tgoop.com/farzandan_parsi/31131
Last Update:
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش ۴۰۸
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۵۸
چنین داد پاسخ که بیشست ازین
که بر گیو بادا هزارآفرین
خداوند گیتی ورایار باد
دل بدسگالانش پرخار باد
کم و بیش ما پاک بر دست تست
که روشن روان بادی و تن درست
بفرمود تا عهد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان
نویسد ز مشک و ز عنبر دبیر
یکی نامه از پادشا بر حریر
یکی مهر زرین برو برنهاد
بران نامه شاه آفرین کرد یاد
که یزدان ز گودرز خشنود باد
دل بدسگالانش پر دود باد
بایرانیان گفت گیو دلیر
مبادا که آید ز کردار سیر
بدانید کو یادگار من ست
به نزد شما زینهار من ست
مر او را همه پاک فرمان برید
ز گفتار گودرز بر مگذرید
ز گودرزیان هرک بد پیشرو
یکی آفرینی بگسترد نو
چو گودرز بنشست برخاست توس
بشد پیش خسرو زمین داد بوس
بدو گفت شاها انوشه بدی
همیشه ز تو دور دست بدی
منم زین بزرگان فریدون نژاد
ز ناماوران تا بیامد قباد
کمر بستهام پیش ایرانیان
که نگشادم از بند هرگز میان
بکوه هماون ز جوشن تنم
بخست و همان بود پیراهنم
بکین سیاوش بران رزمگاه
بدم هر شبی پاسبان سپاه
بلاون سپه را نکردم رها
همی بودم اندر دم اژدها
بمازندران بسته کاوس بود
دگر بند بر گردن توس بود
نکردم سپه را به جایی یله
نه از من کسی کرد هرگز گله
کنون شاه سیر آمد از تاج و گنج
همی بگذرد زین سرای سپنج
چه فرمایدم چیست نیروی من
تو دانی هنرها و آهوی من
چنین داد پاسخ بدو شهریار
که بیشست رنج تو از روزگار
همی باش با کاویانی درفش
تو باشی سپهدار زرینه کفش
بدین مرز گیتی خراسان تراست
ازین نامداران تنآسان تراست
نبشتند عهدی بران هم نشان
بپیش بزرگان گردنکشان
نهادند بر عهد بر مهر زر
یکی توغ زرین و زرین کمر
بدو داد و کردش بسی آفرین
که از تو مبادا دلی پر ز کین
ز کار بزرگان چو پردخته شد
شهنشاه زان رنجها رخته شد
از آن مهتران نام لهراسپ ماند
که از دفتر شاه کس برنخواند
به بیژن بفرمود تا با کلاه
بیاورد لهراسب را نزد شاه
چو دیدش جهاندار برپای جست
برو آفرین کرد و بگشاد دست
فرود آمد از نامور تخت عاج
ز سر برگرفت آن دلافروز تاج
به لهراسپ بسپرد و کرد آفرین
همه پادشاهی ایران زمین
همی کرد پدرود آن تخت عاج
برو آفرین کرد و بر تخت و تاج
که این تاج نو بر تو فرخنده باد
جهان سربسر پیش تو بنده باد
سپردم به تو شاهی و تاج و گنج
از آن پس که دیدم بسی درد و رنج
مگردان زبان زین سپس جز بداد
که از داد باشی تو پیروز و شاد
مکن دیو را آشنا با روان
چو خواهی که بختت بماند جوان
خردمند باش و بیآزار باش
همیشه روانرا نگهدار باش
به ایرانیان گفت کز بخت اوی
بباشید شادان دل از تخت اوی
شگفت اندرو مانده ایرانیان
برآشفته هر یک چو شیر ژیان
همی هر کسی در شگفتی بماند
که لهراسب را شاه بایست خواند
از آن انجمن زال بر پای خاست
بگفت آنچ بودش بدل رای راست
چنین گفت کای شهریار بلند
سزد گر کنی خاک را ارجمند
سربخت آن کس پر از خاک باد
روان ورا خاک تریاک باد
که لهراسب را شاه خواند بداد
ز بیداد هرگز نگیریم یاد
بایران چو آمد بنزد زرسب
فرومایهای دیدمش با یک اسب
بجنگ الانان فرستادیش
سپاه و درفش و کمر دادیش
ز چندین بزرگان خسرو نژاد
نیامد کسی بر دل شاه یاد
نژادش ندانم ندیدم هنر
ازین گونه نشنیدهام تاجور.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
BY سرای فرزندان ایران.
Share with your friend now:
tgoop.com/farzandan_parsi/31131