tgoop.com/ghabl_enghelab/4028
Last Update:
🔺چهار: وحدت
🔹برای سنوار تشکیل دولت در غزه تنها وسیلهای برای تقویت امکانات نظامی نبود. او جنگ را گستردهتر میدید و نسبتی بین دولت و وحدت. برخی سختگیریها و مبارزهاش با فساد اقتصادیِ برخی رهبران حماس در غزه که موجب فرار آنها از غزه شد، بخشی از این جنگ بود، و در میان مردم بودن و صحبتهای صمیمانهاش بخشی دیگر. بعد از شیخ احمد یاسین شاید کسی نتوانسته بود اینچنین در غزه محور وحدت باشد و مورد علاقهی جناحها و گروههای مختلف.
🔹بعد از شهادت سنوار از دوستی فلسطینی مهمترین ویژگی سنوار را در نسبت با دیگر رهبرانشان پرسیدم. کف دستش را نشان داد و گفت «خیلی صادق بود». این صداقت به او کمک میکرد که متوجه همهی واقعیت باشد و حق هر چیز را بهجا آوَرَد و کمتر در بازیهای مختلف -حتی بازیِ مقاومت- بیفتد، و این لازمترین صفت است برای به وحدت رساندن جامعه.
🔹سنوار سالها پیش در ایام گذراندن محکومیت 430 سال حبسش در زندان اسرائیل و علیرغم محدودیتها، رمان «خار و میخک» را با رفت و برگشت متعدد در منظرهای مختلف فلسطینی به مسئلهی فلسطین نوشته بود؛ رمانی صمیمی، دراماتیک، بیآلایش و غیرشعاری که نه دربارهی مقاومت و برای مقاومت، که در مقاومت و با مقاومت -با جوهری عجین با خون- نگاشته شده و انسانهایی برای نگهداری صفحاتش و انتقال آن به خارج زندان تنبیه و شکنجه شده بودند. در این کتاب که میتوان آن را مانیفست زندگی سنوار دانست، او اشتیاقی که به درک و بهجاآوردن حقی که در طرفش مقابل است و دغدغهای که نسبت به وحدت دارد را به خوبی نشان داده و در واقع همین اشتیاق است که درامِ داستان او را ساخته است.
🔹نویسنده در این رمان ما را با بحثهای جدی و معقول که از بیفایده بودن مقاومت میگویند درگیر میکند و بعدها همین درک و درگیری است که گذر از اشکالات اساسی طرح قدیم مقاومت و ارتقاء آن به سطحی جدید را ممکن میسازد. در فصل ششم کتاب، وقتی اسرائیلِ اشغالگرِ تازهتأسیس به خاطر نیاز به نیروی کار برای ساختن کشورش مجوز کار به فلسطینیهای بیخانمان داده و فدائیان کسانی که مجوز کار میگیرند را خائن میدانند، و فلسطینیها در حال بحثاند که «چطور دولت دشمنمان را بسازیم؟» و نگاههای به اصطلاح واقعگرا میگویند که «دولت اسرائیل دیگر برپا شده و کار نکردن ما تفاوتی ایجاد نمیکند»، نویسنده میگوید «اما باید از زاویهی دیگری راجع به موضوع بحث میکردند و آن خانههایی بود که نیاز به یک لقمه نان و شیر برای نوزادان داشتند و پیدا نمیکردند؛ و کار در اسرائیل به رغم سختی و تلخیاش مأموریتی ملی بود تا مردم در اردوگاهها و روستاها حمایت شوند و از روی اضطرار مجبور نباشند کوچ کنند... مردم شدیداً نیاز داشتند گرسنگی فرزندانشان را رفع کنند و نوامیسشان را در خانههایی جا دهند که درهایش بسته شود و دیوار داشته باشد». توجه توأمان به حفظ ناموس خانواده و ناموس وطن و دیدن امتداد ضروریِ آنها، موضعی خاص پدید میآوَرَد و امکان شکلگیریِ حرکتِ حقیقتاً ملّیِ مقاومت اسلامی را میسازد.
🔹این صداقتِ کلطلب و وحدتسازِ سنوار در میانهی دعواهای سنگینِ سیاسیِ داخلِ حماس نیز برای او موضع خاصی میساخت؛ چنانکه در جنگهای منطقهسوزِ دههی نود شمسی که به دنبالِ پروژهی آمریکاییِ بهار عربی آغاز شد، زمانیکه کار به ورودِ حماس به جنگ با دولت بشار اسد در سوریه رسیده بود، گفت: «ما مخالف هرکسی هستیم که میخواهد علیه هر دولت اسلامی یا عربی یا هر گروه مقاومتی بجنگد. ما مخالف هر گونه دشمنی با سوریه، ایران و حزبالله ایم و سلاح را از روی دشمن برنمیگردانیم». موضعی که مخالفتی هوشمندانه و مردانه با موضع آن روزِ اکثریت حماس علیه ایران بود، اما در خود مخالفتی با منطق حرکتِ ایرانِ آن روز هم داشت. چه بسا اگر این کلنگری در باقیِ منطقه و لااقل باقیِ محور مقاومت غالب بود، زمینهی تضعیف منطقه، خروج اسرائیل از انزوا و باز شدن راهِ پیمان ابراهیم پدید نمیآمد.
🔹باید اضافه کرد که موضع سنوار در این زمینه بر اساس منفعتی کوتاهمدت مانند از دست ندادن حمایت تسلیحاتی ایران برای حماس هم نبود. او سالها قبل در فصل 13 «خار و میخک» منطق عدم همراهیِ حرکت مقاومت اسلامی با فلسطینیانِ حامی سرنگونیِ حکومت ملک حسین در اردن را شرح داده بود: «هیچ وقت ابزاری برای وارد کردن بخشی از منطقه به وضعیت نامعلوم نخواهیم بود».
BY قبل انقلاب
Share with your friend now:
tgoop.com/ghabl_enghelab/4028
