Forwarded from هممیهن
نیاز امروز ایران
سرمقاله هممیهن
۰۳ شهریور ۱۴۰۴
🔹خطیر بودن وضعیت امروز ایران بر کسی پوشیده نیست به همین دلیل است که همه افراد و گروهها میکوشند تا با اظهارنظر و نقد و پیشنهاد راهی را بهسوی آیندهای بهتر بگشایند.
🔹برخی غیرمسئولانه میگویند حمله کنیم؛ بهترین دفاع حمله است. دیگری ادامه راهبردهای گذشته را پیشنهاد میکند. سومی میگوید غنیسازی را برای رفع تحریم روی میز بگذاریم. چهارمی میگوید کلاً تعلیق کنیم. یکی مذاکره را رد میکند و دیگری حکم به پایان تخاصم میدهد. در حوزه داخل هم از ایدههای مبتنی بر انسداد تا آزادی و فضای باز رسانهای و سیاسی جزو پیشنهادهای افراد گوناگون است.
🔹در اقتصاد نیز شاهد همین تعارضات هستیم. از آزادسازی سوخت و انرژی تا گسترش قیمتگذاری به اغلب کالاهای مورد نیاز مردم. درباره دولت نیز از استیضاح تا حمایت کامل که در سخنان دیروز مقام رهبری وجود داشت را شاهدیم.
🔹وجود صداها و نگاههای قطبی ذاتاً مشکلی نیست به شرطی که صدا و جریان اصلی، شناختهشده و حاکم باشد. این جریان همان سیاستهای رسمی است؛ که اگر روشن و حاکم باشد میتوان گفت که سایر رویکردها در حاشیه هستند و مانعی نیستند ولی اگر جریان رسمی مبهم یا در تعلیق باشد، آنگاه وجود چنین نگاههای دوقطبی و پراکنده برای کلیت و آینده کشور خطرناک خواهد بود. شاید گفته شود که جریان اصلی هست و کار خود را انجام میدهد. اگر چنین باشد باید اجزای آن قابل شناخت و درک باشند.
🔹بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که پس از جنگ اخیر سیستم سیاسی نتوانسته راهبرد روشنی را طراحی و اجرایی کند و در وضعیت تعلیقی قرار دارد. صدای واحد کجاست تا موافقان حمایت و دیگران حداقل سکوت کنند؟
🔹بیاییم و فرض کنیم که این گزاره غلط است و سیاست مدونی وجود دارد و حتی همه اجزای این سیاستها هم منطقی و خوب؛ یا حداقل گریزناپذیر است. این سیاست با همه اجزایش باید ابلاغ عمومی شود. برخی اجزای آن بهصورت پراکنده گفته میشود ولی کلیت آن روشن و منسجم و آیندهنگرانه نیست. ایجاد وحدت و صدای واحد مستلزم آن است که این صدا در همه اجزایش برای همگان روشن شود. علت اصلی برجسته شدن چندصدایی و فقدان وحدت، غیبت و فقدان و ابهام همین صدای واحد رسمی است.
🔹اکنون میتوان این پرسش را مطرح کرد که صدای رسمی چگونه ایجاد شده و شکل میگیرد؟ یک راه تصمیمگیری و تصویب آن پشت درهای بسته است. چنین صدایی حتی اگر درست هم باشد بهطور معمول همنوایی لازم را ایجاد نمیکند چون مشارکت دیگران در آن کمرنگ و هیچ است.
🔹اگر بخواهیم حمایت دیگران را برای همنوایی با صدایی که به منافع عمومی مربوط است جلب کنیم، نیازمند حضور و مشارکت آنان در فرآیند تصمیمگیری است. در غیر این صورت دیگران قادر به درک و تفاهم با تصمیم و سیاست نهایی نخواهند شد.
🔹در هر صورت انتظار میرود که دبیر شورای عالی امنیت ملی که به تازگی این مسئولیت خطیر را عهدهدار شده است، متن روشنی را که به تصویب شورا و مقام رهبری رسیده باشد، مشتمل بر گزینههای گوناگون و پاسخ به پرسشهای کلیدی تدوین و منتشر نمایند؛ تا حداقل ناظران داخلی درک متعارفی از سیاست و صدای رسمی پیدا کنند. این متن باید روشن و بدون ابهام باشد تا هم مسائل خارجی و هم چالشهای داخلی را پاسخ دهد.
