FARZANDAN_PARSI Telegram 31011
#آرتاباز:
برای ٢۵ اردی بهشت،
روز پردیسی بزرگ،
_گفتاری پیرامون شاهنامه و محمود سبکتگین (غزنوی)و دروغهای شگفت آور!!!!

۱_ شاهنامه چیست؟
۲_ آیا شاهنامه افسانه است؟
۳_ چرا دانشگاهیان ما شاهنامه را چیرُک(اُستوره و افسانه) می‌خوانند؟؟و چرا از رِتانِ(تاریخ)  باستانی و بویژه کهن ایران چیزی نمی‌گویند؟
_ فرهنگ شیعه استوار کننده‌ی مرزهای ایران
شاهنامه بخش بجا مانده‌ی اندکی،
از دانشنامه بسیار بزرگ ایرانیان است،
آن دانشنامه بزرگ نیاکان چه بود؟

مسعودی: رِتان‌نگار بزرگ اسلامی سده چهارم مَهی(هجری) در ماتیکانِ(کتاب)  التنبیه و الاشراف می نویسد،

[ابستا، بیست و یک سوره داشت که هر سوره  دویست ورق بود...!
ابستا را بوسیله ی میله‌های طلا، به زبان فارسی قدیم،  بر دوازده هزار پوست گاو کنده‌کاری بودند]

پولینیوس، رتان نگار سده ی نخست  ژانگاسی_مسیحی  از نوشته "هرمیپوس" تاریخ نگار یونان می‌گوید:
 در شرح و تفسیر عقاید زرتشت، از کتاب او که در بیست مجلد و هرکدام حاوی ۱۰۰ هزار بیت بود استفاده کرد


  این دانشنامه‌ی بزرگ ایرانیان که دوملیون رَج(بیت) داشت چه شد؟؟


بخوانیم نامه.ی تنسَر، بزرگ موبدان موبد زمان ساسانیان را به گشنسب، شاه مازندران (پیرامون 1750 سال پیش)

[...اسکندر از کتاب دین ما، دوازده هزار پوست گاو بسوخت به استخر، سِیَکی(یک سوم) از آن،در دلها مانده بود، وآن نیز...]

تا آنجا که ما می دانیم اسکندر گجستک، يکي از این دژنبشت (دانشنامه ی بزرگ) را به آتش کشید و یک دژنبشت را به یونان برد و در آنجا به  زبان یونانی برگردان شد،  زیرا هرمیپوس دو ملیون رَج آنرا در یونان دیده بود!!!

تا اینکه نزدیک به سه سده پس از آن در سال ۵۱ ژانگاسی_ زایش _مسیحی، بلاش اشکانی (اشک بیست و دوم) فرمان گردآوریِ اوستا (دانشنامه) را داد.

با جابجایی دولت اشکانیان به ساسانیان،   اردشیر ساسانی به موبد تنسَر دستور داد تا اوستا را گرد  آورده وبسامان نماید،
ساسانیان که  بسیار دینی بودند اوستا را اندکی دینی تر کردند!!
بِیِک،(ولی)در زمان ساسانیان از دوملیون رَج اوستا،  تنها 345700 رَج بجای مانده بود!! که آن نیز بیست ویک نَسک ( بخش کتاب)  بود! 

با  یورشِ تازیان به ایران، نسک سوزی آغاز شد، ونسک‌خانه‌ها، بجای هیزم آتشِ گرمابه ها شدند.
  تازیان کتابهای ایرانیان را کفر می دانستند و سوزاندنِ آنرا کَرفه(ثواب)!!!  خلیفه عمر در پاسخ به نامه ی سعد وقاص می‌گوید: ... بسوزانید... و بسوزانید...!
به درازای بیش از دویست سال ( دو قرن سکوت)  تازیان آتش زدند و کشتند و سوزاندند و......!
تا اینکه در سالهای 255 مَهی
رادمان پور ماهک ( یعغوب لیث)، ایرانیِ نیک نهاد، آهنگ آن کرد که دانشنامه ی ایرانیان را گرد بیاورد،
به او گفتند مردمی که از چنگال خونچکان تازیان فرار کرده و به هند رفتند نزد خود اوستا دارند،
رادمان گروهی را به هند فرستاد تا یک رونوشت از آن دانشنامه را به ایران آوردند، 
شوربختانه رادمان پور ماهک در گذشت!!
دانشنامه‌ای که از هند آورده شد به زبان پهلوی بود، مرد وارسته‌ای بنام ابومنصور  (پدرِ منصور) که فرماتار خراسان بود   فرمان داد که  دانش پژوهان را در توس گردهم آوردند تا اندکی از بازمانده ی اوستا(دانش نامه‌ی ایرانیان) را به زبان پارسی برگردان نمایند،
این دانشمندان چهار تن بودند،
۱- از هرات، پیر خراسان سرور"ماخ "
۲- از توس موبد"شادان پورِ برزین"
۳- از نیشایور موبد "ماهوی خورشید "
۴_ از سیستان موبد"یزدان داد"

آن دانایان در سال ۳۴۶ مَهی کار بزرگ ترگومان_ ترزبان(ترجمه) شاهنامه را به فرجام آوردند.


