نیاز این روزها
محمد فاضلی
«چگونه انسانهای خوب، افراد شرور میشوند؟» این پرسش #فیلیپ_زیمباردو در کتاب اثر لوسیفر است.
او مفصل به این سؤال پاسخ میدهد اما نکته مهمترش این است: «تجلیل از قهرمانی که در درون هر یک از ما زندگی میکند.»
زیمباردو مینویسد «برخلاف بههنجاری شرارت یا عادی شدن شرارت که فرضش این است که مردم عادی میتوانند مسئول شنیعترین اعمال ظالمانه و تحقیرآمیز باشند، من معتقد به فرضیه بههنجاری قهرمانی هستم، یعنی هر مرد و زنی میتواند قهرمان باشد. هر انسانی وقتی هنگامهی آن فرا رسد، آماده پاسخگویی به ندای بشریت خود و عمل بر اساس آن است. این ندا بهترین بعد سرشت انسان را به عمل فرامیخواند، بعدی که فراتر از فشارهای شدید موقعیت و نظام است و بر کرامت انسان در برابر شرارت اهریمنی صحه میگذارد.» (کتاب #اثر_لوسیفر، ص. ۲۴)
جامعه در لحظات بحرانی به «بههنجاری قهرمانی» بیشتر نیاز دارد، و فرصتهایی برای بروز آن مهیا میکند؛ و هم آدمهایی را که این خصیصه را بروز میدهند بیشتر در اطراف خود میبینیم. از آنکه کارت بنزینش را با دیگری به اشتراک میگذارد تا میلیونها آدمی که علیرغم عادی نبودن موقعیت و شرایط، به خودشان میگویند «آرام باش، زندگی کن و کمک کن زندگی به آرامی جریان داشته باشد.»
هر قدر زندگی با همه جزئیات همیشگی آن، بیشتر جریان داشته باشد، به نفع همه ماست. کمتر میترسیم، کمتر اضطراب تجربه میکنیم و بیشتر در زندگی غرق میشویم تا «ضدزندگی/نازندگی» ما را از درون نفرساید.
هر آدمی میتواند در حد توانش، علیرغم همه سختیها به خودش بگوید «آرام باش، زندگی کن و کمک کن زندگی به آرامی جریان داشته باشد.» آن وقت تو همان قهرمانی.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
«چگونه انسانهای خوب، افراد شرور میشوند؟» این پرسش #فیلیپ_زیمباردو در کتاب اثر لوسیفر است.
او مفصل به این سؤال پاسخ میدهد اما نکته مهمترش این است: «تجلیل از قهرمانی که در درون هر یک از ما زندگی میکند.»
زیمباردو مینویسد «برخلاف بههنجاری شرارت یا عادی شدن شرارت که فرضش این است که مردم عادی میتوانند مسئول شنیعترین اعمال ظالمانه و تحقیرآمیز باشند، من معتقد به فرضیه بههنجاری قهرمانی هستم، یعنی هر مرد و زنی میتواند قهرمان باشد. هر انسانی وقتی هنگامهی آن فرا رسد، آماده پاسخگویی به ندای بشریت خود و عمل بر اساس آن است. این ندا بهترین بعد سرشت انسان را به عمل فرامیخواند، بعدی که فراتر از فشارهای شدید موقعیت و نظام است و بر کرامت انسان در برابر شرارت اهریمنی صحه میگذارد.» (کتاب #اثر_لوسیفر، ص. ۲۴)
جامعه در لحظات بحرانی به «بههنجاری قهرمانی» بیشتر نیاز دارد، و فرصتهایی برای بروز آن مهیا میکند؛ و هم آدمهایی را که این خصیصه را بروز میدهند بیشتر در اطراف خود میبینیم. از آنکه کارت بنزینش را با دیگری به اشتراک میگذارد تا میلیونها آدمی که علیرغم عادی نبودن موقعیت و شرایط، به خودشان میگویند «آرام باش، زندگی کن و کمک کن زندگی به آرامی جریان داشته باشد.»
هر قدر زندگی با همه جزئیات همیشگی آن، بیشتر جریان داشته باشد، به نفع همه ماست. کمتر میترسیم، کمتر اضطراب تجربه میکنیم و بیشتر در زندگی غرق میشویم تا «ضدزندگی/نازندگی» ما را از درون نفرساید.
هر آدمی میتواند در حد توانش، علیرغم همه سختیها به خودش بگوید «آرام باش، زندگی کن و کمک کن زندگی به آرامی جریان داشته باشد.» آن وقت تو همان قهرمانی.
@fazeli_mohammad
👍231👎6
ایران، جهانی از فرهنگ و تمدن
حمیدرضا ولیپور (استاد باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی)
🔹 ایران، تنها یک سرزمین نیست؛ یک جهان است؛ جهانی از فرهنگ، زبان، تمدن، خاطره و هویت. ایران صرفاً مکان و جغرافیا نیست، بلکه حقیقتی زنده است که در حافظه تاریخی مردم آن جریان دارد. سرزمینی پرفراز و نشیب که در طول هزاران سال، بارها با تهاجم، سقوط و تغییر حکومتها مواجه شده، اما آنچه همواره در جان این ملت باقی مانده، نه تغییر سلطنتها، که داغ تهاجم بیگانگان و ویرانیهای ناشی از آن است.
🔹 در روزگار ما، گاه برخی از روشنفکران، جریانهای سیاسی یا اپوزیسیون خارجنشین، به این پندار خام میرسند که شاید «نجات» ایران در گرو دخالت قدرتهای خارجی باشد. اما تاریخ، پاسخ چنین سادهاندیشیهایی را با هزینههایی سنگین و گاه جبرانناپذیر داده است.
🔹 هجوم مغول به ایران، در دورانی رخ داد که حکومت مرکزی از مشروعیت تهی شده بود. اما آیا پیامد آن، رهایی ملت ایران بود؟ یا نابودی کتابخانهها، قتلعام مردم و ویرانی شهرها و زیرساختهای تمدنی؟ حافظه ایرانیان از مغول، نه پایان استبداد داخلی، که آغاز تباهی فراگیر به دست بیگانه است؛ زخمی ژرف که قرنها بر پیکر این سرزمین باقی ماند.
🔹 اگر به پایان دوران ساسانی نیز بنگریم، با حکومتی فرسوده و دور از مردم مواجه میشویم. اما آیا هجوم تازیان، گرچه سلطنتی را فروپاشاند، آغاز رهایی بود؟ یا سرآغاز تغییرات اجباری و گاه خشونتبار در هویت، زبان و فرهنگ ایران؟ حافظه تاریخی ما مملو از نمونههایی است که نشان میدهد سقوط یک حکومت، وقتی با دخالت بیگانه همراه شود، به آزادی و عدالت نمیانجامد.
🔹 در طول تاریخ، وطندوستی همواره بهمعنای حمایت از حکومتهای وقت نبوده است. وطندوستی، تعهدی است به خاک، مردم، زبان، فرهنگ، میراث و آینده. این تعهد، وقتی ارزشمند است که از دل ملت بجوشد، نه با تکیه بر دخالت خارجی و تحمیل بیرونی.
🔹 این روزها، بهویژه در سایهی تنشهای فزاینده و هجوم اسرائیل به خاک ایران، برخی افراد و محافل، بهنام مخالفت با حکومت، بهصراحت از دخالت بیگانگان سخن میگویند؛ حتی از جنایتکاری چون نتانیاهو انتظار «براندازی» دارند. باید هشدار داد: هیچ دشمن خارجی، هرچند با شعارهای آزادیخواهانه، نیت نجات ملت ما را ندارد. اسرائیل، که کارنامهاش مملو از جنایتهای اثباتشده علیه مردم فلسطین و کشورهای پیرامون آن است، نه شریک است و نه منجی. دست یاریطلبیدن از چنین نیرویی، چیزی جز بیوطنی نیست و بیوطنی خیانت به وجدان ملی است.
🔹 جنگ، هرجا که باشد، کشتار، ویرانی و انسداد حرکتهای مردمی را در پی دارد. حمایت از تهاجم نظامی خارجی به خاک میهن، با هیچ توجیهی پذیرفته نیست. اینگونه حمایتها، در عمل به سود جنگطلبان است و راه را بر هر نوع اصلاح واقعی میبندد.
🔹 اصلاح، نجات و تغییر، باید از درون مردم، از آگاهی و اتحاد ملی برآید. تکیه بر بیگانه، واگذاری اختیار سرنوشت است و هیچ ملتی با واگذاری سرنوشتش به دیگران، به آزادی نرسیده است.
🔹 ما ایرانیان باید از تاریخ خود بیاموزیم. ایران را تنها با همبستگی، خرد، آگاهی و عشق به این سرزمین میتوان حفظ کرد. استقلال، بقا و پیشرفت، به ویژه تغییر و اصلاح، در گرو مسئولیتی جمعی است؛ مسئولیتی که نه بر دوش یک گروه خاص، که بر شانههای یک ملت است.
حمیدرضا ولیپور (استاد باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی)
🔹 ایران، تنها یک سرزمین نیست؛ یک جهان است؛ جهانی از فرهنگ، زبان، تمدن، خاطره و هویت. ایران صرفاً مکان و جغرافیا نیست، بلکه حقیقتی زنده است که در حافظه تاریخی مردم آن جریان دارد. سرزمینی پرفراز و نشیب که در طول هزاران سال، بارها با تهاجم، سقوط و تغییر حکومتها مواجه شده، اما آنچه همواره در جان این ملت باقی مانده، نه تغییر سلطنتها، که داغ تهاجم بیگانگان و ویرانیهای ناشی از آن است.
🔹 در روزگار ما، گاه برخی از روشنفکران، جریانهای سیاسی یا اپوزیسیون خارجنشین، به این پندار خام میرسند که شاید «نجات» ایران در گرو دخالت قدرتهای خارجی باشد. اما تاریخ، پاسخ چنین سادهاندیشیهایی را با هزینههایی سنگین و گاه جبرانناپذیر داده است.
🔹 هجوم مغول به ایران، در دورانی رخ داد که حکومت مرکزی از مشروعیت تهی شده بود. اما آیا پیامد آن، رهایی ملت ایران بود؟ یا نابودی کتابخانهها، قتلعام مردم و ویرانی شهرها و زیرساختهای تمدنی؟ حافظه ایرانیان از مغول، نه پایان استبداد داخلی، که آغاز تباهی فراگیر به دست بیگانه است؛ زخمی ژرف که قرنها بر پیکر این سرزمین باقی ماند.