🔹طبیعی است که به تبعات سیاستهای رسمی اعلامی نیز توجه خواهند داشت. این مهمترین نیاز امروز جامعه ایران است. به نظر ما هنگامی که چنین متنی تهیه شود همان زمان ابعاد ناسازگار و تبعات ناخواسته آن بر تدوینکنندگان آشکار خواهد شد.
🔹امروز مسئله اسنپبک، مذاکره اعم از مستقیم و غیرمستقیم، تحریمها، ناترازیهای گسترده اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، رسانهها، تورم و رشد و سرمایهگذاری اقتصادی و وضعیت تعلیق و جنگ و.... همه و همه بهصورت درهمتنیده روی میز هستند و هیچ پاسخ رسمی و جامعی به آنها داده نمیشود.
🔹مشکل این است که در همه اجزای مزبور بهترین حالتها با کمترین هزینهها را میخواهند درحالیکه تحقق اهداف مطلوب در موارد فوق بدون پرداخت هزینههای لازم که بعضاً جدی و راهبردی است، امکانپذیر نیست.
▫️متن کامل در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۰۳ شهریور ۱۴۰۴
🔹خطیر بودن وضعیت امروز ایران بر کسی پوشیده نیست به همین دلیل است که همه افراد و گروهها میکوشند تا با اظهارنظر و نقد و پیشنهاد راهی را بهسوی آیندهای بهتر بگشایند.
🔹برخی غیرمسئولانه میگویند حمله کنیم؛ بهترین دفاع حمله است. دیگری ادامه راهبردهای گذشته را پیشنهاد میکند. سومی میگوید غنیسازی را برای رفع تحریم روی میز بگذاریم. چهارمی میگوید کلاً تعلیق کنیم. یکی مذاکره را رد میکند و دیگری حکم به پایان تخاصم میدهد. در حوزه داخل هم از ایدههای مبتنی بر انسداد تا آزادی و فضای باز رسانهای و سیاسی جزو پیشنهادهای افراد گوناگون است.
🔹در اقتصاد نیز شاهد همین تعارضات هستیم. از آزادسازی سوخت و انرژی تا گسترش قیمتگذاری به اغلب کالاهای مورد نیاز مردم. درباره دولت نیز از استیضاح تا حمایت کامل که در سخنان دیروز مقام رهبری وجود داشت را شاهدیم.
🔹وجود صداها و نگاههای قطبی ذاتاً مشکلی نیست به شرطی که صدا و جریان اصلی، شناختهشده و حاکم باشد. این جریان همان سیاستهای رسمی است؛ که اگر روشن و حاکم باشد میتوان گفت که سایر رویکردها در حاشیه هستند و مانعی نیستند ولی اگر جریان رسمی مبهم یا در تعلیق باشد، آنگاه وجود چنین نگاههای دوقطبی و پراکنده برای کلیت و آینده کشور خطرناک خواهد بود. شاید گفته شود که جریان اصلی هست و کار خود را انجام میدهد. اگر چنین باشد باید اجزای آن قابل شناخت و درک باشند.
🔹بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که پس از جنگ اخیر سیستم سیاسی نتوانسته راهبرد روشنی را طراحی و اجرایی کند و در وضعیت تعلیقی قرار دارد. صدای واحد کجاست تا موافقان حمایت و دیگران حداقل سکوت کنند؟
🔹بیاییم و فرض کنیم که این گزاره غلط است و سیاست مدونی وجود دارد و حتی همه اجزای این سیاستها هم منطقی و خوب؛ یا حداقل گریزناپذیر است. این سیاست با همه اجزایش باید ابلاغ عمومی شود. برخی اجزای آن بهصورت پراکنده گفته میشود ولی کلیت آن روشن و منسجم و آیندهنگرانه نیست. ایجاد وحدت و صدای واحد مستلزم آن است که این صدا در همه اجزایش برای همگان روشن شود. علت اصلی برجسته شدن چندصدایی و فقدان وحدت، غیبت و فقدان و ابهام همین صدای واحد رسمی است.
🔹اکنون میتوان این پرسش را مطرح کرد که صدای رسمی چگونه ایجاد شده و شکل میگیرد؟ یک راه تصمیمگیری و تصویب آن پشت درهای بسته است. چنین صدایی حتی اگر درست هم باشد بهطور معمول همنوایی لازم را ایجاد نمیکند چون مشارکت دیگران در آن کمرنگ و هیچ است.
🔹اگر بخواهیم حمایت دیگران را برای همنوایی با صدایی که به منافع عمومی مربوط است جلب کنیم، نیازمند حضور و مشارکت آنان در فرآیند تصمیمگیری است. در غیر این صورت دیگران قادر به درک و تفاهم با تصمیم و سیاست نهایی نخواهند شد.
