FARZANDAN_PARSI Telegram 31198
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌


#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: ۴۰۹

اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۵۹

خروشی برآمد ز ایرانیان
کزین پس نبندیم شاها میان

نه جوییم کس نام در کارزار
چو لهراسپ را کی کند شهریار

چو بشنید خسرو ز دستان سخن
بدو گفت مشتاب و تندی مکن

که هر کس که بیداد گوید همی
بجز دود ز آتش نجوید همی

که نه‌پسندد از ما بدی دادگر
نه هر کو بدی کرد بیند گهر

که یزدان کسی را کند نیک بخت
سزاوار شاهی و زیبای تخت

جهان‌ آفرین بر روانم گواست
که گشت این سخنها به لهراسپ راست

که دارد همی شرم و دین و خرد
ز کردار نیکی همی برخورد

نبیره‌ی جهاندار هوشنگ هست
خردمند و بینادل و پاک‌دست

پی جاودان بگسلاند ز خاک
پدید آورد راه یزدان پاک

زمانه جوان گردد از پند اوی
بدین هم بود پاک فرزند اوی

بشاهی برو آفرین گسترید
وزین پند و اندرز من مگذرید

هرآنکس کز اندرز من درگذشت
همه رنج او پیش من بادگشت

چنین هم ز یزدان بود نا سپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس

چو بشنید زال این سخنهای پاک
بیازید انگشت و برزد بخاک

بیالود لب را بخاک سیاه
به آواز لهراسب را خواند شاه

بشاه جهان گفت خرم بدی
همیشه ز تو دور دست بدی

که دانست جز شاه پیروز و راد
که لهراسب دارد ز شاهان نژاد

چو سوگند خوردم بخاک سیاه
لب آلوده شد مشمر آن از گناه

به ایرانیان گفت پیروز شاه
که بدرود باد این دل افروز گاه

چو من بگذرم زین فرومایه خاک
شما را بخواهم ز یزدان پاک

بپدرود کردن رخ هر کسی
ببوسید با آب مژگان بسی

یلان را همه پاک در بر گرفت
بزاری خروشیدن اندر گرفت

همی گفت کاجی من این انجمن
توانستمی برد با خویشتن

خروشی برآمد ز ایران سپاه
که خورشید بر چرخ گم کرد راه

پس پرده‌ها کودک خرد و زن
بکوی و ببازار شد انجمن

خروشیدن ناله و آه خاست
بهر برزنی ماتم شاه خاست

به ایرانیان آن زمان گفت شاه
که فردا شما را همین ست راه

هر آنکس که دارید نام و نژاد
بدادار خورشید باشید شاد

من اکنون روان را همی پرورم
که بر نیک نامی مگر بگذرم

نبستم دل اندر سپنجی سرای
بدان تا سروش آمدم رهنمای

بگفت این وز پایگه اسب خواست
ز لشکرگه آواز فریاد خاست

بیامد بایوان شاهی دژم
بزاد سرو اندر آورده خم

کنیزک بدش چار چون آفتاب
ندیدی کسی چهر ایشان بخواب

ز پرده بتان را بر خویش خواند
همه راز دل پیش ایشان براند

که رفتیم اینک ز جای سپنج
شما دل مدارید با درد و رنج

نبینید جاوید زین پس مرا
کزین خاک بیدادگر بس مرا

سوی داور پاک خواهم شدن
نبینم همی راه باز آمدن

بشد هوش زان چار خورشید چهر
خروشان شدند از غم و درد و مهر

شخودند روی و بکندند موی
گسستند پیرایه و رنگ و بوی

ازان پس هر آنکس که آمد بهوش
چنین گفت با ناله و با خروش

که ما را ببر زین سرای سپنج
رها کن تو ما را ازین درد و رنج

بدیشان چنین گفت پر مایه شاه
کزین پس شما را همین ست راه

کجا خواهران جهاندار جم
کجا تاجداران با باد و دم

کجا مادرم دخت افراسیاب
که بگذشت زان سان بدریای آب

کجا دختر تور ماه آفرید
که چون او کس اندر زمانه ندید

همه خاک دارند بالین و خشت
ندانم بدوزخ درند ار بهشت

مجویید ازین رفتن آزار من
که آسان شود راه دشوار من

خروشید و لهراسب را پیش خواند
ازیشان فراوان سخنها براند

به لهراسپ گفت این بتان من‌اند
فروزنده‌ی پاک جان من‌اند

برین هم نشست اندرین هم سرای
همی دارشان تا تو باشی بجای

نباید که یزدان چو خواندت پیش
روان شرم دارد ز کردار خویش

چو بینی مرا با سیاوش بهم
ز شرم دو خسرو بمانی دژم.

🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
     #سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌



tgoop.com/farzandan_parsi/31198
Create:
Last Update:

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌


#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: ۴۰۹

اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۵۹

خروشی برآمد ز ایرانیان
کزین پس نبندیم شاها میان

نه جوییم کس نام در کارزار
چو لهراسپ را کی کند شهریار

چو بشنید خسرو ز دستان سخن
بدو گفت مشتاب و تندی مکن

که هر کس که بیداد گوید همی
بجز دود ز آتش نجوید همی

که نه‌پسندد از ما بدی دادگر
نه هر کو بدی کرد بیند گهر

که یزدان کسی را کند نیک بخت
سزاوار شاهی و زیبای تخت

جهان‌ آفرین بر روانم گواست
که گشت این سخنها به لهراسپ راست

که دارد همی شرم و دین و خرد
ز کردار نیکی همی برخورد

نبیره‌ی جهاندار هوشنگ هست
خردمند و بینادل و پاک‌دست

پی جاودان بگسلاند ز خاک
پدید آورد راه یزدان پاک

زمانه جوان گردد از پند اوی
بدین هم بود پاک فرزند اوی

بشاهی برو آفرین گسترید
وزین پند و اندرز من مگذرید

هرآنکس کز اندرز من درگذشت
همه رنج او پیش من بادگشت

چنین هم ز یزدان بود نا سپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس

چو بشنید زال این سخنهای پاک
بیازید انگشت و برزد بخاک

بیالود لب را بخاک سیاه
به آواز لهراسب را خواند شاه

بشاه جهان گفت خرم بدی
همیشه ز تو دور دست بدی

که دانست جز شاه پیروز و راد
که لهراسب دارد ز شاهان نژاد

چو سوگند خوردم بخاک سیاه
لب آلوده شد مشمر آن از گناه

به ایرانیان گفت پیروز شاه
که بدرود باد این دل افروز گاه

چو من بگذرم زین فرومایه خاک
شما را بخواهم ز یزدان پاک

بپدرود کردن رخ هر کسی
ببوسید با آب مژگان بسی

یلان را همه پاک در بر گرفت
بزاری خروشیدن اندر گرفت

همی گفت کاجی من این انجمن
توانستمی برد با خویشتن

خروشی برآمد ز ایران سپاه
که خورشید بر چرخ گم کرد راه

پس پرده‌ها کودک خرد و زن
بکوی و ببازار شد انجمن

خروشیدن ناله و آه خاست
بهر برزنی ماتم شاه خاست

به ایرانیان آن زمان گفت شاه
که فردا شما را همین ست راه

هر آنکس که دارید نام و نژاد
بدادار خورشید باشید شاد

من اکنون روان را همی پرورم
که بر نیک نامی مگر بگذرم

نبستم دل اندر سپنجی سرای
بدان تا سروش آمدم رهنمای

بگفت این وز پایگه اسب خواست
ز لشکرگه آواز فریاد خاست

بیامد بایوان شاهی دژم
بزاد سرو اندر آورده خم

کنیزک بدش چار چون آفتاب
ندیدی کسی چهر ایشان بخواب

ز پرده بتان را بر خویش خواند
همه راز دل پیش ایشان براند

که رفتیم اینک ز جای سپنج
شما دل مدارید با درد و رنج

نبینید جاوید زین پس مرا
کزین خاک بیدادگر بس مرا

سوی داور پاک خواهم شدن
نبینم همی راه باز آمدن

بشد هوش زان چار خورشید چهر
خروشان شدند از غم و درد و مهر

شخودند روی و بکندند موی
گسستند پیرایه و رنگ و بوی

ازان پس هر آنکس که آمد بهوش
چنین گفت با ناله و با خروش

که ما را ببر زین سرای سپنج
رها کن تو ما را ازین درد و رنج

بدیشان چنین گفت پر مایه شاه
کزین پس شما را همین ست راه

کجا خواهران جهاندار جم
کجا تاجداران با باد و دم

کجا مادرم دخت افراسیاب
که بگذشت زان سان بدریای آب

کجا دختر تور ماه آفرید
که چون او کس اندر زمانه ندید

همه خاک دارند بالین و خشت
ندانم بدوزخ درند ار بهشت

مجویید ازین رفتن آزار من
که آسان شود راه دشوار من

خروشید و لهراسب را پیش خواند
ازیشان فراوان سخنها براند

به لهراسپ گفت این بتان من‌اند
فروزنده‌ی پاک جان من‌اند

برین هم نشست اندرین هم سرای
همی دارشان تا تو باشی بجای

نباید که یزدان چو خواندت پیش
روان شرم دارد ز کردار خویش

چو بینی مرا با سیاوش بهم
ز شرم دو خسرو بمانی دژم.

🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
     #سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌

BY سرای فرزندان ایران.


Share with your friend now:
tgoop.com/farzandan_parsi/31198

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) How to Create a Private or Public Channel on Telegram? In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. With the sharp downturn in the crypto market, yelling has become a coping mechanism for many crypto traders. This screaming therapy became popular after the surge of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May or early June. Here, holders made incoherent groaning sounds in late-night Twitter spaces. They also role-played as urine-loving Goblin creatures. Telegram channels fall into two types:
from us


Telegram سرای فرزندان ایران.
FROM American