🔹 اگر به پایان دوران ساسانی نیز بنگریم، با حکومتی فرسوده و دور از مردم مواجه میشویم. اما آیا هجوم تازیان، گرچه سلطنتی را فروپاشاند، آغاز رهایی بود؟ یا سرآغاز تغییرات اجباری و گاه خشونتبار در هویت، زبان و فرهنگ ایران؟ حافظه تاریخی ما مملو از نمونههایی است که نشان میدهد سقوط یک حکومت، وقتی با دخالت بیگانه همراه شود، به آزادی و عدالت نمیانجامد.
🔹 در طول تاریخ، وطندوستی همواره بهمعنای حمایت از حکومتهای وقت نبوده است. وطندوستی، تعهدی است به خاک، مردم، زبان، فرهنگ، میراث و آینده. این تعهد، وقتی ارزشمند است که از دل ملت بجوشد، نه با تکیه بر دخالت خارجی و تحمیل بیرونی.
🔹 این روزها، بهویژه در سایهی تنشهای فزاینده و هجوم اسرائیل به خاک ایران، برخی افراد و محافل، بهنام مخالفت با حکومت، بهصراحت از دخالت بیگانگان سخن میگویند؛ حتی از جنایتکاری چون نتانیاهو انتظار «براندازی» دارند. باید هشدار داد: هیچ دشمن خارجی، هرچند با شعارهای آزادیخواهانه، نیت نجات ملت ما را ندارد. اسرائیل، که کارنامهاش مملو از جنایتهای اثباتشده علیه مردم فلسطین و کشورهای پیرامون آن است، نه شریک است و نه منجی. دست یاریطلبیدن از چنین نیرویی، چیزی جز بیوطنی نیست و بیوطنی خیانت به وجدان ملی است.
🔹 جنگ، هرجا که باشد، کشتار، ویرانی و انسداد حرکتهای مردمی را در پی دارد. حمایت از تهاجم نظامی خارجی به خاک میهن، با هیچ توجیهی پذیرفته نیست. اینگونه حمایتها، در عمل به سود جنگطلبان است و راه را بر هر نوع اصلاح واقعی میبندد.
🔹 اصلاح، نجات و تغییر، باید از درون مردم، از آگاهی و اتحاد ملی برآید. تکیه بر بیگانه، واگذاری اختیار سرنوشت است و هیچ ملتی با واگذاری سرنوشتش به دیگران، به آزادی نرسیده است.
🔹 ما ایرانیان باید از تاریخ خود بیاموزیم. ایران را تنها با همبستگی، خرد، آگاهی و عشق به این سرزمین میتوان حفظ کرد. استقلال، بقا و پیشرفت، به ویژه تغییر و اصلاح، در گرو مسئولیتی جمعی است؛ مسئولیتی که نه بر دوش یک گروه خاص، که بر شانههای یک ملت است.
👍389👎27
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴مهارناپذیری طرفداران
▪️نفطاندازی هندو
🔺اعتماد تیر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘همیشه در پی پاسخ به این پرسش بودم که چرا سیستم سیاسی ایران مانع زدن حرفهای آن دسته از مدافعان خود نمیشود که سخنانشان جز هزینه هیچ سودی برای حکومت ندارد؟ در واقع عقل سليم حکم میکند که آنان را از اظهار این گونه مواضع زیانبار منع کنند. شاید بتوان گفت با وجود چنین دوستانی بینیاز از مخالف هستند.
🔘اکنون به این نتیجه رسیدهام که اینها قابل اداره و توجیه کردن نیستند زیرا درکشان از واقعیتها همین است که میگویند. اجازه دهید چند مورد را که در روزهای اخیر گفته شده مرور کنیم. اینها بخشی از مهمترین افراد حامی حکومت هستند.
🔘امام جمعه مهمی گفته است که: ▪️حکم شرعی ترامپ و نتانیاهو اعدام است. ترامپ و سگ هار تربیت شده آنها ولایت و مراجع را تهدید کردهاند؛ این حرف خیلی از دهان آنها بزرگتر است. این حرف احمقانه است و اصلاً هیچ تفسیری برای آن نیست.▪️
کارشناس علوم قرآنی در یک برنامه تلویزیونی: ▪️مردم باید مبالغی را برای به قتل رساندن ترامپ و نتاتیاهو جمع کنند. در کشورهای اروپایی افرادی هستند که با ۱۰، ۲۰ میلیون دلار این کار را میکنند.▪️
یک عضو مجلس خبرگان: ▪️دولت و رئیسجمهور آمریکا، به عنوان کافر حربی تعریف میشوند و مال و جان آنها برای ما مباح است؛ جان کسانی که به حکومت این کشور وابسته هستند هم همینطور.▪️
یک امام جمعه دیگری با اشاره به مصوبه مجلس در باره خروج از NPT گفت: ▪️این بهترین فرصت برای مسئولان هستهای است که این امور را به طور مخفیانه دنبال کنند و آنها را در ابهام بگذارند.▪️
یک امام جمعه به زبان عبری توییت کرده که: ▪️ترور نتانیاهو نزدیک است.▪️
یک نماینده تندرو: ▪️با پیگیریهای انجام شده نمایندگان مجلس از سازمان انرژی اتمی، به زودی جاسوسان باقی مانده از آژانس در ایران اخراج خواهند شد.▪️ قبلا هم نویسنده روزنامهای که سخنگوی این جناح است، مشابه همین احکام را صادر کرده بود، و حتی خواهان اعدام رئیس آژانس انرژی اتمی شده بود. که نماینده ایران در سازمان ملل مجبور به تکذیب شد.
🔘به نظر میرسد که:
۱_ درک همه اینها از سیاست و قدرت، معادل ترور و کشتن و جاسوسی است. به گمان آنان با کشتن یک نفر مسأله حل میشود.
۲_ سادهلوحانه است که فکر کنند این کار را میتوانند انجام دهند.
۳_ متوجه این مسأله ساده نیستند که دست طرف مقابل برای ترور از این طرف صد برابر بازتر است.
۴_ فاجعهبار این که گمان دارند مشکل عدم اجرای این ماموریت الهی! فقدان پول است.
۵_ فکر میکنند مجریان چنین کاری معطل حکم شرعی این افراد هستند و حتی توجهی هم ندارند که صدور این کار در صلاحیت آنان هم نیست.
۶_ متوجه نیستند که این مسأله در سطح روابط بینالملل است و تابع احکام شرعی نيست بلکه تابع توافقات و کنوانسیونهای مربوط است. حتی نمیتوان یک دیپلمات را در خاک ایران محاکمه کرد چه رسد به ترور رهبران در خاک خودشان.
۷_ این حرفها اثبات ادعای طرف مقابل علیه ایران است.
۸_ مردم هم به توخالی بودن این ادعاها واقفاند و به آنها میخندند. و.... قطعا هیچ فایدهای هم در این سخنان وجود ندارد و همهاش برای حکومت زیان محض است.
🔘پنهانی کار کردن امور هستهای چه فایدهای جز زیان دارد؟ این قرینهای قوی برای اثبات همه اتهامات علیه ایران است. کافیه اسنپبک اجرا شود تا متوجه تبعات این ایده شوید. حتی چین و روسیه هم علیه ایران رای خواهند داد همچنان که در تمام سالهای دوره احمدینژاد رای دادند.
🔘جاسوس نامیدن ماموران آژانس ناشی از بیاطلاعی است. ایران پذیرفته است که همه فعالیتهای هستهای برای آژانس آشکار باشد. دیگر از چه چیزی جاسوسی کنند؟ اینها محرمانهترین موضوعاتی است که پذیرفتهایم در اختیار آنان بگذاریم. باید به پرسشهای آنها هم پاسخ دهید.
🔘اعدام و ترور و جاسوسی سه کلید واژه اصلی این گروه در سیاستهای داخلی و خارجی است و اتفاقا حداقل در شرایط کنونی در هر سه مورد ناکام هستند و طرف مقابل دست برتر را دارد. سعدی در گلستان جاودانهاش آورده؛ ▪️هندویی نفطاندازی(اتشبازی؛ کنایه از سخن بدون اندیشه) همی آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نیین(از نی سست) است، بازی نه این است./ تا ندانی که سخن عین صواب است مگوی/وآنچه دانی که نه نیکوش جواب است مگوی.▪️
🔘از این رو باید از بیان این گزارهها پرهیز کرد. ولی متاسفانه همچنان گفته میشود. ظاهرا درون ساختار نیرویی نیست که قادر به مهار یا هدایت اینها باشد. این برای کشور خیلی خطرناک است.
🔘اگر کلیت ساختار سیاسی قادر نباشد که گفتار و رفتار طرفداران خود را مهار کند، و طرفداران هم درکی از سود و زیان گفتار و رفتار خود ندارند که تا این اندازه هزینه برای کشور و حکومت ایجاد نکنند؛ آنان دوست دارند چیزی بگویند که رضایت خودشان را تامین کند. پس پایان این وضع پیشاپیش روشن است.
▪️نفطاندازی هندو
🔺اعتماد تیر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘همیشه در پی پاسخ به این پرسش بودم که چرا سیستم سیاسی ایران مانع زدن حرفهای آن دسته از مدافعان خود نمیشود که سخنانشان جز هزینه هیچ سودی برای حکومت ندارد؟ در واقع عقل سليم حکم میکند که آنان را از اظهار این گونه مواضع زیانبار منع کنند. شاید بتوان گفت با وجود چنین دوستانی بینیاز از مخالف هستند.
🔘اکنون به این نتیجه رسیدهام که اینها قابل اداره و توجیه کردن نیستند زیرا درکشان از واقعیتها همین است که میگویند. اجازه دهید چند مورد را که در روزهای اخیر گفته شده مرور کنیم. اینها بخشی از مهمترین افراد حامی حکومت هستند.