🔹در هر صورت انتظار میرود که دبیر شورای عالی امنیت ملی که به تازگی این مسئولیت خطیر را عهدهدار شده است، متن روشنی را که به تصویب شورا و مقام رهبری رسیده باشد، مشتمل بر گزینههای گوناگون و پاسخ به پرسشهای کلیدی تدوین و منتشر نمایند؛ تا حداقل ناظران داخلی درک متعارفی از سیاست و صدای رسمی پیدا کنند. این متن باید روشن و بدون ابهام باشد تا هم مسائل خارجی و هم چالشهای داخلی را پاسخ دهد.
🔹طبیعی است که به تبعات سیاستهای رسمی اعلامی نیز توجه خواهند داشت. این مهمترین نیاز امروز جامعه ایران است. به نظر ما هنگامی که چنین متنی تهیه شود همان زمان ابعاد ناسازگار و تبعات ناخواسته آن بر تدوینکنندگان آشکار خواهد شد.
🔹امروز مسئله اسنپبک، مذاکره اعم از مستقیم و غیرمستقیم، تحریمها، ناترازیهای گسترده اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، رسانهها، تورم و رشد و سرمایهگذاری اقتصادی و وضعیت تعلیق و جنگ و.... همه و همه بهصورت درهمتنیده روی میز هستند و هیچ پاسخ رسمی و جامعی به آنها داده نمیشود.
🔹مشکل این است که در همه اجزای مزبور بهترین حالتها با کمترین هزینهها را میخواهند درحالیکه تحقق اهداف مطلوب در موارد فوق بدون پرداخت هزینههای لازم که بعضاً جدی و راهبردی است، امکانپذیر نیست.
▫️متن کامل در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍29
Forwarded from برای شهروند متفکر متعهد
چرا حتی از نظر اقتصادی، پروژههای انتقال آب از هزار مسجد و خلیج فارس به مشهد همین حالا باید متوقف شود؟
مهدی کلاهی
پروژههای عظیم انتقال آب در ظاهر راهکاری برای رفع بحران کمآبی شهرها معرفی میشوند، اما بررسی دقیق دادهها نشان میدهد که نه تنها از نظر محیطزیستی، بلکه از منظر اقتصادی نیز این پروژهها غیرعقلانی و پرهزینهاند. دو نمونهی شاخص در این زمینه، انتقال آب از هزار مسجد به مشهد و شیرینسازی و انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مشهد است.
برآورد هزینه و کارایی پروژهها
• انتقال از هزار مسجد: بودجه مورد نیاز حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان برای تأمین تنها ۴۰ میلیون مترمکعب آب در سال.
• انتقال از خلیج فارس و عمان: بودجهای حدود ۵۴۰ هزار میلیارد تومان برای انتقال ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب در سال.
به بیان ساده، جمعاً حدود ۵۶۳ هزار میلیارد تومان باید هزینه شود تا مجموعاً ۱۶۰ میلیون مترمکعب آب وارد مشهد شود.
مقایسه با ناترازی واقعی آب
• ناترازی کل کشور: ۱۱ میلیارد مترمکعب
• ناترازی خراسان رضوی: ۴ میلیارد مترمکعب
میزان انتقال این دو پروژه در برابر حجم ناترازی، حتی ۴ درصد نیاز استان را هم پوشش نمیدهد. یعنی با سرمایهای سنگین، اثرگذاری بسیار ناچیز حاصل خواهد شد.
هدررفت آب در کشاورزی: معضل بزرگتر
• مصرف سالانه آب در کشاورزی کشور: ۷۰ تا ۸۰ میلیارد مترمکعب
• ضایعات محصولات کشاورزی (۳۰ تا ۵۰ درصد): معادل ۲۱ میلیارد مترمکعب آب هدررفته
• در خراسان رضوی: 1/2 میلیارد مترمکعب آب صرف ضایعات میشود.
• در مشهد: از ۴۰۰ میلیون مترمکعب مصرف کشاورزی، دستکم ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب عملاً تلف میشود.
این رقم دقیقاً برابر با حجم آبی است که پروژه خلیج فارس قرار است با هزینه نجومی به مشهد بیاورد. به بیان دیگر، تنها با مدیریت ضایعات کشاورزی در مشهد، میتوان همان مقدار آب را بدون صرف ۵۴۰ هزار میلیارد تومان به دست آورد.