این شاهنامه بنام شاهنامه ابومنصوری در یک پوشینه گرد آمد  که به دیپ_ ناسرود(نثر) بود.
سپس از آن رونوشتها شد و در سراسر ایران گسترده گردید(که اکنون بجز پیشگفتار آن،  چیزی  از آن شاهنامه در دسترس نیست)

پردیسیِ بزرگ در این باره می فرماید:

[ يکي پهلوان بود، دهگان نژاد
دِلیر و بزرگ و خردمند و زاد.

پژوهنده.ی روزگار نخست
گذشته سخن ها، همه، باز جست.

ز هر کشوری موبدی سالخَورد
بیاورد و این نامه را گِرد کرد.

بپرسیدشان از نژاد و کیان
واز آن نامداران و فرخ گَوان.

که گیتی، به آغاز، چون داشتند؟
که ایدون بما، خوار، بگذاشتند!

چگونه؟ سر آمد به بد اَختری
بر ایشان همه روز گندآوری.]

شاید پرسیده شود که چرا پردیسی بزرگ نام "ابومنصور" را در  شاهنامه نیاوردند؟  و او را   پاژنامِ(لقب) دِلیر و بزرگ و خردمند و دهگان نژاد دادند!!؟

پاسخ آنست که نام ابومنصور،  در آهنگ گفتار شاهنامه نمی گنجد زیرا آهنگ شاهنامه که دقیقی آغازید"تَنا تَن، تَناتن، تَناتن، تَنا" هست و نمی توان نام ابومنصور را در آن گنجاند و
پسآوا(ق افیه_ وز
ن)

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅



tgoop.com/farzandan_parsi/31011
Create:
Last Update:

#آرتاباز:
برای ٢۵ اردی بهشت،
روز پردیسی بزرگ،
_گفتاری پیرامون شاهنامه و محمود سبکتگین (غزنوی)و دروغهای شگفت آور!!!!

۱_ شاهنامه چیست؟
۲_ آیا شاهنامه افسانه است؟
۳_ چرا دانشگاهیان ما شاهنامه را چیرُک(اُستوره و افسانه) می‌خوانند؟؟و چرا از رِتانِ(تاریخ)  باستانی و بویژه کهن ایران چیزی نمی‌گویند؟
_ فرهنگ شیعه استوار کننده‌ی مرزهای ایران
شاهنامه بخش بجا مانده‌ی اندکی،
از دانشنامه بسیار بزرگ ایرانیان است،
آن دانشنامه بزرگ نیاکان چه بود؟

مسعودی: رِتان‌نگار بزرگ اسلامی سده چهارم مَهی(هجری) در ماتیکانِ(کتاب)  التنبیه و الاشراف می نویسد،

[ابستا، بیست و یک سوره داشت که هر سوره  دویست ورق بود...!
ابستا را بوسیله ی میله‌های طلا، به زبان فارسی قدیم،  بر دوازده هزار پوست گاو کنده‌کاری بودند]

پولینیوس، رتان نگار سده ی نخست  ژانگاسی_مسیحی  از نوشته "هرمیپوس" تاریخ نگار یونان می‌گوید:
 در شرح و تفسیر عقاید زرتشت، از کتاب او که در بیست مجلد و هرکدام حاوی ۱۰۰ هزار بیت بود استفاده کرد


  این دانشنامه‌ی بزرگ ایرانیان که دوملیون رَج(بیت) داشت چه شد؟؟


بخوانیم نامه.ی تنسَر، بزرگ موبدان موبد زمان ساسانیان را به گشنسب، شاه مازندران (پیرامون 1750 سال پیش)

[...اسکندر از کتاب دین ما، دوازده هزار پوست گاو بسوخت به استخر، سِیَکی(یک سوم) از آن،در دلها مانده بود، وآن نیز...]

تا آنجا که ما می دانیم اسکندر گجستک، يکي از این دژنبشت (دانشنامه ی بزرگ) را به آتش کشید و یک دژنبشت را به یونان برد و در آنجا به  زبان یونانی برگردان شد،  زیرا هرمیپوس دو ملیون رَج آنرا در یونان دیده بود!!!