🔘امام جمعه مهمی گفته است که: ▪️حکم شرعی ترامپ و نتانیاهو اعدام است. ترامپ و سگ هار تربیت شده آنها ولایت و مراجع را تهدید کردهاند؛ این حرف خیلی از دهان آنها بزرگتر است. این حرف احمقانه است و اصلاً هیچ تفسیری برای آن نیست.▪️
کارشناس علوم قرآنی در یک برنامه تلویزیونی: ▪️مردم باید مبالغی را برای به قتل رساندن ترامپ و نتاتیاهو جمع کنند. در کشورهای اروپایی افرادی هستند که با ۱۰، ۲۰ میلیون دلار این کار را میکنند.▪️
یک عضو مجلس خبرگان: ▪️دولت و رئیسجمهور آمریکا، به عنوان کافر حربی تعریف میشوند و مال و جان آنها برای ما مباح است؛ جان کسانی که به حکومت این کشور وابسته هستند هم همینطور.▪️
یک امام جمعه دیگری با اشاره به مصوبه مجلس در باره خروج از NPT گفت: ▪️این بهترین فرصت برای مسئولان هستهای است که این امور را به طور مخفیانه دنبال کنند و آنها را در ابهام بگذارند.▪️
یک امام جمعه به زبان عبری توییت کرده که: ▪️ترور نتانیاهو نزدیک است.▪️
یک نماینده تندرو: ▪️با پیگیریهای انجام شده نمایندگان مجلس از سازمان انرژی اتمی، به زودی جاسوسان باقی مانده از آژانس در ایران اخراج خواهند شد.▪️ قبلا هم نویسنده روزنامهای که سخنگوی این جناح است، مشابه همین احکام را صادر کرده بود، و حتی خواهان اعدام رئیس آژانس انرژی اتمی شده بود. که نماینده ایران در سازمان ملل مجبور به تکذیب شد.
🔘به نظر میرسد که:
۱_ درک همه اینها از سیاست و قدرت، معادل ترور و کشتن و جاسوسی است. به گمان آنان با کشتن یک نفر مسأله حل میشود.
۲_ سادهلوحانه است که فکر کنند این کار را میتوانند انجام دهند.
۳_ متوجه این مسأله ساده نیستند که دست طرف مقابل برای ترور از این طرف صد برابر بازتر است.
۴_ فاجعهبار این که گمان دارند مشکل عدم اجرای این ماموریت الهی! فقدان پول است.
۵_ فکر میکنند مجریان چنین کاری معطل حکم شرعی این افراد هستند و حتی توجهی هم ندارند که صدور این کار در صلاحیت آنان هم نیست.
۶_ متوجه نیستند که این مسأله در سطح روابط بینالملل است و تابع احکام شرعی نيست بلکه تابع توافقات و کنوانسیونهای مربوط است. حتی نمیتوان یک دیپلمات را در خاک ایران محاکمه کرد چه رسد به ترور رهبران در خاک خودشان.
۷_ این حرفها اثبات ادعای طرف مقابل علیه ایران است.
۸_ مردم هم به توخالی بودن این ادعاها واقفاند و به آنها میخندند. و.... قطعا هیچ فایدهای هم در این سخنان وجود ندارد و همهاش برای حکومت زیان محض است.
🔘پنهانی کار کردن امور هستهای چه فایدهای جز زیان دارد؟ این قرینهای قوی برای اثبات همه اتهامات علیه ایران است. کافیه اسنپبک اجرا شود تا متوجه تبعات این ایده شوید. حتی چین و روسیه هم علیه ایران رای خواهند داد همچنان که در تمام سالهای دوره احمدینژاد رای دادند.
🔘جاسوس نامیدن ماموران آژانس ناشی از بیاطلاعی است. ایران پذیرفته است که همه فعالیتهای هستهای برای آژانس آشکار باشد. دیگر از چه چیزی جاسوسی کنند؟ اینها محرمانهترین موضوعاتی است که پذیرفتهایم در اختیار آنان بگذاریم. باید به پرسشهای آنها هم پاسخ دهید.
🔘اعدام و ترور و جاسوسی سه کلید واژه اصلی این گروه در سیاستهای داخلی و خارجی است و اتفاقا حداقل در شرایط کنونی در هر سه مورد ناکام هستند و طرف مقابل دست برتر را دارد. سعدی در گلستان جاودانهاش آورده؛ ▪️هندویی نفطاندازی(اتشبازی؛ کنایه از سخن بدون اندیشه) همی آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نیین(از نی سست) است، بازی نه این است./ تا ندانی که سخن عین صواب است مگوی/وآنچه دانی که نه نیکوش جواب است مگوی.▪️
🔘از این رو باید از بیان این گزارهها پرهیز کرد. ولی متاسفانه همچنان گفته میشود. ظاهرا درون ساختار نیرویی نیست که قادر به مهار یا هدایت اینها باشد. این برای کشور خیلی خطرناک است.
🔘اگر کلیت ساختار سیاسی قادر نباشد که گفتار و رفتار طرفداران خود را مهار کند، و طرفداران هم درکی از سود و زیان گفتار و رفتار خود ندارند که تا این اندازه هزینه برای کشور و حکومت ایجاد نکنند؛ آنان دوست دارند چیزی بگویند که رضایت خودشان را تامین کند. پس پایان این وضع پیشاپیش روشن است.
👍571👎22
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوچهلودو پادکست دغدغه ایران
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند
ایران تنها کشور جهان نیست که مجبور به زیستن در کنار ابرقدرتی با قابلیتهای نظامی و سیاسی ویرانگر شده است. فنلاند هم دههها در کنار شوروی و روسیه چنین وضعیتی داشته است. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و فنلاند را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح دایموند درباره فنلاند، و تحلیل شرایط ایران بعد از حمله اسرائیل و آمریکا بر اساس همان چارچوب تحلیلی است.
شنیدن این قسمت
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
#پادکست_دغدغه_ایران #فنلاند #روسیه #ایران_و_آمریکا
@dirancast_official
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند
ایران تنها کشور جهان نیست که مجبور به زیستن در کنار ابرقدرتی با قابلیتهای نظامی و سیاسی ویرانگر شده است. فنلاند هم دههها در کنار شوروی و روسیه چنین وضعیتی داشته است. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و فنلاند را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح دایموند درباره فنلاند، و تحلیل شرایط ایران بعد از حمله اسرائیل و آمریکا بر اساس همان چارچوب تحلیلی است.
شنیدن این قسمت
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
#پادکست_دغدغه_ایران #فنلاند #روسیه #ایران_و_آمریکا
@dirancast_official
👍102👎7
Forwarded from "یادداشتهای مهدی رباطی"
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Castbox
قسمت صدوچهلودو- بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند
<p>قسمت صدوچهلودو پادکست دغدغه ایران</p><br /><p><strong>بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند</strong></p><p> </p><p>ایران تنها کشور جهان نیست...
👍301👎17
Audio
قسمت صدوچهلودو پادکست دغدغه ایران
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند
ایران تنها کشور جهان نیست که مجبور به زیستن در کنار ابرقدرتی با قابلیتهای نظامی و سیاسی ویرانگر شده است. فنلاند هم دههها در کنار شوروی و روسیه چنین وضعیتی داشته است. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و فنلاند را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح دایموند درباره فنلاند، و تحلیل شرایط ایران بعد از حمله اسرائیل و آمریکا بر اساس همان چارچوب تحلیلی است.
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
#پادکست_دغدغه_ایران #فنلاند #روسیه #ایران_و_آمریکا
@dirancast_official
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه فنلاند
ایران تنها کشور جهان نیست که مجبور به زیستن در کنار ابرقدرتی با قابلیتهای نظامی و سیاسی ویرانگر شده است. فنلاند هم دههها در کنار شوروی و روسیه چنین وضعیتی داشته است. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و فنلاند را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح دایموند درباره فنلاند، و تحلیل شرایط ایران بعد از حمله اسرائیل و آمریکا بر اساس همان چارچوب تحلیلی است.
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
#پادکست_دغدغه_ایران #فنلاند #روسیه #ایران_و_آمریکا
@dirancast_official
👍159👎8
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
اصلاحجویان مصمم
اصلاحات در انگلستان و آمریکا
دولتها در انگلستان و آمریکا از ابتدا کارآمد و بدون فساد زیاد نبودند. اقلیتی کوچک اما مصمم از اصلاحجویان در هر دو کشور توانستند اصلاحات را صورتبندی کرده و پیش ببرند.
دیدن ویدئو
https://youtu.be/6hqlAhni55Y
این قسمت توضیح میدهد که چگونه ائتلافی از سیاستمداران، بوروکراتهای خواستار تغییر، روشنفکران و مصلحین اجتماعی، رسانهها و مردم توانستهاند اصلاحات در نظام بوروکراتیک، نظام دانشگاهی و حکمرانی را ایجاد کنند. این تجربهها نشان میدهد میتوان تحت شرایطی، اصلاحات مسالمتجویانه و تدریجی را پیش برد.
#انگلستان #آمریکا #دولت_باظرفیت #اصلاحات_اداری
@dirancast_official
اصلاحات در انگلستان و آمریکا
دولتها در انگلستان و آمریکا از ابتدا کارآمد و بدون فساد زیاد نبودند. اقلیتی کوچک اما مصمم از اصلاحجویان در هر دو کشور توانستند اصلاحات را صورتبندی کرده و پیش ببرند.
دیدن ویدئو
https://youtu.be/6hqlAhni55Y
این قسمت توضیح میدهد که چگونه ائتلافی از سیاستمداران، بوروکراتهای خواستار تغییر، روشنفکران و مصلحین اجتماعی، رسانهها و مردم توانستهاند اصلاحات در نظام بوروکراتیک، نظام دانشگاهی و حکمرانی را ایجاد کنند. این تجربهها نشان میدهد میتوان تحت شرایطی، اصلاحات مسالمتجویانه و تدریجی را پیش برد.
#انگلستان #آمریکا #دولت_باظرفیت #اصلاحات_اداری
@dirancast_official
👍161👎12
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوچهلوسه پادکست دغدغه ایران
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه شیلی
ایران تنها کشور جهان نیست که تجربههای سیاسی ناخوشایند داشته و با دورههای مختلفی از افراطیگری، اقتدارگرایی یا تلاش برای اصلاحات معطوف به توسعه و تقویت دموکراسی مواجه است. کشوری نظیر شیلی هم تجربههای گوناگونی در عرصه این نوع بحرانها دارد. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و شیلی را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح #جرد_دایموند درباره #شیلی، و تحلیل شرایط ایران بعد از زاویه وضعیت شیلی و چارچوب تحلیلی دایموند است.
شنیدن این قسمت
حامی مالی
محصولات شوینده اَوه (AVE)
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
@dirancast_official
بحران و خروج از بحران: ایران از زاویه شیلی
ایران تنها کشور جهان نیست که تجربههای سیاسی ناخوشایند داشته و با دورههای مختلفی از افراطیگری، اقتدارگرایی یا تلاش برای اصلاحات معطوف به توسعه و تقویت دموکراسی مواجه است. کشوری نظیر شیلی هم تجربههای گوناگونی در عرصه این نوع بحرانها دارد. جِرد دایموند در کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحرانزده» چارچوبی برای تحلیل عوامل مؤثر بر خروج از بحران ارائه کرده و شیلی را در این چارچوب بررسی کرده است. این قسمت، در بر گیرنده شرح #جرد_دایموند درباره #شیلی، و تحلیل شرایط ایران بعد از زاویه وضعیت شیلی و چارچوب تحلیلی دایموند است.