ظرفیت بازچرخانی آب شهری در مشهد
• مصرف سالانه آب شهری مشهد: ۳۰۰ میلیون مترمکعب
• تبدیل به فاضلاب (نرخ علمی ۸۵٪): ۲۵۵ میلیون مترمکعب
• تبدیل به پساب تصفیهشده (نرخ علمی ۷۵٪): ۱۸۵ میلیون مترمکعب
• هزینه تأمین هر مترمکعب از این طریق: ۲۰ هزار تومان
• کل بودجه لازم: ۶ هزار میلیارد تومان (۶ همت) برای دستیابی به ۱۸۵ میلیون مترمکعب آب
یعنی با تنها 1٪ بودجه پروژههای انتقال آب میتوان بیش از همان حجم آب مورد انتظار را در خود مشهد تأمین کرد؛ آن هم بدون تخریب گسترده محیطزیست و بدون نیاز به زیرساختهای پرهزینه انتقال.
محاسبه سود و زیان اجتماعی
• بودجه انتقال هزار مسجد + خلیج فارس: حدود ۵۶۳ همت
• هزینه بازچرخانی شهری: حدود ۶ همت
• نتیجه: با توقف این دو پروژه و تخصیص تنها 1٪ از بودجه آنها به بازچرخانی و مدیریت منابع موجود، بیش از ۵۵۵ همت صرفهجویی مستقیم اقتصادی به نفع جامعه خواهد بود.
این سودآوری صرفاً به جنبه مالی مربوط میشود. اگر هزینههای غیرقابل محاسبه محیطزیستی مانند نابودی اکوسیستمهای دریایی و خشکی، فرونشست زمین، شوری خاک و تهدید سلامت مردم را هم در نظر بگیریم، زیان واقعی این پروژهها به مراتب سنگینتر و غیرقابل جبران است.
جمعبندی
پروژههای انتقال آب از هزار مسجد و خلیج فارس نه تنها از نظر محیطزیستی فاجعهبارند، بلکه حتی از نظر اقتصادی هم غیرمنطقی، ناکارآمد و ضدتوسعهای هستند. راهحل پایدار برای مشهد و خراسان رضوی، در سه مسیر است:
1. بازچرخانی و تصفیه فاضلاب شهری
2. کاهش ضایعات و اصلاح الگوی کشت کشاورزی
3. افزایش بهرهوری مصرف آب در صنعت و خدمات
مدیران استان، آب منطقهای، و تصمیمگیران ملی اگر به خیر عمومی و عدالت نسلی پایبندند، باید همین امروز توقف این دو پروژه را مطالبه کنند و منابع مالی آن را به سمت راهکارهای عقلانی و پایدار هدایت نمایند.
@MahdiKolahi
مهدی کلاهی
پروژههای عظیم انتقال آب در ظاهر راهکاری برای رفع بحران کمآبی شهرها معرفی میشوند، اما بررسی دقیق دادهها نشان میدهد که نه تنها از نظر محیطزیستی، بلکه از منظر اقتصادی نیز این پروژهها غیرعقلانی و پرهزینهاند. دو نمونهی شاخص در این زمینه، انتقال آب از هزار مسجد به مشهد و شیرینسازی و انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مشهد است.
برآورد هزینه و کارایی پروژهها
• انتقال از هزار مسجد: بودجه مورد نیاز حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان برای تأمین تنها ۴۰ میلیون مترمکعب آب در سال.
• انتقال از خلیج فارس و عمان: بودجهای حدود ۵۴۰ هزار میلیارد تومان برای انتقال ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب در سال.
به بیان ساده، جمعاً حدود ۵۶۳ هزار میلیارد تومان باید هزینه شود تا مجموعاً ۱۶۰ میلیون مترمکعب آب وارد مشهد شود.
مقایسه با ناترازی واقعی آب
• ناترازی کل کشور: ۱۱ میلیارد مترمکعب
• ناترازی خراسان رضوی: ۴ میلیارد مترمکعب
میزان انتقال این دو پروژه در برابر حجم ناترازی، حتی ۴ درصد نیاز استان را هم پوشش نمیدهد. یعنی با سرمایهای سنگین، اثرگذاری بسیار ناچیز حاصل خواهد شد.
هدررفت آب در کشاورزی: معضل بزرگتر
• مصرف سالانه آب در کشاورزی کشور: ۷۰ تا ۸۰ میلیارد مترمکعب
• ضایعات محصولات کشاورزی (۳۰ تا ۵۰ درصد): معادل ۲۱ میلیارد مترمکعب آب هدررفته
• در خراسان رضوی: 1/2 میلیارد مترمکعب آب صرف ضایعات میشود.
