GHAZALESTAN_ORG Telegram 4476
~ غزلستان ~
گفتی که باشم منتها بی دردسر باشم باشد ولی ای کاش از این بیشتر باشم شادم از اینکه باطن خود را نشان دادی نگذاشتی تا از درونت بی خبر باشم جایی که سر بر شانه ات دارد رقیب من بیهوده میخواهی که من شانه به سر باشم طبعم غزل می خواهد و لب هام یک بوسه اما نمیخواهم…
ترجمه ی تحلیل نویسنده ی و شاعر مشهور ایرانی_فرانسوی در باب آخرین شعر منتشر یافته از #فرشته_خدابنده .

شعر بانو فرشته خدابنده ساختار روایی دارد، اما نه به معنای داستان‌سرایی کلاسیک؛ بلکه نوعی روایت احساسی درونی است (narrative lyric poetry)
که با پیشروی در احساسات، روایت نیز شکل می‌گیرد. یعنی روایت در این‌جا نه از جنس اتفاق‌های بیرونی، بلکه از جنس تحول درونی راوی است.

نوع روایت‌محورِ درون‌گرایانه است.
نه داستانی با شخصیت‌ها و مکان، بلکه روایتی عاطفی‌ست از یک مسیر درونی — از عشق تا آگاهی، و از رنج تا رهایی.

در ادبیات به چنین ساختاری می‌گویند:
‏Lyric-Narrative یا روایت شاعرانه‌ی اول‌شخص درونی.

شعر بانو فرشته خدابنده تماماً درباره‌ی شکست عشقی‌ست؛ اما نه شکستی فریادزده، نه شکایتی پرغوغا، بلکه سکوتی آگاهانه، واگویه‌ای نجیب، و تصمیمی شاعرانه برای باقی‌ماندن… در حافظه‌ی شعر، نه در دل معشوق.

لحن او آمیزه‌ای‌ست از نجابت در رنج، تلخی پذیرفته‌شده، و شجاعتی بی‌صدا.
نه التماس می‌کند، نه می‌نالد؛ تنها حقیقتش را، با نگاهی اندوه‌مند و صدایی لرزان اما استوار، به سطرها می‌سپارد.

درون شعر، خشمی خاموش جاری‌ست؛ نه از نوع آتشین و آشوب‌گر، بلکه خشم زنی که فهمیده، بخشیده، اما عبور کرده.
زنی که زخمش را در پنهانی‌ترین جای روحش نگه داشته و آن را به زبانی لطیف، اما کوبنده، بدل ساخته است.

شعر با نرمی و امید آغاز می‌شود؛ با پذیرش تلخ اما محترمانه‌ی بودن در کنار معشوق، حتی اگر بی‌دردسر.
اما همین آرامش آغازین، خیلی زود رنگ می‌بازد و جای خود را به آگاهی تلخ و واقعیتی بی‌رحم می‌دهد.
زنی که «رقیب» را دیده، اما هنوز از او انتظار «مهربانی» می‌رود؛ تناقضی که به شکوهی خاموش می‌انجامد.

و در میانه‌ی شعر، شاعر می‌لرزد؛ می‌خواهد، ولی نمی‌خواهد.
در تمنای لب و غزل است، اما از تکرار زخم می‌ترسد. این‌جا مرز خواستن و نخواستن، تمنّا و ترس، به زیباترین شکلش ترسیم شده.

در بخش‌های پایانی، دیگر از گلایه خبری نیست.
شاعر، تقدیر را پذیرفته — نه از سر ضعف، بلکه از سر بلوغ.
او زخمش را به دوش می‌کشد، اما خم نمی‌شود؛
بلکه بلند می‌شود، می‌نویسد، و با نوشتن، دوباره متولد می‌شود.

اوج شعر، دقیقاً همان‌جاست که می‌گوید:

شاعر شدم تا از خیانت‌هات بنویسم…

این‌جا لحظه‌ی تولد دوباره است. شاعر، از خاکستر عشقش، هنری شعله‌ور می‌سازد.
تصمیم می‌گیرد به‌جای التماس یا انتقام، با شعرش بماند…
نه در دل معشوق، بلکه در حافظه‌ی خواننده؛ جاودانه، بی‌ادعا.

و در نهایت، شعر با تصویر «مفقودالاثر» به پایان می‌رسد؛
ترجیحی تلخ اما آزادانه: غیبتِ آبرومندانه، به‌جای حضوری خُردکننده.

در پس تمام این واژه‌ها، پیامی نیرومند و روشن وجود دارد:

زنی که دوست داشت، اما نفروخت.
زنی که شکست خورد، اما تسلیم نشد.
زنی که دل داد، اما خویشتن را نباخت.
و این شکست، در دل خود نوعی پیروزی اخلاقی و شخصیتی دارد.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺



tgoop.com/ghazalestan_org/4476
Create:
Last Update:

ترجمه ی تحلیل نویسنده ی و شاعر مشهور ایرانی_فرانسوی در باب آخرین شعر منتشر یافته از #فرشته_خدابنده .