شنیدن این قسمت
حامی مالی
محصولات شوینده اَوه (AVE)
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدوچهار
@dirancast_official
👍91👎3
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴دستاورد مهم مذاکرات مسقط
🔺سرمقاله هممیهن ۲۴ تیر ۱۴۰۴
🔘تقریبا به نوعی اتفاق نظر وجود دارد هنگامی که ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ پیشنهاد گفتگوهای مسقط را دادند از همان زمان میدانستند که دنبال نتیجهگیری نیستند فقط میخواهند گفته باشند که دنبال گفتگو هستند تا در صورت عدم پذیرش، ایران را از نظر سیاسی در موضع ضعف قرار دهند. آنان میدانستند که اسرائیل دنبال چیست و به احتمال فراوان پیشاپیش طرح حمله اسرائیل را تأیید کرده بودند. تعیین زمان ۶۰ روز هم متناسب با آمادهسازی اسرائیل برای آغاز تجاوز به ایران بوده است.
🔘شاید به همین علت هم مذاکرات را بر خلاف ده سال پیش با فاصله زیاد و زمان گفتگوی کوتاه برگزار میکردند و در طول مذاکرات هم حرفهای متناقض و متضاد زیاد میگفتند. بعلاوه و بر خلاف مواضع اولیه ترامپ، با غیرمستقیم بودن مذاکرات هم مخالفتی نکردند چون هم زمان کمتری برای گفتگو صرف میشد و هم از دقت مذاکرات به علت تغییرات محتوای پیامها از سوی واسطه(گویا محتوای سخنان دو طرف را تا حدی گِرد میکرده تا اختلاف کمتر وزودتر منجر به نتیجه شود!!) عملا گفتگوها بی فایده بوده است.
🔘بنابر این پرسشی که مطرح میشود این است که چرا باید در مذاکراتی که هیچ دستاوردی ندارد و صوری بوده دوباره شرکت کنیم؟ پاسخ به این پرسش، کلید فهم اهمیت گفتگوی سیاسی و بینالمللی ایران است.
🔘فرض کنیم تحلیل مزبور درست است. فرض کنیم از طریق دستیابی به اطلاعات دقیق و قطعی میدانستیم و یقین داشتیم که آنان دنبال گفتگوی واقعی نیستند. در این صورت چه کار باید میکردیم؟ طبعا بهترین کار حضور در گفتگوها بود. چرا؟ اول این که اگر گفتگو را رد میکردیم، دیگران که نمیدانستند طرف مقابل ما دنبال بازی هستند، طبعا به لحاظ سیاسی حق را به آنان میدادند و ما را به علت گریز از گفتگو محکوم میکردند. حتی مردم خودمان هم چنین قضاوتی میکردند.
🔘در این صورت اقدام تجاوزکارانه آغازگر جنگ را عملی معقول و مشروع یا گریزناپذیر میدانستند، و بدترین نتیجه آن عدم همراهی بخش مهمی از مردم با جنگ بود. رفتاری که مردم ایران پس از جنگ کردند بیش از هر چیز ناشی از حضور در مذاکرات بود که در میانه آن روی میز مذاکرات موشک زدند. اگر ایران در این مذاکرات حاضر نمیشد قطعا مردم خودمان و طبعا جهان ما را هم در این بروز این جنگ بدون مسئولیت نمیدانستند در حالی که اکنون طرف مقابل را محکوم و تخطئه میکنند.
🔘حالا فرض کنیم ایران با علم به صوری بودن مذاکرات یا هر دلیل دیگر میز گفتگو را ترک میکرد، در این صورت چه کاری میتوانست انجام دهد که با حضور در مذاکرات انجام نداد؟ آیا جاسوسها را شناسایی و دستگیر میکرد؟ یا پدافند را ارتقا میداد؟ یا قدرت نظامی آن بیشتر میشد؟ یا مردم حمایت بیشتری از جنگ میکردند؟ یا متحدین جدیدی پیدا میکرد؟
🔘روشن است که همه این موارد را میتوانستند در دوره مذاکرات نیز انجام دهند و باید هم انجام میدادند و انجام اینها هیچ ربطی به بود و نبود در مذاکرات نداشت و نباید هم داشته باشد.
🔘مسأله این است که دست سیاستمداران در تصمیمگیری چندان باز نیست. این گونه نیست که یک راه خیرمحض و راه دیگر شرّ مطلق است و ما باید راه خیر را انتخاب کنیم. در عالم واقع ما همیشه میان راههایی قرار داریم که هر دو بد هستند و باید راهی را انتخاب کنیم که کمتر بد است.
🔘بطور قطع گفتگو حتی اگر احتمال نتیجهبخش بودنش هم کم باشد بسیار بهتر و کم ضررتر از ترک آن است. هیچ وقت و در هیچ شرایطی حتی اگر در موضع قدرت هم باشید نباید مذاکره را رد کرد ونپذیرفت این دو معنای بد دارد. یک تعبیر آن سلطهگری و تبختر؛ و تعبیر دیگرش ضعف و فقدان اعتماد به نفس است.
🔺سرمقاله هممیهن ۲۴ تیر ۱۴۰۴
🔘تقریبا به نوعی اتفاق نظر وجود دارد هنگامی که ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ پیشنهاد گفتگوهای مسقط را دادند از همان زمان میدانستند که دنبال نتیجهگیری نیستند فقط میخواهند گفته باشند که دنبال گفتگو هستند تا در صورت عدم پذیرش، ایران را از نظر سیاسی در موضع ضعف قرار دهند. آنان میدانستند که اسرائیل دنبال چیست و به احتمال فراوان پیشاپیش طرح حمله اسرائیل را تأیید کرده بودند. تعیین زمان ۶۰ روز هم متناسب با آمادهسازی اسرائیل برای آغاز تجاوز به ایران بوده است.
🔘شاید به همین علت هم مذاکرات را بر خلاف ده سال پیش با فاصله زیاد و زمان گفتگوی کوتاه برگزار میکردند و در طول مذاکرات هم حرفهای متناقض و متضاد زیاد میگفتند. بعلاوه و بر خلاف مواضع اولیه ترامپ، با غیرمستقیم بودن مذاکرات هم مخالفتی نکردند چون هم زمان کمتری برای گفتگو صرف میشد و هم از دقت مذاکرات به علت تغییرات محتوای پیامها از سوی واسطه(گویا محتوای سخنان دو طرف را تا حدی گِرد میکرده تا اختلاف کمتر وزودتر منجر به نتیجه شود!!) عملا گفتگوها بی فایده بوده است.
🔘بنابر این پرسشی که مطرح میشود این است که چرا باید در مذاکراتی که هیچ دستاوردی ندارد و صوری بوده دوباره شرکت کنیم؟ پاسخ به این پرسش، کلید فهم اهمیت گفتگوی سیاسی و بینالمللی ایران است.
🔘فرض کنیم تحلیل مزبور درست است. فرض کنیم از طریق دستیابی به اطلاعات دقیق و قطعی میدانستیم و یقین داشتیم که آنان دنبال گفتگوی واقعی نیستند. در این صورت چه کار باید میکردیم؟ طبعا بهترین کار حضور در گفتگوها بود. چرا؟ اول این که اگر گفتگو را رد میکردیم، دیگران که نمیدانستند طرف مقابل ما دنبال بازی هستند، طبعا به لحاظ سیاسی حق را به آنان میدادند و ما را به علت گریز از گفتگو محکوم میکردند. حتی مردم خودمان هم چنین قضاوتی میکردند.
🔘در این صورت اقدام تجاوزکارانه آغازگر جنگ را عملی معقول و مشروع یا گریزناپذیر میدانستند، و بدترین نتیجه آن عدم همراهی بخش مهمی از مردم با جنگ بود. رفتاری که مردم ایران پس از جنگ کردند بیش از هر چیز ناشی از حضور در مذاکرات بود که در میانه آن روی میز مذاکرات موشک زدند. اگر ایران در این مذاکرات حاضر نمیشد قطعا مردم خودمان و طبعا جهان ما را هم در این بروز این جنگ بدون مسئولیت نمیدانستند در حالی که اکنون طرف مقابل را محکوم و تخطئه میکنند.
🔘حالا فرض کنیم ایران با علم به صوری بودن مذاکرات یا هر دلیل دیگر میز گفتگو را ترک میکرد، در این صورت چه کاری میتوانست انجام دهد که با حضور در مذاکرات انجام نداد؟ آیا جاسوسها را شناسایی و دستگیر میکرد؟ یا پدافند را ارتقا میداد؟ یا قدرت نظامی آن بیشتر میشد؟ یا مردم حمایت بیشتری از جنگ میکردند؟ یا متحدین جدیدی پیدا میکرد؟
🔘روشن است که همه این موارد را میتوانستند در دوره مذاکرات نیز انجام دهند و باید هم انجام میدادند و انجام اینها هیچ ربطی به بود و نبود در مذاکرات نداشت و نباید هم داشته باشد.
🔘مسأله این است که دست سیاستمداران در تصمیمگیری چندان باز نیست. این گونه نیست که یک راه خیرمحض و راه دیگر شرّ مطلق است و ما باید راه خیر را انتخاب کنیم. در عالم واقع ما همیشه میان راههایی قرار داریم که هر دو بد هستند و باید راهی را انتخاب کنیم که کمتر بد است.
🔘بطور قطع گفتگو حتی اگر احتمال نتیجهبخش بودنش هم کم باشد بسیار بهتر و کم ضررتر از ترک آن است. هیچ وقت و در هیچ شرایطی حتی اگر در موضع قدرت هم باشید نباید مذاکره را رد کرد ونپذیرفت این دو معنای بد دارد. یک تعبیر آن سلطهگری و تبختر؛ و تعبیر دیگرش ضعف و فقدان اعتماد به نفس است.
👍424👎27
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺ماشه هفتم!
این گونه پیداست که تروئیکای اروپایی به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت و اگر تحول خاصی اتفاق نیفتد تا 18 اکتبر آتی آن را فعال میکند. طبق معمول برخی با فروکاست اهمیت این مساله و این که پیامد خاصی ندارد، آن را اقدامی سوخته میدانند که خوانشی درست از اوضاع نیست.