• در مشهد: از ۴۰۰ میلیون مترمکعب مصرف کشاورزی، دستکم ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب عملاً تلف میشود.
این رقم دقیقاً برابر با حجم آبی است که پروژه خلیج فارس قرار است با هزینه نجومی به مشهد بیاورد. به بیان دیگر، تنها با مدیریت ضایعات کشاورزی در مشهد، میتوان همان مقدار آب را بدون صرف ۵۴۰ هزار میلیارد تومان به دست آورد.
ظرفیت بازچرخانی آب شهری در مشهد
• مصرف سالانه آب شهری مشهد: ۳۰۰ میلیون مترمکعب
• تبدیل به فاضلاب (نرخ علمی ۸۵٪): ۲۵۵ میلیون مترمکعب
• تبدیل به پساب تصفیهشده (نرخ علمی ۷۵٪): ۱۸۵ میلیون مترمکعب
• هزینه تأمین هر مترمکعب از این طریق: ۲۰ هزار تومان
• کل بودجه لازم: ۶ هزار میلیارد تومان (۶ همت) برای دستیابی به ۱۸۵ میلیون مترمکعب آب
یعنی با تنها 1٪ بودجه پروژههای انتقال آب میتوان بیش از همان حجم آب مورد انتظار را در خود مشهد تأمین کرد؛ آن هم بدون تخریب گسترده محیطزیست و بدون نیاز به زیرساختهای پرهزینه انتقال.
محاسبه سود و زیان اجتماعی
• بودجه انتقال هزار مسجد + خلیج فارس: حدود ۵۶۳ همت
• هزینه بازچرخانی شهری: حدود ۶ همت
• نتیجه: با توقف این دو پروژه و تخصیص تنها 1٪ از بودجه آنها به بازچرخانی و مدیریت منابع موجود، بیش از ۵۵۵ همت صرفهجویی مستقیم اقتصادی به نفع جامعه خواهد بود.
این سودآوری صرفاً به جنبه مالی مربوط میشود. اگر هزینههای غیرقابل محاسبه محیطزیستی مانند نابودی اکوسیستمهای دریایی و خشکی، فرونشست زمین، شوری خاک و تهدید سلامت مردم را هم در نظر بگیریم، زیان واقعی این پروژهها به مراتب سنگینتر و غیرقابل جبران است.
جمعبندی
پروژههای انتقال آب از هزار مسجد و خلیج فارس نه تنها از نظر محیطزیستی فاجعهبارند، بلکه حتی از نظر اقتصادی هم غیرمنطقی، ناکارآمد و ضدتوسعهای هستند. راهحل پایدار برای مشهد و خراسان رضوی، در سه مسیر است:
1. بازچرخانی و تصفیه فاضلاب شهری
2. کاهش ضایعات و اصلاح الگوی کشت کشاورزی
3. افزایش بهرهوری مصرف آب در صنعت و خدمات
مدیران استان، آب منطقهای، و تصمیمگیران ملی اگر به خیر عمومی و عدالت نسلی پایبندند، باید همین امروز توقف این دو پروژه را مطالبه کنند و منابع مالی آن را به سمت راهکارهای عقلانی و پایدار هدایت نمایند.
@MahdiKolahi
👍109
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظم منطقهای جدید
دکتر ولی کالجی در بررسی #کریدور_زنگزور از شکلگیری نظم امنیتی و منطقهای جدیدی میگوید که از شامات تا غرب دریای مازندران امتداد دارد.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/BAh8PmTgF5w
دکتر #ولی_کالجی، پژوهشگر مطالعات منطقهای قفقاز و آسیای میانه مرکزی است و در این گفتوگو توافقنامه صلح اخیر بین #جمهوری_آذربایجان و #ارمنستان و تأثیرات آنها بر منافع ملی ایران را بررسی میکند.
@fazeli_mohammad
دکتر ولی کالجی در بررسی #کریدور_زنگزور از شکلگیری نظم امنیتی و منطقهای جدیدی میگوید که از شامات تا غرب دریای مازندران امتداد دارد.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/BAh8PmTgF5w
دکتر #ولی_کالجی، پژوهشگر مطالعات منطقهای قفقاز و آسیای میانه مرکزی است و در این گفتوگو توافقنامه صلح اخیر بین #جمهوری_آذربایجان و #ارمنستان و تأثیرات آنها بر منافع ملی ایران را بررسی میکند.
@fazeli_mohammad
👍3