
2. اختصاص یگانگی و اتحاد به برخی حالات، بیمعنا و خلاف بدیهی عقل است. چگونه ممکن است امام در برخی حالات با خدا یکی باشد و در برخی حالات نباشد؟
3. این اختلاف حالت، مستلزم تغییر در ذات باری تعالی است.
4. این جمله با قرآن، روایات متواتره، اجماع مسلمین و ضرورت دین مخالف، کفر صریح و بدترین نوع غلو است. اگر «هو نحن و نحن هو» غلو نیست پس چه چیزی غلو است؟!
هرچند مخالفت چنین روایتی با ضروریات و بیریشگی آن برای ردش کافی است، ولی جا دارد حتی کسانی که در هر شرایطی به اخبار خوشبیناند، به خاطر امر صریح روایات اصیلتر و کهنتر آن را انکار کنند، چه اتحاد با ذات باری تعالی ضرورتاً مصداق نسبت چیزهایی به ائمه علیهم السلام است که «در مخلوقات ممکن نیست». متن امر روایی:
أحمد بن محمد بن عيسى و علي بن إسماعيل بن عيسى و محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن عثمان بن عيسى، عن المفضل بن عمر، قال: قال أبو عبد الله ع: «مَا جَاءَكُم مِنَّا مِمَّا يَجُوزُ أَن يَكُونَ فِي المَخلُوقِينَ، وَ لَم تَعلَمُوهُ، وَ لَم تَفهَمُوهُ، فَلَا تَجحَدُوهُ، وَ رُدُّوهُ إِلَينَا، وَ مَا جَاءَكُم عَنَّا مِمَّا لَا يَجُوزُ أَن يَكُونَ فِي المَخلُوقِينَ فَاجحَدُوهُ وَ لَا تَرُدُّوهُ إِلَينَا» (مختصر البصائر، ص264)
هر روایتی که از ما (و در مورد ما) به شما رسید که در مورد مخلوقات ممکن بود؛ ولی آن را نمیدانستید و درک نمیکردید؛ آن را انکار نکنید و آن را به ما واگذارید، و هر چه از ما به شما رسید که در مخلوقات ممکن نبود؛ آن را انکار کنید و به ما واگذار نکنید.
@gholow2
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/2008