سه کشور اروپایی حالا که تهدید به کشیدن ماشه در این ماهها نتیجه مطلوب را به دنبال نداشته است، در پی آن هستند که با پیامدهای آن برای ایران به این هدف برسند.
در وهله نخست این اتفاق به فشار حداکثری آمریکا صبغه بینالمللی میدهد و هر چند هم اکنون نیز تحریمهای آمریکا به علت هژمونی اقتصادی و نظامی آن عملا بینالمللی است، اما بازگشت تحریمهای بینالمللی به آنها پشتوانه حقوقی و جهانی میدهد.
با این حال، فراتر از همه اینها، به نظر نگارنده خطرناکترین بخش ماجرا و چه بسا هدف اصلی فعالسازی مکانیسم ماشه قرار گرفتن مجدد ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل است که در حقیقت نوعی بسترسازی برای مشروعیت بینالمللی به هر گونه اقدام نظامی علیه ایران چه از جانب اسرائیل چه آمریکا و غیره است و همچنین دادن بعد بینالمللی به مطالبات دیگر به ویژه در حوزههای دفاعی و موشکی است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
این گونه پیداست که تروئیکای اروپایی به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت و اگر تحول خاصی اتفاق نیفتد تا 18 اکتبر آتی آن را فعال میکند. طبق معمول برخی با فروکاست اهمیت این مساله و این که پیامد خاصی ندارد، آن را اقدامی سوخته میدانند که خوانشی درست از اوضاع نیست.
سه کشور اروپایی حالا که تهدید به کشیدن ماشه در این ماهها نتیجه مطلوب را به دنبال نداشته است، در پی آن هستند که با پیامدهای آن برای ایران به این هدف برسند.
در وهله نخست این اتفاق به فشار حداکثری آمریکا صبغه بینالمللی میدهد و هر چند هم اکنون نیز تحریمهای آمریکا به علت هژمونی اقتصادی و نظامی آن عملا بینالمللی است، اما بازگشت تحریمهای بینالمللی به آنها پشتوانه حقوقی و جهانی میدهد.
با این حال، فراتر از همه اینها، به نظر نگارنده خطرناکترین بخش ماجرا و چه بسا هدف اصلی فعالسازی مکانیسم ماشه قرار گرفتن مجدد ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل است که در حقیقت نوعی بسترسازی برای مشروعیت بینالمللی به هر گونه اقدام نظامی علیه ایران چه از جانب اسرائیل چه آمریکا و غیره است و همچنین دادن بعد بینالمللی به مطالبات دیگر به ویژه در حوزههای دفاعی و موشکی است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
👍400👎24
Forwarded from هممیهن
تنها یک راه داریم
سرمقاله هممیهن
۲۶ تیر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری چند نکته مهم داشت. نخست اینکه، کار بزرگ مردم از جنس اعتمادبهنفس و عزم بود. این توصیف دقیقی از کنش مردم در این جنگ بود.
🔹دوم؛ مردم با ظاهرها و چهرهها و لباسهای گوناگون جهتگیریهای سیاسی مختلف، با وزنهای مذهبی ناهمسان، این عزم و اراده را به نمایش گذاشتند.
🔹سوم؛ این وحدت ملی را حفظ کنید و نگه دارید. این در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است، دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.
🔹پرسش اساسی این است که چگونه میتوان چنین اتحادی را حفظ کرد و قوام داد؟ و مهمتر اینکه چگونه میتوان این رفتار مردم را در دفاع از ایران و کشور، همزمان دفاع از نظام نیز دانست؟
🔹از دومی آغاز میکنیم. دفاع از هر دو هنگامی ممکن است که همپوشانی کاملی میان مردم، ایران و نظام باشد ولی این همپوشانی چگونه محقق میشود؟ جمله مهم دیگری در سخنان مقام رهبری وجود دارد که کلید حل معما است. آنجا که گفته شد: «این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتفاق افتاد».
🔹در واقع، رفتار مردم غیرمنتظره بود. مردمی که به هر دلیلی قهر کرده بودند. چرا به میدان آمدند و چنین عزمی را نشان دادند؟ در واقع، آزمونی فراتر از ذهن و تجربه عادی بود و اکنون نوبت حکومت است که گامی موثر بهسوی آنان بردارد. چگونه؟
🔹قاعده مهمی در حقوق و زندگی وجود دارد که در فقه هم پذیرفته شده است. این قاعده و فرض: «کسی که غنیمت میبرد، باید هزینه بدهد» و برعکس: «هر که هزینه میدهد، باید بهرهمند شود.» این یکی از اصول مهم در تحلیلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و در نظریههای عدالت، سیاستگذاری عمومی، مالیات، جنگ، بهرهبرداری از منابع طبیعی و مسئولیت اجتماعی مطرح میشود. این اصل برای جلوگیری از سواری مجانی است. افرادی که بهره میبرند، ولی سهمی در هزینه نمیدهند یا هزینه میدهند و سهمی در امور ندارند، ناشی از وجود بیعدالتی است. در اینجا به چند نمونه از نقض فاحش این قاعده اشاره میشود؛ چند نمونهای که اتفاقاً سهم مهمی در بروز وضعیت کنونی داشتهاند.
🔹نمونه اول؛ قانون انتصاب به مشاغل حساس است. اینکه یک ملت در برابر دشمن و جنگ تحمیلی آن، عزم و اراده استوار نشان دهد و هزینه آن را بهطور کامل همه مردم تحمل میکنند ولی هنگام گزینش و بهطور مشخص انتصابات با موانعی روبهرو میشود که بعید است حتی ۵درصد از این مردم هم بتوانند از این فیلترهای خودساخته عبور کنند؛ بهطور قطع، نقض فاحش قاعده مذکور است.
🔹نمونه دوم؛ وضعیت صداوسیماست. نگاهی به اخبار با سوگیریهای شدید و نیز تحلیلها و تحلیلگران عجیب آن که افراد به نسبت ثابت آن هم معمولاً سخنان گمراهکننده کم ندارند، واقعیت را نشان میدهد، و به دلیل عملکرد این رسانه مرجعیت رسانهای را در داخل کشور بلاموضوع کرده است.
🔹نمونه سوم؛ مجلس است که دیگر کار آن از تحلیل گذشته است. مجلسی که نمایندگان آن با آرای اندک و در تهران با ۳درصد وارد شدهاند و بهجای مردم مصوبات پرهزینه و بدون سود را بیرون میدهند. مصوباتی چون حجاب، فرزندآوری، انتصاب مشاغل حساس، صیانت، مصوبه جلوگیری از احیای برجام در سال۱۴۰۰ و.... دارند و در همه این موارد هزینهها بر دوش مردم و سود هم برای مجموعههایی محدود است.
🔹اکنون اگر میخواهیم و باید این وحدت را حفظ کنیم؛ باید ارادهای جدی در جهت حرکت در این مسیر از ساختار سیاسی نشان داده شود و این تنها راه برای تداوم و حتی تقویت و گسترش این اتحاد ایجاد شده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۲۶ تیر ۱۴۰۴
🔹سخنان دیروز مقام رهبری چند نکته مهم داشت. نخست اینکه، کار بزرگ مردم از جنس اعتمادبهنفس و عزم بود. این توصیف دقیقی از کنش مردم در این جنگ بود.
🔹دوم؛ مردم با ظاهرها و چهرهها و لباسهای گوناگون جهتگیریهای سیاسی مختلف، با وزنهای مذهبی ناهمسان، این عزم و اراده را به نمایش گذاشتند.
🔹سوم؛ این وحدت ملی را حفظ کنید و نگه دارید. این در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است، دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.
🔹پرسش اساسی این است که چگونه میتوان چنین اتحادی را حفظ کرد و قوام داد؟ و مهمتر اینکه چگونه میتوان این رفتار مردم را در دفاع از ایران و کشور، همزمان دفاع از نظام نیز دانست؟
🔹از دومی آغاز میکنیم. دفاع از هر دو هنگامی ممکن است که همپوشانی کاملی میان مردم، ایران و نظام باشد ولی این همپوشانی چگونه محقق میشود؟ جمله مهم دیگری در سخنان مقام رهبری وجود دارد که کلید حل معما است. آنجا که گفته شد: «این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتفاق افتاد».
🔹در واقع، رفتار مردم غیرمنتظره بود. مردمی که به هر دلیلی قهر کرده بودند. چرا به میدان آمدند و چنین عزمی را نشان دادند؟ در واقع، آزمونی فراتر از ذهن و تجربه عادی بود و اکنون نوبت حکومت است که گامی موثر بهسوی آنان بردارد. چگونه؟
🔹قاعده مهمی در حقوق و زندگی وجود دارد که در فقه هم پذیرفته شده است. این قاعده و فرض: «کسی که غنیمت میبرد، باید هزینه بدهد» و برعکس: «هر که هزینه میدهد، باید بهرهمند شود.» این یکی از اصول مهم در تحلیلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و در نظریههای عدالت، سیاستگذاری عمومی، مالیات، جنگ، بهرهبرداری از منابع طبیعی و مسئولیت اجتماعی مطرح میشود. این اصل برای جلوگیری از سواری مجانی است. افرادی که بهره میبرند، ولی سهمی در هزینه نمیدهند یا هزینه میدهند و سهمی در امور ندارند، ناشی از وجود بیعدالتی است. در اینجا به چند نمونه از نقض فاحش این قاعده اشاره میشود؛ چند نمونهای که اتفاقاً سهم مهمی در بروز وضعیت کنونی داشتهاند.
🔹نمونه اول؛ قانون انتصاب به مشاغل حساس است. اینکه یک ملت در برابر دشمن و جنگ تحمیلی آن، عزم و اراده استوار نشان دهد و هزینه آن را بهطور کامل همه مردم تحمل میکنند ولی هنگام گزینش و بهطور مشخص انتصابات با موانعی روبهرو میشود که بعید است حتی ۵درصد از این مردم هم بتوانند از این فیلترهای خودساخته عبور کنند؛ بهطور قطع، نقض فاحش قاعده مذکور است.
🔹نمونه دوم؛ وضعیت صداوسیماست. نگاهی به اخبار با سوگیریهای شدید و نیز تحلیلها و تحلیلگران عجیب آن که افراد به نسبت ثابت آن هم معمولاً سخنان گمراهکننده کم ندارند، واقعیت را نشان میدهد، و به دلیل عملکرد این رسانه مرجعیت رسانهای را در داخل کشور بلاموضوع کرده است.