تا اینکه نزدیک به سه سده پس از آن در سال ۵۱ ژانگاسی_ زایش _مسیحی، بلاش اشکانی (اشک بیست و دوم) فرمان گردآوریِ اوستا (دانشنامه) را داد.

با جابجایی دولت اشکانیان به ساسانیان،   اردشیر ساسانی به موبد تنسَر دستور داد تا اوستا را گرد  آورده وبسامان نماید،
ساسانیان که  بسیار دینی بودند اوستا را اندکی دینی تر کردند!!
بِیِک،(ولی)در زمان ساسانیان از دوملیون رَج اوستا،  تنها 345700 رَج بجای مانده بود!! که آن نیز بیست ویک نَسک ( بخش کتاب)  بود! 

با  یورشِ تازیان به ایران، نسک سوزی آغاز شد، ونسک‌خانه‌ها، بجای هیزم آتشِ گرمابه ها شدند.
  تازیان کتابهای ایرانیان را کفر می دانستند و سوزاندنِ آنرا کَرفه(ثواب)!!!  خلیفه عمر در پاسخ به نامه ی سعد وقاص می‌گوید: ... بسوزانید... و بسوزانید...!
به درازای بیش از دویست سال ( دو قرن سکوت)  تازیان آتش زدند و کشتند و سوزاندند و......!
تا اینکه در سالهای 255 مَهی
رادمان پور ماهک ( یعغوب لیث)، ایرانیِ نیک نهاد، آهنگ آن کرد که دانشنامه ی ایرانیان را گرد بیاورد،
به او گفتند مردمی که از چنگال خونچکان تازیان فرار کرده و به هند رفتند نزد خود اوستا دارند،
رادمان گروهی را به هند فرستاد تا یک رونوشت از آن دانشنامه را به ایران آوردند، 
شوربختانه رادمان پور ماهک در گذشت!!
دانشنامه‌ای که از هند آورده شد به زبان پهلوی بود، مرد وارسته‌ای بنام ابومنصور  (پدرِ منصور) که فرماتار خراسان بود   فرمان داد که  دانش پژوهان را در توس گردهم آوردند تا اندکی از بازمانده ی اوستا(دانش نامه‌ی ایرانیان) را به زبان پارسی برگردان نمایند،
این دانشمندان چهار تن بودند،
۱- از هرات، پیر خراسان سرور"ماخ "
۲- از توس موبد"شادان پورِ برزین"
۳- از نیشایور موبد "ماهوی خورشید "
۴_ از سیستان موبد"یزدان داد"

آن دانایان در سال ۳۴۶ مَهی کار بزرگ ترگومان_ ترزبان(ترجمه) شاهنامه را به فرجام آوردند.


این شاهنامه بنام شاهنامه ابومنصوری در یک پوشینه گرد آمد  که به دیپ_ ناسرود(نثر) بود.
سپس از آن رونوشتها شد و در سراسر ایران گسترده گردید(که اکنون بجز پیشگفتار آن،  چیزی  از آن شاهنامه در دسترس نیست)

پردیسیِ بزرگ در این باره می فرماید:

[ يکي پهلوان بود، دهگان نژاد
دِلیر و بزرگ و خردمند و زاد.

پژوهنده.ی روزگار نخست
گذشته سخن ها، همه، باز جست.

ز هر کشوری موبدی سالخَورد
بیاورد و این نامه را گِرد کرد.

بپرسیدشان از نژاد و کیان
واز آن نامداران و فرخ گَوان.

که گیتی، به آغاز، چون داشتند؟
که ایدون بما، خوار، بگذاشتند!

چگونه؟ سر آمد به بد اَختری
بر ایشان همه روز گندآوری.]

شاید پرسیده شود که چرا پردیسی بزرگ نام "ابومنصور" را در  شاهنامه نیاوردند؟  و او را   پاژنامِ(لقب) دِلیر و بزرگ و خردمند و دهگان نژاد دادند!!؟

پاسخ آنست که نام ابومنصور،  در آهنگ گفتار شاهنامه نمی گنجد زیرا آهنگ شاهنامه که دقیقی آغازید"تَنا تَن، تَناتن، تَناتن، تَنا" هست و نمی توان نام ابومنصور را در آن گنجاند و
پسآوا(ق افیه_ وز
ن)

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅

BY سرای فرزندان ایران.


Share with your friend now:
tgoop.com/farzandan_parsi/31011

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Informative How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. Activate up to 20 bots Healing through screaming therapy
from us


Telegram سرای فرزندان ایران.
FROM American