شعر بانو فرشته خدابنده ساختار روایی دارد، اما نه به معنای داستان‌سرایی کلاسیک؛ بلکه نوعی روایت احساسی درونی است (narrative lyric poetry)
که با پیشروی در احساسات، روایت نیز شکل می‌گیرد. یعنی روایت در این‌جا نه از جنس اتفاق‌های بیرونی، بلکه از جنس تحول درونی راوی است.

نوع روایت‌محورِ درون‌گرایانه است.
نه داستانی با شخصیت‌ها و مکان، بلکه روایتی عاطفی‌ست از یک مسیر درونی — از عشق تا آگاهی، و از رنج تا رهایی.

در ادبیات به چنین ساختاری می‌گویند:
‏Lyric-Narrative یا روایت شاعرانه‌ی اول‌شخص درونی.

شعر بانو فرشته خدابنده تماماً درباره‌ی شکست عشقی‌ست؛ اما نه شکستی فریادزده، نه شکایتی پرغوغا، بلکه سکوتی آگاهانه، واگویه‌ای نجیب، و تصمیمی شاعرانه برای باقی‌ماندن… در حافظه‌ی شعر، نه در دل معشوق.

لحن او آمیزه‌ای‌ست از نجابت در رنج، تلخی پذیرفته‌شده، و شجاعتی بی‌صدا.
نه التماس می‌کند، نه می‌نالد؛ تنها حقیقتش را، با نگاهی اندوه‌مند و صدایی لرزان اما استوار، به سطرها می‌سپارد.

درون شعر، خشمی خاموش جاری‌ست؛ نه از نوع آتشین و آشوب‌گر، بلکه خشم زنی که فهمیده، بخشیده، اما عبور کرده.
زنی که زخمش را در پنهانی‌ترین جای روحش نگه داشته و آن را به زبانی لطیف، اما کوبنده، بدل ساخته است.

شعر با نرمی و امید آغاز می‌شود؛ با پذیرش تلخ اما محترمانه‌ی بودن در کنار معشوق، حتی اگر بی‌دردسر.
اما همین آرامش آغازین، خیلی زود رنگ می‌بازد و جای خود را به آگاهی تلخ و واقعیتی بی‌رحم می‌دهد.
زنی که «رقیب» را دیده، اما هنوز از او انتظار «مهربانی» می‌رود؛ تناقضی که به شکوهی خاموش می‌انجامد.

و در میانه‌ی شعر، شاعر می‌لرزد؛ می‌خواهد، ولی نمی‌خواهد.
در تمنای لب و غزل است، اما از تکرار زخم می‌ترسد. این‌جا مرز خواستن و نخواستن، تمنّا و ترس، به زیباترین شکلش ترسیم شده.

در بخش‌های پایانی، دیگر از گلایه خبری نیست.
شاعر، تقدیر را پذیرفته — نه از سر ضعف، بلکه از سر بلوغ.
او زخمش را به دوش می‌کشد، اما خم نمی‌شود؛
بلکه بلند می‌شود، می‌نویسد، و با نوشتن، دوباره متولد می‌شود.

اوج شعر، دقیقاً همان‌جاست که می‌گوید:

شاعر شدم تا از خیانت‌هات بنویسم…

این‌جا لحظه‌ی تولد دوباره است. شاعر، از خاکستر عشقش، هنری شعله‌ور می‌سازد.
تصمیم می‌گیرد به‌جای التماس یا انتقام، با شعرش بماند…
نه در دل معشوق، بلکه در حافظه‌ی خواننده؛ جاودانه، بی‌ادعا.

و در نهایت، شعر با تصویر «مفقودالاثر» به پایان می‌رسد؛
ترجیحی تلخ اما آزادانه: غیبتِ آبرومندانه، به‌جای حضوری خُردکننده.

در پس تمام این واژه‌ها، پیامی نیرومند و روشن وجود دارد:

زنی که دوست داشت، اما نفروخت.
زنی که شکست خورد، اما تسلیم نشد.
زنی که دل داد، اما خویشتن را نباخت.
و این شکست، در دل خود نوعی پیروزی اخلاقی و شخصیتی دارد.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

BY ~ غزلستان ~


Share with your friend now:
tgoop.com/ghazalestan_org/4476

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. The imprisonment came as Telegram said it was "surprised" by claims that privacy commissioner Ada Chung Lai-ling is seeking to block the messaging app due to doxxing content targeting police and politicians. Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) Matt Hussey, editorial director at NEAR Protocol also responded to this news with “#meIRL”. Just as you search “Bear Market Screaming” in Telegram, you will see a Pepe frog yelling as the group’s featured image.
from us


Telegram ~ غزلستان ~
FROM American