🔹نمونه سوم؛ مجلس است که دیگر کار آن از تحلیل گذشته است. مجلسی که نمایندگان آن با آرای اندک و در تهران با ۳درصد وارد شدهاند و بهجای مردم مصوبات پرهزینه و بدون سود را بیرون میدهند. مصوباتی چون حجاب، فرزندآوری، انتصاب مشاغل حساس، صیانت، مصوبه جلوگیری از احیای برجام در سال۱۴۰۰ و.... دارند و در همه این موارد هزینهها بر دوش مردم و سود هم برای مجموعههایی محدود است.
🔹اکنون اگر میخواهیم و باید این وحدت را حفظ کنیم؛ باید ارادهای جدی در جهت حرکت در این مسیر از ساختار سیاسی نشان داده شود و این تنها راه برای تداوم و حتی تقویت و گسترش این اتحاد ایجاد شده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍259👎76
شَرِّ «شِرّ و وِر»
محمد فاضلی
گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند. «شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو #کمیسیون_امنیت_ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد. شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، وای به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است. سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند. «شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو #کمیسیون_امنیت_ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد. شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، وای به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است. سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
@fazeli_mohammad
👍842👎13
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴الزامات انسجام و وحدتملی
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴
▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی
🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ ۱۲ روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر، غلیان حس مهربانی و ازخودگذشتگی از مصادیق عینی انسجام ملی بود و همه حتی مسئولان آن را کاملا دریافتند. برای بروز این رفتارها مردم منتظر هیچ مقام و سازمانی نماندند و حتی غیبت برخی دستگاهها مانند سازمان پدافند غیرعامل را پوشش دادند. این رفتار ملی علاوه بر اینکه شگفتی ساز شد، با تحسین و سپاس بالاترین مقامات کشور مواجه شد.
🔘در بعضی تحلیلها چنین آمد که دشمن صهیونیستی بدنبال براندازی نظام از طریق به خیابان آوردن تودههای ناراضی بود اما مردم با این توطئه راه نیامدند و عملا دشمن را در رسیدن به هدفش ناکام گذاردند. شاید معنای ضمنی این سخن چنین است که اگر مردم و انسجام آنها نبود الان چیزی بنام جمهوریاسلامی وجود نداشت.
🔘نکته مهم دیگری که کاملا خود را نشان داد اینکه در این وحدت، مردم بدون اینکه از قیف نظارت استصوابی بگذرند یا از فیلتر "خودی بودن" عبور کنند و یا مشمول خالص سازی گردند، وارد گود دفاع از ایران شدند و همه این پابندهای تفرقهانداز را گسستند.
🔘امید که چنین روحیه ای بازهم ادامه یابد ولی به تعبیر عوامانه نمیشود با "ایشالا ماشالا" بحرانها را مدیریت کرد. مردم بابت پایمردیشان از هیچ کس توقع مزد و پاداش ندارند. آنها ایرانیاند و پای وطن خویش ایستادهاند، اما در سوی مقابل، یعنی حاکمیت نمیتوان بیتوجهی و بیخیالی نشان داد و انسجام را وظیفه مردم دانست و حتی به رفتار آنها لگد زد.
🔘صداوسیما با پول همین مردمی اداره میشود که در شبکههای مختلف بخاطر وحدت و انسجام قربانصدقهشان میروند اما آدمی را روی آنتن زنده میآورند که جامعه شریف ایرانی را "آغل" بنامد. یا مجریان و کارشناسانی را دعوت میکنند که بعضیشان خود را در حد اسکل میدانند و تحلیلهایی ارائه میشود که گاه بسیار سخیف و موهن است و حتی در حد "ناف ترامپ" تنزل مییابد.
https://telegra.ph/الزامات-انسجام-و-وحدت%E2%80%8Cملی-07-18
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴
▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی
🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ ۱۲ روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر، غلیان حس مهربانی و ازخودگذشتگی از مصادیق عینی انسجام ملی بود و همه حتی مسئولان آن را کاملا دریافتند. برای بروز این رفتارها مردم منتظر هیچ مقام و سازمانی نماندند و حتی غیبت برخی دستگاهها مانند سازمان پدافند غیرعامل را پوشش دادند. این رفتار ملی علاوه بر اینکه شگفتی ساز شد، با تحسین و سپاس بالاترین مقامات کشور مواجه شد.
🔘در بعضی تحلیلها چنین آمد که دشمن صهیونیستی بدنبال براندازی نظام از طریق به خیابان آوردن تودههای ناراضی بود اما مردم با این توطئه راه نیامدند و عملا دشمن را در رسیدن به هدفش ناکام گذاردند. شاید معنای ضمنی این سخن چنین است که اگر مردم و انسجام آنها نبود الان چیزی بنام جمهوریاسلامی وجود نداشت.
🔘نکته مهم دیگری که کاملا خود را نشان داد اینکه در این وحدت، مردم بدون اینکه از قیف نظارت استصوابی بگذرند یا از فیلتر "خودی بودن" عبور کنند و یا مشمول خالص سازی گردند، وارد گود دفاع از ایران شدند و همه این پابندهای تفرقهانداز را گسستند.
🔘امید که چنین روحیه ای بازهم ادامه یابد ولی به تعبیر عوامانه نمیشود با "ایشالا ماشالا" بحرانها را مدیریت کرد. مردم بابت پایمردیشان از هیچ کس توقع مزد و پاداش ندارند. آنها ایرانیاند و پای وطن خویش ایستادهاند، اما در سوی مقابل، یعنی حاکمیت نمیتوان بیتوجهی و بیخیالی نشان داد و انسجام را وظیفه مردم دانست و حتی به رفتار آنها لگد زد.
🔘صداوسیما با پول همین مردمی اداره میشود که در شبکههای مختلف بخاطر وحدت و انسجام قربانصدقهشان میروند اما آدمی را روی آنتن زنده میآورند که جامعه شریف ایرانی را "آغل" بنامد. یا مجریان و کارشناسانی را دعوت میکنند که بعضیشان خود را در حد اسکل میدانند و تحلیلهایی ارائه میشود که گاه بسیار سخیف و موهن است و حتی در حد "ناف ترامپ" تنزل مییابد.
https://telegra.ph/الزامات-انسجام-و-وحدت%E2%80%8Cملی-07-18
Telegraph
الزامات انسجام و وحدتملی
🔺اعتماد ۲۸ تیر ۱۴۰۴ ▪️محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی 🔘انسجام و وحدت ملی، فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمی تواند در خلا به وقوع بپیوندد. مثلا درجنگ12روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر،…
👍175👎15
در این گفتوگو با #علی_ضیا درباره خیلی امور جدی، بحثهای جدی داشتیم. روحیه و کلام ضیا هم کمک کرد تا گفتوگو خشک و بیروح نشود هر چند جدی باقی ماند. از طریق لینک زیر قابل دیدن است.
https://youtu.be/pka8THN0IXM
@fazeli_mohammad
https://youtu.be/pka8THN0IXM
@fazeli_mohammad
👍300👎23
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز صفر آب
وضعیت آخرالزمانی تنش آبی
تغییر اقلیم، بارشهای کم، سیاست آبی غلط و بسیاری عوامل دیگر باعث شدهاند وضعیت تأمین آب شرب و بهداشت شهرها به حالت تنش برسد و اگر سطح مصرف کاهش نیابد، رسیدن به وضعیت آخرالزمانی #روز_صفر آب دور نیست.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
دکتر #بنفشه_زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، وضعیت بارشها در کشور، کمیت و کیفیت منابع آب، و شرایط حاکم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را در این گفتوگو تشریح میکند.
برای اولین بار است که از شما خواهش میکنیم به هر ترتیب که میتوانید به دیده شدن این ویدیو کمک کنید.
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#آب_تهران #منابع_آب #بحران_آب #آبخوان_تهران
#قطعی_آب
@dirancast_official
وضعیت آخرالزمانی تنش آبی
تغییر اقلیم، بارشهای کم، سیاست آبی غلط و بسیاری عوامل دیگر باعث شدهاند وضعیت تأمین آب شرب و بهداشت شهرها به حالت تنش برسد و اگر سطح مصرف کاهش نیابد، رسیدن به وضعیت آخرالزمانی #روز_صفر آب دور نیست.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
دکتر #بنفشه_زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، وضعیت بارشها در کشور، کمیت و کیفیت منابع آب، و شرایط حاکم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را در این گفتوگو تشریح میکند.
برای اولین بار است که از شما خواهش میکنیم به هر ترتیب که میتوانید به دیده شدن این ویدیو کمک کنید.
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#آب_تهران #منابع_آب #بحران_آب #آبخوان_تهران
#قطعی_آب
@dirancast_official
👍397👎28
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من سالها در نقد حکمرانی آب و شیوه مدیریت آن نوشتهام، گفتهام و علیه رویههای غلط با هر ابزاری که در توانم بوده مبارزه کردهام.
اگر در این لحظه راه دیگری وجود داشت حتما به آن میپرداختم. متأسفانه در لحظهای قرار داریم که جز کاهش مصرف گزینه دیگری در دسترس نیست.
لطفا ویدیوی کامل را ببینید تا بخش مهمی از واقعیتهای آبی امروز ایران روشن شود.
لینک دیدن ویدیو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #بحران_آب #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
من سالها در نقد حکمرانی آب و شیوه مدیریت آن نوشتهام، گفتهام و علیه رویههای غلط با هر ابزاری که در توانم بوده مبارزه کردهام.
اگر در این لحظه راه دیگری وجود داشت حتما به آن میپرداختم. متأسفانه در لحظهای قرار داریم که جز کاهش مصرف گزینه دیگری در دسترس نیست.
لطفا ویدیوی کامل را ببینید تا بخش مهمی از واقعیتهای آبی امروز ایران روشن شود.
لینک دیدن ویدیو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #بحران_آب #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
👍344👎33
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
تأکید میکنم که #حکمرانی_بد باعث این وضعیت شده است. اما
این وضعیت به هر علت و دلیلی که رخ داده، فقط با همراهی و همکاری #ما_مردم میتواند با رنج کمتر به وضعیتی منتهی شود که بتوانیم اقدامات درستتری را مطالبه کنیم.
هدف، رنج کمتر مردم است. همین!
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
تأکید میکنم که #حکمرانی_بد باعث این وضعیت شده است. اما
این وضعیت به هر علت و دلیلی که رخ داده، فقط با همراهی و همکاری #ما_مردم میتواند با رنج کمتر به وضعیتی منتهی شود که بتوانیم اقدامات درستتری را مطالبه کنیم.
هدف، رنج کمتر مردم است. همین!
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI
#دغدغه_ایران #آب_شرب #آب_تهران
@fazeli_mohammad
👍355👎38
Forwarded from javad kashi
مردم به مثابه پناهگاه
-----
اخبار مربوط به دوازده روز جنگ، به تدریج عیان میشود. میتوان با قاطعیت گفت هدف اسرائیل سرنگون کردن نظام بوده است. شکست خورد، اما اظهارات مقامات این کشور نشانگر آن است که این هدف همچنان در دستور کار اسرائیل هست. به این ترتیب باید منتظر اقدامات بعدی باشیم. این اقدامات میتواند از سنخ اقدامات نظامی، اقتصادی یا سیاسی باشد.
هر نظام مستقری حق دارد به تداوم خود بیاندیشد. اینک نظام جمهوری اسلامی در معرض یک خطر موجودیتی است. چه باید بکند؟
رهبران و متولیان امور همه از مردم سخن میگویند. تنها مردم، تنها مردماند که میتوانند پناهگاه نظام مستقر از این مهلکه خطرناک باشند. میدانند و میدانیم صرف سکوت مردم در روزهای جنگ را نمیتوان به حساب پشتیبانی تام و تمام مردم گذاشت. تنها میتوان استنباط کرد با دشمن متجاوز همراهی نکردهاند. همین و بس.
تبدیل شدن مردم به پناهگاه نظام، به شرط چرخشهایی در نظر و پیامد آن چرخشهایی در عمل اتفاق خواهد افتاد. من به یک نکته در زمینه چرخش نظری اشاره خواهم کرد.
آنچه این چرخش نظری را اجتناب ناپذیر میکند، معکوس شدن رابطهای است که تاکنون فرض شده است. بنیاد نظام جمهوری اسلامی بر این باور مبتنی شد که مردم در پناه نظاماند. امنیت و آسایش خود را وامدار نظاماند و تحت هدایت و راهبری آن، به سعادت دنیوی و اخروی خواهند رسید. آنکه بیش از حد پرسش و مخالفخوانی میکند، باید تادیب شود. مردم انگار اعضاء یک اردوگاه بزرگاند. همه باید مواظب رفتار و کردار خود باشند.
اینک رابطه معکوس شده، این نظام است که به مردم پناه میآورد. نظام میهمان ضیافت مردم شده است. اگر نظام آداب پناه آوردن به مردم را رعایت کند، خود را حفظ میکند و مردم به بزرگترین دستاورد سیاسی طی یکصد و اندی سال گذشته خواهند رسید.
مهمان در گوشهای مینشیند چشم خود را به همه زوایای مهمانسرا میچرخاند. هر گوشه کسی با رنگ و صدا و چهره و سلیقهای متمایز با دیگری نشسته است. باید دوربینها بچرخند و صدا و سیمای نظام، حتی الامکان آئینه تمام نمای مردم شود. مهمانی عزیز است و عزیز میماند که حرمت همگان را پاس دارد. باید یخ رابطهها آب شوند. به جای آنکه ابرو گره کند گوشهای بنشیند، خوب است برخیزد، در مدیریت مهمانی کمک کند. در امکان خرسندی و شادمانی همه سهم خود را ادا کند.
باور کند شان سیاست بیشتر از سنخ همین مهمانی است. قرار است همه با یکدیگر با خرسندی زندگی کنند. مهمانان مقصد دوری ندارند. قرار است پس از پایان مهمانی هر کدام سراغ زندگی شخصیاش بروند. هدف از مهمانی چیزی نیست جز لذت بردن از وجود دیگری. این ممکن نمیشود مگر با سامان صمیمانه، عادلانه و آزاد. اگر سفرهای پهن شود کسانی بی غذا بمانند، یا اجازه صحبت نداشته باشند، این که هست مهمانی نیست. مردم در ضیافتهای متعارفشان همیشه این اصل را رعایت میکنند. خوب است مهمان این قاعده را بهم نزند.
نظامهای سیاسی قدرت امنیتی و اطلاعاتی و سرکوبگر دارند. اینهمه در خدمت سروری بر مردم نیست. در خدمت حراست از اصل و اساس این مهمانی جمعی است. نباید بر بالای مجلس بنشینند، مهمانی بالا و پایین ندارد. گرد است. بسته به اینکه کدام سو خوش سخنتر، داناتر، هنرمندتر و کارآزمودهتر است برای لحظاتی میدرخشد و جای خود را به دیگری میدهد.
حواسشان باشد، مردم نیستند که باید تحت نظر مدام قرار گیرند. متولیان امورند که تحت نظارت مردماند. باید دلنگران قضاوت مردم باشند. اگر اعتراضی میشنوند، ابتدا خود را مقصر بشناسند و برای جبران آن اقدام کنند. حتی اگر مقصر نباشند، تقصیر بپذیرند تا جبران مافات شود.
واژگون شدن رابطه مردم و نظام مستقر سیاسی، یک موهبت تاریخی است. نظامهای سیاسی به ویژه هنگامی که از یک انقلاب برآمده باشند، از موضع هدایتگری مردم پایین نمیآیند. شرایط امروز هزاران خطر و تهدید در چنته دارد. تنها با تبدیل کردن تهدید به فرصت میتوان مخاطرات آن را کنترل کرد. واژگون شدن رابطه نظام و مردم یک موهبت بزرگ است. موهبتی که از نخستین طلیعه مدرنیته ایرانی تا امروز محقق نشده است.
به جای بود و نبود این یا آن نظام باید به اصلاح ساختاری رابطهها اندیشید.
@javadkashi
-----
اخبار مربوط به دوازده روز جنگ، به تدریج عیان میشود. میتوان با قاطعیت گفت هدف اسرائیل سرنگون کردن نظام بوده است. شکست خورد، اما اظهارات مقامات این کشور نشانگر آن است که این هدف همچنان در دستور کار اسرائیل هست. به این ترتیب باید منتظر اقدامات بعدی باشیم. این اقدامات میتواند از سنخ اقدامات نظامی، اقتصادی یا سیاسی باشد.
هر نظام مستقری حق دارد به تداوم خود بیاندیشد. اینک نظام جمهوری اسلامی در معرض یک خطر موجودیتی است. چه باید بکند؟
رهبران و متولیان امور همه از مردم سخن میگویند. تنها مردم، تنها مردماند که میتوانند پناهگاه نظام مستقر از این مهلکه خطرناک باشند. میدانند و میدانیم صرف سکوت مردم در روزهای جنگ را نمیتوان به حساب پشتیبانی تام و تمام مردم گذاشت. تنها میتوان استنباط کرد با دشمن متجاوز همراهی نکردهاند. همین و بس.
تبدیل شدن مردم به پناهگاه نظام، به شرط چرخشهایی در نظر و پیامد آن چرخشهایی در عمل اتفاق خواهد افتاد. من به یک نکته در زمینه چرخش نظری اشاره خواهم کرد.
آنچه این چرخش نظری را اجتناب ناپذیر میکند، معکوس شدن رابطهای است که تاکنون فرض شده است. بنیاد نظام جمهوری اسلامی بر این باور مبتنی شد که مردم در پناه نظاماند. امنیت و آسایش خود را وامدار نظاماند و تحت هدایت و راهبری آن، به سعادت دنیوی و اخروی خواهند رسید. آنکه بیش از حد پرسش و مخالفخوانی میکند، باید تادیب شود. مردم انگار اعضاء یک اردوگاه بزرگاند. همه باید مواظب رفتار و کردار خود باشند.
اینک رابطه معکوس شده، این نظام است که به مردم پناه میآورد. نظام میهمان ضیافت مردم شده است. اگر نظام آداب پناه آوردن به مردم را رعایت کند، خود را حفظ میکند و مردم به بزرگترین دستاورد سیاسی طی یکصد و اندی سال گذشته خواهند رسید.
مهمان در گوشهای مینشیند چشم خود را به همه زوایای مهمانسرا میچرخاند. هر گوشه کسی با رنگ و صدا و چهره و سلیقهای متمایز با دیگری نشسته است. باید دوربینها بچرخند و صدا و سیمای نظام، حتی الامکان آئینه تمام نمای مردم شود. مهمانی عزیز است و عزیز میماند که حرمت همگان را پاس دارد. باید یخ رابطهها آب شوند. به جای آنکه ابرو گره کند گوشهای بنشیند، خوب است برخیزد، در مدیریت مهمانی کمک کند. در امکان خرسندی و شادمانی همه سهم خود را ادا کند.
باور کند شان سیاست بیشتر از سنخ همین مهمانی است. قرار است همه با یکدیگر با خرسندی زندگی کنند. مهمانان مقصد دوری ندارند. قرار است پس از پایان مهمانی هر کدام سراغ زندگی شخصیاش بروند. هدف از مهمانی چیزی نیست جز لذت بردن از وجود دیگری. این ممکن نمیشود مگر با سامان صمیمانه، عادلانه و آزاد. اگر سفرهای پهن شود کسانی بی غذا بمانند، یا اجازه صحبت نداشته باشند، این که هست مهمانی نیست. مردم در ضیافتهای متعارفشان همیشه این اصل را رعایت میکنند. خوب است مهمان این قاعده را بهم نزند.
نظامهای سیاسی قدرت امنیتی و اطلاعاتی و سرکوبگر دارند. اینهمه در خدمت سروری بر مردم نیست. در خدمت حراست از اصل و اساس این مهمانی جمعی است. نباید بر بالای مجلس بنشینند، مهمانی بالا و پایین ندارد. گرد است. بسته به اینکه کدام سو خوش سخنتر، داناتر، هنرمندتر و کارآزمودهتر است برای لحظاتی میدرخشد و جای خود را به دیگری میدهد.
حواسشان باشد، مردم نیستند که باید تحت نظر مدام قرار گیرند. متولیان امورند که تحت نظارت مردماند. باید دلنگران قضاوت مردم باشند. اگر اعتراضی میشنوند، ابتدا خود را مقصر بشناسند و برای جبران آن اقدام کنند. حتی اگر مقصر نباشند، تقصیر بپذیرند تا جبران مافات شود.
واژگون شدن رابطه مردم و نظام مستقر سیاسی، یک موهبت تاریخی است. نظامهای سیاسی به ویژه هنگامی که از یک انقلاب برآمده باشند، از موضع هدایتگری مردم پایین نمیآیند. شرایط امروز هزاران خطر و تهدید در چنته دارد. تنها با تبدیل کردن تهدید به فرصت میتوان مخاطرات آن را کنترل کرد. واژگون شدن رابطه نظام و مردم یک موهبت بزرگ است. موهبتی که از نخستین طلیعه مدرنیته ایرانی تا امروز محقق نشده است.
به جای بود و نبود این یا آن نظام باید به اصلاح ساختاری رابطهها اندیشید.
@javadkashi
👍337👎25
ایران بر لبه تیغ
محمد فاضلی
وقتی در بهار ۱۴۰۰ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را منتشر کردم، اندک امیدواری داشتم که صدایم – در کنار دهها صدای دیگر - که دلسوزانه حاکمان را به بازنگری در سیاستها و کیفیت حکمرانی فرامیخواند، شنیده شود. کورسویی از امید داشتم که عنوان تلخ، تند و تیز #ایران_بر_لبه_تیغ به اندازه وِز وِز پشهای گوش حکمرانی را آزار دهد و به شنیدنش کمک کند.
کتاب، حاصل همه نوشتههای مهم من در عرصه سیاست عمومی در ۱۵ سال قبل از آن بود. مفاهیم زیادی را در آن طرح کرده بودم، اما چهار مفهوم بنیادین در آن وجود داشت که اهمیت همه آنها امروز روشن شده است.
همآیندی بحرانها
سال ۱۳۹۳ این مفهوم را بهکار بردم و توضیح دادم که بحرانهای کشور به سمتی میروند که همه با هم رخ بدهند و بهسوی نقطهای همآیند شوند. بحران محیطزیست، آب، اقتصاد، ناترازی انرژی، سیاست خارجی، جمعیت و سرمایه اجتماعی و ...؛ امروز همه این بحرانها محقق شدهاند.
فرسایش تمدنی
این مفهوم را هم سال ۱۳۹۳ بهکار بردم. هشدار دادم که تخریب محیطزیست و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختها ناشی از بحران و زوال اقتصادی، کشور را به سمت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین و کمبود زیرساخت برای پاسخ دادن به تقاضای معیشتی (آب، برق، آموزش و ...) میبرد. نوشتم – مثل دهها نفر دیگر – به زبان و تحلیل خودم که کشور در حال فرسوده شدن است و به علت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین، این فرسایش، تمدنی است.
ظرفیت دولت
از سال ۱۳۸۶ درباره ظرفیت دولت (توانایی جمعآوری منابع، درست تصمیم گرفتن، اجرای درست و باکیفیت تصمیمات، توازن اختیار و مسئولیت، ارزیابی نتایج اجرای تصمیمات و ...) نوشته بودم، و در دهه ۱۳۹۰ بارها تحلیل کردم – در کنار بسیاری دیگر که دلسوزانه چنین کردند – که اگر ظرفیت دولت افزایش نیابد، توان پاسخگویی به دو مقوله همآیندی بحرانها و فرسایش تمدنی، و حل کردن این دو مسأله، از دست میرود. زوال نیروی انسانی، منابع مالی، نقصان اختیارات و کاهش مشروعیت حل مسأله، همهجوره ظرفیت دولت را فرسودند.
ظرفیت میانبخشی
بارها نوشتم – باز هم در کنار بسیاری دیگر که نوشتند و به هزار زبان گفتند – که کشورداری مستلزم کار میانبخشی است. هماهنگی بیندستگاهی، انسجام نهادی و سازمانی، و فقدان تناقض در تصمیمات نیاز دارد. اما، حکمرانی جزیرهای، از هم گسیخته، متناقض و عمیقاً تسخیرشده توسط گروههای ذینفع که هر یک در تیول خود منافعش را دنبال میکند، توان کار میانبخشی نداشت و ندارد.
وضع امروز آب، برق، ریزگرد، رشد اقتصادی، تورم، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکی، وضعیت جنگی، مهاجرت، پیری جمعیت و بسیاری واقعیات دیگر نشان میدهد تحلیلها، پیشبینیها، هشدارها، دلسوزیها و گزارههایی که با دلی خونین و گاه با چشمانی اشکبار و صدایی غمزده درباره روندهای حکمرانی گفتیم و نوشتیم – و بسیاری چون من گفتهاند، هر یک به زبان و بیان خویش – درست بوده است.
ما درست میگفتیم، سیاهنمایی هم نمیکردیم، ایران و ایرانی را دوست داشتیم، سربلند میخواستیم، خودباخته و واداده و خودتحقیر و غربگدا هم نبودیم، میهندوست و متعهد بودیم؛ نان به نرخ روز خور هم نبودیم.
همه آن سالها کسی ندید و نشنید، امروز هم نمیدانم گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن هست یا نیست. من و امثال من، که به هزار زبان تحلیلگرانه، ناصحانه، دلسوزانه، عالمانه، عاجزانه، ملتمسانه و ... نوشتیم و هشدار دادیم و در عمل برای اصلاح در بخشهای مختلف کوشیدیم؛ صرفنظر از هر عاقبتی که حاصل شود – و هنوز امیدوارم این عاقبت، چیزی جز سلامت، امنیت، شادمانی، سربلندی و عزت برای ایرانیان نباشد – سرمان را بالا میگیریم، و با صراحت میگوییم: ما راست میگفتیم،
گزارههای ما درست و بهواقع #ایران_بر_لبه_تیغ بود، اما کسی نشنید و ندید. امروز شاید دیده و شنیده شود. شاید واقعیت دیده، درک و تحلیل شود آنچنان که هست، نه آنگونه که ذینفعان نامشروع، جلوه میدهند، توصیه میکنند، و دائم فریاد میکشند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
وقتی در بهار ۱۴۰۰ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را منتشر کردم، اندک امیدواری داشتم که صدایم – در کنار دهها صدای دیگر - که دلسوزانه حاکمان را به بازنگری در سیاستها و کیفیت حکمرانی فرامیخواند، شنیده شود. کورسویی از امید داشتم که عنوان تلخ، تند و تیز #ایران_بر_لبه_تیغ به اندازه وِز وِز پشهای گوش حکمرانی را آزار دهد و به شنیدنش کمک کند.
کتاب، حاصل همه نوشتههای مهم من در عرصه سیاست عمومی در ۱۵ سال قبل از آن بود. مفاهیم زیادی را در آن طرح کرده بودم، اما چهار مفهوم بنیادین در آن وجود داشت که اهمیت همه آنها امروز روشن شده است.
همآیندی بحرانها
سال ۱۳۹۳ این مفهوم را بهکار بردم و توضیح دادم که بحرانهای کشور به سمتی میروند که همه با هم رخ بدهند و بهسوی نقطهای همآیند شوند. بحران محیطزیست، آب، اقتصاد، ناترازی انرژی، سیاست خارجی، جمعیت و سرمایه اجتماعی و ...؛ امروز همه این بحرانها محقق شدهاند.
فرسایش تمدنی
این مفهوم را هم سال ۱۳۹۳ بهکار بردم. هشدار دادم که تخریب محیطزیست و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختها ناشی از بحران و زوال اقتصادی، کشور را به سمت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین و کمبود زیرساخت برای پاسخ دادن به تقاضای معیشتی (آب، برق، آموزش و ...) میبرد. نوشتم – مثل دهها نفر دیگر – به زبان و تحلیل خودم که کشور در حال فرسوده شدن است و به علت کاهش ظرفیت زیستپذیری سرزمین، این فرسایش، تمدنی است.
ظرفیت دولت
از سال ۱۳۸۶ درباره ظرفیت دولت (توانایی جمعآوری منابع، درست تصمیم گرفتن، اجرای درست و باکیفیت تصمیمات، توازن اختیار و مسئولیت، ارزیابی نتایج اجرای تصمیمات و ...) نوشته بودم، و در دهه ۱۳۹۰ بارها تحلیل کردم – در کنار بسیاری دیگر که دلسوزانه چنین کردند – که اگر ظرفیت دولت افزایش نیابد، توان پاسخگویی به دو مقوله همآیندی بحرانها و فرسایش تمدنی، و حل کردن این دو مسأله، از دست میرود. زوال نیروی انسانی، منابع مالی، نقصان اختیارات و کاهش مشروعیت حل مسأله، همهجوره ظرفیت دولت را فرسودند.
ظرفیت میانبخشی
بارها نوشتم – باز هم در کنار بسیاری دیگر که نوشتند و به هزار زبان گفتند – که کشورداری مستلزم کار میانبخشی است. هماهنگی بیندستگاهی، انسجام نهادی و سازمانی، و فقدان تناقض در تصمیمات نیاز دارد. اما، حکمرانی جزیرهای، از هم گسیخته، متناقض و عمیقاً تسخیرشده توسط گروههای ذینفع که هر یک در تیول خود منافعش را دنبال میکند، توان کار میانبخشی نداشت و ندارد.
وضع امروز آب، برق، ریزگرد، رشد اقتصادی، تورم، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکی، وضعیت جنگی، مهاجرت، پیری جمعیت و بسیاری واقعیات دیگر نشان میدهد تحلیلها، پیشبینیها، هشدارها، دلسوزیها و گزارههایی که با دلی خونین و گاه با چشمانی اشکبار و صدایی غمزده درباره روندهای حکمرانی گفتیم و نوشتیم – و بسیاری چون من گفتهاند، هر یک به زبان و بیان خویش – درست بوده است.
ما درست میگفتیم، سیاهنمایی هم نمیکردیم، ایران و ایرانی را دوست داشتیم، سربلند میخواستیم، خودباخته و واداده و خودتحقیر و غربگدا هم نبودیم، میهندوست و متعهد بودیم؛ نان به نرخ روز خور هم نبودیم.
همه آن سالها کسی ندید و نشنید، امروز هم نمیدانم گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن هست یا نیست. من و امثال من، که به هزار زبان تحلیلگرانه، ناصحانه، دلسوزانه، عالمانه، عاجزانه، ملتمسانه و ... نوشتیم و هشدار دادیم و در عمل برای اصلاح در بخشهای مختلف کوشیدیم؛ صرفنظر از هر عاقبتی که حاصل شود – و هنوز امیدوارم این عاقبت، چیزی جز سلامت، امنیت، شادمانی، سربلندی و عزت برای ایرانیان نباشد – سرمان را بالا میگیریم، و با صراحت میگوییم: ما راست میگفتیم،
گزارههای ما درست و بهواقع #ایران_بر_لبه_تیغ بود، اما کسی نشنید و ندید. امروز شاید دیده و شنیده شود. شاید واقعیت دیده، درک و تحلیل شود آنچنان که هست، نه آنگونه که ذینفعان نامشروع، جلوه میدهند، توصیه میکنند، و دائم فریاد میکشند.
@fazeli_mohammad
👍747👎18